vasael.ir

کد خبر: ۷۵۷۲
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۳ - 30 January 2018
عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی/ بخش 1

ایجاد تمدن اسلامی درگرو تولید علم تمدنی است

وسائل- حجت الاسلام پیروزمند به مؤلفه های تمدن اسلامی اشاره کرد و گفت: گاهی مؤلفه می تواند ناظر بر سازوکار ایجاد تمدن باشد و آنچه امکان می دهد بتوانیم هم سبک زندگی را ترسیم کنیم و هم آن را تبدیل به ساختار کنیم، دانش و علم تمدنی است که یک بخش آن کاملاً حوزوی و بخشی از آن کاملاً دانشگاهی است، بخشی هم باید در ترابط بین حوزه و دانشگاه شکل گیرد.

به گزارش خبرنگار سرویس مبانی پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، تشکیل امت واحده اسلامی و تمدن نوین اسلامی یکی از اهداف عالیه نظام مقدس جمهوری اسلامی است که از اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در بیان و بنان حضرت امام و مقام معظم رهبری می توان مشاهده نمود تا جایی که اصل 11 قانون اساسی، دولت جمهوری اسلامی را موظف می کند سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد لذا پرداختن به مؤلفه ها و فرآیند دسترسی به آن امری لازم می باشد بر همین اساس خبرنگار پایگاه وسائل گفت وگویی تفصیلی با حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند؛ عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی داشته است که در دو بخش تنظیم شده که متن بخش اول آن در ذیل تقدیم می گردد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الزامات دانشی پرداختن به موضوع تمدن

در مقدمه تقدیر می کنم از توجه شما به این موضوع و فعال سازی حوزوی و توجه مخاطبین حوزوی به این موضوع و اینکه اگر سخن از تمدن اسلامی است، معنی آن این است که اسلامیت را باید حوزه های علمیه معنی کنند و مراقبت کنند و برای اینکه چنین شود پیش شرط لازم آن این است که حوزویان ذهنشان درگیر با این موضوع شود و بدانند الزامات دانشی پرداختن به این موضع چیست، خودش یک گام رو به جلو است.

قبل از اینکه به پاسخ‌های روشنی دست پیدا کنیم که در برخی از عرصه ها به فضل الهی به پاسخ هایی دست پیدا کرده ایم، ولیکن قبل از اینکه به پاسخ برسیم اینکه سؤالات، خوب مطرح شده باشند و حوزویان ما این سؤالات برایشان مثال شده باشد و به عنوان دغدغه های فکری و علمی به این بپردازند، خود موضوعیت دارد و شما قاعدتاً به عنوان یک رسانه مسئولیت خوبی را می توانید در قبال این مسئله ایفا کنید. به باور حقیر یکی از پیش نیازها و الزامات انقلابی بودن حوزه هم همین است. انقلابی بودن و انقلابی ماندن حوزه به این است که نیازمندی های دانشی جریان دین در جامعه را پاسخ کامل تر و متقن تری بدهد و نسبت برقرار شدن بین حوزه علمیه و حکومت بخش عمده اش معطوف به همین است که بتواند نیازهای علمی حکومت اسلامی را پاسخ دهد و آن هم نیازهای علمی که ناظر به پیوند بین اسلام و دانش، اسلام و تصمیم گیری، اسلام و حکومت، اسلام و تمدن است و قاعدتاً موضوعی که شما دارید به آن می پردازید مهم است.

 

مولفه های تمدن نوین اسلامی

مؤلفه های تمدن اسلامی را دو جور می شود پاسخ داد. یکی اینکه سعی کنیم اهم ویژگی هایی که تمدن اسلامی باید داشته باشد فهرست کنیم و آن ویژگی ها را بیان کنیم و بیان دیگر این است که بیاییم منظور ما از مؤلفه ها، آن الزامات، پیش نیازها و ارکانی که لازم است برای تمدن سازی به آن توجه کنیم کدام است؟

اما اگر بخواهیم از دریچه اول به مؤلفه های تمدن اسلامی به آن پاسخ دهیم این است که، ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه مبتنی بر تحکیم سبک زندگی اسلامی شکل گرفته باشد و در خدمت این باشد.

