vasael.ir

کد خبر: ۱۶۸۴۹
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۳ - 18 August 2020
مدیر موسسه مطالعات راهبردی «جهان تمدن رسالت» عنوان کرد؛

افراد ضعیف‌الایمان؛ مهم‌ترین طعمه منافقین در دولت اسلامی

وسائل ـ حجت الاسلام رنجبر پیرامون «ماهیت شناسی مواجه با مخالف» اظهار داشت: حکومت اسلامی با دو نوع چالش و مخالف مواجه است؛ مخالف داخلی و خارجی که مخالف داخلی خود به سه قسم اهل کتاب، منافقین و ضعیف الایمان‌ها تقسیم می‌شود. اهل کتاب از طریق منافقین که بزرگترین چالش داخلی مسلمین محسوب می‌شوند، اهداف دشمن خارجی را پیش می‌برند و جامعه هدف منافقین، افراد ضعیف الایمانی در درون جامعه اسلامی هستند که دائما در حال تذبذبند.
به گزارش خبرنگار وسائل، سه شنبه ۲۱ مرداد ماه نشستمنافقین؛ بزرگترین چالش داخلی دولت اسلامی / افراد ضعیف الایمان؛ بزرگترین طعمه منافقین علمی با موضوع «ماهیت شناسی مواجه با مخالف» با ارائه حجت الاسلام محمد علی رنجبر مدیر موسسه مطالعات راهبردی «جهان تمدن رسالت» و با دبیری حجت الاسلام والمسلمین محمد قاسمی، به همت موسسه فتوح اندیشه برگزار شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخشی از مهم‌ترین مطالب ارائه شده در این نشست توسط حجت الاسلام محمد علی رنجبر است.

بحث را در سه عنوان روشی، مفهومی و گونه شناسی مخالف و مواجهه با مخالف پی می‌گیریم.
 

استفاده از روش بخشی و جزئی نگر، روش غلط در فهم نظریه اسلام

یکی از اشکالات تحقیق‌های ما این است که نگاه بخشی و حداقلی در این تحقیقات بر نگاه کلی و کلان غلبه دارد. شهید صدر در پژوهش خود و در فهم نظریه اسلام به دو روش اشاره می‌کند و می‌فرماید: «ما برای فهم نظریه اسلام پیرامون یک موضوع اعتقادی یا سیاسی اجتماعی می‌توانیم به دو روش تکیه کنیم: الف. روش ترتیبی که تاکنون مرسوم بوده است و ب. روش جامع و موضوعی».

شهید صدر می‌فرماید: «حاصل تفسیر جزئی نگر، در خوشبینانه‌ترین ارزیابی، گردآوری مجموعه‌ای از معانی قرآن است که خود این مجموعه نیز با نگاهی جزئی نگر، گرد آمده است. یعنی در این رویکرد به شمار زیادی از داده‌ها و شناخته‌های قرآنی دست می‌یابیم در حالی که این داده‌ها با یکدیگر بی ارتباطند و پراکنده و به صورت توده‌ای انبوه کنار هم قرار گرفته اند، بدون آنکه ارتباط درونی و اندام وار این توده انباشته از افکار و اندیشه‌ها را کشف کنیم و دست آخر نظریه قرآن را که نظریه اسلام نیز است در هر یک از عرصه‌های زندگی ارائه دهیم.

پس در اینجا توده‌ای انباشته از اطلاعات وجود دارد، اما روابط و مناسبات بین این مجموعه که می‌توان از آن، ترکیب سازمان یافته و نظریه فکری ساخت و بر پایه آن، نظریه قرآنی در مسائل و موضوعات مختلف زندگی را ارائه داد هدف اساسی نیست؛ گرچه ممکن است به طور استثناء این نیز حاصل شود، اما هدف این نیست. این پراکنده کاری تفصیلی و جدا سازی آیات در رویکرد تفسیری، سبب پیدایش تناقضات مذهبی بی شماری در جامعه اسلامی شده است، زیرا کافی است که مفسری با آیه‌ای رو به رو شود که توجیه گر عقیده مذهبی اوست همان را عَلَم کرده و گروهی را به گرد خویش جمع می‌کند.

این امر نسبت به بسیاری از مسائل کلامی مثل جبر، اختیار و تفویض اتفاق افتاده است، در صورتی که اگر مفسر جزئی نگر گام دیگری بر می‌داشت و به جمع آوری ادبی داده‌ها اکتفا نمی‌کرد بسیاری از این تناقضات از بین می‌رفت.

