به گزارش خبرنگار وسائل، امروزه با بالا رفتن سن ازدواج، رواج «تک فرزندی» در کشور را نیز شاهد هستیم و آمارها نیز حاکی از افزایش خانواده های دارای یک فرزند است.
بیشتر افراد بعد از اتمام تحصیلات تکمیلی و در واپسین سال های جوانی ازدواج می کنند و پس از سپری کردن دوران عقد و بعد از تولد اولین فرزند؛ بنا به دلایلی از جمله نداشتن وقت برای تربیت فرزند و … به داشتن یک فرزند قناعت می کنند.
از سویی دیگر، رونق زندگی ماشینی، وضعیت سخت اقتصادی زوج های جوان، اشتغال زنان در خارج از خانه، ادامه تحصیل بانوان در مقاطع بالای تحصیلی و اشرافیت طلبی!! … دلایلی مضاعف بر آن شد تا زوج های جوان به داشتن تنها یک فرزند در زندگی خود بسنده کنند.
در عصر ماشينی امروز، اشتغال والدين، افزايش هزينه ها و تبليغاتي كه به منظور ترويج سياست تك فرزندي انجام می گيرد، از مهم ترين عوامل كاهش ميزان زادوولد و تمايل زوجين براي داشتن يك فرزند بوده و پيش بيني مي شود در سال هاي آتي افراد در جوامع مختلف قادر به درك عاطفي مفاهيم واژگاني مانند عمو، خاله، عمه و دايي نباشند. آمارها نشان می دهند، بيش از 20 تا 25 درصد از زنان 40 تا 45 ساله در دنيای امروز، يك فرزند دارند و اين آمار خبر از افزايش چشمگير خانواده هايتك فرزند در مقايسه با گذشته می دهد.
عوامل پدیده تک فرزندی در ایران
پدیده تک فرزندی در کشور ما معلول عواملی می باشد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1) عوض شدن الگوهای مراقبتی کودکان: به عنوان مثال قبلاً وقتی بچه به دنیا می آمد، والدین به بحث آموزش، تغذیه و درمان او اهمیت نمی دادند، اما الان الگوها عوض شده و آموزش و حتی بزرگ کردن بچه ها سخت شده است.بنابراین خانواده ها به سراغ بچه دوم نمی روند.
2) تبدیل خانواده از گسترده به هسته ای: در قدیم خاله، عمه، خواهر و … همه در یک خانواده زندگی می کردند و این ها در بزرگ شدن بچه به هم کمک می کردند اما تبدیل خانواده به هسته ای، سختی بزرگ کردن بچه ها بر دوش پدر و مادر است.
3) اشتغال زنان: در گذشته زنان در بیرون از خانه کار نمی کردند ولی امروزه بیش از نیمی از زنان در بازار کار، فعال اند و نسبت به گذشته، وقت زیادی را در خارج از خانه می گذرانند و وقت کم تری برای تربیت و پرورش کودک در خانه دارند.
4) رفاه طلبی: مهم ترین عامل این است که خانواده ها می خواهند خوب زندگی کنند. یعنی رفاه طلب شده اند، بنابراین کمتر زیر بار بچه داری می روند.
معایب تک فرزندی
1- احساس تنهایی: شما وقتی در جمع بچه ها قرار می گیرید و کسی هم سن و سال خود پیدا نمی کنید احساس تنهایی می کنید بچه ها همین طور هستند، وقتی در جمعی قرار می گیرید که هم سن و سال خود را در آن پیدا نمی کنند خیلی زود خسته می شوند.
احساس تنهایی اگر برای بزرگترها قابل تحمل باشد برای بچه ها قابل تحمل نیست. بچه ها برای رها شدن از احساس تنهایی کارهایی انجام می دهند که از نظر تربیتی خطرناک است یکی از آنها رفیق شدن با تلویزیون و بازی های رایانه ای و یا به تعبیر دیگر معتاد شدن به این هاست.
آنها در مواجه با مشکلات و تنش های موجود در جامعه ای بزرگ تر از خانواده خود که در آن فرمانروایی می کند؛ ناتوان و آسیب پذیراند. تک فرزند خانواده که اغلب تنهاست در فقدان خواهر و برادری که با او هم صحبت شده تا خود، مشکلات، استعدادها و چالش های پیش رویش را بشناسد در پیدا کردن جایگاه واقعی اش در جامعه دچار مشکل است.
