vasael.ir

کد خبر: ۸۹۳۳
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۴ - 19 July 2018
آیت الله علیدوست مطرح کرد/ بخش نخست

نشست تخصصی| لزوم توسعه گستره علم اصول با ساختاری جدید

وسائل – آیت الله ابوالقاسم علیدوست در تشریح ضرورت توسعه گستره علم اصول و ایجاد یک ساختار جدید برای آن گفت: علم اصول فقه یک علم بومی اسلامی است که در بستر نیاز به وجود آمده است و اگر احیاناً تورّمی هم داشته باشد در برخی از مباحث و قیل و قال‌هاست علاوه بر اینکه بسیاری از مسائل وجود دارد که در اصول سنّتی به آن پرداخته نشده که باید با ساختاری جدید در اصول فقه گنجانده شود.

به گزارش خبرنگار وسائل، دومین کرسی پیش‌اجلاسیه اصول فقه، توسعه گستره با ساختار جدید، دوشنبه 25 تیرماه به همّت گروه حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تالار معرفت این پژ هشگاه برگزار شد؛ در این نشست علمی آیت الله علیدوست، به عنوان ارائه دهنده و حجت الاسلام نیازی، حجت الاسلام محمد فاکر میبدی و دکتر حاجی ده آبادی به عنوان ناقد و دکتر محمود حکمت‌نیا، حجت الاسلام جواد فاضل لنکرانی، حجت الاسلام فقیهی و حجت الاسلام قائینی به عنوان داور حضور داشتند و دبیری این جلسه به عهده حجت الاسلام پیوندی بود که متن بخش نخست این نشست در ذیل تقدیم می شود.

گستردگی علم اصول فقه در بستر نیاز

علم اصول فقه یک علم بومی اسلامی است و علمای زیادی در پیشبرد آن فعّالیت‌های مفیدی انجام داده‌اند و علی رغم اینکه امروزه گفته می‌شود که این علم دچار تورّم شده و گستردگی زیادی پیدا کرده، ما معتقدیم اصول فقه در بستر نیاز به وجود آمده و به همین خاطر نمی‌توان گفت مسئله‌ای بدون پایه فقهی در آن وجود دارد و اگر احیاناً تورّمی هم داشته باشد در برخی از مباحث و قیل و قال‌هاست که بسیاری از این موارد هم ضرورت دارد.

مطلب فوق به این معنا نیست که کمبود و نقصی در وضعیّت موجود اصول فقه وجود ندارد. اینجانب بیش از سه دهه است که تحصیلاً و تدریساً با دانش اصول فقه آشنا هستم و در این مدت احساس کردم که کمبودها و نقص‌هایی وجود دارد که بین باید و هست فاصله ایجاد کرده است و بنده به برخی از موارد اشاره خواهم کرد.

لزوم توسعه گستره اصول فقه

مسائلی در اصول فقه هست که یا نیست یا کالعدم است و همین مطلب ما را این به این نیاز رهنمون می‌شود که گستره اصول فقه باید توسعه پیدا کند.

بنده به این مطلب معتقدم که توسعه گستره اصول فقه در بستر مسائل باید صورت گیرد و منظورم قطعاً این نیست که حجم اصول فقه باید بیشتر شود. و در کنار این مسئله بنده معتقدم که ساختار اصول فقه نیز باید تغییر کند و این ساختار ناظر بر توسعه گستره نیست.

نکته قابل توجه در توسعه مورد نظر این است که این توسعه لزوماً اضافه کردن یک مسئله به علم اصول فقه نیست، کاری که در طول تاریخ تطوّر این علم تاکنون به کرّات انجام شده، بلکه تعبیر بنده این است که باید دفتر دوم و سوم برای اصول فقه نوشته شود که یا حجم مسائل مطرح شده را بیشتر کرد یا مسائلی بر آن افزود.

