به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله احمد مبلغی، صبح دوشنبه 27 آذرماه سال 1396 در جلسه شصت و هفتم درس خارج فقه الاجتماع که در مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی برگزار شد، رسیدن به پشت صحنه تعریف امام خمینی از «اعتبار» را مسئله اصلی در این جلسه از درس بیان کرد و گفت: با توجّه به اینکه تعریفی از امام در این مقوله وارد نشده و سخنان ایشان در این زمینه بعضاً اضطراب دارد، رسیدن به یک تعریف جامع از ایشان در موضوع «اعتبار» صعوبت و سختیهای خودش را دارد.
وی با دستمایه قرار دادن تحقیقات خود در زمینه دستیابی به تعریف امام از اعتبار، واژه اصطلاح را اینگونه تعریف کرد: «الاعتبار هو جعل الافتراضیُ الحاصل من جانب العقلاء، لأمورٍ سبب ذلک (ای جعلهم هذا) حصولَ وعاءٍ یمکن تسمیته بواعاءِ الاعتبار، یتم فیه عملُ الایجاد الاعتباری و هو قیام الشارع أو الاشخاص بایجاد تلک الامور المعتبره من جانب العقلاء علی موضوعاتٍ بنحو الایجاد الاعتباری لا التکوینی، الذی یعنی أن تلک الامور لاتحل فی موضوعاتها حلولاً خارجیاً»
استاد درس خارج حوزه علمیّه قم سه فراز از این تعریف را کلید دانست و بیان داشت: جعل از جانب عقلاء، حرکت در وعاء اعتبار و عمل ایجاد اعتباری سه مرحلهای هستند که در تعریف اعتبار از دیدگاه امام خمینی اهمّیت ویژهای دارند.
وی سپس به اهمّیت تعریف خُرده اصطلاحات در پیشرفت علوم اشاره کرد و افزود: در تعریفی که از اعتبار ارائه کردیم، یکی از خرده اصطلاحاتی که باید مورد توجه قرار بگیرد، «استعمال ایجادی» است که به معنای استعمال الفاظ و صیغهها برای ایجاد مصداقی از اعتبارات عقلائیاست که آنرا عقلاء در مرحله قبل اعتبار کردهاند.
رئیس مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: خرده اصطلاح دیگری که شایسته است به آن پرداخته شود «اراده تحقّق اعتباری» است. اراده تحقّق اعتباری عبارت است از تعلق اراده شارع یا اشخاص داخل وعاء الاعتبار بر ایجاد یا انشاء اعتبار در خارج.
وی پس از تبیین اقسام اراده تحقّق اعتباری، خرده اصطلاح دیگری با عنوان «المعنی الاعتباری» را مورد بررسی قرار داد و عنوان داشت: منظور از معنی الاعتباری همان معنایی است ناشطون و منشئون، داخل وعاء اعتبار آن را حین ایجاد اعتبار کردهاند.
وی همچنین خرده اصطلاح «الأمور الاعتباریه» را نیز تشریح کرد و در پایان به تمجید از مقام علمی امام خمینی پرداخت و خاطرنشان کرد: امام چون تحرّکات ذهنی قوی داشتهاند، تراوشات ذهنیشان را در یک عبارت مختصر بیان میکردند و اگر کسی حوصله کند و با بررسی این مختصرها به پشت صحنه فکر امام دست پیدا کند، میتواند علم اصول یا فقه را رشد و توسعه دهد.
متن تقریر:
آیت الله مبلغی در جلسه گذشته به نقد تنویع چهارگانه انشاء اعتباری در کلام امام خمینی پرداخت و بیان داشت: اگر گفته شود دو نوع تشریع داریم، یک تشریع به صورت امر و نهی داریم و یک تشریع به صورت جعل خواهیم گفت که این مطلب قابل اثبات نیست؛ همچنین اگر گفته شود در تشریع که مساوی با جعل است، آنچه که مرکز جعل قرار میگیرد موضوع است، در اینجا نیز خواهیم گفت این مطلب قابل پذیرش نیست. گاهی هم امام خمینی برای برونرفت از این تعارض از بعث دست کشیدهاند و طلب را مطرح کردهاند که این نوع راهکار هم با تعارض موجود ملائمت ندارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
در این جلسه کوششی صورت میگیرد تا تعریفی برای اعتبار از دیدگاه امام خمینی انجام بگیرد، طبیعتاً این تعریف از صریح کلام به دست نمیآید.
