vasael.ir

کد خبر: ۸۳۹۸
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۵:۲۵ - 19 May 2018
آیت الله مقتدایی/ جلسه 5

ولایت فقیه| احکام مصارف زکات، ضرورت وجود حکومت دینی را اثبات می کند

وسائل- آیت الله مقتدایی به ضرورت تشکیل حومت اسلامی اشاره کرد و گفت: یکی از موارد مستحق زکات طبق بیان قرآن کریم، عاملین زکات هستند و قطعاً حکم عاملین زکات فقط در زمان ائمه علیهم السلام یا عصر ظهور امام زمان (عج) وجود ندارد و در تمام ازمنه جاری است و باید حاکم اسلامی عهده دار چنین مسئولیت خطیری باشد.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله مقتدایی، در پنجمین جلسه درس خارج فقه ولایت فقیه که در روز یکشنبه 19 شهریور سال 96 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار شد، به بررسی ادله استناد به روایات تقیه در مورد افطار روزه و عاملین زکات در استناد به ضرورت تشکیل حکومت دینی پرداخت.

وی در ابتدای درس خارج ولایت فقیه اظهار داشت: یکی از موارد مستحق زکات طبق بیان قرآن کریم، عاملین زکات هستند و همین امر نشان دهنده ضرورت وجود حکومت دینی است.

آیت الله مقتدایی در ادامه افزود: شخصی که عاملین زکات را نصب می کند و آنان را به مناطق مختلف اعزام می کند، قطعاً حاکم شرع است که این دستور از ناحیه خدا به پیامبر اسلام صادر شده است.

این استاد حوزه در ادامه تصریح داشت: قطعاً حکم عاملین زکات فقط در زمان ائمه علیهم السلام یا عصر ظهور امام زمان (عج) وجود ندارد و در تمام ازمنه جاری است و باید حاکم اسلامی عهده دار چنین مسئولیت خطیری باشد.

تقریر درس

آیت الله مقتدایی در جلسه گذشته در خصوص ضرورت تشکیل حکومت اسلامی گفت: احکام عبادات فردی نظیر روزه و نماز نیز برای این که به صورت کامل در جامعه اسلامی اجرا شود نیازمند وجود حاکم اسلامی است.

بزرگداشت عید سعید غدیر

عید غدیرخم که از آن به عید آل محمد یا عید ولایت تعبیر شده است را تبریک می گویم. از امام صادق علیه السلام سوال شد که غیر از عید فطر، أضحی و جمعه عید دیگری نیز هست؟ فرمودند عیدی که از همه اعیاد افضل است همان عید غدیر است.

پیامبر گرامی اسلام در آن اجتماع بی نظیر که تا 120 هزار جمعیت نوشته اند، دست مبارک حضرت امیرمومنان سلام الله علیه را بلند کرد و فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه».

به اتفاق تمامی علمای شیعه که قضیه غدیر را در کتب تفسیر، احادیث و تاریخ نقل کرده اند و اغلب علمای اهل سنت، همان روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جانشین خویش را معرفی کردند، این آیه نازل شد: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا» مراد از الیوم، روز 18 ذی الحجه است و برخی نیز گفته اند مراد روز عرفه است و اقوال دیگری نیز هست که دلیل ندارد. به اتفاق علمای شیعه و محدثین و مورخین در آن روز با عظمت هنوز مردم متفرق نشده بودند که این آیه نازل شد. فخر رازی در تفسیر کبیر به همین مطلب اشاره دارد.

از آیه معلوم می شود که کفار درصدد از بین بردن اسلام بودند و بعد از آن همه جنگ مأیوس شده بودند و امیدشان این بود که پیامبر از دنیا برود و با توجه به نداشتن فرزند و جانشین، دین را از بین ببرند. این که اسلام قائل به شخص پیامبر باشد زائل شد و معلوم شد که شخصی مانند امیرمومنان اسلام را ادامه می دهد و این دین با نصب خلیفه پیامبر کامل شد و نعمت بر مردم تمام شد و رضایت پروردگار بر این مساله قرار گرفت.

این روز بسیار با شرافت است و از خداوند متعال می خواهیم به ما توفیق دهد که بتوانیم این ولایت ائمه علیهم السلام را به مردم به زیبایی بشناسیم و استمرار آن تا زمان ما همان ولایت فقیه است.

ضرورت وجود حکومت در همه اعصار

در هر عصری از اعصار باید حکومت اسلامی و عادله ای باشد و مردم تحت سایه آن حکومت زندگی کنند. دلیل مطلب ادله ای است که از خود احکام اسلام استفاده می شود که باید احکام در حکومت عادله اجرا شود و بدون حکومت قابل اجرا نیست و دو دسته از احکام را بررسی کردیم.

برای احکام اجتماعی مانند حدود و دیات نیاز به حکومت داشتیم و اجرای آن متوقف بر وجود حکومت است. دسته دیگری از احکام نیز که فردی بود مشوب به سیاست و حکومت است که در مورد نماز و روزه مواردی بیان شد.

