vasael.ir

کد خبر: ۷۴۲۵
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۳ - 14 January 2018
قواعد فقه حکومتی، آیت الله خاتمی/ جلسه ۴۴

آیه ۱۷۳ سوره بقره بر حرمت اضرار به نفس دلالت دارد

وسائل- آیت الله خاتمی به آیه 173 سوره بقره در خصوص حرمت اضرار به نفس اشاره کرد و گفت: یک حکم این است که عند الاضطرار می شود از حرام استفاده کرد. اما مراد از اضطرار چیست؟ آیه در مقام بیان آن نیست لذا موردی که ضرر قابل تحمل است مثلا اگر دکتر گفت اگر یک لیوان شراب بخورید، خوب می شوید و الا باید یک هفته یا یک ماه بستری بشوید، آیه چنین مواردی را شامل نمی شود.

به گزارش خبرنگار سرویس مبانی پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، آیت الله سیداحمد خاتمی، عضو شورای عالی حوزه های علمیه کشور و استاد درس خارج حوزه علمیه قم، 21 آذر ماه 1395 در جلسه چهل و چهارم درس خارج حکومتی فقه، نظریه مشهور در باب حرمت اضرار به نفس بیان شد و به هشت فرع فقهی اشاره شد که فقها در این فروع به جهت حرمت مطلق اضرار به نفس، فتوی به حرمت این فروع داده اند.

 

خلاصه درس گذشته

آیت الله خاتمی در بررسی مسأله اضرار به نفس اظهار داشت: این مسأله شامل هفت مساله می باشد که مشهور فقهاء اعم از برخی قدما و معاصرین فتوی به حرمت آن داده اند و امام خمینی (ره) از فقها معاصر تصریح دارند که هر چیزی که برای بدن ضرر دارد حرام است.

وی افزود: نظریه غیر مشهوری هم وجود دارد که قائل به تفصیل شده است و می گوید هر ضرری حرام نیست.

 

خلاصه درس حاضر

آیت الله خاتمی با بیان اینکه نظریه غیر مشهور می گوید مطلق اضرار به نفس قابل قبول نیست، اظهار داشت: نظر غیر مشهور که نظر محقق خویی است می گوید حرمت اضرار به نفس را علی الاطلاق قبول نداریم بلکه رساندن آن ضرری به نفس حرمت دارد که سبب تهلکه شود.

وی در ادامه برای قول مشهور به آیه 173 سوره بقره استدلال کرد و افزود: این طور نیست که قول مشهور فقط مستند به روایات باشد بلکه آیات قرآن و همینطور عقل و اجماع هم حرمت ضرر رساندن به بدن را به صورت مطلق قبول دارند.

 

تقریر درس

عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام مَا حَقُ‏ اللَّهِ‏ عَلَى‏ الْعِبَادِ قَالَ أَنْ یَقُولُوا مَا یَعْلَمُونَ وَ یَقِفُوا عِنْدَ مَا لَا یَعْلَمُونَ. [1] زرا(ره) می گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم حق خدا بر بندگان چیست؟ فرمود از روی علم سخن بگویند (یعنی اگر می دانند دروغ است نگویند و امور مشکوک را هم به خداوند نسبت ندهند.) و در چیزی که نمی دانند توقف کنند.

این فرمایش یکی از مشکلات ما است که اگر برای منبر مطالعه نکرده ایم بگوئیم ما مطالعه نکرده ایم این رعایت تقوی است باید به تکلیف عمل کرد. امام (ره) در تلویزیون دیدن که یک روحانی تهرانی که کشاورز نیست، بیل به دست گرفته و کشاورزی می کند، فرمود تلویزیون را خاموش کنید و فرمودند آنچه که هستیم به مردم نشان دهیم. شخصی می گفت 30 سال شاگرد علامه طباطبائی بودم بارها از او کلمه «نمی دانم» را شنیدم.

 

اقوال حرمت اضرار به نفس

قول اول که قول مشهور بود که گفته شد در دو بخش بیان می شود.

در بخش اول عباراتی از بزرگان بیان شد که تصریح به حرمت اضرار به نفس داشتند. مانند مرحوم آقای خوانساری در جامع المدارک و امام (ره)  در تحریر الوسیله و محقق خوئی در منهاج الصالحین.

در بخش دوم عبارات بزرگانی را می آوریم که در فروعات فقهی به حرمت اضرار به نفس استناد کرده اند.

