vasael.ir

کد خبر: ۸۰۵۲
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۶ - 08 April 2018
آیت الله خاتمی/ 53

قواعد فقهی| بررسی حکم شهید فقهی در عملیات استشهادی

وسائل ـ آیت الله خاتمی در خصوص اینکه آیا شخصی که عملیات استشهادی کرده است همانند شهید در معرکه نیاز به غسل و کفن ندارد یا باید غسل و کفن شود، گفت: انتخاب نظر و قضاوت مشکل است؛ زیرا اکثریت قدماء یک طرف اند؛ جناب ابن زهره وزنه سنگین قدماء نیست بلکه شیخ مفید و شیخ طوسی وزن سنگین است. این بزرگان نظر داده اند که مدافع غسل و کفن دارد و از طرفی روایات اطلاق دارد و شامل مدافع هم می شود.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله سیداحمد خاتمی، عضو شورای عالی حوزه های علمیه کشور، در پنجاه و سومین جلسه درس خارج حکومتی فقه که 18 دی ماه 1395 برگزار شد، بعد از اثبات عملیات استشهادی به عنوان یک عمل فطری و شرعی، به این مساله پرداخت که آیا شخصی که عملیات استشهادی کرده است همانند شهید در معرکه نیاز به غسل و کفن ندارد یا باید غسل و کفن شود که در مسأله دو نظریه مطرح است.

تقریر درس

بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله خاتمی در جلسه گذشته با اشاره به ادله جواز عملیات استشهادی گفت: تنها دلیل مخالفین مشروعیت عملیات استشهادی اصل حرمت قتل نفس است لکن حرمت قتل نفس یا مطلق است و یا عام که در هر صورت با ادله وجوب دفاع تخصیص یا مقید می شود؛ لذا دایره حرمت قتل نفس، عملیات استشهادی را دربر نمی گیرد.

قال حسن بن علی العسکری علیهما السلام‏ قَلْبُ‏ الْأَحْمَقِ‏ فِی‏ فَمِهِ‏ وَ فَمُ الْحَکِیمِ فِی قَلْبِهِ. [1] امام عسگری فرمودند قلب احمق در دهانش و دهان حکیم در قلبش است ابتدا فکر می کند سپس سخن می گوید.

 

عملیات استشهادی

بیان شد که خودکشی، از مصادق اتم اضرار به نفس است و قطعا جایز نیست؛ اما عملیات استشهادی حکم جداگانه ای دارد؛ گفته شد که عملیاتی استشهادی آن عملیاتی است که با اخلاص و در عرصه دفاع از دین باشد. پس چنین عملیات حکما و موضوعا با انتحار فرق می کند. زیرا خودکشی و انتحار برای خدا نیست لذا موضوعا با استشهاد که برای دفاع از دین است متفاوت است؛ همچنین  خودکشی و انتحار حکما با استشهاد متفاوت است زیرا انتحار و خود کشی حرام است اما استشهاد اینگونه نیست.

 

جواز عملیات استشهادی

عملیات استشهادی با خصوصیات مذکور با سه دلیل امری جایز است. مثلا اگر صهیونیستی آرام باشند، دوباره جنایات را از سر می گیرند لذا با خودروی به سپاه دشمن (صهوینست) می زند تا آنها مشغول این موضوعات باشند.

 

دلیل اول

عمومات دفاع است که وجوب عقلی دارد و دلیل خاص و یا شرطی نیاز ندارد. لذا اگر اسلام و یا خود و ناموسش مورد خطر قرار گرفت باید دفاع کرد. اگر کسی دید هیچ راهی برای دفاع نیست مگر عملیات استشهادی کما اینکه شهید فهمیده به این مرحله رسید می شود مصداق دفاع و امری جایز است.

