vasael.ir

کد خبر: ۵۰۱۰
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۳ - 23 April 2017
درس خارج ولایت فقیه آیت الله مقتدایی / جلسه 23

بررسی روایت جابر بن عبدالله انصاری در فهم معنای اولی الامر

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ آیت الله مقتدایی در بیست و سومین جلسه درس خارج ولایت فقیه گفت: در روایت معتبری پیامبر عظیم الشأن اسلام به جابر فرمودند که مراد از اولی الامر خلفای من و امامان معصوم بعد از من هستند.

به گزارش سرویس مبانی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله مقتدایی، در جلسه بیست و سوم درس خارج ولایت فقیه که دوشنبه 10 آبان سال 95 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار گردید در ادامه بررسی روایات در مورد اثبات ولایت از آیات قرآن و بالاخص آیه اولی الامر به روایت مشهور و معتبری از جابر بن عبدالله انصاری اشاره کرد و گفت: زمانی که آیه مذکور بر شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل می شود جابر از ایشان در مورد اولی الامر سوال می کند که نبی مکرم اسلام(ص) نام تک تک ائمه معصومین علیهم السلام را ذکر می کنند و وعده دیدار پنجمین پیشوای شیعیان را به او می دهند و همین امر نیز محقق می شود.

وی در ادامه به بررسی عوامل غیبت امام زمان(عج) نیز اشاراتی داشت و گفت: وجوه زیادی در کتب مختلف روایی برای غیبت وجود دارد که از مهم ترین آنان می توان به نامه حضرت به نائب خاصشان اشاره کرد که فرمودند زمانی که ظهور می کنم بیعت احدی بر عهده من نیست.

آیت الله مقتدایی در پایان با اشاره به روایات مختلف گفت: بر اساس روایات گوناگون مراد از اولی الأمر در قرآن کریم در آیه شریفه 59 سوره مبارکه نساء، امامان معصوم دوازده‌گانه هستند.

 

تقریر درس

خلاصه ای از مباحث گذشته

آیت الله مقتدایی در ادامه بررسی آیه شریفه اطاعت از اولی الامر جهت اثبات ولایت ائمه معصومین علیهم السلام به بیان نکاتی پرداخت و گفت: پیامبر نیز مانند جبرئیل اوامر خداوند را به مردم می‌رساند و خداوند ولایتی که به پیامبر داده امر مستقلی نیست بلکه از آیه می‌فهمیم که برای ولایت و تصدی امور جامعه چنین ولایتی به پیامبر داده شده است و به اذن خداوند این کارها را انجام می‌دهد.

وی در ادامه به احتجاج امیرمومنان علیه السلام به آیه مذکور اشاره کرد و گفت: ابن ابی الحدید می‌گوید اگر این مسأله به مقدار شمس روشن نبود جایز نبود که حضرت علی علیه السلام در این مقام و در میان آن جمعیت بدان احتجاج نماید.

استاد حوزه علمیه در پایان گفت: از خطاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مردم که فرمود: «سعی نکنید به اهل بیت من چیزی یاد دهید؛ یعنی تصور نکنید آنان نیازمند دانش شما هستند بلکه آنان از شما در دانش برتری دارند» و نیز این جمله که «اهل بیت من شما را از راه هدایت گمراه نمی‌کنند و شما را در طریق گمراهی قرار نمی‌دهند»، مشخص می شود که جانشینان پیامبر دارای مقام عصمت هستند.

 

روایتی از جابربن عبدالله انصاری در اثبات ولایت ائمه معصومین

حَدَّثَنَا غَیْرُ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا قَالُوا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِکٍ الفرازی [الْفَزَارِیِ‌] قَالَ حَدَّثَنِی الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَارِثِ قَالَ حَدَّثَنِی الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ یَقُولُ‌ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى نَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ(ص) ﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ‌﴾ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَرَفْنَا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَمَنْ أُولُو الْأَمْرِ الَّذِینَ قَرَنَ اللَّهُ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِکَ

جابر بن عبدالله انصاری گوید: موقعی که این آیه شریفه بر پیامبر نازل شد ما گفتیم یا رسول الله خدا را شناختیم و رسول را هم شناختیم ولی مراد از اولی الامر که خداوند در قرآن اطاعتشان را قرین اطاعت خود و شما قرار داده چه کسانی هستند؟

