به گزارش سرویس حقوق پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، امر به معروف و نهی از منکر بهعنوان یکی از مهمترین فرائض اسلامی، در آموزههای دینی مورد تأکید فراوان قرار گرفته است.
یکی از ابهاماتی که ممکن است در اجرای این فریضه مطرح شود، تعارض آن با حریم خصوصی شهروندان است از همین رو مصاحبه ای با حجت الاسلام حسین جوانآراسته؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه صورت گرفته است که وی پس از تعریف امر به معروف و نهی از منکر و حریم خصوصی به تشریح عدم تعارض این دو مفهوم می پردازد که متن آن در ذیل تقدیم می گردد.
1. تعریف شما از امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
اصطلاح امر به معروف و نهی از منکر در دو معنای عام و خاص بهکار میرود. معنای عام امر به معروف عبارت است از هرگونه تلاش بهمنظور اثرگذاری در دیگران تا آنها را متوجه، مشتاق یا وادار به انجام کار واجب بکند یا از کار حرام بازدارد؛ این تلاش ممکن است طیف وسیعی از امور را دربر بگیرد: از آموزش فرد یا افراد در مورد واجبات و محرمات یا امر و نهی قلبی، زبانی و عملی آنها نسبت به واجبات و محرمات گرفته تا قضاوت و اجرای حدود و جهاد در راه خدا. همه اینها بهصورت عام مصداقی از امر به معروف و نهی از منکر تلقی میشود؛ چنانکه بنابر این تعریف عام، تعلیم جاهل هم در حوزه امر به معروف و نهی از منکر قرار میگیرد.
اما امر به معروف و نهی از منکر در اصطلاح خاص یعنی واداشتن مردم به هر فعلی که در شرع یا قوانین و مقررات تأییدشده از سوی شرع بیان گردیده، یا بازداشتن آنها از هر فعلی که در شرع یا قوانین و مقررات تأییدشده از سوی شرع منع شده باشد.
البته ما در مقام اثبات این تعاریف نیستیم؛ این تعاریف نتیجه بررسیهای صورتگرفته در زمینه امر به معروف و نهی از منکر است.
در اسلام بهدلیل پیوند ناگسستنی میان فرد و جامعه، آن چیزی که از مؤمنان مطالبه شده، اصلاح خود و دیگران بهصورت توأمان است. به تعبیر دیگر نفی بیطرفی در مناسبات اجتماعی، همان چیزی است که فریضه امر به معروف و نهی از منکر بهدنبال تحقق آن است. انسان مطلوب در فرهنگ اسلامی کسی است که هم صالح است و هم مصلح؛ به همین جهت عافیتطلبی و بیمسئولیتی از سوی مؤمنان واقعی کنار گذاشته میشود.
کلام رسول خدا(ص) که فرمودند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» بیانگر آن است که اصل مسئولیتپذیری در فرهنگ دینی توجیهکننده فلسفه امر به معروف است. هدایت و صیانت از فرد و جامعه، اصول بنیادینی هستند که ضرورت وجود امر به معروف و نهی از منکر در اسلام را توجیه میکند.
2. فلسفه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام چیست؟
اگر بخواهیم فلسفه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام را بیان کنیم، عبارت است از اصل مسئولیت همگانی در فرهنگ اسلامی و اصل ضرورت اصلاح خود و دیگران. در حقیقت صالح و مصلح بودن بهعنوان اصلی که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته است، توجیهکننده فلسفه امر به معروف و نهی از منکر میباشد.
3. در امر به معروف و نهی از منکر جنبه فردی بااهمیتتر است یا جنبه اجتماعی؟
بهنظر میرسد جنبه اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار است. اگر بخواهم دلیلی برای این مسئله بیاوریم، سخن بسیار گویا و رسای امیرمؤمنان علی(ع) در حکمت 374 نهجالبلاغه، بیانگر جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است. حضرت فرمودند: «و ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیل الله عند الأمر بالمعروف و نهی عن المنکر الی کنفثه فی البحر...»؛ یعنی تأثیر همه اعمال نیک یک فرد و جهادی که در راه خدا انجام میدهد در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر، مثل دمیدن در یک دریای مواج است؛ یعنی در مقایسه با آن، اینقدر اثرش ناچیز است.