ما یک تعریف داریم که از کلام یک شخصیت برمیآید و یک تعریف داریم که بر اساس یک شخصیت برمیآید و از کوششی تحلیلی با توجه به نگاهها و مباحثی که ارائه کرده است، تعریف برمیآید.
تعریف در هر علم یک حرکت رو به پیش است و بحث علمی را از یک فازی به یک فاز ارتقاء یافته میرساند و لذا مناسب است در جاهایی که تعریفی از صاحب دیدگاه ارائه نشده، استخراج تعریف از شخصیت علمی صاحب دیدگاه رخ بدهد.
تعریف اعتبار یک تعریف سختی است چون کلماتی که در باب اعتبار هست، کلماتی شسته و رفته و منقّح نیست بلکه باید رفت و مظانّ بحث و ادبیات و افت و خیزها را لحاظ کرد و سپس به یک تعریف رسید و ممکن است اضطراب هم در کلام یک شخصیت علمی در یک مقوله وجود داشته باشد و این مطلب کار وصول به تعریف را سخت میکند. با این وجود هر چند این افت و خیزها و اضطرابات در برخی از کلام امام در باب اعتبار وجود دارد ولی اگر آن لبّ لباب را بخواهیم از کلام امام بگیریم و تبدیل به یک تعریف کنیم، چنین امری امکانپذیر است.
تعریف این است که: «الاعتبار هو جعل الافتراضیُ الحاصل من جانب العقلاء، لأمورٍ سبب ذلک (ای جعلهم هذا) حصولَ وعاءٍ یمکن تسمیته بواعاءِ الاعتبار، یتم فیه عملُ الایجاد الاعتباری و هو قیام الشارع أو الاشخاص بایجاد تلک الامور المعتبره من جانب العقلاء علی موضوعاتٍ بنحو الایجاد الاعتباری لا التکوینی، الذی یعنی أن تلک الامور لاتحل فی موضوعاتها حلولاً خارجیاً»
این تعریف یک تعریف شسته و رفته است و بدون در نظر گرفتن این تعریف ما دچار یک خلط در مفهوم اعتبار میشویم.
در این تعریف سه شیء وجود دارد و تکوّن پیدا کرده است:
این تعریف یک تصویری سه مرحلهای ارائه میکند که در این سه مرحله اعتبار عقلاء، وعاء اعتباری و حرکت ما داخل این وعاء که عبارت باشد از مصرف و ایجاد اعتبارات را به خوبی روشن میکند.
اخیراً در بعضی از قوامیس و معاجم یک وضع خوبی مشاهده میشود و آن اینکه به ارائه خُرده اصطلاحات در این دانشنامهها پرداخته میشود. خرده اصطلاحات، اصطلاحاتی هستند که وابسته به یک اصطلاح بزرگتر (اصطلاح مادر) هستند. مثلاً اگر قیاس را یک اصطلاح مادر در نظر بگیرید آنوقت خرده اصطلاحات پیرامون آن هم شکل خواهد گرفت مثل «قیاس الشبّه»، «تنقیح المناط»، «الغاء خصوصیت» و ...
در بعضی از معاجم چنین کاری صورت میگیرد که این خود یک علم است و هر چه بهتر دانش را مجهّز میکند به مفاهیم و اصطلاحات، که اندیشیدن و سخن گفتن در آن زمینه را از رفتن به بیراهه مصون میدارد.
حال در کلام امام با توجهّ به اینکه مصطلح مادر که مورد بحث ما بود، مصطلح «اعتبار» است در این زمینه به برخی از خرده اصطلاحات نیز اشاره خواهیم داشت.
یکی از اصطلاحات خرد در کلام ایمان «استعمال ایجادی» است. استعمال ایجادی، استعمال الفاظ و صیغهها است (مانند بعت و ملّکتُ) برای ایجاد مصداقی از اعتبارات عقلائیه که آنرا عقلاء اعتبار کردهاند.