اگر بخواهیم آن را باز کنیم این توضیح مفید است که برای تحقق تمدن اسلامی باید دو لایه را از هم تفکیک کنیم. یک لایه بحث سبک زندگی و چیستی سبک زندگی است و دوم نظامات اجتماعی و این پاسخی که در بیان چیستی مؤلفه ها خواستم عرض کنم می خواهم پیوند و ارتباطی بین سبک زندگی و نظامات اجتماعی برقرار کنم.

 

پیوند سبک زندگی با نظام های اجتماعی

سبک زندگی ناظر به آن الگوها و چارچوب ها و قالب هایی است که در زندگی فردی و اجتماعی اتخاذ می شود، یعنی نوع توزیع زمان و نوع توزیع مقدوراتی که یک فرد و یا جامعه در بستر خودش انجام می هد این معطوف به سبک زندگی او است. یک فرد ممکن است بخش اعظم وقت خود را بخوابد یا استراحت کند و یک پنجم وقتش را به کاسبی بپردازد. فردی هم ممکن است برعکس چهار پنجم زمانش را صرف کسب و کار و فعالیت اقتصادی کند و یک پنجمش را بخوابد. یک کسی هم علاوه بر این دوتا به مسئله تفریح هم اهمیت می دهد یکی به خانواده هم اهمیت می دهد و چه ارتباطی بین اینها برقرار می کند. این می شود آن قالبی که یک فرد در زندگی خود پذیرفته است.

در جامعه و زندگی اجتماعی هم همینطور است که جامعه چقدر آرمان‌گرا است و برای  چه آرمانی هایی تلاش می کند و چقدر سرمایه گذاری می کند و وقت می‌گذارد انرژی صرف می کند برای آرمان هایش، یا دنبال این است که روزمرگی بگذراند و یا معیشت خود را تأمین کند. اینها دارد سبک زندگی اجتماعی را مشخص می کند.

لذا الگوی تفریح، الگوی اوقات فراغت، تحصیل، پژوهش و الگوی کسب و کار همه موضوعات اجتماعی هستند که کنار همدیگر دارند سبک زندگی اجتماعی را تبیین و ترسیم می کنند و خود این سبک زندگی یک ظرف یک بستر یک قالبی است برای اینکه آن فرد یا جامعه ایده آل و آرمان های خود را عینیت ببخشد. برای اینکه این عینیت اتفاق بی افتد خصوصاً وقتی شما شکل اجتماعی به خود بگیرد این سبک زندگی لزوماً در بستر ساختارهایی شکل می گیرد و واقعیت پیدا می کند، در بستر یک روابطی شکل می گیرد و واقعیت پیدا می کند به همین دلیل آن ساختارها و روابط مهم می شوند .

یعنی اگر شما الان اراده کنید که در اوقات فراقتتون صله رحم و زیارت مشاهد مشرفه را در اولویت قرار دهید ولی ساختارهای سیاسی و اقتصادی و شهری و الگوی کسب و کار جوری باشد که بستر را برای این فراهم نکند، نمی توانید محققش کنید. شما ممکن است به عنوان یک فرد خیلی آدم سمجی باشید و هرجور شده یه وقتی برای زیارت، صله رحم در زندگی خودتون باز کنید ولی وقتی برآیند اجتماعی را مطالعه می کنیم می بینیم که شیب اهتمام و وقت گذاری به صله رحم دارد کم می شود. می گویید چرا وقت ندارید؟ می گوید اگر وقت برای این چیزها بگذاریم آنوقت زندگی خودمان لنگ می ماند. وقتی دیدید همچین منطقی دارد فراگیر می شود معنی آن این است که از سبک زندگی اسلامی در حال فاصله گرفتن هستیم . این فاصله به خاطر ساختار اقتصادی غلط است که می آید و القا می کند الگوی زندگی خودش را، تحمیل می کند الگوی زندگی خود را.