 

غسل و کفن مدافع

اما این بحث می شود که آیا کسی که در عملیات استشهادی، جانش را از دست داده است، شهید فقهی حساب می شود یا خیر؟ یعنی همانطور که شهید معرکه را بدون غسل و کفن،  نماز خوانده و دفن می کنند، «بل یصلی علیه و یدفن فی ثیابه» است یا خیر؟

 

عبارت صاحب شرایع

برخی از بزرگان، شرایع را قرآن فقه نامیده اند؛ زیرا نظریات مشهور شیعه در آن منعکس شده است لذا به عنوان متن قرار گرفته و شروح زیادی به آن زده اند از جمله کتاب مسالک، مدارک، مصباح الفقیه و جواهر؛ محقق حلی می نویسد: و الشهید الذی قتل بین یدی الإمام علیه السلام و مات فی المعرکة لا یغسل و لا یکفن و یصلى علیه... [2]

این حکم شهید فقهی است. رب شهیدی که شهید است اما شهید فقهی نیست تا بدون غسل و کفن، دفن شود. مانند کسی که در معرکه مجروح می شود اما پشت جبهه به شهادت می رسد اما حکم شهید فقهی را ندارد لذا لازم است با غسل و کفن دفن شوند؛ جانبازان نیز قطعا شهید هستند اما شهید فقهی نیستند.

آیا کسی که در دفاع کشته شد و رهبر عادل هم نداشت آیا این هم حکم شهید فقهی را دارد که بدون غسل و کفن، دفن شود؟

نظریه اول

بزرگانی از فقهاء بر این باروند که چنین شهیدی باید غسل و کفن داده شود. «و إن نفاه آخرون، کما عن المقنعة و المبسوط و النهایة و المراسم و السرائر و الوسیلة و المهذّب و الجامع و القواعد و التحریر و المنتهى و المسالک، بل ربما نسب إلى الأصحاب، بل هو ظاهر المصنّف فی أحکام الأموات.» [3]

بنابراین از قدماء فقهائی چون

  1. شیخ مفید در مقنعه؛
  2. شیخ طوسی در مبسوط و نهایه؛
  3. سالار (سلّار) بن عبدالعزیز دیلمی در المراسم؛
  4. ابن ادریس در سرائر؛
  5. ابن ابی حمزه در وسیله؛
  6. ابن براج در المهذب؛

و از متاخرین فقهائی چون

  1. یحیی بن سعید در الجامع؛
  2. علامه در قواعد و تحریر و المنتهی؛
  3. شهید ثانی در مسالک؛

این بزرگان بر این باورند که چنین شهیدی غسل و کفن لازم دارد. جناب آخوند خراسانی در فقه یعنی محمد باقر سبزواری این قول را به اصحاب نسبت داده است. «بل ربما نسب الی الاصحاب» بنابراین شش نفر از قدماء بر این نظرند.

نظریه دوم:

بزرگانی نیز بر این باورند کسی که در عرصه دفاع کشته شد و لو اینکه در زمان غیبت باشد شهید فقهی محسوب می شود و نیازی به غسل و کفن ندارد.

از قدماء بزرگانی چون

  1. جناب ابن زهره
  2. جناب حلبی در اشاره السبق

از متاخرین بزرگانی

(آغاز متاخرین را برخی علامه حلی و برخی محقق حلی می دانند. لذا اگر محقق حلی را از قدماء در نظر گرفتیم نفر سوم از قدماء محقق حلی در معتبر است.)

  1. شهید اول در ذکری و دروس
  2. جناب محقق ثانی در جامع المقاصد
  3. شهید ثانی در شرح لمعه و روضه الجنان
  4. فیض کاشانی

این بزرگان بر این باورند که شهید در راه دفاع غسل و کفن نمی خواهد.

 

عبارت صاحب جواهر

صاحب جواهر این بحث را مفصل بیان کرده است و می فرماید «بل قد تقدم فی کتاب الطهارة تصریح جماعة بکون المقتول فیه شهیدا کالمقتول بین یدی الإمام علیه السلام، فلا یغسل و لا یکفن، بل حکاه بعضهم عن الغنیة و الإشارة و المعتبر و الذکرى و الدروس و جامع المقاصد و الروضة و الروض و غیرها» [4]