بهرهگیری از صِیَغ و واژگان مختلف در ایجاد اعتباراتی که عقلاء آنها را اعتبار کردهاند، استعمال ایجادی نام دارد. و همانطور که روشن شد ایجاد شیء در تعریف کبیری که داشتیم جایگاه و مرحله سوم را داشت که بعد از وعاء الاعتبار آمده بود.
خرده اصطلاح دیگری که شایسته است به آن پرداخته شود «اراده تحقّق اعتباری» است. اراده تحقّق اعتباری عبارت است از تعلق اراده شارع یا اشخاص داخل وعاء الاعتبار بر ایجاد یا انشاء اعتبار در خارج.
انشاء اعتباری و ایجاد اعتبار مسبوق به اراده است و ارادهای که ورای ایجاد اعتبار و انشاء اعتبار است، اسمش را اراده تحقق اعتباری میگذاریم.
اراده تحقّق اعتباری سه قسم دارد:
که همه این اقسام در کلام امام نیز آمده است و امام در رابطه با نوع اول (اراده تشریعیه) میفرمایند: این اراده که جزئی از اراده تحقّق اعتباری است، تعلق به صدور فعل از مکلف پیدا نمیکند بلکه بر حسب دیدگاه امام این اراده تعلّق پیدا میکند به جعل حکم بر یک عنوان. نه اینکه تصور کنیم که شارع حین التشریع ارادهاش تعلّق پیدا کرده که زیدان یفعل کذا. متعلق اراده تشریعیه جعل حکم است بر عنوان که قبلاً گفته شده است.
«هی آلتی لاتتعلق بصدور الفعل من المکلفین بل تتعلق بجعل الحکم و تشریعیه لامتناع التعلق الاراده بفعل الغیر»
یکی دیگر از مصطلاحات خرد، مصطلح المعنی الاعتباری است. المعنی الاعتباری در تعریف کلانی که داشتیم همان معنایی است ناشطون و منشئون، داخل وعاء اعتبار آن را حین ایجاد اعتبار کردهاند. ایجاد اعتباری که کار منشئون است معنای اعتباری ایجاد میکند که همان ملکیّت است. المعنی الاعتباری هیچ حقیقتی با صرف نظر از اعتبار عقلاء در مرحله سابق ندارد.
یکی دیگر از مصطلاحت خرد، مصطلح الأمور الاعتباریه است. الأمور الاعتباریه در تعریف کلان ما همان است عقلاء اعتبار کردهاند.
تعریف الامور الاعتباریة: «هی الامور آلتی اعتبره العقلاء من منطلق الاحتیاج البشر الیها و لا وجود لها فی الخارج لانه افتراضیه»
این بحثی بود که راجع به امام ما انجام دادیم و تعاریف خرد و کلانشان را از مجموعه گفتههایشان استخراج کردیم. امام چون تحرّکات ذهنی قوی داشتهاند و اهل زیاد غور کردن در اعماق بودند و قدرت فکری بالای داشتهاند این موارد باعث شده بود که ایشان تراوشات ذهنی شان را در یک عبارت مختصری بیان کنند و اگر کسی بخواهد با غور امام جلو رود باید حوصله داشته باشد تا به پشت صحنه فکر امام دست پیدا کند و اگر کسی این حوصله را به خرج دهد میتواند علم اصول یا فقه را رشد و توسعه دهد و این اهمّیت در کلام امام هست.
ما اگر مقایسهای داشته باشیم مباحث امام حول واژه «اعتبار» را با آنچه که از آقای خویی در این زمینه وارد شده، آقای خویی کلام شان اینطور آبستن مصطلاحات نیست هر چند ایشان از خالقان مصطلح در این زمینه است.
تهیه و تنظیم : محرم آتش افروز
کلید واژه:
فقه حکومتی، فقه نظام، وسائل، امام خمینی، اراده تشریعی، انشاء الاعتبار، انشاء اعتباری، نظریه، تقنین، جعل تقنینی