vasael.ir

کد خبر: ۸۰۷۵
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۸:۴۰ - 10 April 2018
آیت الله مبلغی / 72

فقه الاجتماع| فقه بدون کمک از علم جامعه‌شناسی کارآمد نخواهد بود

وسائل ـ آیت الله مبلغی وضعیّت مربوط به شریعت بر اساس دانش‌های مرتبط با آن را تبیین کرد و گفت: شریعت از این حیث به ماقبل التشریع، نفس التشریع و مابعد التشریع تقسیم می‌شود که هر یک علوم مرتبط با خود را دارند. نفس التشریع و ماقبل التشریع مربوط به خداوند و مابعد التشریع مربوط به بشر است لذا مرحله اخیر به علومی بر می‌گردد که توسّط بشر یا شکل گرفته و یا باید شکل بگیرد.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله احمد مبلغی، صبح دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1396 در جلسه هفتاد و دوم درس خارج فقه الاجتماع که در مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی برگزار شد، علم جامعه‌شناسی فقه را از ضرویات اجتهاد عنوان داشت و خاطرنشان کرد: این علم باعث می‌شود مدیریت علم فعّالانه عمل کند، روش‌شناسی فقه در معرض بازسازی قرار بگیرد، ربط وثیقی بین فقه و دانش‌های پیرامون شریعت و فقه ودانش‌های پیرامون دین و متوجه به دین ایجاد شود و همچنین رابطه بین فقه با جامعه از رهگذر علم جامعه شناسی علم مورد رصد، مطالعه و بازسازی قرار گیرد.

استاد درس خارج حوزه علمیّه قم در تبیین دانش‌های مربوط به نفس التشریع و ماقبل الشریعه بیان داشت: نسبت به نفس التشریع، علم فقه الشریعه وجود دارد و نسبت به ماقبل الشریعه دو نوع از علوم متکفّل تبیین مباحث این قسم هستند، یکی علوم کلانی مثل مقاصد الشریعة، خصائص الشریعة و روح الشریعة که دانش‌های کلانی هستند که به ماقبل الشریعه نظر دارند و یکی هم علومی که به به مجموعه‌ها و منظومه‌های شریعت در حوزه ماقبل التشریع می‌پردازند.

وی سپس به تبیین فرق بین فقه الشریعه با دانش‌های کلان و دانش‌های مجموعه‌ای در حوزه نفس الشریعه پرداخت و عنوان داشت: فرق فقه الشریعه با علوم دیگری که در بخش نفس الشریعه کارآیی دارند این است که دانش‌های کلان و مجموعه‌ای شریعت بر بخش ماقبل التشریع هم نیم‌نگاهی دارند ولی در فقه الشریعه به وضعیّت عینی تجسم‌یافته احکام پرداخته است.

رئیس مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی بر وجود علومی در کنار فقه برای کمک‌رسانی در فرآیند استنباط تأکید کرد و گفت: علومی که به فقه‌الشریعه کمک‌رسانی می‌کنند برخی مانند اصول فقه، رجال و فلسفه فقه در کنار فقه‌الشریعه و برخی دیگر مانند تاریخ فقه، جامعه‌شاسی فقه و علم تقنین فقه از حیث رتبی مؤخر از فقه الشریعه هستند.

عضو مجلس خبرگان رهبری در پایان توضیحی پیرامون علم تقنین الفقه ارائه کرد و بیان داشت: این علم وظیفه دارد خروجی‌های فقه را در روند تقنین مورد استفاده قرار دهد.

 

متن تقریر:

آیت الله مبلغی در جلسه گذشته به اهمّیت کشف نظریات اصولی و اکتفاء نکردن به نقل قول‌های صِرف پرداخت و گفت: آنچه باعث رشد یک علم و مباحث پیرامون آن می‌شود، پرداختن به نظریات در آن علم است و الّا نقل اقوال و مطرح کردن آن‌ها بدون دست‌یابی به نظریه، باعث تورّم مباحث بی‌فائده و بی‌جا در یک علم می‌شود.