صاحب جواهر بعد از بیان این بحث نظریه دوم را می پذیرد کما هو نصه: کما أن الظاهر إرادة الجمیع بالإمام (علیه السلام) ما یعم النبی (صلى الله علیه و آله) أو فی جهاد بحق و لو بدونهما، کما لو دهم المسلمین عدو یخاف منه على بیضة الإسلام کما فی ظاهر الغنیة أو صریحها و کذا إشارة السبق و صریح المعتبر و الذکرى و الدروس و المدارک و الذخیرة و الحدائق و ظاهر الروضة و الروض و عن ظاهر الخلاف و محتمل التذکرة و نهایة الأحکام، بل فی ظاهر الأول أو صریحه الإجماع علیه، و لعله الأقوى‌. [5] در این عبارت صاحب جواهر می گوید در جهادی که به حق باشد بدون حضور امام و پیامبر نیز محقق است و حکم شهید فقهی را دارد کما اینکه بزرگان از فقهاء بر این باورند که در این عبارت نظریه صاحب مدارک و حدائق و ظاهر خلاف را همین نظریه دوم نقل می کند و می گوید در خلاف ادعای اجماع شده این اقوی است.

انتخاب نظر و قضاوت مشکل است؛ زیرا اکثریت قدماء یک طرف اند؛ جناب ابن زهره وزنه سنگین قدماء نیست بلکه شیخ مفید و شیخ طوسی وزن سنگین است. این بزرگان نظر داده اند که مدافع غسل و کفن دارد. از طرفی روایات اطلاق دارد و شامل مدافع هم می شود.

روایات باب

وسائل این بحث را در بحث غسل میت باب «احکام الشهید و وجوب تغسیل کل میت مسلم سواه» بیان کرده است.

روایت اول

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الَّذِی یُقْتَلُ‏ فِی‏ سَبِیلِ‏ اللَّهِ‏ أَیُغَسَّلُ وَ یُکَفَّنُ وَ یُحَنَّطُ قَالَ یُدْفَنُ کَمَا هُوَ فِی ثِیَابِهِ‏ إِلَّا أَنْ یَکُونَ بِهِ رَمَقٌ‏ ثُمَّ مَاتَ فَإِنَّهُ یُغَسَّلُ وَ یُکَفَّنُ وَ یُحَنَّطُ وَ یُصَلَّى عَلَیْهِ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله صَلَّى عَلَى حَمْزَةَ وَ کَفَّنَهُ‏ لِأَنَّهُ کَانَ قَدْ جُرِّدَ. [6]

سند روایت

سند شیخ کلینی به احمد بن محمد صحیح است. مراد از ابن مسکان، عبدالله بن مسکان است. ابان بن تغلب از بزرگان اصحاب اصحاب امام باقر و صادق علیهما السلام است کما اینکه امام صادق علیه السلام به او فرمود: یا ابان اجلس فی المسجد و افتی للناس فان احب ان یری فی شیعتی مثلک؛ ای ابان برو مسجد و در بین مردم فتوی بده که دوست دارم شیعیانم مثل تو باشند. وقتی ابان از دنیا رفت، امام صادق فرمود: اما والله لقد اوجع قلبی؛ به خدا قسم مرگ ابان دلم را به درد آورد.

دلالت روایت

در جبهه و معرکه جنگ تیر خورده اما پشت جبهه شهید شده است. چنین شخصی باید غسل داده شود و کفن پوشیده شود به دلیل سنت عملی پیامبرخدا است. پیامبرخدا جناب حمزه را با لباسهای خونینش دفن کرد.

از کدام عبارت روایت استفاده می شود که مدافع نیز بدون غسل و کفن دفن می شود. جواب این است که از سوال ابان این مطلب برداشت می شود. زیرا امام در پاسخ فرمود آن کسی فی سبیل الله باشد بدون غسل و کفن باشد و مدافع نیز فی سبیل الله جنگیده است. جناب صاحب جواهر به اطلاق روایت تمسک کرده است.