 

 

کم‌کاری بزرگان اصول فقه در برخی از موضوعات اصولی مانند عقل

به عنوان مثال مسائلی که ما در باب قرآن و عقل و اجماع داریم، طوری نیست که فقیه را از ابتلاء به برخی از حفره‌ها مصون بدارد. بنده کتابی دارم با نام فقه و عقل و به عنوان یک ارزیابی می‌توانم بگویم، بزرگان ما آن‌گونه که باید در رابطه با عقل کار نکرده‌اند.

وقتی وارد منبع‌واره‌ها مانند عرف و مصلحت می‌شویم اوضاع بسار وخیم‌تر است و اینها نهادهایی هستند که در اصول به اندازه کافی منقّح نیستند.

عدم تنقیح صحیح نهادهایی مثل تقیه و مقاصد الشریعه در تجربه کنونی اصول فقه

اوضاع در پیرامنابع مانند تقیّه و امثاله نیز وضع مناسبی ندارد و بسیاری از فقهاء حدیث امیرالمؤمنین را حمل بر تقیه کرده‌اند به خاطر اینکه چند قرن بعد شافعی یک مسئله‌ای را موافق با آن طرح کرده است!

شکّی نیست که نهاد تقیّه هنوز نیاز به کار دارد و آنچه در این باب مطرح شده کافی نیست و بین آنچه صاحب حدائق مطرح کرده و معتقد است که لازم نیست یک نفر هم از اهل سنت موافق با آن نظر باشد و بین دیدگاه سایر فقهاء که موافقت عام فقهاء را شرط می‌دانند اختلاف زیادی است که باید تفصیل یابد.

به جز این موارد، یک سری از مسائل هم هست مانند مقاصد الشریعه که صرف نظر از کارکرد آن، یک سری از منابع مانند آیات و روایات را به خود اختصاص دارد و بسیار از این منابع هستند که مبیّن مقاصد هستند و این نصوص مبیّن مقاصد، جدای از اینکه در اجتهاد سهمی دارند یا نه، باید در یک مبحث عالمانه و فاخر اصولی بحث شود.

لزوم توجه به روش‌شناسی در قضاوت‌های اصولی

بحث دیگری که لازم است در دفتر دیگری از اصول تدوین یا تکمیل شود، روش‌شناسی اصول فقه است که اگر نتوانیم به روش و منهج فقهاء دست پیدا کنیم، قضاوت‌هایمان در رابطه با اقوال آن‌ها غیر منصفانه خواهد بود.

بحث رابطه آیات و روایت نیز باید به آن توجه شود که بنده در این رابطه نیز مقاله‌ای دارم که روایاتی که در ذیل آیات وارد شده مثل روایاتی که ذیل آیات غناء وارد شده، آیا روایات مفسّر آیات هستند یا اینکه در همان‌زمان که روایت آیه را تفسیر می‌کند، آیه هم روایت را تفسیر می‌کند؟ و البته ثمره‌ای دارد که در آن مقاله به آن اشاره کرده‌ام.

عناوین پایه و فرعی که برخی از بزرگان مطرح کردند و معتقدند که باید عناوین فرعی به عناوین پایه عود کنند که در ساختار کنونی اصول توجهی به آن نشده است یا کمتر توجه شده است.

 

 

ضرورت تبیین وظیفه مبیّنان شریعت در اصول فقه با ساختار جدید

نکته دیگر این است که وظیفه مبیّنان شریعت یا به عبارتی هنجارهایی که معصوم باید در تبیین شریعت رعایت کند، توجهی به آن نشده در حالی‌که تمرکز اصول بر وظیفه متکفّلان استنباط را بیان کرده که شامل مسائلی مانند ظهور امر در وجوب، مطلق و مقید و عام و خاص است، امّا آیا مبیّنان شریعت هم وظیفه‌ای داشته‌اند یا نه؟ که منظورمان از مبیّنان شریعت خداوند، پیامبران و ائمه اطهار هستند و سؤالمان در این بخش این است که این ذوات مقدّسه چقدر و چه هنجارهایی را رعایت کرده‌اند؟