در روزه به یوم الشک مثال زدیم که نیاز به امر حاکم دارد و روایات نیز همین را تایید می کند که بیان شد.

روایات باب تقیه نیز مطرح شد که بیشتر نشانگر این امر است و به روایت ابی العباس اشاره شد که حضرت امام صادق علیه السلام با وجود این که یقین داشتند روز ماه رمضان است ولی افطار کردند و بعد دلیل خویش را تقیه مطرح کردند.

سوال: آیا می توان به روایات تقیه تمسک کرد و از آن برداشت حکم فقهی نمود؟

در ذهن برخی افراد خطور کرد که از روایات تقیه نمی توان حکم شرعی را استنباط کرد و نمی توان به این روایات تمسک کرد.

در آن روایت که می فرماید اگر حاکم به صوم حکم کرد واجب است روزه بگیرند و اگر به افطار حکم کرد واجب است افطار کنند، تقیه نیست و از احکام جدی الهی است، منتهی تقیه در روایات، تطبیق این حکم با شخص است. ابوالعباس حکم می کند که افطار کنید و امام نیز با دستور او افطار می کند ولی حکم، حکم الله است به شرط این که حاکم الهی در صدر امور باشد. این که از شخص دیگری غیر از حاکم الهی باید تبعیت کنیم و روزه را افطار کنیم، تقیه است و بنابراین واجب است که قضای روزه را بگیرد.

در کتاب وسائل همین روایت را به تعبیر دیگر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که در مدینه نزد حاکم رفتند. «وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ رِفَاعَةَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْعَبَّاسِ بِالْحِیرَةِ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ- مَا تَقُولُ فِی الصِّیَامِ الْیَوْمَ فَقُلْتُ ذَاکَ إِلَى الْإِمَامِ إِنْ صُمْتَ صُمْنَا وَ إِنْ أَفْطَرْتَ أَفْطَرْنَا فَقَالَ یَا غُلَامُ عَلَیَّ بِالْمَائِدَةِ فَأَکَلْتُ مَعَهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ وَ اللَّهِ أَنَّهُ یَوْمٌ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- فَکَانَ إِفْطَارِی یَوْماً وَ قَضَاؤُهُ أَیْسَرَ عَلَیَّ مِنْ أَنْ یُضْرَبَ عُنُقِی وَ لَا یُعْبَدَ اللَّهُ.» تطبیق این روایت به ابوالعباس از باب تقیه است. بیان امام، برای حکم واقعی است اما در مصداق برای تقیه صادر شده است. در یوم الشک قطعاً باید به امام مراجعه کرد منتهی باید امام واقعی باشد و امام در اینجا تطبیق کردند. پس اشکالی که از باب روایات باب تقیه برای امام استفاده کنیم درست است منتهی باید در تطبیق درست عمل کنیم.

نمونه ای دیگر از احکام عبادی

مورد بعدی از عبادات بین انسان و خدا، زکات است. وقتی برخی اموال انسان مانند گاو و گوسفند یا گندم به حد نصاب برسد، واجب است زکات آن پرداخت شود. این مساله صدقه است و باید برای خدا و به قصد تقرب صورت پذیرد ولی همین عمل عبادی نیز مشوب به سیاست است.

در روایات بیان شده است که متصدی اخذ زکات، حاکم شرع است و باید به دست او برساند. حاکم باید در بیت المال تمام موارد را جمع آوری کند و بین طوائف مستحق زکات، تقسیم کند.

در قرآن در مورد زکات می فرماید: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیم‏»[1] در آیه شریفه به پیامبر امر می کند که صدقات را بگیرد که برخی می گویند مراد آیه صدقات واجب و برخی نظرشان بر صدقات مستحب است. اما اصل بر صدقات فریضه است که با امر الهی پیامبر گرامی اسلام، عاملینی برای این کار مشخص کردند.

طبق نظر دیگر نیز برای صدقات مستحبی به این آیه تمسک می شود و ثواب آن نیز بیان شده است. به نظر ما اشکالی ندارد که این آیه را به صورت مطلق درنظر بگیریم که هم شامل صدقات واجب و هم مستحب باشد.

اگر زکات واجب باشد، بر پیامبر نیز واجب است که آن را بگیرد و اگر مستحب باشد برای پیامبر نیز مستجب است که آن را اخذ کند. بنابراین به صورت مطلق بیان می کنیم.

وقتی آیه نازل شد، بلافاصله پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور زکات را بیان فرمودند و در شهرها، روستاها و راههای دور اعلام شد و بعد از آن نیز ایشان، عاملین را به اقصی نقاط اعزام کردند تا زکات را از مردم اخذ کنند.

اثبات ضرورت وجود حکومت اسلامی با استفاده از احکام مربوط به مصارف زکات

 از آیه 60 سوره توبه «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ وَ الْعامِلینَ عَلَیْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمینَ وَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبیلِ فَریضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیم‏» استفاده می شود که سومین دسته عاملین هستند؛ یعنی کسانی که زکات را جمع آوری می کنند.