فَقَالَ(ع) هُمْ خُلَفَائِی یَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ بَعْدِی أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ(ع) ثُمَّ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَیْنُ(ع) ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(ع) ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) الْمَعْرُوفُ فِی التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِکُهُ یَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِیتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ(ع) ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ(ع) ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى(ع) ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ(ع) ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) ثُمَّ سَمِیِّی وَ کَنِیِّی حُجَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ بَقِیَّتُهُ فِی عِبَادِهِ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) ذَاکَ الَّذِی یَفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَى ذِکْرُهُ عَلَى یَدَیْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا ذَاکَ الَّذِی یَغِیبُ عَنْ شِیعَتِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ غَیْبَةً لَا یَثْبُتُ فِیهَا عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ

پیامبر فرمود: ای جابر! مراد از اولی الأمر خلفای من و امامان مسلمین بعد از من هستند.

سپس پیامبر برای جابر نام آنان را به ترتیب شمرد و فرمود: اول آنها علی بن ابیطالب(ع) است و بعد از او حسن(ع) و بعد از او حسین(ع) و بعد از او علی بن حسین(ع) و بعد از او محمد بن علی(ع) است که در تورات باقر نامیده شده است.

وقتی به نام محمد بن علی(ع) امام پنجم رسید، خطاب به من گفت: تو تا محمد بن علی امام باقر(ع) امام پنجم زنده هستی و او را درک می‌کنی پس وقتی او را دیدی سلام مرا به او برسان و بعد از امام پنجم حضرت صادق جعفر بن محمد(ع) و بعد از او موسی(ع) و بعد از او محمد بن علی(ع) و بعد از او علی بن محمد(ع) و بعد از او حسن بن علی(ع) و بعد از او (به عنوان امام دوازدهم) هم نام و هم کنیه من حجت خدا در زمین و بقیة‌الله در بین بندگان فرزند حسن بن علی(ع) است.

او همان کسی است که خداوند به دست او مشرق و مغرب زمین را فتح می‌کند و او همان کسی است که از دید شیعیان غایب می‌شود و آن قدر غیبتش طول می‌کشد که غیر از گروهی که امتحان خود را داده‌اند و بر ایمان ثابت ماندند همگان از پیروی او دست بر می‌دارند.

قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ یَقَعُ لِشِیعَتِهِ الِانْتِفَاعُ بِهِ فِی غَیْبَتِهِ فَقَالَ(ع) إِی وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِهِ وَ یَنْتَفِعُونَ بِوَلَایَتِهِ فِی غَیْبَتِهِ کَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلَّلَهَا سَحَابٌ یَا جَابِرُ هَذَا مِنْ مَکْنُونِ سِرِّ اللَّهِ وَ مَخْزُونِ عِلْمِهِ فَاکْتُمْهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِهِ

جابر می‌گوید در این حال گفتم: آیا مردم در آن زمان که امام غائب است انتفاعی از وجود ایشان می‌برند؟

پیامبر فرمودند: بله! به آن خدائی که مرا به نبوت فرستاد استفاده می‌کنند از نور ایشان در غیبت ایشان مانند انتفاع مردم از خورشید ولو ابرهای متراکم این خورشید را پوشانده باشد.

ای جابر این مطلبی است که از اسرار الهی است پس برای همه نقل نکن مگر برای کسانی که به آنان اعتماد داری.

