vasael.ir

کد خبر: ۴۹۸۱
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۶ - 22 April 2017
قواعد فقه حکومتی؛ آیت الله خاتمی/ جلسه 31

عدالت روح نظام قضائی در اسلام است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- آیت الله خاتمی با اشاره به اصول دادرسی امیرالمؤمنین گفت: مهمترین چیزی که برای امیرالمؤمنین(ع) در بحث قضاوت اهمیت داشت عبارت از عدالت بود لذا تمام قضاوتهای امام علی(ع) به «احقاق حق» خلاصه می شود.

به گزارش سرویس مبانی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله سیداحمد خاتمی، عضو شورای عالی حوزه های علمیه کشور و استاد درس خارج حوزه علمیه قم، 16 آبان ماه 1395 در جلسه سی و یکم  درس خارج حکومتی فقه، به ویژگی های دستگاه قضاوت حکومت امیرالمومنین علیه السلام پرداخت و اقدامات حضرت را در تحقق عدالت در جامعه اسلامی بیان کرد.

 

تقریر درس

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله‏ قَالَتِ‏ الْحَوَارِیُّونَ‏ لِعِیسَى یَا رُوحَ اللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُهُ.[1] حواریون به حضرت عیسی گفتند با چه کسی مجالست کنیم؟ فرمود کسی که دیدنش شما را به یاد خداوند بیاندازد؛ و کسی که سخنش بر علم شما بیافزاید؛ و کسی که عملش شما را به آخرت ترغیب کند.

 

مقدمه بحث:

با توجه به مطالبی که از امام(ره) درباره قاعده لاضرر بیان شد معلوم می شود که ایشان قاعده لاضرر را یک قاعده حکومتی می داند. حضرت امام مقدماتی را مطرح کرد. اولین مقدمه شؤون پیامبرخدا بود که عبارتند از نبوت، حکومت و قضاوت؛ ائمه نیز غیر از مقام نبوت دارای شان حکومت و قضاوت هستند. نمونه هائی از قضاوت پیامبر اسلام و امیرالمومنین بیان شد. امروز به صورت اصول دادرسی، نگاهی به قضاوت مولی علی داریم.

 

اصول دادرسی مولی علی

اصل اول: اجرای عدالت

مهمترین چیزی که برای مولی در بحث قضاوت اهمیت دارد، عبارت از عدالت است. آنجا که جای تساوی است باید تساوی باشد. آنجا که جای احقاق حق است باید احقاق حق شود. تمام قضاوتهای مولی به «احقاق حق» خلاصه می شود. مولی علی در زمان پیامبرخدا و در زمان خلفاء و در زمان حکومت خودشان، در مقابل زورگوئی می ایستاد. روح نظام قضائی در اسلام عدالت است. در امر قضات باید دقت شود و در راه اجرای عدالت باید سرتان را هم بدهید. نظام اسلامی نیاز به قضات قاطع دارد.

بنابراین سخن اول ما حاکمیت عدالت در قضاوت مولی علی است. روایتی زیبا در این زمینه در منابع اهل سنت آمده است. استعدى رجل عمر على علی، و علی جالس، فالتفت عمر إلیه فقال: یا أبا الحسن، قم فاجلس مع خصمک، فقام فجلس مع خصمه فتناظرا، وانصرف الرجل فرجع علی إلى مجلسه، فتبین عمر التغیر فی وجهه، فقال: یا أبا الحسن، ما لی أراک متغیرا؟ أکرهت ما کان؟ قال: نعم، قال: وما ذاک؟ قال: کنیتنی بحضرة خصمی، فألا قلت لی یا علی قم فاجلس مع خصمک؟ فأخذ عمر برأس علی فقبل بین عینیه، ثم قال: بأبی أنتم! بکم هدانا الله، وبکم أخرجنا من الظلمات إلى النور.[2]

در زمان عمر مردی در حالی که مولی علی نشسته بود از مولی شکایت کرد. عمر رو به مولی کرد و گفت یا ابالحسن برو کنار شاکی بنشین؛ بعد از اتمام دادرسی مولی آمد سر جایش نشست. عمر دید چهره امام تغییر کرده و ناراحت است. عمر گفت چرا ناراحت هستی، از سخن من ناراحت شدی که گفتم برو کنار شاکی بنشین؛ مولی فرمود بله از صحنه ای که پیش آمد بدم آمد. عمر گفت از چه چیزی ناراحت شدی؟ مولی فرمود تو من را در کنار خصمم کُنیه مرا بردی که نشان از احترام به من است باید اسم مرا می بردی. فاخذ عمر برأس علیٍ فقبل بین عینیه ثم قال بابی انتم بکم هدانا الله و بکم اخرجنا من الظلمات الی النور.
شرح این هجران و این خون جگر                                 این زمان بگذار تا وقت دگر

