vasael.ir

کد خبر: ۸۰۷۳
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۷:۳۹ - 10 April 2018
آیت الله مبلغی / 71

فقه الاجتماع| نقل قول علمی بدون کشف نظریه، موجب تورّم علم خواهد شد

وسائل ـ آیت الله مبلغی بحث از ماهیّت نظریّات حول تشریع را مطرح کرد و گفت: این نظریه‌ها ماهیت اصولی دارند و نظریات اصولی در سه خاستگاه شکل می‌گیرند که عبارت‌اند از: حوزه العبد تجاه مولاه (که نظریاتی همچون نظریه حقّ الطاعة حول این حوزه شکل گرفته است)، حوزه المولی تجاه عبده (نظریاتی همچون نظریه قبح عقاب بلابیان حول این حوزه شکل گرفته است) و حوزه حکم (نظریاتی همچون جعل الحکم المماثل تحول این حوزه شکل گرفته است) که این حوزه بزرگ‌ترین و فراخ‌ترین حوزه از خاستگاه‌های نظریه در علم اصول است.

به گزارش خبرنگار سرویس وسائل، آیت الله احمد مبلغی، صبح یک‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1396 در جلسه هفتاد و یکم درس خارج فقه الاجتماع که در مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی برگزار شد، در اهمّیت پرداختن به نظریّات اصولی و تبیین روش آن گفت: آنچه باعث رشد یک علم و مباحث پیرامون آن می‌شود، پرداختن به نظریات در آن علم است و الّا نقل اقوال و مطرح کردن آن‌ها بدون دست‌یابی به نظریه، باعث تورّم مباحث بی فائده و بی‌جا در یک علم می‌شود.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم به وضعیّت نابسمان نظریه‌های اصولی در علم اصول اشاره کرد و افزود: از زمان آیت الله بروجری مسئله تورّم علم اصول مطرح بود که تنها راهبرد برون‌رفت از این مسئله مقارنه و مقایسه و عمق‌یابی وکشف مبنا در یک قول است که همگی از مراحل دست‌یابی به نظریه هستند.

وی پس از بیان اهمّیت دست‌یابی به نظریات اصولی در تبیین جایگاه نظریات اصولی در دستیابی به نظریات فقهی، عنوان داشت: نظریات اصولی هم به نوعی زیربنای انشاء قواعد اصولی است و هم یک چهارچوبی به ما می‌دهد که در دستیابی ما به موطن نظریات فقهی کمک شایانی می‌کند.

رئیس مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی خلاصه‌ای از مباحث مطرح شده تا بدین جا را مطرح ساخت و گفت: اعتباریات خداوند، لحاظ شارع، اراده و جعل چهار مرحله در تشریع هستند که برای رسیدن به نظریه فقهی در ما نحن فیه چاره‌ای به جز اتّخاط نظرّیه در این چهار مرحله نداریم.

وی جای خالی نظریه‌سازی و نظریه‌پردازی در کرسی‌های درس خارج را معضلی اساسی دانست و خاطرنشان کرد: اگر بعضی از درس‌های خارج یک دوره نظریه‌شناسی اصولی داشته باشند و بعد از نظریه‌شناسی در مباحث دخول کنند مسیر بحث بسیار روشن‌تر و کاربردی تر خواهد بود.

 

متن تقریر:

آیت الله مبلغی در جلسه گذشته به تیین ارزش‌های فرادینی در منابع دینی و جایگاه آن در گفتگوهای بین ادیان پرداخت و گفت: ما در خیلی از گفتگوهایی که با سایر ادیان داریم، آیاتی را که مربوط به این ارزش‌ها است، ذکر می‌کنیم آن‌ها تحمّل می‌کنند و استناد می‌جویند و این آیات توجّه آن‌ها را جلب می‌کند.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

قبل از اینکه وارد شویم سؤالی مطرح است. آنچه که تاکنون در رابطه با اعتبار مطرح شد (و ما در این نظریه به سراغ اندیشه‌های امام خمینی رفتیم)، از چه ماهیتی برخوردار است؟ نظریاتی که در رابطه با تشریع ارائه می‌شود ماهیتشان چیست؟ آیا فقهیه هستند یا ماهیت دیگری دارند؟