2- لوس شدن: تک فرزندها تمام توجه و محبت مادی و معنوی پدر و مادر را به خود جلب می کنند و همین هم موجب می شود لوس وپر توقع بار بیایند.
3- از دست دادن استقلال شخصیت: بسیاری از افرادی که در خانواده های پر جمعیت بزرگ شده اند انسان های مستقلی هستند که در که در زندگی به دیگران اتکا نمی کنند. آن ها در محیط پر جمعیت خانواده متوجه می شوند هر کسی باید گلیم خود را از آب بیرون بکشد و خانواده تنها در اندازه یک زمینه ساز می تواند کمک کارشان باشد؛ از همین رو تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا بتوانند با بیشترین استفاده از استعدادها و امکانات، به بالاترین نقاط کمال برسند؛ اما تک فرزندها نسبت به این ها انگیزه ی کمتری برای تلاش دارند؛ زیرا تمام امکانات خانواده در اختیار آن ها قرار دارد.
از همین رو به شدت وابسته به خانواده بار آمده و استقلال شخصیت خود را از دست می دهند. در خانواده های تک فرزند تمام محبت والدین روی یک فرزند متمرکز می شود که این باعث می شود بچه شخصیت وابسته ای پیدا کند. این بچه در سنین بزرگ سالی تبدیل به یک موجود متوقّع و زیاده خواه می شود که انتظار دارد همه در خدمت او باشند.
4- تک فرزندان با دنیای کودکی زود خداحافظی می کنند: دوران کودکی که دوران سرخوشی و صدافت و تجربه بسیاری از احساسات لطیف فارغ از مشکلات و دغدغه های بزرگسالی است؛ برای تک فرزند خانواده به سرعت پایان می پذیرد. کودکی که تک فرزند خانواده است؛ در حالی که در خانه اعتماد به نفس و جایگاه تسخیر ناپذیری دارد؛ اما در انجام بیشتر امور خود حتی گاهی کارهای شخصی، وابستگی شدید به اطرافیان پیدا کرده و این وابستگی آنها را از پرورش خلاقیت دور می کند.
کودکانی که در خانوادههای تک فرزند رشد میکنند، به علت بهرهمندی از تجربه ارتباط مداوم با افراد بالغ و تقلید از آنها، بلوغ زودرس داشته، اما در زمینههای علمی و تحصیلی در مقایسه با همسالان خود، پیشرفت بهتری دارند.
هشدار آیتالله مکارم درباره خطر کاهش جمعیت
تک فرزندی بلایی برای خانوادهها است، روانشناسان بیان میکنند، هرچه خانوادهها دارای تک فرزندی باشند، فرزند خشن و پر توقع بار میآید، و در آینده نیز در جامعه سرکش و خشن و مضر برای آن جامعه است. وضع جمعیت رو به خطر میرود و این رویه هرساله کم شده به طوری که زیر دو دهم رسیده که یک خطر بزرگ است. از منابع معتبر آمار گرفتم که بیان میکنند؛ وضع جمعیت رو به خطر میرود و این رویه هرساله کم شده به طوری که زیر دو دهم رسیده که یک خطر بزرگ است.
اگر همین طور جلو برود، جمعیت به سرعت کاهش پیدا کرده و نصف جمعیت سن بالایی داشته و هزینههای سنگین و مشکلی برای جامعه خواهد داشت و نیرویهای جوان تولید کننده خیلی کم خواهد شد. برای این که از این وضع نجات پیدا کنیم باید افزایش فرزند داشته باشیم به گونه ای که هر خانواده ای حداقل باید سه فرزند داشته باشد.
در حال حاضر به دلیل اشتغال مادران میزان فرزند آوری کاهش پیدا کردهاست و این مسئله را میتوان امری جدی قلمداد کرد، گرچه این امر دارای معایب و فوایدی هم هست، اما کم اثر کردن معایب آن کار آسانی نیست؛ گرچه به طور قطع در روانشناسی مطرح نشده که چه تعداد فرزند مناسب است.
برای دیدن اصل مقاله اینجا را کلیک کنید./204/422/ح