قَالَ جَابِرُ بْنُ یَزِیدَ فَدَخَلَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیُّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(ع) فَبَیْنَمَا هُوَ یُحَدِّثُهُ إِذْ خَرَجَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ(ع) مِنْ عِنْدِ نِسَائِهِ وَ عَلَى رَأْسِهِ ذُؤَابَةٌ وَ هُوَ غُلَامٌ فَلَمَّا بَصُرَ بِهِ جَابِرٌ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُ وَ قَامَتْ کُلُّ شَعْرَةٍ عَلَى بَدَنِهِ وَ نَظَرَ إِلَیْهِ مَلِیّاً ثُمَّ قَالَ لَهُ یَا غُلَامُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ فَقَالَ جَابِرُ شَمَائِلُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ ثُمَّ قَامَ فَدَنَا مِنْهُ فَقَالَ لَهُ مَا اسْمُکَ یَا غُلَامُ فَقَالَ مُحَمَّدٌ قَالَ ابْنُ مَنْ قَالَ ابْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(ع) قَالَ یَا بُنَیَّ فَدَتْکَ نَفْسِی فَأَنْتَ إِذاً الْبَاقِرُ فَقَالَ نَعَمْ ثُمَّ قَالَ فَأَبْلِغْنِی مَا حَمَلَکَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَقَالَ جَابِرٌ یَا مَوْلَایَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) بَشَّرَنِی بِالْبَقَاءِ إِلَى أَنْ أَلْقَاکَ وَ قَالَ لِی إِذَا لَقِیتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ فَرَسُولُ اللَّهِ(ع) یَا مَوْلَایَ یَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) یَا جَابِرُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ مَا قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ عَلَیْکَ یَا جَابِرُ کَمَا بَلَّغْتَ السَّلَامَ فَکَانَ جَابِرٌ بَعْدَ ذَلِکَ یَخْتَلِفُ إِلَیْهِ وَ یَتَعَلَّمُ مِنْهُ فَسَأَلَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) عَنْ شَیْ‌ءٍ فَقَالَ لَهُ جَابِرٌ وَ اللَّهِ مَا دَخَلْتُ فِی نَهْیِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَقَدْ أَخْبَرَنِی أَنَّکُمْ أَئِمَّةُ الْهُدَاةِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ مِنْ بَعْدِهِ أَحْلَمُ النَّاسِ صِغَاراً وَ أَعْلَمُ النَّاسِ کِبَاراً وَ قَالَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُمْ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) صَدَقَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِنِّی لَأَعْلَمُ مِنْکَ بِمَا سَأَلْتُکَ عَنْهُ وَ لَقَدْ أُوتِیتُ الْحُکْمَ صَبِیّاً کُلُّ ذَلِکَ بِفَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَ رَحْمَتِهِ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ.

جابر بن یزید گوید: در محضر امام زین العابدین علیه السلام بودیم که جناب جابر بن عبدالله انصاری محضر امام سجاد(ع) شرفیاب شد و مشغول صحبت با امام شد در این هنگام از قسمت اندرونی بیت امام(ع) حضرت محمد بن علی، امام باقر(ع) در حالی که پسر بچه‌ای بود و موی سرش به صورت زلف شده بود وارد محضر امام سجاد(ع) شد.

وقتی چشم جابر به آن کودک افتاد، شانه‌هایش لرزید و موی بدنش راست شد و به آرامی به محمد بن علی نگاه کرد سپس گفت: پسر جان جلو بیا.

امام باقر(ع) جلو آمد و بعد گفت: عقب برو و امام باقر(ع) عقب رفت و جابر همچنان نگاه می‌کرد.

سپس گفت: چهره و قد و بالای رسول‌الله(ص) است.

سپس از جا برخاست و به امام باقر(ع) نزدیک شد و خطاب به ایشان گفت: پسر جان نام تو چیست؟

امام(ع) فرمود: محمد.

جابر گفت: فرزند کیستی؟

امام(ع) فرمود: فرزند علی بن الحسین(ع) هستم.

جابر گفت: پسر جان فدایت شوم تو همان باقر هستی؟

امام فرمود: آری! من باقرم، پیامی‌که از رسول الله داشته‌ای به من برسان.

جابر گفت: ای مولای من! پیامبر به من بشارت داد که زنده می‌مانم تا تو را زیارت کنم و به من فرمود هرگاه فرزندم باقر را دیدی سلام مرا به او برسان! پس ای مولای من! پیامبر به شما سلام رسانده است.

ابوجعفر امام باقر(ع) فرمود: ای جابر! تا روزی که آسمان­ها و زمین برپاست سلام خدا بر پیامبر باد و سلام بر تو همان گونه که سلام پیامبر را رساندی.