پاسخ این است که این نظریه‌ها ماهیت اصولی دارند چون ما در اصول به دو چیز می‌پردازیم یکی تمهید قواعد اصولی است که کبرای قیاس استنباط قرار می‌گیرند که فقه به آن احتیاج دارد و کار اصول این است که این قواعد را درست کند. یکی هم نظریات اصولیه است (اگر چه یک نگاه مستقل و شفّاف و حدودسازی در این حوزه وجود ندارد ولی در جای جای اصول وجود دارد) که با قواعد اصولی متفاوت‌اند و نظریه‌ها کبرای قیاس استنباط قرار نمی‌گیرند بلکه کار این نظریات جعل و ایجاد منطلقات (خاستگاه‌های اصولی) برای مخاطبین خود است تا آن‌ها مانند مجتهد که از قواعد اصولی برای استنباط استفاده می‌کند، از این منطلقات و نظریات استفاده کنند و قاعده‌های اصولی را به مرحله ایجاد برسانند و یکی از فوائد اصول متأخر شیعه این است که اصول متأخر به نظریات نیز پرداخته است اگر چه بحث مستقلّی در رابطه با نظریه‌های اصولی مطرح نشده است. تحدیدها، مبناپردازی‌ها و افکاری که در اصول انجام می‌شوند در ذیل این قسم از اصول هستند.

 

خاستگاه نظریه‌های اصولی

به طور کلّی نظریات اصولی در سه موضع شکل می‌گیرند، یک حوزه العبد تجاه مولاه است. مثلاً نظریه حق الطاعه که نظریه کلامی است منتسب به این نظریه است که ما در مقابل خداوند باید اطاعت کنیم. حق الطاعه بر ما واجب می‌کند که ما از خدا اطاعت کنیم که بر اساس این حق الطاعه قاعده اصولیِ اصالة الاحتیاط العقلی درست شده است. در مقابل این حقّ، قبح عقاب بلا بیان ما را به اصاله البرائة العقلی می‌رساند.

نظریه اصولی چیزی است که با ساختن آن و پرداختن و ایجاد کردن و به سامان آوردن آن و تبدیل آن به نظریه، ایجاد یک معتمد می‌شود برای انشاء و ایجاد یک قاعده اصولی به معنای انتخاب موقفی در ازاء یک قاعده اصولی.

حوزه دوم حوزه المولی تجاه عبده است و خیلی از نظریات به سمت و سوی این حوزه است. وقتی که اوصاف خدا بررسی می‌شود و بر اساس آن قواعد اصولی ساخته می‌شود بر اساس همین نظریه است. قاعده قبح عقاب بلابیان ذیل این نظریه می‌گنجد. قواعدی که تعامل خدا نسبت به بنده را روشن می‌کند ذیل همین نظریه مطرح می‌شود.

 

بزرگ‌ترین حوزه از مواضع نظریات اصولی؛ حوزه حکم

حوزه سوم که حوزه فراخی است به بحث ما هم مربوط است و خیلی از نظریات اصولی مربوط به همین است، حوزه حکم و مبادئ حکم است. هر یک از علماء نسبت به حکم یک نظریه دارند و اگر نظریه به دست آمد خاستگاهی ساخته می‌شود که نظریات اصولی شکل بگیرند ولی خود نگاه به حکم و تعریف نسبت به ماهیّت حکم ارزش و اهمّیت بسیاری دارند.

نظریه جعل الحکم المماثل یک نظریه‌ای است که از دل آن یک نگاه خاصّی به قواعد اصولی می‌شود، این یک نظریه است و ذیل نظریات جعل می‌گنجد، یا نظریه توجه اهتمام اکثر للمولی بعض الملاکات الواقعیه که نظریه شهید صدر است، این نظریه نیز ذیل نظریات جعل است و نظریه جعل نیز خود درون نظریات حکم و مبادئ حکم جای می‌گیرد. نظریه دیگر در این حوزه، نظریه اوسعیّت دائره اوامر طریقی است که نظریه محقّق عراقی است و این نظریه مربوط به جعل است. نظریه دیگری که تا به حال به آن پرداخته نشده و ما می‌توانیم به آن بپردازیم این است که هل هناک جعلان او هناک جعل واحد لله؟ این خود یک نظریه‌است که تحت نظریه جعل و جعل هم در ذیل نظریه حکم است.

