vasael.ir

کد خبر: ۴۴۷۷
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۶ - 14 February 2017
یادداشت اختصاصی؛

بررسی حکومت و نظام مطلوب قرآنی در آیات از منظر تفسیر سیاسی

پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل ـ سیاست مطلوب قرآنی، بخشی از زندگی انسان نیست، بلکه تمامی زندگی انسانی در حیطه¬ سیاست و اطاعت از قدرت مشروع قرار دارد و این محدوده اعم از حوزه های فردی (شامل اعتقادات، عبادات، زندگی خانوادگی، عادات و حتی تفکرات و تخیلات) و حوزه های اجتماعی(که در عرف جاری، حوزه های سیاسی نامیده می شوند) است.

به گزارش سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل؛ هدف از طرح تفسیر سیاسی قرآن کریم این است که سیاست قرآنی را با مفهومی که از سیاست در آیات و روایات آمده و همه ابعاد زندگی بشر را اعم از فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در بر می­گیرد، به عنوان نقشه راه زندگی بشر امروز، برای وصول به حیات طیبه، تدوین و ارائه گردد. و ایضا طرح اینکه از منظر قرآن کریم، دنیا و آخرت را در زندگی و حیات فردی و اجتماعی انسان چگونه می توان سامان داد و تدبیر کرد؟ حکومت و نظام مطلوب قرانی، اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در آیات قرآنی چگونه است؟

حجت الاسلام دکتر عبدالله نظرزاده عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در یادداشتی که در اختیار پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل قرار داده است به صورت مبسوط به طرح این مسئله و تفسیر سیاسی قرآن کریم پرداخته است. به اعتقاد دکتر نظرزاده سیاست دینی برخاسته از قرآن کریم، تمامی عرصه های زندگی بشر را (چه در دنیا و چه در آخرت) تأمین می­کند، که در غیر این صورت ناقص و برای اداره حیات بشر محتاج اندیشه های دیگر خواهد بود.

بنا به یافته های ایشان از این منظر می توان از ابتداء تا انتهای قرآن کریم را از منظر سیاست و حکومت، تفسیر نمود.

فلسفه علم شاخه ای دانشی است که به مباحث درجه دوم هر علم اختصاص دارد و به شناخت و آگاهی هایی درباره آن علم ناظر است، از مهمترین زیرشاخه های فلسفه علم «روش» است، کشف روش های علمی از آن جهت حائز اهمیت است که توسعه و گسترش هر علم به استخراج و تولید موضوعات و مسایل آن، بر اساس روش و به گونه ای روشمند معتبر و قابل قبول بستگی دارد، برای شناخت روش­های علمی، دانشی به نام «روش شناسی» معمول گشته که چنین تعریف شده است: «روش شناسی شاخه ای از دانش است که با نگاه درجه دوم، روش به کار رفته در هر علمی را برمی­رسد؛ به بررسی و نقد انواع روش ها و ارزیابی کارایی و محدودیت های آنها در علم مورد نظر می پردازد و مفاهیمی را که روش به آنها نیاز دارد، تبیین می کند. 1

در شناخت روش تفسیر قرآن کریم، مسأله اساسی این است که بدانیم یک مفسر برای فهم مراد آیات الهی، چه معارف و آگاهی هایی در حوزه دانشی و نیز چه فنون و شیوه هایی را به کار می­گیرد و در نهایت چه مراحلی را بر اساس چه ترتیبی طی کند تا به فهم مراد آیات الهی برسد و مصداق تفسیر به رأی نیز نباشد.

روش های متعددی برای تفسیر قرآن کریم، توسط مفسرین ابداع و مورد بهره برداری قرار گرفته است، اما قبل از بررسی روش ها، شایسته است عوامل مؤثر در ایجاد شیوه های مختلف تفسیر قرآن کریم مورد مداقه قرار گیرند، این عوامل را می توان بر محورهای زیر طبقه بندی کرد:

  1. منابع و مستندات تفسیر
  2. قواعد و ضوابط به دست آمده از آیات و روایات
  3. تأثیر زمان در فهم قرآن؛ بی تردید هر زمان دارای مقتضیات خاص خود می باشد و مفسر چون متعلق به زمان حضور خود است، ناچار به فهم زمان و شناخت نیازمندی های آن می باشد تا بتواند مطابق آن، مردم زمان خود را به فهم صحیح آیات قرآن دعوت کند.
  4. نقش دانش های بشری