رویکرد دوم که به آن تفسیر موضوعی می‌گوییم شیوه ایست که مفسر در آن، قرآن را آیه به آیه و به شیوه مفسرین جزئی نگر تفسیر نمی‌کند بلکه تلاش می‌کنند موضوعی اعتقادی، اجتماعی و یا هستی شناسانه را مثل توحید، نبوت، مکتب اقتصادی، سنت‌های تاریخ، آسمان، زمین و مانند این موارد را به طور کلی و کلان بررسی کند، (همانند آنچه که حضرت آقا در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی انجام داده اند)».

مقام معظم رهبری درکتاب طرح کلی اندیشه اسلامی به این نکته اشاره کرده و می‌فرمایند: «برخی از متکلمین صد‌ها سال به صورت خشک، به صورت فریبنده از لحاظ ظاهر و بی مغز از نظر باطن، به صورت مجرد، فارغ از ارتباطات با دنیای واقعیت و خارج بحث کردند، اما الان که برای بنای یک زندگی نو می‌خواهیم از توحید مدد بگیریم، وقتی نگاه می‌کنیم به آن بحثها، می‌بینیم هیچ ارتباطی ندارد به قول خودمان کالحجر فی جنب الانسان؛ درحالی که اگربه قرآن برمی‌گشتیم اگر توحید را از قرآن می‌خواستیم، قرآن ابعاد و رویه‌ها و اندام‌های مختلف این پیکر و این هیکل را، این بنای توحید را، در ضمن صد‌ها آیه، با بهترین بیان، با رساترین شیوه‌ها بیان کرده، آن وقت معلوم می‌شود که زندگی توحیدی و انسان موحد کیست».
 

روش تحقیق در ماهیت شناسی مخالف

خلاصه آنکه، ما با روش بخشی، خرد و ترتیبی نمی‌توانیم نظریه اسلام را پیرامون مباحث سیاسی اجتماعی در بیاوریم. پس اولا: برای این موضوعات باید سراغ قرآن رفت که متاسفانه این امر اتفاق نیفتاده است؛ ثانیا: وقتی به سراغ قرآن رفتیم باید با رویکرد کلان و حوزه محور که جمیع جهات را در نظر بگیرد، به موضوع خود نگاه کنیم.
 

گونه شناسی مخالفین دولت اسلامی

با توجه به این رویکرد، وقتی ما با کلان قرآن مواجه می‌شویم، مخالفت و مواجهه با مخالف، معنای جالب تری خواهد داشت. در بررسی نگاه کلان قرآن، متوجه شدم که در مخالفت نوعی مبارزه هست، به تعبیر دیگر، در مخالفت نوعی مبارزه با اهداف، ساختار و یا قوانین دولت اسلامی و به طور کلی مبارزه برای تضعیف دولت اسلامی وجود دارد. این مبارزه به دو شیوه صورت می‌پذیرد؛ مبارزه نرم (فرهنگی و رسانه ای) و سخت (برخورد و مخالفت آشکار با اسلحه).

در بررسی سیره و تاریخ نبی اکرم (ص)، پی بردم که وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام در مدینه حکومت تشکیل دادند با چهار چالش مواجه می‌شوند؛ یکی از این چهار چالش، دشمن خارجی یعنی قریش است که قصد حمله از مکه را دارد و ما بقی، چالش داخلی هستند.

چالش داخلی اول، اهل کتابند، یعنی کافرین داخل مدینه، چه مسیحی‌ها و چه یهودی‌ها (که البته در اینجا مرادمان بیش‌تر یهودیان هستند). اگر بخواهیم امروزه شبیه سازی کنیم باید بگوییم جهان اسلام با چالشی در درون خود به نام صهیونیسم‌های یهودی مواجه است. چالش دوم، منافقین هستند که درون جامعه اسلامی حضور دارند؛ و سومین چالش داخلی، افرادی هستند که منافق نیستند، اما ضعف ایمان دارند، یعنی نیت منافقانه ندارند، اما ضعف ایمان دارند.

در این چالش بزرگ، دشمن مخالف خارجی از طریق مخالفین داخلی در پی فتح راهبردی است، یعنی دشمن به دنبال پایان دادن دولت اسلامی و تغییر رفتار، منش و رفتار او به سمت خود است و متقابلا ما نیز باید به دنبال فتح راهبردی برای پایان دادن به کفر و شرک و مانند این دو باشیم. این چالش جهانی ادامه دارد تا یکی از این دو طرف به دیگری پایان دهند. بر همین اساس، قرآن زمانی تعبیر «فتح» را به کار می‌برد که پیروزی در پایتخت کفر (فتح خیبر) یا پایتخت شرک (فتح مکه) اتفاق افتاده است، در حالی که پیرامون جنگ بدر یا احد یا خندق تعبیر «فتح» را ندارد درحالی که اسلام در آن جنگ‌ها پیروز شد.
 