اگر یک پزشک فوق تخصص صبح زود سر کار می رود شب ها هم مطب برود، چگونه می تواند به زندگی، شوهر و فرزند خود برسد؟ اینها تاثیر یک محیط شغلی بر سبک زندگی است. این فرد می گوید اگر نخواهم این مقدار تن به کار بدهم در زندگی شخصی عقب می افتم و حتی در رتبه بندی زندگی حرفه ای ام رتبه پائینی خواهم داشت. اگر بخواهم به عنوان یک پزشک حاذق معرفی شود یعنی باید کار کنم و یک ساعت هم مطب بسته نباشد.

ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را اجمالاً گفتم و واضح تر عرض می کنم که وقتی شما صحبت از ساختار اقتصادی می کنید یعنی توزیع و مصرف در اقتصاد با چه سازوکاری در گردش است؟ هر کدام از اینها داستان خود را دارد، آیا تولید در کشور باید بر اساس صنعت باشد؟ اگر بر اساس صنعت باشد باید بر اساس صنایع بزرگ باشد؟ هر طور جواب مثبت یا منفی که به اینها بدهید کلی تبعات پشت سر آن است. از زمان رژیم ستم‌شاهی متأثر از الگوهای غربی بنیان اقتصاد کشور را می خواستند ببرند بر روی صنعت و توسعه صنعتی. صنایع را هم بردند سمت صنایع بزرگ، اثرش خالی شدن روستاها شد و شغل در صنعت بود در نتیجه صنایع بزرگ آمدند در کنار شهرهای بزرگ و مهاجرت شکل گرفت، حاشیه نشینی در کنار شهرهای بزرگ شکل گرفت. هم شهرها ضعیف شدند و هم حاشیه نشینی شکل گرفت و هم بافت شهری و اختلاف طبقاتی در شهرهای بزرگ شکل گرفت و هم تغییر شغلی ایجاد شد.

یک تصمیم و تدبیر غلط برای ساختار اقتصادی گرفته شده است که این ساختار در حال تغییر ساختار اجتماعی است که سپس هم سبک زندگی را تحت تأثیر خود عوض می کند. این پدیده آمده و پس از انقلاب اسلامی استمرار پیدا کرده و کمتر توجه داشته ایم که این بنیان استمرارش به چه پیامدهایی ما را مبتلا می کند. لذا می بینیم پس از چهار دهه پس از انقلاب یکی از معضلات اجتماعی، حاشیه نشینی است. این حاشیه نشینی بسیاری از پیامدهای فرهنگی مثل بزهکاری، قاچاق طلاق و اعتیاد و ناهنجاری شهری به دنبال خود آورده و می آورد.

مثال های زیادی است تا ارتباط بین سبک زندگی وساختارهای اجتماعی و محصولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را بگویم، این ساختارها محصولاتی را تولید می کند اعم از محصولات فرهنگی، موسیقی، فیلم، کتاب، بازی رایانه ای تا محصولات اقتصادی همانند انواع لوازم خانگی، خودرو بسیاری از چیزهای دیگر که ماهم در حال زندگی با آنها هستیم. همین محصولات وارد زندگی ما می شوند، سبک زندگی ما را و اخلاق ما را عوض می کند. سبک زندگی یعنی این.

در جمع بندی سؤال اول باید بگویم، عرض کردم مؤلفه تمدن سازی را باید در 2 لایه تفکیک کرد، لایه سبک زندگی، و لایه ساختارها و روابطی که محقق کننده آن سبک زندگی هستند. هر کدام از این ساختارها را می تونیم ساختار سیاسی اقتصادی و سیاسی کنیم و سبک زندگی را هم بگوییم سبک زندگی فردی، سبک زندگی خانوادگی، سبک زندگی اجتماعی. اگر همه اینها را بر اساس فرهنگ اسلامی معنی کنیم، اگر توانستیم و به هر میزان بتوانیم معنی کنیم داریم چشم انداز تمدن اسلامی را ترسیم می کنیم، وقتی می آید در لایه سبک زندگی و ترسیم سبک زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی دستمان بازتر است ولو اینکه این را به دقت انجام نداده ایم ولی اجمالاً در منابع داریم، در کتب داریم، علمای دینی به آن توجه داده اند و می دهند که چه باید بکنیم ولی خیلی نظام مند نشده است و در قالب توصیه های پراکنده گفته می شود. این باید کار شود، غنی تر و کامل تر شود و استنادش به دین قاعده‌مندتر شود.