 

اهمّیت پرداختن به نظریّات اصولی

این نظریات هستند که ما را از حیث علمی رشد می‌دهند ولی ما تمرکز می‌کنیم بر قواعد اصولی و آن بخش ماورایی و زیرساختی را به حال خودش رها کرده‌ایم.

یک بخش هم نظریات اهتمامات شارع است که ذیل حکم و مبادئ حکم مطرح می‌شود و نظریه شهید صدر که می‌گوید مولی به برخی از ملاکات واقعی بیشتر اهتمام داشته است و لذا به خاطر تحفّظ بر ملاکات واقعی شارع آمده و بر ما فرض کرده است که این قاعده را بپذیریم.

یک بحث نظریات اعتباری حکم است که ما به این مطلب در جلسات گذشته پرداختیم و نظریات امام و آقای خویی را مطرح کردیم.

یک بحث مربوط به نظریات اراده تشریعی خداوند است و یک بحث هم مربوط به نظریات مربوط به مبادئ اراده است و در اصول آمده است که چه مراحلی دارد.

 

وضعیّت نابسمان نظریه‌های اصولی در علم اصول

این نظریات بعضی به طور مفصّل از آن صحبت شده، برخی به صورت ناقص در علم اصول مطرح شده و ما باید این‌ها را تجمیع و نظریّات مفصّل را تحت عنوان نظریات شناسنامه‌دار سامان بدهیم و این کار اصول را راحت‌تر می‌کند.

بحثی که امروز مطرح است که در اصول مباحث تورّمی بی فائده در آن وجود دارد (که این مطلب توسّط آیت الله بروجردی مطرح شده بود)، نقیصه و آفتی است که با پرداختن به نظریه‌های اصولی، رفع خواهد شد.

ما در بسیاری از مباحث نمی‌دانیم که تفکّر اصولی چیست؛ روال عادّی در مباحث اصولی این است که قاعده و رأیی مطرح می‌شود و بعد به سراغ اقوال می‌رویم و صورتی از رأی فلان قائل اصولی اخذ شده و بدون مقارنه و مقایسه و عمق‌یابی وکشف مبنا به نقد آن می‌پردازیم. خروجی این روش این است که انبوهی از حرف‌ها متراکم می‌شود و بحث‌های بی فائده در آن زیاد می‌شود.

 

علّت متراکم شدن مباحث بی‌فائده در علم اصول

یک علّت متراکم شدن مباحث این است که ما تفکیک بین قاعده اصولی و مستندات و تحلیل‌ها و اندیشه‌ها و مبانی اصولی نمی‌کنیم و ذهن ما به این مسئله معطوف نیست. و دیگر اینکه ما بر نظریات اصولی تمرکز نداریم که نظریات را شسته و رفته مورد نظر قرار دهیم و مدرسه‌یابی کنیم که اگر اینچنین شود زوائد خود به خود کنار خواهند رفت.

ما در طول روز با مباحث گوناگونی سروکار داریم ولی آن‌چیزی را حفظ می‌کنیم که برای ما فائده داشته باشد و ما در علم اصول نسبت به آن‌چیزی که زائد است گیر داده‌ایم و مخّ مطلب و اساس مطلب را کنار گذاشته‌ایم.

نوع نگاه ما و آموزش ما باید تغییر کند و یکی از بایسته‌های در این زمینه پرداختن به نظریات در اصول است که باید بر آن یک تفکّر جدّی و اساسی صورت بگیرد.

اختلافی که بین محقّق عراقی و نائینی است ممکن است در نتایج باشد ولی اختلاف اصولی و اصلی در نظریات است که قول هر یک به نظریه خاص خودش بازگشت دارد و لازم است که این نظریه‌ها شناسایی شوند.