از آن پس جابر همواره به محضر امام باقر(ع) می‌رسید و از دانش آن امام استفاده می‌کرد.

روزی امام باقر(ع) مطلبی از جابر پرسید و خواست که او جواب یک مسأله علمی را بگوید جابر گفت من هرگز با نهی پیامبر مخالفت نمی‌کنم و سعی نمی‌کنم به شما خاندان پیامبر چیزی بیاموزم.

پیامبر به من فرمود: شما خاندان بعد از او پیشوایان هدایت هستید در کودکی صبورترین و در بزرگسالی دانشمندترین هستید و پیامبر فرمود شما سعی نکنید به جانشینان من چیزی بیاموزید آنان از همه شما داناترند.

ابوجعفر امام باقر علیه السلام فرمود: جد بزرگوارم راست گفت من نسبت به آن مسأله‌ای که از تو پرسیدم از تو داناترم. از کودکی دانش در اختیار من است و این به خاطر فضل و رحمت خداوند بر ما اهل بیت است.

این روایت خیلی صریح و روشن مراد از اولی الامر را ائمه اطهار علیهم السلام معرفی می‌کند و حتی نام می‌برد و این ذیل روایت هم مطلبی است که اشاره به غیبتی طولانی دارد البته در مورد غیبت امام زمان (عج) سه نظریه ممکن است مطرح باشد:

1-امام ظهور کرده و علنی نشد.

یک آقای اصفهانی به نام سید محمد باقر در قم بود که تالیفاتی نیز داشت. استدلال می‌کرد که امام زمان ظاهر شده منتهی علنی و ابراز نشده است. ما مقداری با او شوخی کردیم و گفتم خود شما در زمان حیاتت امام زمان را می‌بینی یا نه؟

ایشان می گفت: بله! وظیفه‌ام این است که بگویم ولی شما تکذیب کنید ولی من اعتقاد دارم که ظهور محقق شد.

2-نزدیکی ظهور؛ بعضی نیز می‌گویند با علامت‌هایی که می‌بینیم ظهور نزدیک است.

3-ظهور محقق نشده است و ما نمی‌دانیم آیا نزدیک است یا خیر؟

سال گذشته خدمت آیت‌الله العظمی وحید رسیدیم و به مناسبت صحبتی پیش آمد و مطلبی فرمودند. عبارت ایشان این بود که ما نمی‌دانیم ممکن است یک میلیون سال دیگر ظهور امام زمان طول بکشد ولی آنچه که ما در این زمان وظیفه داریم این است که معتقد باشیم امام هست و حیات دارد و از او انتفاع برده می‌شود.

مرحوم مجلسی در بحار بابی به نام «باب علة الغیبة و کیفیة انتفاع الناس به فی غیبته» دارد و یکی از روایات این است:

عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِیِّ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ(ع) یَقُولُ‌ إِنَّ لِصَاحِبِ‌ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا یَرْتَابُ فِیهَا کُلُّ مُبْطِلٍ

عبدالله بن فضل هاشمی‌گوید شنیدم امام باقر علیه السلام فرمود: حضرت صاحب الأمر(عج) غیبتی دارد که واقع می‌شود و افراد ضعیف الایمان شک می‌کنند.

فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ لِأَمْرٍ لَمْ یُؤْذَنْ لَنَا فِی کَشْفِهِ لَکُمْ

من گفتم علت غیبت چیست؟

امام فرمودند: علتی دارد و ما مأذون نیستیم برای شما اظهار کنیم.

قُلْتُ فَمَا وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِی غَیْبَتِهِ فَقَالَ وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِی غَیْبَتِهِ وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِی غَیْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِکْمَةِ فِی ذَلِکَ لَا یَنْکَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ کَمَا لَا یَنْکَشِفُ وَجْهُ الْحِکْمَةِ لَمَّا أَتَاهُ الْخَضِرُ(ع) مِنْ خَرْقِ السَّفِینَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى(ع) إِلَّا وَقْتَ افْتِرَاقِهِمَا یَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنَ اللَّهِ وَ غَیْبٌ مِنْ غَیْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَکِیمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ کُلَّهَا حِکْمَةٌ وَ إِنْ کَانَ وَجْهُهَا غَیْرَ مُنْکَشِفٍ لَنَا.   بحار الانوار، علامه مجلسی، ج52، ص91

گفتم: فلسفه غیبت چیست؟

امام فرمودند: این سابقه دارد و در امت‌های قبل هم پیامبران گاهی غائب می‌شدند و وجه آن را نیز نمی‌توانیم بگوییم مگر بعد از ظهور کما اینکه حضرت موسی(ع) و خضر(ع) همسفر شدند و حضرت خضر(ع) سه عمل خلاف ظاهر انجام داد و موسی ناراحت شد.