حضرت در پایان این سخن تعبیری دارد که نشان میدهد بُعد اجتماعی این مسئله چقدر اهمیت دارد؛ حضرت میفرماید: «و أفضل من ذلک کله کلمه عدل عند امام جائر»؛ از همه اینها بالاتر و برتر، سخن حقی در برابر یک سلطان ستمگر است. این بیان، بُعد اجتماعی قضیه را نشان میدهد؛ یعنی بالاترین درجه امر به معروف و نهی از منکر بهلحاظ اهمیت، امر و نهی نسبت به ترک محرمات و انجام واجبات در مقابل کسی میباشد که در جایگاه قدرت قرار گرفته است؛ به این خاطر که بر امر به معروف و نهی از منکر نسبت به چنین شخصی، آثار فراوان اجتماعی مترتب میشود. اگر او بپذیرد و متذکر شود، طبیعتاً آثار و پیامدهایی بسیار فراتر از امر به معروف و نهی از منکر فردی بهدنبال خواهد داشت.
بهنظر من گرچه هردو دارای اهمیت است، اما بُعد اجتماعی امر به معروف دارای اهمیت بیشتری است. به عبارتی اساساً امر به معروف و نهی از منکر یک فریضه و خصیصه اجتماعی است و ماهیت اجتماعی دارد.
4.جنبه فردی که شخصی را مخاطب امر به معروف و نهی از منکر قرار میدهد در واقع به این صورت است که میخواهد جامعه اصلاح شود یا فرد اصلاح شود؟ چون محور بحث ما امر به معروف و حریم خصوصی است میخواهیم ببینیم که آیا اجتماع آنقدر مهم است که ما بتوانیم یک جاهایی به حریم خصوصی فرد تجاوز کنیم به خصوصیات فردی شخص؟
در امر به معروف هم فرد باید اصلاح شود؛ یعنی وظیفه دارد فردی را که مرتکب عمل حرامی شده یا عمل واجبی را ترک کرده، امر به معروف یا نهی از منکر کنید. اگر جمعی هم مرتکب عمل حرام شوند، این وجوب نسبت به آنها نیز مطرح است. اگر امر به معروف و نهی از منکر نسبت به عمل فردی صورت گیرد که آثار اجتماعی فراوانی را هم بهدنبال آورد، آن بُعد اجتماعی که عرض شد، بیشتر مورد توجه است. در واقع آنچه در این زمینه مهم است، شخصیت و جایگاه امرشونده یا نهیشونده است، نه امرکننده و نهیکننده.
5.حالا این سؤال مطرح است که بهدلیل حفظ مصلحت اجتماع آیا مجاز به دخالت در حریم خصوصی افراد هستیم یا خیر؟ اگر هستیم، این مداخله تا چه میزانی میتواند باشد و تا کجا میتوانیم پیش برویم؟ تأمین ضمانت اجرا تا کجاست؟
بهنظر من اصلاً ورود به حریم خصوصی مطرح نیست. امر به معروف و نهی از منکر در جایی است که شما بهصورت معمول بدون تجسس و تفحص مشاهده میکنید که فردی عمل واجبی را ترک میکند یا مرتکب عمل حرامی میشود. اصلاً نباید بهدنبال کشف این باشید که فرد یا افرادی مرتکب محرمات میشوند یا خیر. این از حوزه امر به معروف و نهی از منکر خارج است. بنابراین ورود به حریم خصوصی اصلاً مطرح نیست.