 

مصادیق حرمت اضرار به نفس

  1. روزه ضرری؛

روزه ای که مضر به بدن بوده و بیماری را بیشتر می کند چنین روزه ای جایز نیست. این فرع فقهی از بدیهیات فقه است که هیچ عالمی در آن شبهه ندارد. کما قال المفید: و إذا عرض للإنسان مرض و کان الصوم یزید فیه زیادة بینه، وجب علیه الإفطار فإن کان یزید فیه یسیرا أو لا یزید فیه فعلیه التمام‌. [2] و کما قال الطوسی: و حدّ المرض الذی یجب معه الإفطار، إذا علم الإنسان من‌ نفسه: أنه إن صام، زاد ذلک فی مرضه، أو أضرّ به و سواء الحکم أن یکون المرض فی الجسم، أو یکون رمدا، أو وجع الأضراس. فإن عند جمیع ذلک یجب الإفطار مع الخوف من الضّرر. [3]

  1. اکل میته؛

در صورت اضطرار لازم است انسان گوشت مرده را بخورد کما قال الطوسی: إذا اضطر إلى أکل المیتة، یجب علیه أکلها، و لا یجوز له الامتناع منه. [4] و کما قال ابن ادریس الحلی: إذا اضطر إلى أکل المیتة، یجب علیه أکلها، و لا یجوز له الامتناع منه. [5] از عجایب این است که انسانی که مضطر است و در حال مرگ باید با کسی که خوراک را نمی دهد بجنگد و خودش را نجات بدهد. کما قال قاضی ابن البراج (م 481): استدلّ على جواز قتال المضطرّ لصاحب الطعام الذی منعه منه بقوله: «لأنّ دفع المضارّ واجب بالعقل» [6]

  1. خوردن سمّ؛

انسان حق خوردن سموم را ندارد. [7] یکی از موادی که در عصر ما مغز را پوک کرده و از بین می برد، شیشه است.

  1. خوردن خاک؛

خاک خوردن جایز نیست. علت حرمت خوردن را اینگونه فرموده اند: لما فیه من الإضرار بالبدن... و انما التراب جزء الأرض، فتکون هی کلّها حراما. فیه تأمّل واضح فتأمل و لا تترک الاحتیاط. و أمّا المستثنى، فالمشهور أنه تربة الحسین علیه السّلام. [8] به جهت ضرری که به بدن دارد اما تربت سالارشهیدان به اندازه یک عدس جایزاست چون این تربت سید الشهداء شفاست.

  1. وضوی مضرّ؛

اگر وضو مضر باشد یعنی آب برای بدن مضر است. این وضو باطل است. در برخی عبارات داریم که «بطلان الوضو اذا کان استعمال الماء مضرا» آیت الله سبحانی فرموده اند: کما إذا کان الوضوء مضرّاً و کان عالماً به، فلو توضّأ بطل وضوؤه على الأوّل دون الثانی. [9]

  1. پذیرش مسئولیت در حکومت طاغوت؛

اگر حکومت طاغوت به یک شخص عادی که صاحب اجتهاد نیست، بگوید اگر فلان مسئولیت را قبول نکنی تو را به زندان انداخته و یا ضرر دیگری به تو می زنیم؛ در این صورت قبول آن مسئولیت از باب دفع ضرر جایز است. [10]

  1. ساب النبی صلی الله علیه وآله وسلم

می توان ساب النبی را کشت البته با محقق شدن شرائطی که عبارتند از:

الف . بتواند سبّ او را در دادگاه ثابت کند.

ب .  موجب ضرر برای خودش نباشد یعنی در دادگاه دموکراسی به او نگویند تو حق کشتن نداشتی لذا باید به دار آویخته بشوی؛ که در این صورت کشتن ساب النبی جایز نیست. [11]

  1. آب ضرری؛

اگر آب به بدن ضرر دارد نباید استفاده شود. [12]

کسی که یک دور به فقه نگاه کند خواهد دید که حرمت اضرار به نفس فی الجمله لا بالجمله؛ کأنه جزء مسلمات فقه گرفته شده است. البته فروعی که بیان شد، محل بحث است.

پس نظریه مشهور بیان شد اما نظریه غیر مشهور را نیز باید بحث کرد.

 

نظریه غیر مشهور

نظریه غیر مشهور، نظر محقق خوئی است ایشان معتقد به حرمت علی الاطلاق نیست.