از همین عاملین استفاده می شود که باید حکومتی داشته باشیم. اگر برای شخصی که زکات واجب شده است، لازم بود خودش زکات را پرداخت کند، هنگام جمع آوری اموال در صحرا این کار را انجام می داد و دیگر نیازی به عاملین نبود.

این که سهمی از زکات برای عاملین است که باید حقوق دریافت کنند، می بایست شخصی عاملین را منصوب کند و به اطراف اعزام کند تا زکات را جمع آوری کنند و به شخصی که این ها را فرستاده است تحویل دهند تا تقسیم کند و به این ها حقوق دهد. عاملین یعنی تشکیلات حاکمه ای است که آنان را به این عنوان جمع می کند و ماهیانه از سهم زکات به آنان حقوق می دهد و این قرینه، شاهد و دلیلی است برای این که متصدی امر زکات باید حاکم باشد.

علاوه بر این ها روایت نیز داریم که در یکی از روایات از تفسیر علی ابن ابراهیم بیان شده است که از امام صادق علیه السلام نقل می کند. این هشت صنفی که مستحق زکات هستند و قرآن بیان کرده است، توضیح می دهد. ایشان می گوید مراد از فقرا، افرادی هستند که در راه معصیت خرج نمی کنند و مراد افراد گدا نیستند که دستشان را جلوی مردم دراز می کنند. اشخاصی که عیالوار هستند و توان اداره زندگی خویش را ندارند.

ایشان هر یک از واژگان را تعبیر می کند تا به لفظ «والغانمین» می پردازد. امام علیه السلام مراد از غانمین را این گونه می فرمایند: «قومٌ وقعت علیهم دیون أنفقوها فی طاعة الله من غیر اسراف فیجب علی الامام أن یقضی عنهم و یفکهم من مال الصدقات»؛ هزینه هایی بر عهده اش آمده است و خرج کرده است و در راه اطاعت خداوند بدهکار شده است. بر امام واجب است سهمی از صدقات به این بدهکارها پرداخت کند و دینشان را ادا کند.

دسته دیگری که سهم زکات را می توانند دریافت کنند، «فی سبیل الله» هستند که امام این گونه معنا می کنند: « وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ‏ قَوْمٌ یَخْرُجُونَ فِی الْجِهَادِ وَ لَیْسَ عِنْدَهُمْ مَا یَتَقَوَّوْنَ بِهِ أَوْ قَوْمٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَیْسَ عِنْدَهُمْ مَا یَحُجُّونَ بِهِ أَوْ فِی جَمِیعِ سُبُلِ الْخَیْرِ فَعَلَى الْإِمَامِ أَنْ یُعْطِیَهُمْ‏ مِنْ‏ مَالِ‏ الصَّدَقَاتِ‏ حَتَّى یَقْوَوْا عَلَى الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ»؛ بر امام است افرادی که می خواهند حج یا جهاد بروند و یا در سبیل خیر هستند، کمکشان کند.

دسته دیگر که مورد اعطای زکات است « ابن السبیل» است که در همین روایت می فرماید: «وَ ابْنِ السَّبِیلِ‏ أَبْنَاءُ الطَّرِیقِ الَّذِینَ یَکُونُونَ فِی الْأَسْفَارِ فِی طَاعَة اللَّهِ فَیُقْطَعُ عَلَیْهِمْ وَ یَذْهَبُ مَالُهُمْ فَعَلَى الْإِمَامِ أَنْ یَرُدَّهُمْ إِلَى أَوْطَانِهِمْ مِنْ مَالِ الصَّدَقَاتِ.» افرادی که در راه مانده اند و مالش تمام شده است یا سارقان مال او را به سرقت برده اند و وامانده شده است. در این مورد نیز بر امام واجب است که برای ابن سبیل از زکات مبلغی را در نظر بگیرد.

نکته: اگر مراد از امام در روایت فقط امام معصوم باشد، این روایت منحصر در عصر ائمه علیهم السلام یا زمان ظهور امام زمان (عج) می شود. قطعاً به این صورت نیست و شخصی که حکومت در اختیار دارد باید زکات پرداخت کند. پس از این مورد نیز استفاده می شود که حکمی بر اساس حکومت است و حاکم متصدی گرفتن زکات و پخش آن بین اقسام ثمانیه است. پس احکام دین به گونه ای است که باید حکومتی باشد تا احکام دین را اجرا کند.

تا اینجا بحث نمازجمعه، نماز، صوم و زکات را بیان کردیم و از تمام این موارد استفاده می شود با این که بخش عبادی است ولی مشوب به سیاست و حکومت است. موارد متعدد دیگری نیز هست که اگر فرصتی باشد بدان نیز اشاره خواهیم کرد./926/ف

مقرر: محسن جوادی صدر

پی نوشت:

[1] . سوره توبه آیه 103

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