استفاده از پروپاگاندای تبلیغاتی برای ایجاد سستی در مومنین

در بحث چالش داخلی، مخالفین به این صورت کار می‌کردند که یک پروپاگاندای تبلیغاتی و یک هیمنه پوشالی را در درون جامعه اسلامی بر علیه مسلمین به وجود می‌آوردند که به وسیله آن‌ها مسلمین در مواجهه با دشمن خارجی دچار سستی شوند. مثلا در جنگ احد، مخالفین درون جامعه اسلامی که طیف اول آن‌ها اهل کتاب بودند به مسلمین می‌گفتند که شما در جنگ بدر به طور اتفاقی پیروز شدید ولیکن مشرکین در این جنگ، تجهیزات فراوانی آورده است که پیروزی را ناممکن کرده است. همانند آنچه که امروزه اتفاق می‌افتد که یک ناو هواپیمابر آمریکایی از خلیج مکزیک به سمت خلیج فارس حرکت می‌کند برخی چنان پروپاگاندای رسانه‌ای ایجاد می‌کنند که کار مسلمین تمام است و با این تبلیغات، مسلمین را دچار سستی می‌کنند. قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا».

از اینجا نحوه مواجهه با مخالف را نیز متوجه می‌شویم؛ یعنی همانطور که مخالف به دو شیوه نرم و سخت با ما مخالفت می‌کند، ما نیز به دو شیوه کلی نرم و سخت باید با او مجاهده کنیم. مقام معظم رهبری در کتاب «هم رزمان حسین (ع)» به زیبایی اشاره می‌کند که: «یک تفسیر غلط از جهاد این است که می‌گویند جهاد برطبق لغت، یعنی کوشش؛ و جهاد در راه خدا، یعنی مطلق کوشش در راه خدا. برای اینکه این معنا را درست در خارج پیاده کنند، می‌گویند هر کاری که شما برای خدا می‌کنید، یک کوششی است و یک جهاد است. مثلا فرض بفرمایید که شما اول صبح، ساعت ۸ از منزل، از زیر کرسی، از کنار بخاری گرم، از توی اتاق راحت، زحمت می‌کشید، به خودتان رنج می‌دهید، بیرون می‏آیید؛ دست می‌کنید در جیب، یک زحمت است؛ سوییچ ماشین را از جیب در می‏آورید، یک زحمت است؛ و ...».

در ادامه می‌فرماید: «تفسیر غلط دیگر، نقطه‏ مقابل این است. می‌گویند جهاد در اصطلاح قرآن و حدیث یعنی جنگ با شمشیر در یک میدانی که دشمن آن طرف ایستاده باشد، تو این طرف ایستاده باشی، شمشیر را از غلاف بیرون بکشی و بزنی به دشمن، یا تیر و نیزه را او به تو بزند و تو به او بزنی؛ این می‌شود جهاد».

حضرت آقا در خصوص تفسیر صحیح از جهاد می‌فرماید: «آنچه به نظر ما تفسیر واقعی کلمه‏ جهاد است، این است: جهاد عبارت است از درگیری با یک دشمن _ این دشمن، هرکه می‌خواهد باشد _ به یکی از اشکال و شقوق ممکن. به عبارت دیگر _ برای اینکه این تعریف، با معنای لغوی جهاد هم تناسبی داشته باشد _ جهاد عبارت است از تلاش و کوشش در راه پیشبرد هدف؛ منتها آن تلاش و کوششی که با درگیری با دشمن همراه است. آن تلاشی که با درگیری با دشمن همراه نیست، اسمش جهاد نیست».
این «درگیری» که در تعبیر حضرت آقا آمده است دو نوع دارد؛ نرم و سخت. وقتی که دشمن و مخالف با ما درگیری نرم را پیش می‌برد ما نیز باید با آن درگیری نرم داشته باشیم و هم چنین است درگیری سخت.
 