هذا نصه: و لکن التحقیق عدم ثبوت ذلک علی اطلاقه ای فی غیر تهلکه و ما هو مبغوض فی الشریعه المقدسه کقطع الاعضاء فان العقل لایری محذورا فی اضرار الانسان بماله و ان یسرفه کیف یشاء بداء من الدواء العقلائیه ما لم یبل حد الاسراف و التبذیر ولا بنفسه وان یتحمل ما یضره ببدنه فیما اذا کان له غرض عقلایی بل جرت علیه سیرة العقلاء فانهم یسافرون لالتجاره مع التضررهم من الحرارة و البروده بمقدار لو کان الحکم الشرعی موجبا لهذه المقدار من الضرر لکان الحکم المذکور مرفوعا بقاعدة لا ضرر و کذا النقل ما لو لم یدل حرمة اضرار بالنفس. [13]

خودکشی حرام است اما اینکه بگوئیم اگر مریض شد باید سریع به دکتر مراجعه کند و الا مرتکب حرام شده است؛ چنین سخنی صحیح نیست. عقل برای خرج کردن مال در جایی که نفعی ندارد (ضرر می کند) محذوری نمی بیند. البته به شرط اینکه اسراف و تبذیر نباشد. مثلا شخصی علم دارد که در انتخابات رأی نمی آورد اما میلیاردی خرج تبلیغات می کند و تنها هدفش مشهور شدن است برای انتخابات دوره بعد. گاهی سیاسیون از اینکه مورد نقد قرار می گیرند خوشحال می شوند؛ یا در سفرهای خطرناک شرکت می کند. پس به نحو اطلاق اضرار به نفس اشکال ندارد. یعنی حرمت علی الاطلاق، اول الکلام است. نهایت چیزی که برای حرمت اضرار به نفس به آن استدلال می شود، روایات باب است.

 

نقد نظریه غیر مشهور

اینکه محقق خوئی (ره) می گوید نهایت چیزی که برای حرمت اضرار به نفس به آن استدلال شده است تنها روایات باب است، سخن دقیقی نیست.

پس اقوال روشن شد که مشهور قائل به حرمت اضرار به نفس است اما غیر مشهور به نحو اطلاق قبول ندارد.

 

ادله حرمت اضرار به نفس

بر حرمت اضرار به نفس، به کتاب و سنت و عقل استدلال شده است.

اما الکتاب

به آیات اضطرار استدلال شده است.

آیه اول

« إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ اَلْمَیْتَةَ وَ اَلدَّمَ وَ لَحْمَ اَلْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اَللّهِ فَمَنِ اُضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اَللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ  ﴿البقرة، 173﴾ جز این نیست که خدا [برای مصون ماندن شما از زیان های جسمی و روحی] مردار و خون و گوشت خوک و حیوانی را که [هنگام ذبح] نام غیر خدا بر آن برده شده، بر شما حرام کرده. پس کسی که [برای نجات جانش از خطر] به خوردن آنها ناچار شود، در حالی که خواهان لذت نباشد و از حدّ لازم تجاوز نکند، گناهی بر او نیست؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. »

دلالت آیه

معنای این آیه این است که اگر از خوردن میته اجتناب کنید، در حالی که مضطر غیر باغی است یعنی در صورت نخوردن از میته، می میرید یا حالتی مثل مردن پیدا می کند، جایز است که بخورد. پس از این آیه حرمت اضرار به نفس استفاده می شود.

معنای الفاظ آیه مانند غیر باغ و لا عاد چیست؟

کنز العرفان فی فقه القرآن نوشته فاضل مقداد؛ از بهترین کتابهای آیات الاحکام همین کتاب است. البته کتب دیگری مانند زبدة البیان مقدس اردبیلی، مسالک الافهام فاضل جواد شاگرد شیخ بهائی و فقه القرآن قطب راوندی نیز موجود است.

فاضل مقداد می نویسد: و الباغی هو الخارج على الإمام أو الّذی یبغی المیتة أی الراغب فی أکلها و العادی هو قاطع الطریق أو الّذی یعدو شبعه، و نقل الطبرسی أنّه باغی اللّذّة و العادی سدّ الجوعة، أو عاد بالمعصیة أو باغ فی الإفراط فی التقصیر، و على التفسیر بالمعصیة لایباح للعاصی بسفره کطالب الصید لهوا و طربا، و تابع الجائر و الآبق، و لو اکره على الأکل فهو کخائف التلف. [14]

و الباغی هو الخارج علی الامام ؛ دو معنا برای باغی شده است که عبارتند از

  1. معنای فقهی اش مراد باشد، من خرج علی امام عادل؛ فمن اضطر غیر باغ، یعنی اگر کسی بر امام عادل خروج کرد و از گرسنگی مرد، بمیرد.
  2. الذی یبغی المیته، کسی که دنبال میته است یعنی میته می طلبد. کسی که اهل دقت در حلال و حرام نیست و گاهی حرام برای او لذیذتراست، این اضطرار مجوز اکل مال حرام نیست.

و العاد هو قاطع الطریق، مانند راهزن و دزد. اگر دزد از گرسنگی مرد هم بمیرد. یعنی چنین مردنی مجوز اکل میته نیست.  