6. تعریف شما از حریم خصوصی چیست؟
تعاریف مختلفی درباره حریم خصوصی مطرح شده است. اصطلاح «حریم خصوصی» در فقه ما سابقه ندارد. منظور از اصطلاح «حریم» که در فقه مطرح شده، حریم زمین، خانه، چاه، قنات و ... است که بهرهبرداری کامل از این اموال غیرمنقول با ملاحظاتی مورد توجه قرار گرفته است؛ یا اینکه یکی از شرایط تملک زمینهای موات را این دانستهاند که زمین نباید در حریم ملک کسی نباشد. بنابراین آن چیزی که در فقه درباره این اصطلاح آمده، بیشتر در ارتباط با زمین است.
درباره حریم خصوصی تعریف واحدی از طرف حقوقدانان ارائه نشده است. بنابر یک تعریف، حریم خصوصی قلمروی از زندگی هر شخص است که وی عرفاً یا با اعلان قبلی در چارچوب قانون انتظار دارد که دیگران بدون رضایت او به آن وارد نشوند یا بر آن نگاه یا نظارت نکنند، یا به اطلاعات راجع به آن دسترسی نداشته یا قلمرو آن را مورد تعرض قرار ندهند.
این تعریف برگرفته از ماده دو لایحه حریم خصوصی است. البته بنده ملاحظهای در این تعریف دارم. این تعریف، عدم رضایت فرد در دسترسی دیگران به امور مربوط به خود را یکی از عناصر اصلی حریم خصوصی قلمداد کرده که بیانگر بعد شخصی است. تصریح بر عنصر عدم رضایت شخصی، در حقوق عرفی که حریم خصوصی صرفاً بهعنوان یک حق مطرح است، قابل درک میباشد؛ اما در فقه و حقوق اسلام، این امور فقط بُعد حق ندارد، بلکه جنبه تکلیفی هم دارد. به همین جهت اگر بخواهیم این تعریف را با ملاحظات فقهی درنظر بگیریم، مسئله عدم رضایت شخص از مقوّمات این تعریف نیست؛ حتی در بعضی موارد شخص راضی است، اما شرع راضی نیست که به حریم وی تعرض شود. مثلاً شاید شخص بیمبالاتی راضی باشد که حتی در اتاق خواب او هم دوربین کار گذاشته شود؛ درحالیکه حتی با رضایت این شخص، شرع چنین اجازهای نمیدهد. بنابراین حریم خصوصی معنایی فراختر از عدم رضایت شخص دارد. بهعبارتی عدم رضایت شخص و عدم رضایت شرع، هردو باید در حریم خصوصی ملاک قرار گیرد. به این ترتیب میتوانیم براساس موازین فقهی تعریفی از حریم خصوصی ارائه دهیم: حریم خصوصی آن است که شخص در چارچوب قانون یا شرع انتظار دارد دیگران بدون رضایت او و بدون مجوز شرعی وارد آن نشوند، نگاه نکنند، به اطلاعات راجع به او دسترسی پیدا نکنند و در آن قلمرو او را مورد تعرض قرار ندهند.
مبانی حریم خصوصی در حقوق عرفی با حقوق اسلامی متفاوت است. یکی از مبانی اهتمام به حریم خصوصی در اسلام، صیانت از آبروی افراد است. بر این اساس آیا میتوانیم صرفاً بر عنصر عدم رضایت فرد تکیه کنیم و فقط آن را ملاک بدانیم؟ یا با این فرض، ملاک عدم رضایت عرفی یا شخصی است یا عدم جواز شرعی یا قانونی؟ بهنظر میرسد ملاک دوم دارای وجه مهمتری است؛ چراکه عدم رضایت شرع متضمن عدم رضایت شخص هم میباشد. بهعبارتی شرع علاوه بر جواز شرعی، رضایت شخص را نیز مورد توجه قرار داده است ؛ یعنی حیثیت و آبروی شخص را در حرمت حریم خصوصی ملاک قرار داده است.