یکی از مباحث اساسی در روش های تفسیری، منابع و مصادر تفسیر است که بر همین اساس روش­های تفسیری دارای اقسامی می شود، در این زمینه منابع و مصادر فراوانی، مانند لغت، روایت های تفسیری و علوم قرآنی، مراجعه به تورات و انجیل، مراجعه به علوم و کشفیات جدید، عقل و منابع دیگر بیان شده است. بر این مبنا گفته شده که «روش تفسیری چیزی جز داوری بر اساس منابع و مستندات تفسیر نیست.2

بنابراین، مراد از اصطلاح روش تفسیری، ارجاع و داوری بر پایه منابع و مستنداتی است که مفسر در تفسیر قرآن از آنها بهره می برد. گرچه این منابع و مستندات به لحاظ وزن و ارزش در یک سطح قرار ندارند، لذا برخی محققان برای برخی منابع (همچون عقل و نقل) ارزش رئیسی قایل شده و بر پایه این منابع «روش های تفسیری» را تقسیم کرده اند و سایر منابع را در به وجود آمدن «گرایش های تفسیری» دخیل دانسته اند، به همین دلیل بحث روش و گرایش های تفسیری را مطرح و از یکدیگر تفکیک کرده اند.

اما آنچه در رأس همه منابع و مستندات قرار دارد و از منابع اولیه و مهم ترین آن ها و عامل تفکیک و تعریف روش های مختلف تفسیری می شوند، عبارتند از : منبع عقلی و منبع نقلی

منابع نقلی از دیدگاه شیعه عبارتند از: قرآن؛ روایات نبوی؛ روایات ائمه معصومین.

و از دیدگاه اهل سنت عبارتند از: قرآن؛ روایات نبوی؛ اقوال صحابه و تابعین.

بر این اساس می توان روش های تفسیری را به چهار روش عمده تقسیم نمود:

  1. منهج یا روش قرآنی (تفسیر قرآن به قرآن)؛
  2. منهج یا روش روایی(تفسیر قرآن به روایات)؛
  3. منهج یا روش عقلی؛
  4. منهج یا روش اجتهادی(جامع)3

 

تفاوت میان روش تفسیری و گرایش تفسیری

«روش» در لغت عرب، معادل «منهج» است و منهج در اصطلاح، به معنای «روش روشن در تعبیر، عمل یا آموزش دادن چیزی که مطابق پیش فرض های معین و نظام مشخصی برای رسیدن به هدف معین است».4

روش یا منهج تفسیری «شیوه روشن و منظمی است که مفسر برای تبیین و کشف معانی کتاب الهی مطابق با افکار صحیح، آن را طی می کند».

مقصود از اصطلاح روش تفسیر، مستند یا مستنداتی است که مفسران در فهم و تفسیر آیات قرآن از آنها بهره گرفته اند.5

اما «گرایش» در عربی، معادل «اتجاه» است و در اصطلاح به معنای «خصایص فکری، تمایلات نفسانی و آمادگی هایی است که برای رسیدن به دیدگاه ها و آراء فردی آشکار می شود». منظور از اتجاهات تفسیری، «ممیزات و خصایص فکری مفسر است که با پیش فرض ها و تراوش های فکری، در تفسیر خود اعمال می کند» و باعث می شود تا تفاسیر قرآن از یکدیگر متمایز گردند.6

به طور کلی گرایش های تفسیری را به گرایش تام، ناقص و ترکیبی تقسیم می شوند:

