vasael.ir

کد خبر: ۴۶۵۰
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۵ - 06 March 2017
اقامه حکومت در عصر غیبت؛ آیت الله علم الهدی/ جلسه 31

حاکم حکومت غیر دینی طبق آیه 60 سوره نساء از مصادیق طاغوت است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- آیت الله علم الهدی به سومین دسته از آیاتی که بالملازمه بر ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت دلالت می کند اشاره کرد و گفت: دسته سوم آیاتی است که ضرورت کفرورزی به طاغوت و عدم تسلیم در برابر وی را بیان می کنند؛ از جمله می توان به آیه 60 سوره نساء اشاره کرد که با توجه به معنای طاغوت می توان نتیجه گرفت که حاکم غیر دینی که انسان را از راه حق منصرف می کند طاغوت است.

به گزارش سرویس مبانی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله سید احمد علم الهدی، عضو خبرگان رهبری و امام جمعه شهر مقدس مشهد در سی و یکمین جلسه درس خارج فقه الحکومه که در 30 آبانماه سال 94 در مدرسه سلیمانیه مشهد برگزار شد در ادامه بررسی «جواز اقامه الحکم فی عصر الغیبه»، به ادامه تبیین روایات جواز قیام و تشکیل حکومت در عصر غیبت در قالب روایات مربوط به آیه نفی سبیل پرداخت.

 

خلاصه درس گذشته

آیت الله علم الهدی در ادامه بررسی آیات حرمت اطاعت از حکومت ظلم به آیه 229 سوره بقره اشاره کرد و گفت: بر اساس این آیه، رکون به ظالم حرام و طغیان­گری است و حکومت غیر دینی به خاطر تعدی از حد الهی در زمره ظلمه قرار دارد، بنابراین پذیرش حکومت غیر دینی حرام است. از سوی دیگر نیازمندی به حکومت امری ناگزیر است، لذا تشکیل حکومت دینی و عدل در عصر غیبت واجب است.

وی در راستای وجوب قیام برای تشکیل حکومت به آیه 141 سوره نساء اشاره کرد و افزود: بنا بر اینکه جعل در آیه تشریعی باشد آیه بیان می­ کند که نباید کفار بر مسلمانان تسلط پیدا کنند و اگر چنین شود و مسلمانان تسلط کافر را بر خود بپذیرند خلاف کرده­ اند، پس باید در مقابل تسلط کفار در هر سطحی مقابله کرد.

 

خلاصه درس حاضر

امام جمعه مشهد در خصوص ضرورت تشکیل حکومت دینی و حرمت حکومت طاغوت به آیه نفی سبیل استشهاد کرد و گفت: گرچه برخی به استناد روایتی از امام رضا(علیه السلام) که سبیل را برهان و دلیل معنی کرده است می خواهند دلالت آیه را در مانحن فیه تضعیف کنند اما به دلیل ذیل فرمایش حضرت، معنای سبیل اعم از دلیل و بحث است که حاکمیت مقبول و پذیرفته شده را نیز در بر می گیرد. یعنی حاکمیت کفار از ناحیه انبیا مورد پذیرش قرار نمی­ گرفت و لذا ایشان را به قتل می­ رساندند.

وی در ادامه به سومین دسته از آیاتی که بالملازمه بر ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت دلالت می­ کند اشاره کرد و گفت: دسته سوم آیاتی است که ضرورت کفرورزی به طاغوت و عدم تسلیم در برابر وی را بیان می کنند؛ از جمله می توان به آیه 60 سوره نساء اشاره کرد که با توجه به معنای طاغوت می توان این نتیجه را گرفت که حاکم غیر دینی که انسان را از راه حق منصرف می­ کند و باز می دارد طاغوت است.

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بررسی روایات مربوط به آیه نفی سبیل

برخی علما معتقدند بیانی از حضرت رضا (علیه السلام) درباره آیه نفی سبیل رسیده که مانع تمسک به آیه در جهت نفی حاکمیت کفار بر مؤمنان است. لذا آیه به ضمیمه مقدمه ضرورت تشکیل حکومت برای اثبات وجوب اقامه حکم در عصر غیبت مفید نیست. امام رضا (علیه السلام) در این روایت که صدوق آن را در عیون اخبار الرضا نقل کرده سبیل را به معنای حجت بیان کرده ­اند:

«وَ أَمَّا قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا فَإِنَّهُ یَقُولُ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِکَافِرٍ عَلَى مُؤْمِنٍ حُجَّةً».[1]

این در حالی است که توجه به ادامه بیان امام رضا (علیه السلام) نشان می­ دهد آیه حاکمیت کفار بر مومنان را نفی کرده است. بیشتر اینکه امام در ادامه می­ فرمایند خداوند از کفاری[2] خبر داده است که پیامبران را به ناحق کشتند، با این حال سبیلی بر انبیا نداشتند:

 « وَ لَقَدْ أَخْبَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ کُفَّارٍ قَتَلُوا النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ مَعَ قَتْلِهِمْ إِیَّاهُمْ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِ (علیهم السلام)  سَبِیلًا مِنْ طَرِیقِ الْحُجَّةِ ».