در آنجا سه امر مهم انجام داد و وجه آن برای موسی معلوم نبود تا موقع جدایی که خضر برای موسی بیان کرد.

این بابی که مرحوم مجلسی در بحار دارند مراجعه کنید هرچند در برخی موارد برخی از علل را بیان می‌کند.

1-عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) یَقُولُ‌ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَیْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ یَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ قَالَ زُرَارَةُ یَعْنِی الْقَتْلَ. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج52، ص91

زراره می گوید که حضرت امام باقر(ع) فرمود: برای فرزند ما (که به عنوان امام دوازدهم منصوب می‌شود در کودکی) قبل از ظهورش غیبتی است.

گفتم: چرا؟

امام فرمودند: به خاطر خوف و بعد با دست به شکمشان اشاره کردند.

زراره گوید مراد امام این بود که او را به قتل می‌رسانند.

پس یک دلیل غیبت بیان شد. اما ممکن است گفته شود مگر این خوف برای تمام ائمه وجود نداشت؟

در پاسخ می‌گوییم این خوف بود ولی این مقدار نبود که درباره امام زمان (عج) گفته شده است که ایشان تمام قدرت‌ها را از بین می‌برد لذا برای از بین بردن امام زمان اهتمام زیادتر بود.

2-امام برای یکی از نواب خودشان نامه نوشتند که پدران من هر کدام بیعتی از حاکمان بر عهده‌شان بود ولی من در حالتی خروج می‌کنم که بیعت احدی بر عهده من نیست.

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ‌ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ تَعْمَى وِلَادَتُهُ عَلَى هَذَا الْخَلْقِ لِئَلَّا یَکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ إِذَا خَرَجَ.  بحار الانوار، علامه مجلسی، ج52، ص95، ح11

این­که امام در زندگی بیعت هیچ حاکمی را حتی به ظاهر و به عنوان تقیه بر عهده نگیرد انگیزه ظالمان برای قتل ایشان را زیاد می‌کند پس چاره‌ای جز غیبت نیست.

3-عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ‌ یُبْعَثُ الْقَائِمُ وَ لَیْسَ فِی عُنُقِهِ لِأَحَدٍ بَیْعَةٌ.   بحارالانوار، علامه مجلسی، ج52، ص95، ح12

امام صادق علیه السلام فرمودند: قائم آل محمد(ص) در حالی ظاهر می‌شود که بیعت هیچ حاکمی را بر عهده ندارد.

4-عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: یَقُومُ الْقَائِمُ وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ.    بحارالانوار، علامه مجلسی، ج52، ص95، ح13

نیز هشام بن سالم از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود قائم آل محمد قیام می‌کند در حالی که بیعت هیچ حاکمی را بر عهده ندارد.

مرحوم مجلسی بعد از نقل روایات که می‌گوید نمی‌توانیم دلیل غیبت را الآن بیان کنیم، و یا فقط یک یا دو وجه را گفتند می‌گوید:

اما به دل من هشت وجه[1] افتاده که می‌تواند دلیل غایب شدن آن حضرت از نظرها باشد و این هشت وجه را برای غیبت ذکر می‌کند و بعد می‌فرماید: هشت وجه دیگر نیز در ذهن من هست که فرصت ذکر نیست و شاید هزاران وجه دیگر هم باشد که شما ان­شاءالله می‌توانید به آن دست پیدا کنید پس بررسی کنید.