قال وإن أبا بکر رضی الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بیعته عند علی کرم الله وجهه، فبعث إلیهم عمر، فجاء فناداهم وهم فی دار علی، فأبوا أن یخرجوا فدعا بالحطب وقال: والذی نفس عمر بیده. لتخرجن أو لاحرقنها على من فیها، فقیل له یا أبا حفص. إن فیها فاطمة؟ فقال وإن، فخرجوا فبایعوا إلا علیا فإنه زعم أنه قال: حلفت أن لا أخرج ولا أضع ثوبی على عاتقی حتى أجمع القرآن، فوقفت فاطمة رضی الله عنها على بابها... [3] این مطالبی که گفته شد جلوه های عدالت مولی درباره خودش بود اما اقداماتی که ایشان در راستای عدالت انجام دادند بحثی دیگر دارد که ضمن بیان روایات به آن پرداخته می شود.

 

اقدام برای اجرای عدالت

روایت اول:

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ صَالِحٍ الثَّوْرِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَمَرَ قَنْبَرَ أَنْ یَضْرِبَ‏ رَجُلًا حَدّاً فَغَلُظَ قَنْبَرٌ فَزَادَهُ ثَلَاثَةَ أَسْوَاطٍ فَأَقَادَهُ عَلِیٌّ علیه السلام مِنْ قَنْبَرٍ ثَلَاثَةَ أَسْوَاطٍ.[4]مولی علی به قنبر دستور جاری کردن حدّ را دادند. قنبر اشتباها یا از شدت خشم سه تازیانه بیشتر زد؛ مولی علی قنبر را قصاص کرد. این عدالت را ببینید قنبر شهید رکاب مولی هم هست. بنابراین عدالت مولی دوست و غیر دوست نمی شناسد.

 

روایت دوم:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام لِعُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ ثَلَاثٌ إِنْ حَفِظْتَهُنَّ وَ عَمِلْتَ بِهِنَّ کَفَتْکَ مَا سِوَاهُنَّ وَ إِنْ‏ تَرَکْتَهُنَ‏ لَمْ یَنْفَعْکَ شَیْ‏ءٌ سِوَاهُنَّ قَالَ وَ مَا هُنَّ یَا أَبَا الْحَسَنِ قَالَ إِقَامَةُ الْحُدُودِ عَلَى الْقَرِیبِ وَ الْبَعِیدِ وَ الْحُکْمُ بِکِتَابِ اللَّهِ فِی الرِّضَا وَ السَّخَطِ وَ الْقَسْمُ بِالْعَدْلِ بَیْنَ الْأَحْمَرِ وَ الْأَسْوَدِ فَقَالَ لَهُ عُمَرُ لَعَمْرِی لَقَدْ أَوْجَزْتَ وَ أَبْلَغْتَ.[5] مولی علی به عمر گفت: سه چیز است که اگر در حکومت داشته باشی دیگر نگران نباش اما اگر آن سه چیز نباشد هر قدر هم که خدمت کنی اثر ندارد. عمر گفت آن سه چیز چیست؟ مولی علی فرمودند:
اول اینکه در اجرای قانون خط قرمز نداشته باشی.
دوم اینکه در هر حال حکم به کتاب خدا بکنی.
سوم اینکه تبعیض نداشته باشی.( متاسفانه این بخش را عمل نکرد لذا عرب و غیر عرب در حکومت عمر بازار گرمی پیدا کرد و سرانجام همین رفتار او موجب کشته شدنش شد. )
عمر گفت کوتاه و رسا گفتی.