یکی از مراجع می‌فرمودند: فرق است بین نصوصی که ائمه برای شاگردانشان بیان می‌کردند که قابل تخصیص و تقیید است ولی اگر یک عموم و اطلاقی را امام در خطبه‌ای عام در کوفه یا مشعر یا منی فرموده باشند را ما قابل تقیید نمی‌دانیم ولی این مسائل در اصول مطرح نشده و به صورت کلّی عام و خاصّ و مطلق و مقیّد مطرح شده است و آخر این قضیه به این برمی‌گردد که مبیّن شریعت یک وظیفه‌ای دارد که بداند برای تعلیم ایراد خطبه می‌کند یا برای سؤال و عمل.

و لذا بنده پیشنهادم این است که ما دفتر اول را به وظیفه متکفّلان استنباط یعنی فهمنده نص، دفتر دوم را به مبیّنان شریعت و دفتر سوم را به مسائل متفرّقه اختصاص دهیم.

فهم اشتباه بزرگان اصولی از نهادهای اصول اهل سنّت

متأسفانه خیلی از بزرگان ما برای ردّ قیاس و استحسان سنّی به یک خط یا یک پاراگراف اکتفاء کرده‌اند و فهم درستی از این دو نهاد اصول اهل سنّت ندارند در حالی‌که فهمشان از منابع و منبع‌واره‌های آن‌ها غلط است و لذا اینها مسائلی هستند که باید در دفاتر جدید اصول با ساختاری جدید به آن‌ها نیز پرداخته شود.

برخی از دوستان نقدشان بر بنده این بود که مسائلی که شما به عنوان نقص اصول مطرح می‌کنید در فلان جای اصول شیعه آمده است؛ بنده حرفم این نیست و نمی‌گویم که اصلاً سخنی از این نهادها در اصول شیعه نیست بلکه آنچه مدّ نظر من این است که ما باید برای این نهادها ردیف بودجه تعیین کنیم و به مناسبت مطرح کردن آن پرهیز کنیم که اگر چنین نکنیم در نظام استنباط به یک خلأهایی برخواهیم خورد.

محوریت ابزارشناسی کشف شریعت و تحصیل عذر در ساختار جدید علم اصول

ما برای اینکه یک ساختار جدیدی در اصول ارائه دهیم باید در نقطه محور ابزار شناسی کشف شریعت (شریعت بالمعنی الاخص که عبارت اخرای حکم است) و تحصیل عذر را قرار دهیم که این اصطلاح برگرفته شده از این است که برخی اصول را علمی جهت کشف شریعت و برخی دیگر آن را علمی برای تحصیل عذر قلمداد می‌کنند.

در رابطه با کشف شریعت و حکم فقها چندین نظریه در مراحل آن دارند که برخی قائلند حکم شش هفت مرحله دارد و قول به سه مرحله‌ای بودن یا دو مرحله‌ای بودن که رایج است.

ما اگر گستره شریعت را حداقلی بدانیم، مدیریت جامعه و معاملات را از آراء محموده می‌دانند و برخی نیز شریعت را حداکثری می‌دانند و نظر مشهور فقهاء این است و ما نیز بر همین عقیده‌ایم که باید شریعتی جاودان و جهانی داشته باشیم.

تبیین حلقه دوم و سوم از ساختار جدید علم اصول

در بخش بعد از ساختار جدید علم اصول، پس از ابزار کشف به سراغ مدارک و اسناد کشف می‌رویم که تزاحم و تقلید و امارات و شهرت و مصالح و استحسان و بنای عقلاء و عرف و عادت و ... را در بر می‌گیرد. ما در این مرحله به دنبال کشف مدارک و یا مدیریت مدارک موجود هستیم.

در حلقه سوم نیز در جایی که شک داریم و سند کشف شریعت در دست ما نیست به سراغ اصول عملیه خواهیم رفت.

 

 

در ادامه ناقدان محترم به ارائه دیدگاه های خویش پرداخته اند که در ذیل اشاره می شود.