  1. گرایش تام: در این گرایش، اندیشه ها و ویژگی های فکری مفسر در تمام آیات، تأثیر گذاشته و با معانی و پیش فرض های خاص خود تمام آیات را بر همین اساس تفسیر می نماید. تفاسیر صوفی، رمزی و عرفانی که تمام آیات الهی با مبانی باطنی و درونی مفسر تفسیر می شوند از این نوع برشمرده می شوند.
  2. گرایش ناقص: منظور گرایشی است که در آن مفسر به روش خاصی مانند روش روایی، قرآنی یا اجتهادی پای بند است، اما در ضمن آن به اندیشه ها و پیش فرض های خود که متناسب با آیه است، به طرح مباحث مذهبی، اعتقادی و علمی می پردازد. مانند تفسیر المیزان که علاوه بر بهره گیری از روش تفسیر قرآن به قرآن، دارای نوعی گرایش فلسفی است.
  3. گرایش ترکیبی: این گرایش ترکیبی از ناقص و تام است، چرا که برخی تفاسیر دارای دو گرایش یا بیشتر هستند، یکی گرایش اصلی و دیگری ضمنی، چنان که در تفاسیر ادبی و بلاغی به این نوع گرایش ها برمی خوریم، مانند تفسیر کشاف که تفسیری ادبی و بلاغی است اما با گرایش کلامی، که عقاید معتزلی را در آیات مربوط به آن تبیین و تفسیر نموده است.7

بعد از مرور اجمالی تعاریف، به این نکته باید پرداخت که تفسیر سیاسی در صورت امکان، چه نوع تفسیری است، روش است یا گرایش؟

به نظر می­رسد، دو مبنا در این تشخیص مؤثر است:

مبنای اول) رویکرد علمی به فهم آیات الهی در خصوص مفاهیم سیاسی قران کریم که از منظر علم سیاست بدان نگریسته شود، در این رویکرد بنا به تعریف، این تفسیر با «گرایش تفسیری» تناسب دارد.

مبنای دوم) رویکرد کلان سیاسی بنا بر تعریف اندیشمندان مسلمان به سیاست که در تمام زندگی انسان جاری و ساری است و قران کریم نقشه جامع برای وصول انسان به حیات طیبه در دنیا و آخرت است. این رویکرد با «روش تفسیری» همنوایی دارد.

 

اصول موضوعه و پیش فرض های روش تفسیر سیاسی قرآن کریم

  • عرصه حیات بشر، زندگانی دنیا و آخرت است.
  • دنیا مقدمه و مزرعه آخرت است.
  • ولایت مطلق در دنیا و آخرت متعلق به خداوند واحد قهار است.
  • انسان کامل خلیفه خداوند بر روی زمین است.
  • سیاست دنیایی باید ناظر بر تأمین توشه آخرت باشد والاّ ناقص است.
  • قرآن کریم نقشه راه سعادت زندگانی بشر در دنیا و آخرت است.
  • سیاست از منظر اندیشمندان مسلمان، متکفل تدبیر همه زندگانی دنیوی و به تبع آن اخروی انسان را در بر می­گیرد.
  • انسان در فلسفه سیاسی اسلامی، حیوان سیاسی است که برای تمیشیت امور دنیوی و اخروی خود نیازمند وحی است.8

 

سیاست مطلوب قرآنی

بنا بر مبنای دوم، ما به دنبال این نیستیم که از منظر علم سیاست و مسایل آن که امروز در میان عالمان سیاست به عنوان یک دانش مشهور شده است، به قرآن مراجعه و اصول و قواعد سیاسی را از آیات الهی استخراج کنیم، بلکه هدف این است که سیاست قرآنی را با مفهومی که از سیاست در آیات و روایات آمده و همه ابعاد زندگی بشر را اعم از فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در بر می­گیرد، به عنوان نقشه راه زندگی بشر امروز، برای وصول به حیات طیبه، تدوین و ارائه نماید.

هدف از طرح تفسیر سیاسی قرآن کریم این است که از منظر قرآن کریم، دنیا و آخرت را در زندگی و حیات فردی و اجتماعی انسان چگونه می توان سامان داد و تدبیر کرد؟ حکومت و نظام مطلوب قرانی، اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در آیات قرآنی چگونه است؟

همه تقسیم بندی هایی که در قران کریم نسبت به آیات مکی و مدنی، قصص پیامبران و آیات الاحکام و آیات مربوط به قیامت و سایر آیات آمده در یک سیستم، بدون اعوجاج و تعارض قابل جمع هستند، پس تنوع آیات تمام ابعاد وجودی انسان را در دنیا و آخرت پوشش می دهد و هیچ چیزی که برای سعادت زندگی دنیوی و اخروی انسان مورد نیاز است، در آن فروگذار نشده است.9

بحث بسیار مهم و تعیین کننده، گستره و میدانی است که قرآن کریم و اندیشمندان مسلمان برای سیاست ارائه می­کنند. آنچه قطعی به نظر می رسد، این است که دنیا و آخرت در سیاست قرآنی مطمح نظر است و وجه فارق اندیشه قرآنی از اندیشه های بدیل، بویژه مادی گرایان همین نکته اساسی است.