نتیجه: بر اساس روایات گوناگون مراد از اولی الأمر در قرآن کریم در آیه شریفه 59 سوره مبارکه نساء؛ امامان معصوم دوازده‌گانه هستند و انتفاع از امام زمان(عج) مانند انتفاع خورشید پشت ابر است و وجوه دیگری هست که در کتاب شریف بحار الانوار بیان شده است./904/926/ر

 

تقریر: محسن جوادی صدر


[1] . أقول: تمامه فی باب نص الرسول علیهم ع بیان التشبیه بالشمس المجللة بالسحاب یومی إلى أمور.الأول أن نور الوجود و العلم و الهدایة یصل إلى الخلق بتوسطه ع إذ ثبت بالأخبار المستفیضة أنهم العلل الغائیة لإیجاد الخلق فلولاهم لم یصل نور الوجود إلى غیرهم و ببرکتهم و الاستشفاع بهم و التوسل إلیهم یظهر العلوم و المعارف على الخلق و یکشف البلایا عنهم فلو لا هم لاستحق الخلق بقبائح أعمالهم أنواع العذاب کما قال تعالى‌ (وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ)‌ و لقد جربنا مرارا لا نحصیها أن عند انغلاق الأمور و إعضال المسائل و البعد عن جناب الحق تعالى و انسداد أبواب الفیض لما استشفعنا بهم و توسلنا بأنوارهم فبقدر ما یحصل الارتباط المعنوی بهم فی ذلک الوقت تنکشف تلک الأمور الصعبة و هذا معاین لمن أکحل الله عین قلبه بنور الإیمان و قد مضى توضیح ذلک فی کتاب الإمامة.الثانی کما أن الشمس المحجوبة بالسحاب مع انتفاع الناس بها ینتظرون فی کل آن انکشاف السحاب عنها و ظهورها لیکون انتفاعهم بها أکثر فکذلک فی أیام غیبته ع ینتظر المخلصون من شیعته خروجه و ظهوره فی کل وقت و زمان و لا ییأسون منه.الثالث أن منکر وجوده ع مع وفور ظهور آثاره کمنکر وجود الشمس إذا غیبها السحاب عن الأبصار.الرابع أن الشمس قد تکون غیبتها فی السحاب أصلح للعباد من ظهورها لهم بغیر حجاب فکذلک غیبته ع أصلح لهم فی تلک الأزمان فلذا غاب عنهم.الخامس أن الناظر إلى الشمس لا یمکنه النظر إلیها بارزة عن السحاب و ربما عمی بالنظر إلیها لضعف الباصرة عن الإحاطة بها فکذلک شمس ذاته المقدسة ربما یکون ظهوره أضر لبصائرهم و یکون سببا لعماهم عن الحق و تحتمل بصائرهم الإیمان به فی غیبته کما ینظر الإنسان إلى الشمس من تحت السحاب و لا یتضرر بذلک.السادس أن الشمس قد یخرج من السحاب و ینظر إلیه واحد دون واحد فکذلک یمکن أن یظهر ع فی أیام غیبته لبعض الخلق دون بعض.السابع أنهم ع کالشمس فی عموم النفع و إنما لا ینتفع بهم من کان أعمى کما فسر به فی الأخبار قوله تعالى‌( مَنْ کانَ فِی هذِهِ أَعْمى‌ فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمى‌ وَ أَضَلُّ سَبِیلًا)الثامن أن الشمس کما أن شعاعها تدخل البیوت بقدر ما فیها من الروازن و الشبابیک و بقدر ما یرتفع عنها من الموانع فکذلک الخلق إنما ینتفعون بأنوار هدایتهم بقدر ما یرفعون الموانع عن حواسهم و مشاعرهم التی هی روازن قلوبهم من الشهوات النفسانیة و العلائق الجسمانیة و بقدر ما یدفعون من قلوبهم من الغواشی الکثیفة الهیولانیة إلى أن ینتهی الأمر إلى حیث یکون بمنزلة من هو تحت السماء یحیط به شعاع الشمس من جمیع جوانبه بغیر حجاب.فقد فتحت لک من هذه الجنة الروحانیة ثمانیة أبواب و لقد فتح الله علی بفضله ثمانیة أخرى تضیق العبارة عن ذکرها عسى الله أن یفتح علینا و علیک فی معرفتهم ألف باب یفتح من کل باب ألف باب.

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