 

توصیه به عدل:

مولی در توصیه به عدل فرمایشاتی فراوان دارد که در موسوعه امام علی علیه السلام ج 2 ص 561 بیان شده است؛ برخی از آنها عبارتند از:

  1. من‏ عمل‏ بالعدل‏ حصّن اللّه ملکه‏. [6]
  2. إعدل‏ تملک.‏[7]
  3. لن تحصّن الدّول‏ بمثل‏ العدل‏ فیها. [8]
  4. إعدل‏ تدم‏ لک‏ القدرة.[9]
  5. من‏ عدل‏ فی‏ سلطانه‏ استغنى عن أعوانه‏[10]
  6. ألعدل‏ قوام‏ الرّعیّة.[11]

روح حکومت دینی باید عدالت باشد.

           اسلام به ذات خود ندارد عیبی                     هر عیب که هست از مسلمانی ماست

 

اصل دوم: توجه به مردم

در حکومت مولی علی و عرصه قضاوت، توجه به مردم و برآوردن خواسته های مشروع آنان، یک اصل اساسی بوده است. براساس همین اصل مولی علی چند موسسه درست کردند که عبارتند از:

  1. بیت المظالم؛ واحدی که مردم شکایات ویژه را در آنجا می گفتند.( شکایت از مسئولان؛ رشوه گرفتن ها؛ متخلفین در اوقاف)
  2. بیت القصص؛ صندوق بررسی شکایات؛ اول من اتخذ بیتا ترما فیه قصص اهل الظلمات[12] اولین  کسی که صندوق بررس شکایات را تاسیس کرد امیرالمومنین علی بن ابی طالب بود. فرمود اگر کسی حاجتی دارد و حضورا نمی تواند بگوید در ورقی بنویسد. لذا برخی از دشمنان دشنام می نوشتند. (من کانت لی له الیّ منکم حاجه فلیرفعها فی کتاب ...)
  3. دکه القضا؛ در مسجد کوفه که مکان مرتفع بود و مردم قضاوت مولی را می دیدند.
  4. سفارشهای فراوان مولی علی در عهدنامه مالک و نامه های دیگر، گویای این است که نظام اسلامی، متکی به مردم است و آنچه مردم را نگه می دارد عدالت است. جمله مهمی است: المُلک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم.

 

اصل سوم: سالم سازی دستگاه قضائی

مولی علی(ع) راهکار سالم سازی دستگاه قضائی را در چند راه عمل کردند:

  1. گزینش قضات سالم؛
  2. قضات سیر بشوند؛
  3. قضات امنیت شغلی داشته باشند؛

 با این سه کار دستگاه قضائی بیمه می شود.

مستندات این سه راه کار در عهد نامه به مالک اشتر است. مولی به مالک اشتر می فرماید: ثُمَّ اخْتَرْ لِلْحُکْمِ‏ بَیْنَ‏ النَّاسِ‏ أَفْضَلَ رَعِیَّتِکَ فِی نَفْسِکَ مِمَّنْ لَا تَضِیقُ بِهِ الْأُمُورُ وَ لَا تُمَحِّکُهُ الْخُصُومُ وَ لَا یَتَمَادَى فِی الزَّلَّةِ وَ لَا یَحْصَرُ مِنَ الْفَیْ‏ءِ إِلَى الْحَقِّ إِذَا عَرَفَهُ وَ لَا تُشْرِفُ نَفْسُهُ عَلَى طَمَعٍ وَ لَا یَکْتَفِی بِأَدْنَى فَهْمٍ دُونَ أَقْصَاهُ وَ أَوْقَفَهُمْ فِی الشُّبُهَاتِ وَ آخَذَهُمْ بِالْحُجَجِ وَ أَقَلَّهُمْ تَبَرُّماً بِمُرَاجَعَةِ الْخَصْمِ وَ أَصْبَرَهُمْ عَلَى تَکَشُّفِ الْأُمُورِ وَ أَصْرَمَهُمْ عِنْدَ اتِّضَاحِ الْحُکْمِ مِمَّنْ لَا یَزْدَهِیهِ إِطْرَاءٌ وَ لَا یَسْتَمِیلُهُ إِغْرَاءٌ وَ أُولَئِکَ قَلِیلٌ ثُمَّ أَکْثِرْ تَعَاهُدَ قَضَائِهِ وَ [أَفْسِحْ‏] افْسَحْ لَهُ فِی الْبَذْلِ مَا [یُزِیحُ‏] یُزِیلُ عِلَّتَهُ وَ تَقِلُّ مَعَهُ حَاجَتُهُ إِلَى النَّاسِ وَ أَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَةِ لَدَیْکَ مَا لَا یَطْمَعُ فِیهِ غَیْرُهُ مِنْ خَاصَّتِکَ لِیَأْمَنَ بِذَلِکَ اغْتِیَالَ الرِّجَالِ لَهُ عِنْدَکَ فَانْظُرْ فِی ذَلِکَ نَظَراً بَلِیغاً فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَى وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا[13]

افضل مردم(رعیتت) را به عنوان قاضی در بین مردم برگزین و مولی بیش از ده ویژگی بیان می کند.