از مرجحات طرح تفسیر سیاسی قرآن کریم، نظریه «یگانگی مفهومی قرآن کریم» است که طرفداران زیادی میان مفسرین شیعه و سنی نیز دارد، ، سه نمونه از این نظریات را با تفاوت هایی می توان در کتاب های «الاساس فی التفسیر» اثر سعید حوّی، تفسیر «تدبّرِ قران» اثر امین احسن اصلاحی(به زبان اردو) و «تفسیر کاشف» اثر محمدجواد مغنیه جستجو کرد، بر این اساس می توان ارتباط و هماهنگی آیات قرآنی را در تنظیم و تدبیر حیات دنیوی و اخروی انسان به اثبات رسانید، و طبق تعریف اندیشمندان اسلامی از سیاست، تفسیر سیاسی همه جانبه برای قرآن کریم ارائه کرد.

از دیگر مؤیدات امکان تفسیر سیاسی قرآن کریم، می­توان به نظریه تیجانی در کتاب «اصول اندیشه سیاسی اسلام در قرآن مکّی» اشاره کرد که معتقد است، آیات مکّی در صدد تبیین مبانی کلی اندیشه سیاسی اسلام است و همین مبانی و اصول در قرآن مدنی به تفصیل می­آیند و در حکومت مدینه جاری و ساری می شوند و به کاربرد می رسند..

 

رابطه دین و سیاست

مناسبات دین و سیاست از مباحث اصلی و بنیادین این نگاشته است، که پس از تعیین تکلیف آن می توان به رابطه قرآن و سیاست پرداخت، در طبقه بندی نسبتِ دین و سیاست، این نسبت یا تحت عوامل و مقتضیات خارجی قرار دارد و یا از ضرورت ها و نیاز های درونی آن دو اثر می پذیرد، در صورت اول، فرض بر این است که این دو مستقل و خود مختارند و نوع روابط و چگونگی و حدود آن ها تحت تأثیر عوامل خارجی چون عقل و منطق، عواطف مشترک، سنن و اسطوره و خلقیات مقبول اجتماعی تعیین می گردد.

اما هنگامی که دین و سیاست بر حسب ضرورت و نیازهای درونی به هم مرتبط می شوند، سه حالت محتمل است؛ وحدت کامل، دیگر سالاری و هستی سالاری:

  1. وحدت کامل(Monism)، عبارت است از این که دین همان سیاست است، نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر و بالعکس.
  2. دین سالاری (Theocracy) نوعی از روابط مبنی بر دیگر سالاری است که در آن دین اصول سیاست و دولتمداری را دیکته می نماید.
  3. دولت سالاری(Totalitarianism) نوعی از روابط مبتنی بر دیگر سالاری است که دولت هیمنه خود را بر دین تحمیل کرده و به عنوان ابزار ایدئولوژیک از آن بهره می جوید.
  4. هستی سالاری (antinomy) دین و سیاست، دو بُعد به هم پیوسته حیات بشری را تشکیل می دهند.
  5. خودمختاری(Autonomy) استقلال دین و سیاست، نوعی رابطه ای است که بر حسب اجبارهای بیرونی شکل گرفته و در قالب دو نهاد اجتماعی متمایز و مستقل تبلور می یابد.10

در نظریه وحدت کامل میان دین و سیاست که شهید مدرس و امام خمینی(ره) در دوره معاصر، منادی آن بودند، جایگاه سیاسی قرآن کریم به عنوان ثقل اکبر، چنین تعریف شده است: « قرآن را باید مجموعه ای از معارف و برنامه های معنوی و تربیتی انسان و در یک کلمه کتاب حکومت دانست».11 مؤید این ادعا در کلام امام راحل چنین انعکاس یافته که میزان موضوعات و مباحث اجتماعی قرآن کریم، در مقایسه با مقولات عبادی و شخصی، از نسبت صد به یک هم تجاوز می­کند.12