با درنظر گرفتن این نکته، شاید بتوانیم حریم خصوصی را به این شکل دقیقتر تعریف کنیم: قلمروی است که جز در موارد استثنا، براساس عرف یا نظر شخصی یا شرع یا قانون، از نظارت دیگران یا دسترسی به اطلاعات مربوط به آن مصون است. بهنظر میرسد این تعریف دقیقتر از تعریف اول باشد. براساس این تعریف، دایره حریم خصوصی در حقوق اسلام گستردهتر از حقوق عرفی است، که این امر یکی از امتیازات فقه و حقوق اسلام بهشمار میرود.
حریم خصوصی یک مفهوم عام است که حوزههای مختلفی چون حریم خصوصی اعتقادی، حریم خصوصی جسمانی، حریم خصوصی اماکن و منازل، حریم خصوصی ارتباطات و حریم خصوصی اطلاعات را دربر میگیرد.
ازجمله مصادیق دفاع از حریم خصوصی که در قرآن کریم و فقه از آنها یاد شده است عبارتند از: ممنوعیت تجسس، تفتیش، فاش کردن عیوب دیگران، استراق سمع، غیبت و ورود بدون اجازه به منزل دیگران.
با توجه به ممنوعیت تجسس و فاش کردن عیب دیگران در اسلام، شما حق ندارید در خانه یا اداره یا هرجای دیگری بهدنبال این باشید که ببینید فرد منکری را انجام میدهد یا واجبی را ترک کرده است. پس باید جایی امر به معروف و نهی از منکر کنیم که بهصورت طبیعی مطلع میشویم فردی عمل واجبی را انجام نمیدهد یا مرتکب عمل حرامی میشود. به همین دلیل یک فرق اساسی بین امر به معروف و نظارت وجود دارد. البته شاید بتوان امر به معروف را نظارت غیر مصطلح دانست، اما نظارت اصطلاحی آن است که در علم مدیریت یا مباحث حقوقی و سیاسی مطرح میشود و عبارت است از عملی که عامدانه از فردی که صلاحیت نظارت دارد نسبت به اشخاصی که تحت نظارت قرار میگیرند، صورت میگیرد. چهبسا در این نظارت اصطلاحی بررسی، تفحص و تجسس لازم باشد؛ یعنی بهعنوان مثال وقتی گفته میشود مجلس نظارتهای چندگانه ـ مالی، سیاسی و ... ـ بر دولت دارد، در مقام تفحص است و آن نهاد و مجموعه را زیر ذرهبین قرار میدهد. شبیه این مسئله در نظام سیاسی و حکومت امیرالمؤمنین(ع) بود. آن حضرت به مالک اشتر و بعضی دیگر تعبیر «و ابعث العیون» را دارند. «عیون» یعنی جاسوسها. شما جاسوسها یا چشمهای بیداری را بگمارید که به کار کارگزاران نظارت کنند. اما در امر به معروف حق نداریم این دقت را به خرج دهیم. امر به معروف و نهی از منکر یعنی برخورد تصادفی با ترک واجب و فعل حرام، که اگر این افعال صورت گرفت، وظیفه ماست که امر به معروف و نهی از منکر کنیم.
البته امر به معروف و نهی از منکر شامل این بُعد هم میشود که به هر نحوی غیر از تجسس از این افعال مطلع شویم؛ چنانکه خود شخص اقرار کند.
یکی از مواردی که در حوزه حریم خصوصی میتواند به شما کمک کند، فرمان هشت مادهای امام خمینی است. گرچه مخاطب این فرمان دستگاه قضایی بود، اما وقتی دستگاه قضایی حق ندارد به بهانه امر به معروف و نهی از منکر به حریم خصوصی افراد وارد شود، به طریق اولی اشخاص عادی هم چنین حقی ندارند. البته در جای خود استثنا هم داریم که مربوط به دولت میشود. این استثنائات جایی است که بحث نظارت قانونی پیش میآید؛ چنانکه اگر گزارشی برسد که مجموعهای قصد خرابکاری یا براندازی دارند، یا لانه جاسوسی ایجاد کردهاند، حوزهاش با افراد عادی متفاوت است./ف