در حقیقت فرمایش ثامن الحجج به این معناست که تنها سبیل کفار بر پیامبران سبیل فیزیکی و ظاهری بود. به بیان دیگر امام می خواهند بگویند تنها کاری که بنی اسرائیل علیه انبیا انجام دادند این بود که آنان را کشتند اما نتوانستند بر ایشان هر نوع تسلط دیگری از جمله حکومت پیدا کنند. چون انبیا زیر بار حاکمیت ظالمانة ایشان نمی ­رفتند.  

بنابراین حجت در بیان امام هشتم به دلیل ذیل فرمایش حضرت به معنای اعم از دلیل بحث است که حاکمیت مقبول و پذیرفته شده را نیز در بر می­ گیرد. یعنی حاکمیت کفار از ناحیه انبیا مورد پذیرش قرار نمی­ گرفت و لذا ایشان را به قتل می­ رساندند.

روایت دیگری از طرق عامه رسیده که امیرالمؤمنین (علیه السلام) مراد از نفی سبیل کافر بر مومن را مربوط به آخرت بیان کرده­ اند:

« أخرج ابن جریر عن على وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا قال فی الآخرة ».[3]

از آن رو که افراد سلسله سند این حدیث اهل سنت ­اند و در مسانید شیعه نیز مشابه آن نقل نشده، روایت مورد قبول ما قرار ندارد.

 

نفی ابد بودن آیه و نقش آن در تکمیل استدلال

درآمدن حرف «لن» بر سر فعل «یجعل» که بر نفی ابد دلالت دارد گویای این است که خداوند برای همیشه تسلط حاکمیت کافر بر مسلمانان را به صورت تشریعی نفی کرده است. به بیان دیگر لازمه نفی ابد این است که شخص مسلمان در هیچ زمانی زیر بار حکومت کفر نرود. بنابراین قبول حکومت غیردینی در عصر غیبت منتفی است. از سوی دیگر با توجه به ضرورت تشکیل حکومت در جامعه، وجوب اقامه حکومت عدل دینی ثابت می شود.

 

آیه سه: «یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ»[4]

سومین دسته از آیاتی که بالملازمه بر ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت دلالت می­ کند آیاتی است که ضرورت کفرورزی به طاغوت و عدم تسلیم در برابر وی را بیان می­ کند. از جمله آیه مورد اشاره در بالا که می فرماید گروهی علیرغم اینکه به آن­ها دستور داده شده به طاغوت کافر شوند، برای رفع خصومت­ها و درگیری­های خود نزد طاغوت داوری می­ برند.

 

معنای طاغوت

راغب اصفهانی در بیان معنای طاغوت آورده است: هر متعدی و معبودی جز خدا طاغوت است. لذا افراد انسان و غیر انسان مثل ستاره، آتش و ساحران که مورد پرستش برخی مردم قرار می­گیرند طاغوت­اند: « الطَّاغُوتُ عبارةٌ عن کلِّ متعدٍّ، و کلِّ معبود من دون اللّه و لما تقدّم سمّی السّاحر، و الکاهن، و المارد من الجنّ، و الصارف عن طریق الخیر طاغوتا ».[5]   

البته باید توجه داشت که اطلاق عنوان طاغوت بر شخصی است که خودش ادعای خدایی داشته باشد. لذا اینکه برخی غلات وجود نازنین مولا را پرستش می­ کنند سبب نمی ­شود نعوذ بالله حضرتش را طاغوت بنامیم.

بنابراین حاکم غیر دینی که انسان را از راه حق منصرف می­ کند و باز می­ دارد طاغوت است.

شان نزول آیه نیز مطابق روایت فریقین بر این دلالت دارد که مراد از طاغوت جریان غیر دینی حاکم بر مسلمانان است. در منابع تفسیری اهل سنت نقل شده که بین مردى یهودى و مردى منافق، اختلافى رخ داد. یهودى که می­ دانست پیامبر اهل رشوه نیست و ستم نمی کند گفت باید به محمد رجوع کنیم. اما منافق گفت: باید به کعب بن اشرف رجوع کنیم. چه مى‏ دانست که او رشوه مى ‏گیرد و به نفع او حکم مى‏ کند.[6]

در روایات شیعه طرف نزاع یهودی زبیر معرفی شده است. البته با توجه به خصوصیات شخصیتی زبیر در زمان حیات پیامبر و قبل از خلافت امیرالمومنین و جنگ جمل بعید است که وی پیشنهاد مراجعه به قطب یهودی را مطرح کرده باشد. ضمن اینکه در خود آیه تصریح شده فرد طرف نزاع از منافقان بوده است و زبیر در زمان پیامبر به هیچ وجه در ردیف اهل نفاق نبوده است./229202/

 


[1]. عیون اخبار الرضا؛ ج2، ص204.

[2]. مراد بنی اسرائیل است

[3]. الدر المنثور، ج2، ص235.

[4]. سورة نسا، آیة60.

[5]. المفردات، ص520.

[6]. در نام فرد منافق و شخص مسلمانی که یهودی آن را به عنوان داور بیان کرد و شخص یهودی که مسلمان آن را به عنوان داور معرفی کرد نقل­های متفاوتی وجود دارد.  

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۲ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۹:۲۹
طلوع افتاب
۰۶:۰۶:۱۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۳
غروب آفتاب
۱۹:۵۹:۴۲
اذان مغرب
۲۰:۱۸:۱۳