به گزارش خبرنگار وسائل، فقیهانی که درباره تغییر جنسیت سخن گفته اند معمولاً درباره معنای فقهی آن سخنی بیان نداشتهاند و در حقیقت منظور آن بزرگواران از این لفظ همان معنای لغوی و عرفی تغییر جنسیت بوده است.
از این رو، آیت الله مشکینی در این باره چنین میگوید:
عنوان تغییر جنسیت در مفهوم لغوی آن، روشن و آشکار است و غرض از آن بیان حکم شرعی مردی است که تغییر کرده و به زن تبدیل شده است، و نیز بیان حکم شرعی زنی که به مرد تبدیل شده است.
تنها عده کمی از فقیهان درباره معنای فقهی تغییر جنسیت سخن گفتند که در زیر به چند مورد آن اشاره میشود:
آیت الله محمد آصف محسنی در این باره میگوید: تغییر جنسیت عبارت است از تبدیل مرد به زن یا بر عکس. در مورد اول، یعنی تغییر جنسیت مرد به زن، این گونه است که عضو تناسلی مرد برداشته میشود و به جای آن مهبل قرار داده میشود و نیز پستانها بزرگ میشود؛ و در مورد دوم، یعنی تغییر جنسیت زن به مرد این گونه است که پستانها با عمل جراحی برداشته میشود. نیز دستگاه تناسلی زنانه با عمل جراحی برداشته میشود و به جای آن آلت تناسلی مردانه قرار داده میشود. همراه با عمل جراحی در هر کدام از موارد فوق، روان درمانی و هورمون درمانی نیز صورت میپذیرد.
برخی از فقیهان از تغییر جنسیت به «تبدیل جنسیت» یاد کرده اند، آیت الله محمد صدر در این باره میگوید: تبدیل جنسیت گاهی از طریق عمل جراحی طبی جدید به وجود میآید، به اینکه مرد به زن تبدیل شود یا اینکه زن به مرد تبدیل شود که ما از آن به «تبدیل جنسیت» یاد کردیم. ایشان در جای دیگر «تبدیل جنسیت» را این گونه تعریف میکند: منظور ما از تبدیل جنسیت، این است که شخص خودش را از مرد بودن به زن بودن تبدیل کند و یا بر عکس.
حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی تغییر جنسیت را به دو قسم ظاهری و واقعی تقسیم میکند و در تعریف تغییر جنسیت واقعی میگوید: «تغییر جنسیت گاه واقعی است، یعنی با جراحی کردن، عضو تناسلی مخالف ظاهر میگردد».
با توجه به آنچه گذشت در تعریف «تبدیل جنسیت» یا «تغییر جنسیت» تنها تبدیل مرد به زن یا برعکس آن، بیان شده است. به عبارت دیگر، در تعریف تغییر جنسیت، از تبدیل خنثی به مرد یا زن سخنی به میان نیامده است.
در این میان، برخی از فقیهان، تغییر جنسیت را به گونهای تعریف کرده اند که تنها شامل تبدیل مذکر به مونث است و نه بر عکس آن. البته بیشترین نوع تغییر جنسیت که امروزه توسط پزشکان صورت میپذیرد، تغییر جنسیت مرد به زن است.
نکته دیگر آنکه منظور از «جنس» جنس منطقی نیست. مانند «جنس انسان» در مقابل «جنس حیوان»، بلکه مراد از «جنس» مفهوم «مذکر، مونث و خنثی» است. بنابراین، منظور از تغییر جنسیت، تبدیل انسان به حیوان و یا تبدیل حیوان به انسان نیست.
جمع بندی و بیان نظریه مختار
برخی از فقیهان بزرگوار، از «تغییر جنسیت» تعریفی ارائه ندادهاند. شاید دلیل این امر، بداهت و وضوح معنای این اصطلاح باشد. در این حالت، منظور آنان از «تغییر جنسیت» همان معنای موجود در نزد عرف است؛ یعنی تبدیل مرد به زن یا تبدیل زن به مرد.
برخی از فقیهان در تعریف واژه فوق، تنها به تبدیل مرد به زن بسنده کرده اند و از تبدیل زن به مرد سخنی به میان نیاورده اند؛ البته این نوع اخیر نیز، مورد نظر آنان بوده است، هرچند بدان تصریح نکرده اند. عده دیگری از فقیهان، تغییر جنسیت را شامل تبدیل مرد به زن و برعکس میدانند و درباره تغییر جنسیت فرد خنثی به مرد یا زن اظهار نظر نکرده اند.
به نظر میرسد واژه «تغییر جنسیت» در مفهوم اعم و گسترده آن، شامل تبدیل خنثی به مرد یا تبدیل زن به مرد نیز میشود، ولی در تعریف اخص و محدود آن، تنها شامل تبدیل مرد به زن، یا تبدیل زن به مرد است. از آنجایی که در عمل جراحی پزشکان، گاه افراد دو جنسی به مرد یا زن تبدیل میشوند، باید تعریف فقهی به گونهای باشد که شامل این قسمت از تغییر جنسیت هم بشود. بنابراین، تعریف فقهی بیان شده از سوی فقیهان بزرگوار، جامعه افراد نیست و تنها شامل بخشی از تغییر جنسیت مرسوم میان پزشکان جراح است.
نکته دیگر آنکه، در تعاریف سابق، به «اقسام تغییر جنسیت» هم اشاره شده است. به عبارت دیگر، «تعریف همراه با تقسیم» یا «تعریف به اقسام» است. این امر نشاندهنده آن است که «تغییر جنسیت» دارای معنای عرفی بوده و فقیهان اسلامی از معنا و مفهوم عرفی آن تبعیت کرده اند و آن عبارت است از: تبدیل و تغییر جنسیت فرد از یک حالت به حالت دیگر.
با این توضیح میتوان در تعریف تغییر جنسیت گفت: «تغییر جنسیت عبارت است از تبدیل یا تغییر جنسیت یک فرد از مذکر به مونث یا از مونث به مذکر یا از خنثی به مونث یا از مذکر به خنثی و یا از مونث به خنثی».
البته دو مورد اخیر یعنی: «تبدیل مذکر به خنثی یا تبدیل مونث به خنثی» کمتر اتفاق میافتد و هیچ انگیزه اخلاقی برای انجام این نوع تغییر جنسیت وجود ندارد.
منبع: کتاب «تغییر جنسیت از منظر فقه و حقوق» نوشته حجت الاسلام دکتر مهدی کریمی نیا. /600/241/ح