 

جایگاه نظریات اصولی در دستیابی به نظریات فقهی

بحث ما این است که به دنبال تعریف نظریه فقهی هستیم، منتها چاره‌ای ندیدیم که از حیث مقدّمه وارد تشریع و ماقبل تشریع شویم و دیدگاه‌های مختلفی را مطرح کردیم از جمله دیدگاه اعتباریات که همه مطالبی که ارائه دادیم در ذیل نظریات اصولی بود. به تعبیر دیگر کما ان الفقه لایمکن الوصل الیه الا بالاستعانه من القواعد الاصولیه فکذلک لایمکن التنظیر الفقهی بدونان تکون لکم بایدیکم و فی متناول ایدیکم النظریات الاصولیه.

این نظریات اصولی هم انشاء قواعد اصولی است و هم یک چهارچوبی به ما می‌دهد که در دستیابی ما به موطن نظریات فقهی کمک شایانی می‌کند.

نظریه فقهی نمی‌گوید که للشارع اعتباریات، بلکه می‌گوید معتبرات شارع چیست. نظریه فقهی می‌گوید روح شریعت چیست امّا نظریه اصولی می‌گوییم شارع قد لاحظ روحاً لشریعته و امّا اینکه ماهی هذه الروح؟ این می‌شود نظریه فقهی. در نظریه اصولی گفته می‌شود کان للشارع اهتمامات بجملة من الملاکات ولی در نظریه فقهی به این پرداخته می‌شود که ملاکات اهتمام چیست.

 

خلاصه‌ای از مباحث مطرح شده تا امروز

با توجه به این مقدّمات بحثی که به آن پرداخته شده این بود که انشاء حکم اعتبار نیست، بلکه انشاء اعتباری است و تخصیص اعتباریات است. سؤال دیگری که پیش می‌آید این است که هل هناک اعتبار للشارع گفتیم که بله ولی آن اعتبار تشریع نیست بل تشریع الشارع عبارة عن حرکته فی وعاء الاعتبار او عبارة عن انشاء الاعتباری او تخصیص الاعتباریات و مصرف الاعتباریات.

پس با این حساب مراحل تشریع حکم این است که در ذیل آمده است:

  1. اعتباریات خداوند؛ فرقی ندارد که نظریه تبنّی را قائل باشیم یا نظریه تلقِّی.
  2. لحاظ شارع؛ لحاظات شارع دو قسم است، لحاظ مجموعی (لحاظ اهداف شریعت و سپس لحاظ اوصاف و منطق‌های تبیه شده در شریعت و بعد لحاظ کلّ شریعت) و لحاظ فردی (لحاظ نسبت هر یک از افراد شریعت بنفسه یا بما هو مرتبط بسائر الافراد)
  3. اراده؛
  4. جعل؛ در جعل هم باید نظریه اصولی داشته باشیم که هل هناک جعلان أو جعل واحد؟

این سیری بود که ما در هر یک از مراحل به طور جداگانه بحث کردیم و در واقع حاصل بحث‌هایی که داشتیم این بود که در جواب سؤالات فوق به چند نظریه اصولی رسیدیم هر چند برخی را نیز بحث نکردیم و لازم است در رابطه با آن‌ها نیز بحث شود، چون نظریات اصولی به قواعد اصولی ختم می‌شوند و لذا نوع نظریه‌پردازی، در چگونگی شکل‌گیری قواعد اصولی نقش مستقیم دارد.

 

ضرورت رواج نظریه‌شناسی در کرسی‌های درس خارج

ما به یک دانشی نیاز داریم که بیاید و نظریه‌های اصولی را از حیث اصناف و انواع با هم متمایز کند و بر این اساس یک فعّالیت‌هایی داشته باشیم و نکته دیگر این است که آنچه که ما نسبت به آن ممارست داریم نظریه‌های اصولی بود که در حدّ نیاز به آن پرداختیم و ورود مفصّل در آن نداشتیم و اگر بعضی از درس‌های خارج یک دوره نظریه‌شناسی اصولی داشته باشند و بعد از نظریه‌شناسی در مباحث دخول کنند مسیر بحث بسیار روشن‌تر و کاربردی تر خواهد بود.

تهیه و تنظیم : محرم آتش افروز

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