ضعیف الایمان ها؛ جامعه هدف منافقین

اهل کتاب از طریق منافقین، اهداف دشمن خارجی را پیش می‌برند و جامعه هدف آن ها، افراد ضعیف الایمانی در درون جامعه اسلامی هستند که دائما در حال تذبذبند. مثلا در جنگ احد، آیه قرآن می‌فرمایند: «وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ». حضرت رسول (ص) پس مشورت و شناسایی اطلاعاتی و عملیاتی، بهترین مکان را برای اردوگاه جنگ انتخاب می‌کند. صبح روز جنگ، منافقین رخنه کرده در جبهه اسلام که با حمایت اهل کتاب و مشاوره‌های آن‌ها کار می‌کردند، قهر می‌کنند.

در این حالت ضعیف الایمان‌ها دچار شک و تردید می‌شوند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِکَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * إِذْ هَمَّتْ طَائِفَتَانِ مِنْکُمْ أَنْ تَفْشَلَا وَاللَّهُ وَلِیُّهُمَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ * وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ * إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَلَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُنْزَلِینَ * بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُسَوِّمِینَ؛ (و به یاد آرای پیغمبر) صبحگاهی که از خانه خود به جهت صف آرایی مؤمنان برای جنگ بیرون شدی، و خدا (به همه گفتار و کردار تو) شنوا و دانا بود * آن هنگام که دو گروه از شما بر آن شدند که سستى ورزند با آنکه خدا یاورشان بود؛ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند * هر آینه خدا شما را در بدر یارى کرد و حال آنکه ناتوان بودید. پس، از خداى بترسید، باشد که سپاسگزار شوید * آن هنگام که به مؤمنان می‌گفتی: آیا شما را بس نیست که پروردگارتان به سه هزار فرشته نازل شده شما را یاری دهد؟ * آری، اگر شکیبایی ورزید و پرهیزکاری کنید و دشمنان در همین لحظه، جوشان و خروشان بر شما بتازند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشان دار یاری می‌دهد».

پس از اینکه این گروه دچار شک و تردید شدند حضرت رسول (ص) و علی بن ابی طالب (ع) با آن‌ها صبحت می‌کنند و آن‌ها را به راه راست هدایت می‌کنند. ما از اینجا به این نکته پی می‌بریم که وقتی ما با مخالفینی مواجه می‌شویم که ضعف ایمان دارند، باید با صحبت و گفتگو آن‌ها را راهنمایی کرد. در جمهوری اسلامی ایران نیز برخی از مومنین به خاطر برخی از فشار ها، تهدید‌ها و تحریف‌ها دچار تردید شده اند که ما طلاب به عنوان راهبران رهبر عزیز، باید گذشته را به آن‌ها یادآوری کنیم و تذکار دهیم.
 

منافقین؛ بزرگترین مخالف داخلی

پس مخالفین با دو شیوه سخت و نرم با دولت اسلامی مواجهه می‌کند؛ از بررسی آیات قرآن کریم از جمله در سوره‌های انفال، بقره، آل عمران و سوره‌های دیگر، روشن می‌شود که بزرگترین چالش و مخالف داخلی مسلمین «منافقین» هستند که جامعه هدف آن‌ها افراد ضعیف الایمان هستند.
 

اولین برخورد با مخالف، روشن گری است

در نگاه کلان قرآن کریم، اولین برخورد با مخالفین روشن گری و تهدید است. قرآن کریم در آیات ابتدایی سوره بقره می‌فرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ * یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ؛ و گروهی از مردم (یعنی منافقان) گویند: ما ایمان آورده‌ایم به خدا و به روز قیامت، و حال آنکه ایمان نیاورده‌اند * می‌خواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند و حال آنکه فریب ندهند مگر خود را، و این را نمی‌دانند». پس راه اول این است مخالفین را از اهداف کلی اسلام یعنی پایان دادن به شرک و کفر آگاه کنیم.

لازم به ذکر است، نباید با اندک زاویه‌ای کسی را به طور کلی طرد کنیم، بلکه باید او را با مدیریت استراتژیک برگردانیم، همانگونه که مرحوم امام خمینی و حضرت آقا نیز همین منش و شیوه را به عنوان الگو معرفی می‌کنند. آری، اگر کسی با روشن سازی به راه راست مستقیم نشد و در مقابل، ولی فقیه ایستاد باید بدون تعارف با او برخورد کرد./501

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۹ / ۱۲ /۱۴۰۲
قم
اذان صبح
۰۴:۴۷:۰۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۱:۰۴
اذان ظهر
۱۲:۱۴:۴۰
غروب آفتاب
۱۸:۱۷:۳۷
اذان مغرب
۱۸:۳۴:۲۹