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تقسیم وضعیّت مربوط به شریعت بر اساس دانش‌های مرتبط با آن

نکته آخری که لازم است ذکر شود تا به صورت کامل تمهید بشود برای تعریف نظریه، تقسیم وضعیّت مربوط به شریعت است به ماقبل التشریع، نفس التشریع و مابعد التشریع.

نفس التشریع کاری است که خود خداوند انجام داده است و ماقبل التشریع هم که بحث‌هایی که تا کنون مطرح کردیم در این زمینه بود و یک صورت نهایی انشاء الله ارائه خواهیم داد و مابعد التشریع مربوط به بشر است و آنچه که رخ می‌دهد علوم متوجّه تشریع است و سخن از علوم که به میان آید پای بشر به میان می‌آید.

در مقابل مابعد التشریع، نفس التشریع و ماقبل التشریع مربوط به خود شارع است.

ما تشریع را اعم از ابراز و اراده و ... می‌دانیم که این‌ها یا مستقل هستند و یا جزئی از عملیّة التشریع هستند که فعلاً با این بحث کاری نداریم.

طبعاً اگر بگوییم تشریع یک چیز و عرضه تشریع یک چیز دیگری است در آنجا یک مرحله عرضه هم باید به مراحل سه‌گانه فوق اضافه شود و بگوییم ما چهار مرحله داریم که عبارت‌اند از ماقبل التشریع، نفس التشریع، عرضه تشریع و مابعد التشریع.

 

توضیحی پیرامون مابعد الشریعه

ما بعد التشریع به معنای بعد از عرضه تشریعی است که شکل گرفته است و این مرحله به علومی بر می‌گردد که یا شکل گرفته و یا باید شکل بگیرد.

ما اگر نگاهی به علوم متوجه شریعه بیندازیم، برخی از آن‌ها متوجه ماقبل التشریع است و برخی به خود شریعت مربوط است و برخی به عرضه تشریع است و ما الان علمی که متکفّل مباحث مربوط به عرضه شریعت باشد نداریم یا به صورت خُرد در ضمن برخی از مباحث دیگر آمده است. مقدار فهم مخاطبان هر زمان چگونه در عرضه نقش داشته است؟ از قبیل سؤالاتی است که در علوم مربوط به مابعد الشریعه باید به آن پاسخ داده شود.

 

تبیین دانش‌های مربوط به ماقبل الشریعه

خود شریعت یک دانش خیلی مهمی به آن متوجه است که فقه‌الشریعه است که در حوزه‌ها مطرح می‌شود به خود شریعت پرداخته است و کاری به ما قبل ندارد.

یک بخش از دانش‌های متوجّه به ماقبل الشریعه به کلان شریعت نظر دارد که دست کم سه دانش می‌توان برای این حوزه در نظر گرفت:

  1. مقاصد الشریعة؛
  2. خصائص الشریعة؛
  3. روح الشریعة، البته منظور از این روح شریعت آن روح شریعتی نیست که در فقه مطرح است بلکه روح شریعتی منظور است که به کل فقه نظر دارد و حلول در کلّ شریعت دارد.

این‌ها دانش‌های کلانی هستند که به ماقبل الشریعه نظر دارند. امّا در رابطه با خود شریعت فقط احکام است و فقه به آن پرداخته و فقه فقط احکام را منعکس می‌کند و ما بیش از این نیاز داریم لذا باید به دانش‌های دیگری نیز در این حوزه اهمّیت داده بشود نظیر پرداختن به علومی که به مجموعه‌ها و منظومه‌های شریعت می‌پردازد مثل علل الشرایع (منظور از شرائع در اینجا شریعت‌ها نیست بلکه مقصود اصطلاح فقهی آن به معنای احکام به صورت مجموعه‌ای است)، روح الشرائع (که به روح حاکم بر مجموعه‌ها می‌پردازد)

 

