به گزارش خبرنگار وسائل، ۱۳ خرداد ماه نشست
علمی «مکتب امام خمینی (ره)؛ مکتب تمدن ساز» با حضور حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه استاد فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت الاسلام محمد خواجوی رئیس مجمع عالی نخبگان بسیج استان قم و حجت الاسلام احسان مرادی استاد سطوح عالی حوزه علمیه به همت پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل در سالن نشستهای موسسه رسا برگزار شد.
بخش اول و دوم این نشست پیشتر منتشر شد؛ آنچه در ادامه می خوانید بخش سوم این نشست و مشروح سخنان حجت الاسلام احسان مرادی است:
هر مکتبی ویژگیهایی نظیر ارائه نظام فکری، داشتن ایدئولوژی و جهان بینی، داشتن حد و مرز مشخص، داشتن خروجی، دارای ویژگی تمایز کننده باشد و الهام بخش بودن را داراست که تمام این ویژگیها در مکتب امام (ره) به چشم میخورد. مکتب ایشان در زمینههای مختلف حیات اجتماعی مانند امور مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، روابط داخلی و خارجی، تشکیل حکومت و امور نظامی حرف برای گفتن دارد.
این مکتب در جای جای این کره خاکی نفوذ کرده است؛ به عنوان مثال، الان در جنوب لبنان میگویند که این عزتی که ما داریم، از مرحوم امام خمینی است، پس این مکتب الهام بخش است. شما چه مکتبی را میتوانید نشان دهید که ثمره آن حدود ۲۰۰ هزار شهید باشد؟
سه مولفه اصلی مکتب امام خمینی؛ عقلانیت، معنویت و عدالت
عقلانیت امام راحل؛ مکتب امام (ره) سه مولفه اصلی دارد که در فرمایشات رهبری نیز بارها به آنها اشاره شده است؛ عقلانیت، معنویت و عدالت. هر یک از این سه مولفه مظاهری دارد؛ تدوین قانون اساسی تنها چند ماه پس از انقلاب، مشروعیت بخشی به نقش مردم در حکومت اسلامی، عدم اعتماد به دشمنان و توجه به خدعه آنان، خود کفایی اقتصادی ـ. سیاسی و استکبار ستیزی جزء مهمترین مظاهر عقلانیت مکتب امام خمینی (ره) هستند.
معنویت امام راحل؛ اخلاص امام (ره) مظهر معنویت ایشان است. شعار مرحوم امام برای قیام بر علیه رژیم شاهنشاهی «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» بود و بر این اساس، بدون توجه به امکانات و داراییهای موجود و بدون توجه به این که مردم حمایت میکنند یا خیر، بر علیه نظام سلطه شاهنشاهی اقدام به قیام کرد. ایشان با توجه به مبانی عرفانی و فلسفی خود عالم را محضر خداوند میدانست. امام (ره) به اشتباهات خود اعتراف میکرد و این مطلب در برخی نوشته جات ایشان موجود است. امام (ره) حکومت را برای رسیدن به سعادت اخروی و دنیوی میدانست بر خلاف شعارهایی که در غرب مطرح میشود.
مقصود از دنیا در مکتب امام (ره) عرصه زندگی است؛ ایشان در این عرصه مسائل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را مدّ نظر قرار میداد و از بُعد طمع و منفعت طلبی به دنیا نگاه نمیکرد. امام (ره) حکومت را برای رسیدن به امیال دنیوی نمیخواست. ایشان همانگونه که حجت الاسلام دکتر خسروپناه فرمودند، دین را با دنیا میدید.
عدالت امام راحل؛ مولفه عدالت در مکتب مرحوم امام نیز مظاهری دارد. امام (ره) بارها در بیانات و آثار خود بر توجه به پابرهنگان، کوخنشینان و مستضعفان و هشدار به مسئولین نسبت به ثروت و قدرت تاکید میکرد. همچنین هشدار به آفت اشرافی گری، کاخ نشینی و وابستگی به شخصیت ها، تکیه به قدرت و ثروت بسیار در فرمایشات ایشان بود.
البته عدالت در این مکتب جدا از عدالتی است که در مکتب سوسیالیست مطرح میشود، عدالت در مکتب امام علاوه بر جنبههای اقتصادی و سیاسی دارد، ناظر به جنبه فردی اجتماعی اشخاص نیز میباشد. ایشان قانون را با عدالت میسنجید و به قانون به عنوان یک امر خشک و بی روح نگاه نمیکرد. متاسفانه عدم توجه به این نکته باعث به وجود آمدن حوادثی مانند آنچه در مورد مرحوم آسیه پناهی اتفاق افتاد، است. طبق قول رهبر معظم انقلاب وقتی سلاطین مفسدی مانند سلطان سکه و خودرو دستگیر میشوند، در هر صورت کار آنها یک گیرنده داشته و یک دهنده؛ آن کس که دهنده بوده است، مستحق مجازات بیشتری است.