  1. خصومتها او را عصبانی نکند.
  2. اگر فهیمد حکمی را نادرست صادر کرده است لجبازی نکند.
  3. وقتی فهمید حکمش اشتباه بوده است برگردد.
  4. دندان طمع را بکند.
  5. بر اساس تحقیقات حکم کند.

مولی ویژگی ها را بیان می کند بعد می فرماید:

مالک؛ قاضی را سیر کن، (البته حریص سیر شدنی نیست.) تا نیاز به مردم نداشته باشد. چون اگر سیر نباشد پول، عقل و ذهن او را می خرد. مطلب سوم اینکه امنیت شغلی داشته باشد.  

در تحف العقول اضافاتی در عهدنامه مالک اشتر است که مولی به مالک می فرماید قاضی را محترم بشمار و او را نزدیک به خودت قرار ده و قضاوتش را بپذیر و او را تقویت کن اگر کسی اتهام رشوه به او زد ابتدا بررسی کن. اینها  یعنی امنیت شغلی ... «وَ أَحْسِنْ تَوْقِیرَهُ فِی صُحْبَتِکَ وَ قَرِّبْهُ فِی مَجْلِسِکَ وَ أَمْضِ قَضَاءَهُ وَ أَنْفِذْ حُکْمَهُ وَ اشْدُدْ عَضُدَهُ...»[14] پس ریشه اصلاح دستگاه قضائی، از رهگذر قضات مومن و عادل می گذرد.

شبهه در نصب مولی، شریح قاضی به مقام قضاوت هم جواب دارد. مولی علی در مورد شریح قاضی فرمود هیچ حکمی نمی کنی مگر آنکه به من عرضه کنی. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا وَلَّى أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص شُرَیْحاً الْقَضَاءَ اشْتَرَطَ عَلَیْهِ أَنْ‏ لَا یُنْفِذَ الْقَضَاءَ حَتَّى یَعْرِضَهُ عَلَیْهِ.[15]

مقدمه اول فرمایش امام(ره) بود که فرمودند سه شان برای پیامبر(ص) وجود دارد، اما امام معصوم دو شأن را دارد./902/239/ر

 

پاورقی:

 [1].  الکافی ؛ کلینی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص39؛ ح 3
 [2]. ربیع الأبرار ونصوص الأخیار ؛ ج4؛ ص 306
 [3]. الامامة والسیاسة - ابن قتیبة الدینوری (276 ه‍ )، تحقیق الزینی؛ ج1؛ ص 21
 [4]. الکافی؛ کلینى؛ (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏7 ؛ ص260؛ ح 1
[5] . تهذیب الأحکام؛ طوسى، (تحقیق خرسان) ؛ ج‏6 ؛ ص227؛ ح 7
[6] . غرر الحکم و درر الکلم ؛ تمیمى آمدى، ص633 ح 1068
[7] . همان؛ ص131؛ ح 29
[8] . همان؛ ص555؛ ح 43
[9] . همان؛ ص133؛ ح 62
[10] . همان؛ ص629؛ ح 1014
[11] . همان ؛ ص43؛ ح 749
[12] . موسوعه الامام ج 2 ص 498
[13] . نهج البلاغة؛ شریف الرضى، (للصبحی صالح) ؛ عهدنامه مالک اشتر ؛ ص434
[14] . تحف العقول ؛ ابن شعبه حرانى، النص ؛ ص136
[15] . الکافی؛ کلینی؛ (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏7 ؛ ص407؛ ح 3؛ موسوعه امام علی؛ ج 2 ص 510.

مقرر: حسن حسینعلی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۶:۲۳
طلوع افتاب
۰۶:۱۸:۴۸
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۲۵
غروب آفتاب
۱۹:۴۹:۲۲
اذان مغرب
۲۰:۰۷:۱۷