تفاوت فقه‌الشریعه با دانش‌های کلان و مجموعه‌ای در حوزه نفس الشریعه

پس نسبت به شریعت دو سنخ از علوم قابل ردیابی است یکی علومی که به کلان و به همه می‌پردازد و به شریعت (احکام) بما هی واحدة باجمعها نظر دارد و سنخ دیگری آن است که به مجموعه‌های احکام می‌پردازدا ما ما در این سنخ یک علل الشرائع داریم و یک قِیَم داریم و فقه‌الشریعه به کلان نمی‌پردازد بلکه به اجزاء شریعت می‌پردازد ولی هر جزئی در هر جای شریعت را مورد بررسی قرار می‌دهد و فرق فقه‌الشریعه با علوم دیگری که در بخش نفس الشریعه کارآیی دارند این است که در دانش‌های کلان و مجموعه‌ای شریعت بر بخش ماقبل التشریع هم نیم‌نگاهی دارد ولی در فقه‌الشریعه به وضعیّت عینی تجسم‌یافته احکام پرداخته است.

 

تبیین فقه‌الشریعه و علوم مرتبط با آن

خود فقه یکی از منظومه‌های شریعت است منتها در کنار این فقه هم علومی وجود دارد که فلسفه وجودی این علوم کمک‌رسانی به فقه است.

فقه‌الشریعه یک علومی را در کنار خودش دارد مثل اصول فقه که در کنار فقه است یا علم رجال و فلسفه فقه که این‌ها علم در کنار فقه و علوم خدماتی مرتبط با فقه‌الشریعه هستند.

علومی هم متأخر از فقه است از حیث رتبی، مثل تاریخ فقه که یک علم متأخر از فقه است و کل فقه را در نظر می‌گیرد و حرکت فقه را در طول تاریخ مورد بررسی قرار می‌دهد.

 

لزوم تأسیس علم جامعه‌شناسی فقه

علم جامعه‌شناسی فقه هم از حیث رتبه متأخر است و ما متأسفانه به این علم نپرداخته‌ایم. این علم، فقه را به مثابه یک موجود اجتماعی که دارای تفاعلات و تعاملاتی است را مورد بررسی قرار می‌دهد و نحوه تأثیر و تأثرات فقه را با سایر علوم به عنوان واقعیّات اجتماعی در نظر می‌گیرد و یک نوع ارزش داوری هم دارد که فقه در چه مسائلی موفّق و در چه مسائلی ناموفّق است و به هر حال ما به این علم لازم داریم.

همان‌طور که علم اجتماع قانون داریم که به جامعه‌شناسی قوانین پرداخته است در فقه هم به چنین علمی نیاز داریم و اگر نداشته باشیم از آنچه که فقه در جامعه مشغول به آن است بی‌اطلاع می‌مانیم و کارکردها و وضعیّت‌های آن برایمان ناشناخته باقی می‌ماند.

 

فوائد و کارکردهای علم جامعه‌شناسی فقه

با این علم نارسایی‌ها اجتماعی فقه کشف می‌شود و در مدیریت علم به آن‌ها اهتمام بیشتری ورزیده می‌شود و اگر جامعه‌شناسی فقه نباشد مدیریت علم وجود ندارد و کارکردهای آن براساس نیاز نخواهد بود و ممکن است جایی که کاربرد ندارد بزرگ و جایی که کاربرد دارد کم اهمّیت جلوه داده شود.

فایده دوم علم جامعه‌شناسی فقه این است که ما بر اساس این علم می‌توانیم روش‌شناسی فقه را عمق ببخشیم و تکمیل کنیم.

روش چیزی است که فقیه آن را مورد استفاده قرار می‌دهد و اگر چشم و گوش فقیه به وضعیّت جامعه خارجی و بیرونی باز شود و ببیند که در برخی از مسائل، فقه نتوانسته است کارکردی داشته باشد و آن عدم کارکرد یا کمبود کارکرد را علّت‌یابی کند می‌تواند در روش و منهج فکری خود یک بازنگری داشته باشد و عمدتاً اگر این روش‌شناسی مسبوق به توجه حاصل از جامعه‌شناسی فقه باشد عمدتاً به سمت دانش‌های متوجه به شریعت می‌رود و آن دانش‌ها را فعّال‌تر می‌کند و از دل آن‌ها نکات اساسی را خارج می‌کند و باعث می‌شود که فقه استحکام بیشتری پیدا کند.