تحریف امام خمینی (ره)؛ نتیجه ضعف در جنبه اثباتی مکتب امام
ضعف در جنبه اثباتی مکتب امام (ره) باعث به وجود آمدن تحریف دیدگاه ایشان پس از انقلاب شده است. اینکه بگوییم ما از امام (ره) درس مذاکره با آمریکا را میگیریم بسیار عجیب و غریب است، در حالی که هیچ گونه دلیلی بر این ادعا مطرح نمیشود و اساسا از اصول و مبانی حضرت امام به دور است. معمولا هم مستنداتی که ارائه میکنند، جلسات خصوصی و مکالمات شفاهی است که هیچ کدام صلاحیت استناد ندارند، بلکه باید برای این ادعای بزرگ از بیانات و آثار امام که موجود است استفاده کرد.
برخی از تحریف های صورت گرفته در مکتب امام خمینی (ره)
مکتب امام (ره) اقتصاد را از آنِ مردم میداند در حالی که برخی با تظاهر به این امر، اقتصاد لیبرالی و سرمایه داری را پیاده میکنند. تحریف دیگر، نشان دادن یک شخصیت اهل تسامح و تساهل از امام (ره) است در حالی که اصلا اینگونه نیست و ایشان از ارزشها بسیار سخت دفاع میکردند. تحریف دیگر، در رابطه با برخورد امام (ره) با نهضت آزادی و لیبرالها رخ داده است؛ متاسفانه برخی طوری نشان میدهند که مرحوم امام هیچ مشکلی با نهضت آزادی نداشت! یا متاسفانه مرحوم حاج احمد آقا را متهم میکنند که ایشان مستقیما از جانب مرحوم امام نامه مینوشت و آن نامه مرحوم امام به آقای محتشمی (وزیر وقت کشور) در خصوص نهضت آزادی را به حاج احمد آقا منتسب میکنند در حالی که متخصصین خط شناسی اذعان میکنند که خط و مطلب برای خود امام است.
یا نظر امام در مورد شریعتی، که مطلبی غیر قابل انکار است. تحریف دیگر، ارائه غلط از نظریه ولایت مطلقه فقیه است و سعی میشود که نظریه ایشان را همگام با نظرات فقهای دیگر نشان دهند، اما حقیقت این است که این نظر و این دیدگاه، با نظر بقیه فقها تفاوت دارد؛ به قول آیت الله جوادی آملی، در منظومه فکری امام نظریه ولایت مطلقه فقیه از فقه درآمد و در کلام جای گرفت و یکی از اعتقادات ما شد.
در مکتب امام خمینی (ره) عدالت مطلوب بالذات است، فقه مطلوب بالعرض
امام (ره) اسلام را حکومت تعریف میکند: (الاسلام هو الحکومه) و فقه را یکی از شئون حکومت میداند. امام فقه را مطلوب بالعرض معرفی میکند. مطلوب بالذات در مکتب امام عدالت اجتماعی است. فقه برای این است که بسط عدالت در جامعه اتفاق بیفتد و در نهایت هم جامعه، یک جامعه توحیدی شود؛ بنابراین قرائت ناقص از نظریه ولایت مطلقه فقیه قطعا تحریف امام است.
مطلب دیگر در تحریف امام، نقش مردم در نظام اسلامی است. این گونه نیست که امام، جمهوریت و اسلامیت را جدا از هم بداند، بلکه این دو را درهم تنیده میداند. امام (ره) مردم سالاری را از غرب نگرفتند بلکه ایشان جمهوریت و مردم سالاری را از متن دین و از متن شریعت گرفتند. در کلام آقا امیرالمومنین هست که فرمودند: همانگونه که نماز عمود دین است، مردم عمود حکومت و شریعت هستند.
مطلب اخر در تحریف مکتب امام، تعامل ایشان با جامعه حزب اللهی کشور است. امام (ره) تلاش میکردند که حزب اللهیها برای نظام حفظ شوند. مثلا علت عزل قائم مقام رهبری صرفا جریان سید مهدی هاشمی نبوده است بلکه یکی از دلایل عزل ایشان سخنرانیهای آیت الله منتظری در سالروز پیروزی انقلاب در سال ۶۷ بود که امام بعد از آن سخنرانی از مردم و خانواده شهدا و جامعه حزب اللهی عذر خواهی کردند و این امر منجر به عزل قائم مقام شد.
وجود ارکان تمدن سازی در مکتب امام خمینی (ره)
تمدن سازی دو رکن دارد که هر دو در مکتب امام (ره) نمایان است؛ تولید فکر و تربیت نیروی انسانی. این دو رکن به بهترین وجه در مکتب امام موجود است. ما در تئوریک و نظریه پردازی در این مکتب مشکلی نداریم. ممکن است سوال شود که تولید فکر، قبول، اما کادر سازی چگونه ممکن است؟ در جواب باید گفت ابتدا باید نسبت به مکتب امام (ره) گفتمان عمومی شکل گیرد و برای این گفتمان سازی علاوه بر کادر سازی، کادرِ کادرساز نیز لازم است. در برخی کشورها مدارسی وجود دارد به نام «مدارس حکمرانی»؛ در این مدارس برای مناصب حکومتی کادرساز تربیت می شود که به نظر میآید این مساله باید در حکومت اسلامی نیز اجرایی شود./504/م
تهیه و تنظیم: محمد حائری شیرازی