 

سازوکار تشکیل تمدن اسلامی

لایه دوم بر سر ساختارها می آید که همینجا سوال دیگری از دل آن بیرون می آید که ما را منتهی می کند به نوع دوم از بیان مؤلفه ها که تبدیل سبک زندگی به ساختار چگونه امکان پذیر است؟

گاهی مؤلفه می تواند ناظر بر سازوکار ایجاد تمدن باشد و این مؤلفه های تمدنی یعنی تمدن سازی بر چه اساسی امکان پذیر است؟ باید گفت که آنچه امکان می دهد بتوانیم هم سبک زندگی را ترسیم کنیم و هم آن را تبدیل به ساختار کنیم، دانش و علم است. ما باید علم تمدنی تولید کنیم. این علم تمدنی یک پایش در حوزه است و پای دیگرش در دانشگاه است. یکی بخشی از آن کاملاً حوزوی و بخشی از آن کاملاً دانشگاهی است، بخشی هم باید در ترابط بین حوزه و دانشگاه شکل بگیرد و تولید بشود. این حرف افزون بر این است که در کل می گوئیم علوم اسلامی جریان پیدا کند نسبت به جریان علوم، اگر نگوییم همه علوم باید اسلامی شود و بگوییم فقط علوم انسانی باید اسلامی شود حداقل این است که می توانیم بگوییم کل علوم باید سیاست گذاری و هدف گذاری هایشان باید مبتنی بر اسلام صورت بپذیرد حتی علوم مهندسی و علوم پایه. علت هم مشخص است چون این علوم مهندسی و علوم پایه قرار نیست برای خودشان یک دنیای جدایی را بسازند قرار است دنیایی را برای انسان ها بسازند، انسان هایی که اسلام تعریف کرده است سعادتشان در چیست.

بنابراین آن کلید واژه مهمی که در بیان مؤلفه های تمدن سازی به آن باید توجه کنیم افزون بر آن سبک زندگی و ساختار سازی، تولید علم است که تولید علم سطوحی دارد که فعلاً وارد آن نمی شوم. قطعاً با طبقه بندی علم روبرو خواهیم بود منظور از سطوح علم رده های مختلف علمی است که تاثیرگذاری و تاثیر پذیری آنها بر روی هم دیگر به یک اندازه نیست. اگر توجه کنیم در فرآیند تمدن غرب یک طبقه بندی علمی شکل گرفته است.

وقتی در طبقه بندی کلان علم می گوید علوم پایه اول، علوم مهندسی دوم و علوم انسانی سوم، و در داخل آن نیز مجدداً حرف هایی هست، این آثاری دارد، از یک فرهنگی برگرفته شده است و به یک دلیلی آمده و برای پی ریزی یک تمدنی آمده است و در محصول تفاوت ایجاد می کند. اگر شما در فرهنگ دینی و گفتید معارف اهل بیت و کلام خدا در صدر بنشید این امر تا دامنه به دنبال خود بسیاری تغییر به وجود خواهد آورد، منظور از سطوح این است. یعنی اینکه چه علمی وابسته به چه علمی است و در چه چیزی وابسته به چه علمی است از این در می آید./ف

ادامه دارد ...

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۲ / ۰۳ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۱۸:۰۴
طلوع افتاب
۰۵:۵۸:۴۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۴
غروب آفتاب
۲۰:۰۷:۵۹
اذان مغرب
۲۰:۲۶:۵۹