الآن یک خلائی که وجود دارد این است که بین فقه و سایر دانش‌ها یک گسستی ایجاد شده است و ما دانش‌های متعلق به شریعت نداریم و اگر داشته باشیم آن گسست و بی‌ارتباطی آن را بر اساس علم جامعه‌شناسی فقه می‌توان پُر کرد.

پس چهار خاصیّت برای علم اجتماع القانون و الفقه ذکر کردیم:

  1. مدیریت علم را فعّال می‌کند و کارکردهای آن را شناسایی می‌کند و بر اساس واقعیّت‌های موجود در جامعه علم فقه به گونه‌ای مدیریت می‌شود که کارکرد بهتر و آسیب‌های کمتری داشته باشد و متوازن‌تر عمل کند و در خدمت دین باشد.
  2. روش‌شناسی فقه را در معرض بازسازی قرار می‌دهد و مجتهد از روش و منهج اجتهاد بر اساس جامعه‌شناسی فقه شیوه خود را تغییر می‌دهد و کارکردهای فقه را با تغییر روش افزایش می‌دهد. روش فقه در مسیر زمان مورد تغییر قرار گرفته است و فقه کنونی نسبت به فقه گذشته از روشی متطوّرتر برخوردار است و این مسیر تطوّر ادامه دارد و ما هنوز به حدّ اقصای آن نرسیده‌ایم یک امر باز است و قابلیّت این را دارد که بهتر شده و مورد تحوّل قرار بگیرد. امروز متأسفانه به همان روش قدیم اکتفاء شده و تلاشی برای بازسازی آن وجود ندارد ولی اگر قرار باشد تغییر روشی صورت بگیرد باید با رجوع منابع باشد که یکی از آن منابع علم اجتماع الفقه است.
  3. ایجاد ربط وثیق و کوشش برای افزایش ربط وثیق و محکم بین فقه و دانش‌های پیرامون شریعت و فقه و دانش‌های پیرامون دین و متوجه به دین.
  4.  همچنین رابطه بین فقه با جامعه از رهگذر علم جامعه‌شناسی علم مورد رصد، مطالعه و بازسازی قرار می‌گیرد و این روند بر موضوع‌شناسی فقهی تأثیرگذار خواهد بود.

این علم باید در اختیار فقهاء قرار بگیرد چون اگر ما فقه را برای جامعه می‌خواهیم باید کارکردهای آن در اجتماع را نیز رصد کنیم و به دنبال راهبردی دقیق برای رسیدن به اهداف فقه در جامعه باشیم و این نیاز به تخصّص دارد و الا باید به همان فقهی که برای مسجد و حسینیه است اکتفاء کنیم.

فقیه نمی‌تواند چشمش را ببندد و بگوید که من کاری به جامعه‌شناسی ندارم، فقیه باید علمش را از هر جایی که لازم است بگیرد.

 

توضیحی پیرامون علم تقنین الفقه

یکی دیگر از علومی که مثل تاریخ فقه و جامعه‌شناسی فقه از حیث رتبه متأخر از فقه است، علم تقنین الفقه است که این علم نیز وجود خارجی ندارد.

پس فقه یک سوی آن علومی است که در حین عملیّه الاستنباط درگیر با فقه می‌شوند و به فقه کمک‌رسانی می‌کنند و یک سوی آن هم از حیث رتبی بعد از خروجی‌های فقه هستند مثل تقنین که شما می‌خواهید فقه را آن‌طور که هست تبدیل به قانون کنید و یکی هم علم تاریخ فقه است و یکی هم علم اجتماع فقه است، وقتی که فقه در جامعه می‌آید این علوم کارآیی دارند.

 

تهیه و تنظیم : محرم آتش افروز

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۷:۴۷
طلوع افتاب
۰۶:۱۹:۵۳
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۳۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۸:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۰۶:۲۶