در این تک نگاشت با بهره گیری از مدل اول می­توان ادعا کرد که مفهوم سیاست در قرآن کریم به امور عمومی و اجتماعی اختصاص ندارد و در واقع دایره اطلاق سیاست در دیدگاه قرآن کریم، مشتمل بر تمام اموری است که به نحوی با زندگی انسان (در هر دو بعد خصوصی و عمومی آن) مرتبط باشد. به این بیان که سیاست مطلوب قرآنی، بخشی از زندگی انسان نیست، بلکه تمامی زندگی انسانی در حیطه­ سیاست و اطاعت از قدرت مشروع قرار دارد و این محدوده اعم از حوزه های فردی (شامل اعتقادات، عبادات، زندگی خانوادگی، عادات و حتی تفکرات و تخیلات) و حوزه های اجتماعی(که در عرف جاری، حوزه های سیاسی نامیده می شوند) است. در همین رابطه انسان مورد نظر قرآن فردی است که حضور و دخالت قدرت خداوند را در تمامی لحظه ها و عرصه های زندگی خود ساری و جاری دانسته و پذیرا باشد و در این مسیر به انتخاب خود و با ارادۀ آگاه و فارغ از اجبار و الزام بیرونی گام بردارد.13

به این ترتیب سیاست مطلوب در قرآن کریم عبارت است از: «تشکیل نظام (سیاسی) مبتنی بر خیر و پرهیزگاری، توسط حاکم مشروع به منظور فراهم نمودن بسترها و زمینه های لازم، جهت حرکت انسان به سوی سعادت و کمال».14

در تعریفی دیگر، سیاست مطلوب از دیدگاه قرآن کریم از سه منظر؛ متصدیان حکومت، تشکیلات و ساختار حکومت، کارویژه های حکومت، بررسی شده است؛ اما به لحاظ متصدیان حکومت، حاکمی از منظر قرآن مشروع است که دو ویژگی «عدالت» و «آشنایی با احکام الهی» را داشته باشد، در خصوص ساختار و تشکیلات، نظام سیاسی مطلوب قرآن کریم است که بر مبنای چهار رکن «تقوا»، «کارآمدی»، «کرامت انسانی» و «تکامل محوری» استوار شده باشد. این حکومت با تکیه بر عدالت به عنوان مهم ترین روش هدف غایی سعادت انسان را دنبال می کند، از مهم ترین کارویژه های حکومت می توان به «امنیت» (اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) و «استقلال» (سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) اشاره کرد.15

برخی اندیشمندان معتقدند، دین یک پدیده الهی- اجتماعی است و به محض اینکه قید «اجتماعی» بر آن افزوده شود، یک مثلث ظهور می یابد: «فرد ـ جامعه ـ حاکمیت». «اجتماع واقعیتی است که از افراد ترکیب می­یابد و با یک نظام حاکم اداره می­شود» و دین به عنوان یک پدیده الهی اجتماعی باید انتظار خود را از این سه واحد بیان کند، یعنی باید بگوید، چه فردی را می­پذیرد، تا بتوان گفت: «فرد دینی» (انسان متدین). و چه جامعه­ای را می­پذیرد تا بتوان گفت: «جامعه دینی»(جامعه متدین). و چه حاکمیت و مدیریتی اجتماعی و سیاسی و تربیتی و قضایی و اقتصادی و دفاعی را می­پذیرد تا بتوان گفت: «نظام دینی»(نظام متدین).

قرآن به هر سه سؤال، پاسخ گفته است:

دین نظامی را می­پذیرد که «عامل بالعدل» باشد، (ان الله یأمر بالعدل) و جامعه­ای را می­پذیرد که «قائم بالقسط» باشد، (لیقوم الناس بالقسط)، و افرادی را می­پذیرد که معتقد و درستکار باشند، «الذین آمنوا و عملوا الصالحات».16

به این ترتیب قرآن کریم به چیستی و چگونگی جریان «عدالت» در یک نظام کلان هدایت می کند، تحقق «قسط» را در جامعه نشان می دهد، مشخصات و ملاک های «ایمان» و «عمل صالح» را در مورد افراد از حاکم گرفته تا آحاد مردم و اقشار مختلف تبیین می نماید.