اینکه بگوئیم جواب امام علیه السلام انصراف به شهید در معرکه دارد، صحیح نیست زیرا اولا انصراف دلیل می خواهد؛ ثانیا انصراف در واژه ها است نه در احکام. مثلا اگر کسی وصیت کرد که 300 قطعه زمین را بین طلبه ها تقسیم کنید. آیا می توانیم طبق این وصیت، زمین ها را به دانشجویان بدهیم جواب این است که خیر اما در عربستان می شود؛ زیرا به دانشجو هم طالب می گویند حتی دانش آموزان را طالب اطلاق می کنند.

روایت دوم

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ یَعْنِی عَبْدَ اللَّهِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ‏ الَّذِی‏ یُقْتَلُ‏ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُدْفَنُ فِی ثِیَابِهِ وَ لَا یُغَسَّلُ إِلَّا أَنْ یُدْرِکَهُ الْمُسْلِمُونَ وَ بِهِ رَمَقٌ ثُمَّ یَمُوتَ بَعْدُ فَإِنَّهُ یُغَسَّلُ وَ یُکَفَّنُ وَ یُحَنَّطُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَفَّنَ حَمْزَةَ فِی ثِیَابِهِ وَ لَمْ یُغَسِّلْهُ وَ لَکِنَّهُ صَلَّى عَلَیْهِ. [7]

سند روایت

شیخ کلینی از علی بن ابراهیم نقل می کند. مراد از ابن محبوب، حسن بن محبوب است. مراد بن ابن سنان عبدالله بن سنان است که از اجلاء است اما محمد بن سنان توثیق نشده است.

دلالت روایت

این دو روایت یکی است. ملاک یکی بودن دو روایت این است که راوی و مروی عنه و متن یکی باشد که این دو روایت این سه شرط را دارد.

روایت سوم

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ‏ مَعْبَدٍ  عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ أَبِی خَالِدٍ قَالَ: أُغَسِّلُ کُلَّ الْمَوْتَى الْغَرِیقَ وَ أَکِیلَ‏ السَّبُعِ‏ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ إِلَّا مَا قُتِلَ بَیْنَ الصَّفَّیْنِ فَإِنْ کَانَ بِهِ رَمَقٌ غُسِّلَ وَ إِلَّا فَلَا. [8]

سند روایت

 این روایت مضمره زیرا اسم امام معصوم در روایت نیست؛ دهقان ملعون هستند و برخی از راویان این روایت مجهول و عبیدالله دهقان ملعون است. بر فرض توثیق روایان این روایت قابل استناد نیت زیرا ابی خالد کسیت و از چه کسی نقل می کند. بله اگر زراره مضمِر بود قابل اعتناء بود زیرا جز از امام نقلی نمی کند.

دلالت روایت

باید هر میتی را غسل داد مانند کسی که غرق شده و یا کسی را که درنده یا هر چیز دیگر، خورده است  مگر کسی که در معرکه کشته شود اگر در معرکه جان داشت غسل داده می شود و الا فلا. صاحب جواهر به استناد اطلاق این روایات می گوید مدافع نیز غسل و کفن ندارد و لعله الاقوی. /902/ف

پاورقی

[1] . تحف العقول ؛ ابن شعبه حرانى، النص ؛ ص489.

[2] . شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام؛ حلّى محقق، ج‌1، ص: 29.

[3] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ نجفى، صاحب الجواهر، ج‌21، ص: 16. معجم فقه الجواهر؛ جمعى از پژوهشگران زیر نظر شاهرودى، ج‌2، ص: 217.

[4] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ نجفى، صاحب الجواهر، ج‌21، ص: 16.

[5] . جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ نجفى، صاحب الجواهر، ج‌4، ص: 87.

[6] . وسائل الشیعة ؛ شیخ حر عاملى، ج‏2 ؛ ص509 ؛ ح7.

[7] . وسائل الشیعة ؛ شیخ حر عاملى، ج‏2 ؛ ص510 ؛ ح 9.

[8] . وسائل الشیعة ؛ شیخ حر عاملى، ج‏2 ؛ ص506؛ ح 3.

مقرر: حسن حسینعلی

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۷:۴۷
طلوع افتاب
۰۶:۱۹:۵۳
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۳۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۸:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۰۶:۲۶