ناقد اول: حجت الاسلام نیازی

پس از بیانات ارائه دهنده محترم، آیت الله ابوالقاسم علیدوست، حجت الاسلام نیازی به عنوان ناقد اول در این جلسه گفت: یکی از هنر‌های خدادادی نویسنده محترم، این است که نیات خود را به خوبی به قلم و نوشته تبدیل کرده است. اعتقاد بنده این است که همه مطالبی را که ارائه‌دهنده محترم به عنوان نواقص علم اصول بیان کردند در اصول ما وجود دارد؛ مثلا در رابطه با مصلحت که به اعتقاد ارائه دهنده در اصول ما نیست، نائینی در این مورد رساله‌ای دارد و به بیان علت و حکمت پرداخته است و عملا روش فقهی معاصر هم بررسی همین دو است.

تکمیل بودن علم اصول و عدم نیاز به اصلاحات و توسعه

همچنین در اصول قدیم ما، وظیفه مبین شریعت وجود داشته است و مسئله جدیدی نیست مثلا در مورد اینکه آیا حجیت ظهور در کلام معصومان منحصر به مخاطبان دوره خویش است مورد بحث مفصل قرار گرفته است و میرزای قمی و دیگران نیز به آن پرداخته‌اند.

همچنین در مورد دو محور کشف شریعت و یا عذر اگر استنباط را به مفهوم عام بگیریم در کلمات آقایان هست و مرحوم صدر در اول اصول بحث کرده و گفته قطعا اصول، محور مشترکی به نام عناصر مشترکه استنباط دارد که هم در تعریف و هم در غایت آمده است.

ایشان بر استحسان و مسائلی از این دست تاکید دارند که ممکن است در دوره کنونی که ارتباطات وسیعی وجود دارد مورد بحث باشد این در حالی است که در گذشته هم این بحث‌ها مورد پردازش قرار گرفته است مثلا فاضل نراقی در مورد حجیت ظواهر بحث کرده است.

به نظر بنده هنر ارائه دهنده این است که مسائلی را که در لابلای اصول و فقه ما وجود دارد متمرکز کرده و بر توسعه آن در ساختار جدید اصول تاکید کرده است که این امر پسندیده‌ای است.

 

ناقد دوم: حجت الاسلام محمد فاکر میبدی

ایشان بحث توسعه را به حق مطرح کرده است، زیرا در برخی موارد حذف و اضافه باید در اصول صورت بگیرد همچنین برای رهاشدن از اتهام تورم باید در برخی محور‌ها در علم اصول، اصلاحاتی صورت بگیرد.

ضرورت ایجاد ساختار جدید در علم اصول

ایجاد ساختار جدید برای این علم که در کلام ارائه‌کننده هست خوب است، ولی هر ساختاری دارای مبدا و منتهایی است، ولی در ساختار جدید مدنظر نویسنده به این موضوع پرداخته نشده است.

یکی از مواردی که در مواجهه با طلاب اهل سنت مطرح می‌شود این است که در مواردی ما مطالبی را به اهل سنت نسبت می‌دهیم که خودشان هم قائل نیستند لذا باید بازخوانی با توجه به مبانی اصیل آنان صورت بگیرد.

 

ناقد سوم: دکتر حاجی ده‌آبادی

در مباحث ارائه‌دهنده، بحثی از شهید صدر عنوان نشده است در حالی که ایشان مباحث زیادی طرح فرموده‌اند ضمن اینکه طرح نو و جدیدی در نیفتاده است مثلا در دفتر دوم که در مورد وظیفه مبینان شریعت است آیا نظم و نسقی دیده می‌شود؟ ارائه‌دهنده بیشتر به ضرورت در تغییر ساختار اصول تاکید کرده‌اید، ولی طرح جدیدی ارائه نداده‌اید.

بنده معتقدم طرح ارائه‌دهنده سبب در هم آمیختگی علوم مختلف پیرامون اصول می‌شود و جایی برای فلسفه اصول و … باقی نمی‌ماند./ف

تهیه و تنظیم: سید علی مهاجری

 

ادامه دارد ...

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