با این رویکردها به روابط دین و سیاست، می­توان گفت: سیاست دینی برخاسته از قرآن کریم، تمامی عرصه های زندگی بشر را (چه در دنیا و چه در آخرت) تأمین می­کند، که در غیر این صورت ناقص و برای اداره حیات بشر محتاج اندیشه های دیگر خواهد بود. در تمام این تعاریف آنچه مدّ نظر است، تعریف و تبیین نظامی انسانی است بر اساس آموزه های اسلامی که همه معارف و مفاهیم قرآن کریم برای این نظام یا از قبیل «مبانی» است یا «مبادی» و یا «موضوعات و مسایل» آن.

از این منظر می توان از ابتداء تا انتهای قرآن کریم را از منظر سیاست و حکومت، تفسیر نمود.

با رویکرد اسلامی، سیاست به آرمان اخلاقی پیوند می­خورد، ولی از شرایط واقعیت تاریخی غفلت نمی گردد، همچنان که بر مفهوم حساب رسی اخروی نیز تأکید می شود، البته این امر موجب نمی شود که ساخت تاریخ سیاسی از کار بیافتد یا نهضت آبادانی اسلامی از صفر آغاز شود. اسلام، تاریخ بشریت را قیچی نمی زند و با مایه های زندگی مبارزه نمی کند، بلکه اهداف را تعدیل می­کند تا با عقیده توحیدی هماهنگ شوند.17 بر این اساس است که بیشتر احکام اجتماعی اسلام بویژه معاملات و روابط اقتصادی و اجتماعی نظیر ازدواج و ارث، امضایی و اصلاحی نسبت به سیره و عرف حاکم اجتماعی گذشته، هستند و بیشتر احکام تأسیسی در اسلام، در حوزه احکام عبادی و فردی است.

 


1. نادری، رسول ، «چیستی و جایگاه روش‌شناسی»، مجله راه دانش، شماره اول، (1389) .

2. رک: شاکر، 1382: 44ـ47.

3. علوی مهر، حسین، روش ها و گرایش های تفسیری، تهران، انتشارات اسوه، 1381، ص62-63.

4. وهبه، مراد، المعجم الفلسفی، قاهره، دارقباء، 1998م. ص231.

5. مؤدب، رضا، روش های تفسیر قرآن(ویرایش دوم)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1385، ص 167.

6. جاسم، هدی، المنهج الاثری فی تفسیرالقرآن الکریم، قم، مرکز النشر مکتب الاعلام الاسلامی، 1372ش. ص 23

7. علوی مهر، حسین، روش ها و گرایش های تفسیری، ص 215-216.

8. فهم رابطه بین زبان و سیاست یک دغدغه فکری دیرینه است که سابقه آن به یونان باستان برمی گردد. ارسطو از جمله نخستین متفکرانی بود که با بیان دو گزاره « انسان حیوان ناطق است» و «انسان حیوان سیاسی است» رابطه بین زبان و سیاست را مطرح کرد. از آن زمان تا کنون بررسی رابطه این دو متغیر به یک فعالیت علمی و دانشگاهی پرشور و پرچالشی تبدیل شده است.

9. «وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ کِتابا» (النبأ، 29)، «وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبینٍ» (یس،12)، «لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ» (الانعام،59)، ِ «وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ» (یونس،61)، « لا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرُ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ» (سبأ،3).

10. شجاعی زند، علیرضا، مشروعیت دینی دولت و اقتدار سیاسی دین، ص 93.

11. صحیفه نور، ج 17، ص252.

12. امام خمینی، روح الله، ولایت فقیه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1373، ص5.

13. کوشکی، محمدصادق، جستاری در مبانی سیاست مطلوب قرآن کریم، تهران، انتشارات عابد، 1389، ص 51.

14. همان منبع، ص52.

15. همان منبع.

16. حکیمی، محمدرضا، جامعه سازی قرآنی، ص51.

17. تیجانی، عبدالقادر حامد، مبانی اندیشه سیاسی در آیات مکّی، ترجمه وتعلیق مهران اسماعیلی و مشتاق الحُلو، نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389،ص327.


823/ حم

این یادداشت اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل می باشد؛ کپی برداری با ذکر منبع صورت گیرد

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