او الذی یعدو شبعه، یعنی کسی که برای سد جوع سراغ میته نمیرود بلکه از افرادی است که آنقدر می خورد که سیر بشود، چنین گرسنگی نیز مجوز اکل میته نیست.

و نقل عن الطبرسی: انه باغ لذة، غیر باغ؛ یعنی کسی که برای لذت جوئی به مسافرت رفته است لذا عاد یعنی حق ندارد بیش از سد جوع و فرار از مردن، بخورد.

او عاد بالمعصیة، یا سفرش سفر معصیت نباشد.

أو باغ فی الإفراط فی التقصیر، و على التفسیر بالمعصیة لایباح للعاصی بسفره کطالب الصید لهوا و طربا؛ کسی که لهوا و طربا طالب صید است مانند شاهزاده هائی که برای چنین کاری به سفر می رود. اگرگرسنه شود اجازه خوردن میته را ندارد.

و تابع الجائر و الآبق، و لو اکره على الأکل فهو کخائف التلف؛ حکم اضطرار با اکراه یک جور است. اضطرار جائی است که کسی او را مجبور نکرده است اما اگر کسی او را مجبورش کرد حکم اضطرار را دارد لذا جایز است از میته بخورد.

این آیه شریفه فی الجمله می گوید: عند الاضطرار می توان از حرام استفاده کرد اما آیا بدلالة مطابقیه بر حرمت اضرار به نفس، دلالت دارد؟ ما دو حکم داریم. یک حکم این است که عند الاضطرار می شود از حرام استفاده کرد. اما مراد از اضطرار چیست؟ آیه در مقام بیان آن نیست. بلکه آیه در مقام بیان اصل اضطرار است. اما مصداق اضطرار چیست؟ مصداق آن تنها مردن است یا فراتر از آن را هم شامل می شود محل بحث است.

آیا اضطرار در این آیه، موردی که ضرر قابل تحمل است مثلا یک هفته بستری می شود را شامل می شود. مثلا اگر دکتر گفت شما اگر یک لیوان شراب بخورید، خوب می شوید و الا باید یک هفته یا یک ماه بستری بشوید. آیا آیه شریفه این موارد را شامل می شود؟ ما معتقدیم آیه چنین مواردی را شامل نمی شود.  

قدر متیقن آیه، نهی از اضرار به نفس به معنای خود کشی است و ما دون آن از آیه استفاده نمی شود چون آیه در مقام بیان این نیست.

اما روایات که یکی از آنها همین روایت لاضرر و لاضرار است که مجموعا شش طائفه روایت در مقام بر حرمت اضرار به نفس داریم. /239/902/ف

 

پاورقی

[1] . الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص43؛ ح 7.

[2] . المقنعة (للشیخ المفید)، ص: 355‌؛ باب 27؛ حد المرض الذی یجب فیه الإفطار.

[3] . النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوى؛ طوسی؛ ص: 158 و 159.

[4] . الخلاف؛ شیخ طوسی؛ ج‌6، ص: 94.

[5] . السرائر الحاوی لتحریر الفتاوى؛ ابن ادریس حلی؛ ج‌3، ص: 125.

[6] . الرسائل الأربع (للسبحانی)؛ ج‌2، ص: 170. المهذب؛ قاضی ابن براج ج 2 ص 86 .

[7] . ینابیع الفقه؛ ج21؛ ص283.

[8] . مجمع الفائدة و الب(ره)ان فی شرح إرشاد الأذهان؛ اردبیلى، احمد بن محمد؛ ج‌11، ص: 235.

[9] . الرسائل الأربع (للسبحانی)؛ ج‌2، ص: 135.

[10] . و لو نصب الجائر مؤمنا قاضیا لم یکن له رتبة الاجتهاد مک(ره)ا له على ذلک بما یتحقق معه مسمى الإکراه الذی أشبعنا الکلام فیه فی کتاب الطلاق جاز له الدخول معه بل قد یجب دفعا لضر(ره)... جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ نجفى، صاحب الجواهر، ج‌21، ص: 407.

[11] . بل و ساب النبی (صلى الله علیه و آله) الذی قد ورد إهدار دمه لکل من سمعه بل و الأئمة (علیهم السلام) ما لم یخش الفتنة من قتل‌ بری‌ء و نحوه. جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام؛ نجفى، صاحب الجواهر، ج‌42، ص: 191 ص: 192‌.

[12] . مسئله 18 باب مسوغات تیمم.

[13] . مصباح الاصول؛ ج 2؛ ص 548. 

[14] . کنز العرفان فی فقه القرآن؛ حلّى، مقداد بن عبد اللّه سیورى،  ج‌2، ص: 323.

مقرر: حسن حسینعلی

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