به گزارش وسائل، با توجه به آثار و پیامدهای مهم ایجاد تغییرات در نظام انتخاباتی مجلس شورای اسلامی، بررسی نتایج احتمالی مثبت و منفی آن، امری ضروری به نظر میرسد. گزارش زیر میکوشد با تکیه بر ویژگی اصلی نظام انتخاباتی پیشنهادی، یعنی استانی کردن حوزههای انتخابیه اصلی، و همچنین استفاده از دادههای انتخابات گذشته مجلس، برخی نتایج احتمالی این تغییر را بررسی نماید.
استانی شدن انتخابات، نوعی بزرگسازی حوزههای انتخابیه است و میتوان انتظار داشت رفتارهای کلانی که در گذشته تنها در حوزههای انتخابیه بزرگ وجود داشته است، به همه حوزههای انتخابیه سراسر کشور تعمیم پیدا کند. افزون بر این مزایایی که حوزههای انتخابیه کوچک داشتند نیز از میان برود. این تحقیق با ابتناء بر این پیشفرض که بزرگسازی حوزههای انتخابیه، مؤلفههای ازدحام را افزایش میدهد، این فرضیه را مطرح کرد که «بین رقابت انتخاباتی و ازدحام در حوزه انتخابیه رابطه معکوس وجود دارد».
در انتخابات مجلس شورای اسلامی همواره میزانی از رقابت وجود دارد و انتخابات با تعداد داوطلبان بیشتر از کرسیهای مورد نیاز برگزار میشود، پس مسئله، رقابت بیشتر یا کمتر است و همین امر ما را با مفهومی مشکک از رقابت مواجه میسازد. در عین حال برای امکان مقایسه حوزههای انتخابیه گوناگون، نیاز به حدی وجود دارد که در همه حوزهها یکسان باشد. برای این منظور میانگین آرای نسبی داوطلبان در هر حوزه انتخابیه و سپس میانگین آرای نسبی در ۲۰۲ حوزه انتخابیه محاسبه شد. نتیجتاً بر حسب حوزههای انتخابیه به طور متوسط هر کاندیدا حدود ۱۳.۷ درصد آرا را کسب کرده است. با استفاده از این رقم و برای اندازهگیری رقابت، شاخص مطلق رقابت واقعی تعریف شد. شاخص مطلق رقابت واقعی، عبارت است از تعداد داوطلبان با آرای نسبی بیشتر از این رقم، تقسیم بر تعداد کرسیهای مورد نیاز برای حوزه انتخابیه.
در عین حال باید دقت داشت که بزرگنای حوزه انتخابیه در صورتی میتواند موجب کاهش رقابت انتخاباتی شود که به «ازدحام انتخابات» بیانجامد. ازدحام به معنای عدم شناختِ نظاممندِ «طرف انتخابکننده» به مثابه جامعهای از رأیدهندگان منفرد از «طرف انتخابشونده» به عنوان یک کل واحد است. به عبارت دیگر ازدحام یعنی عدم شناخت نظاممند آحاد انتخابکنندگان از مجموعه انتخابشوندگان. باید توجه داشت معمولاً بزرگ شدن حوزه انتخابیه به افزایش ازدحام میانجامد، ولی ازدحام لزوماً از بزرگی حوزه انتخابیه تبعیت نمیکند.
از دیگر نتایج تحقیق آن است که اگرچه بزرگ بودن حوزههای انتخابیه با افزایش رقابت همبستگی ندارد، اما به احتمال ۵۱ درصد افزایش ازدحام در حوزههای انتخابیه با کاهش رقابت همبسته است.
فرضیه دیگر تحقیق این بود که «افزایش تعداد کرسیهای حوزههای انتخابیه باعث کاهش ضریب بهرهمندی شهروندان از فرصت انتخابگری میشود». بهرهگیری از فرصت انتخابگری یعنی میزان اهتمام رأیدهندگان به استفاده کردن از همه فرصت رأیدهیشان. مثلاً در حوزه انتخابیهای که برای انتخاب ۳۰ کرسی نمایندگی طراحی شده افراد عملاً نام چند نفر را بر روی برگه رأی خواهند نوشت؟
با توجه به اصلاحات قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۶، که آرای سفید را از عِداد آرای مأخوذه خارج میکند، در بررسی ضریب بهرهمندی باید حوزههای تککرسی را مستثنی کرد. در بررسی ضریب بهرهمندی در حوزههای چندکرسی معلوم شد با احتمال ۸۷٪ هر چه فرصت نمایندهگزینی شهروندان بیشتر شده، بهرهمندی از این فرصت کاهش یافته است؛ لذا استانی شدن انتخابات با احتمال بالایی موجب کاهش ضریب بهرهمندی شهروندان از فرصت نمایندهگزینی خواهد شد.
با این اوصاف، تغییر وضعیت مستقر نظام انتخاباتی مجلس شورای اسلامی توصیه نمیگردد. قانونگذاران باید دقت داشته باشند افزایش ازدحام حوزههای انتخابیه، به معنای افزایش بخت کسانی است که بلندگوهای قدرتمندتری در اختیار دارند. به یک معنا با استانی شدن انتخابات این احتمال که وابستگان به کانونهای قدرت و ثروت بخت بیشتری برای حضور در مجلس بیابند، افزایش مییابد و در این صورت این یک تغییر اساسی (احتمالا منفی) خواهد بود. چرا که چنین منتخبانی، تعلق بیشتری برای حفظ منافع طبقاتی خود داشته و اجازه برگشت نظام انتخاباتی به حالتهای کمازدحامتر را نخواهند داد. این تغییری است که به زودی فرصت بازبینی در آن فراهم نخواهد شد.
برای مشاهده اصل گزارش اینجا را کلیک کنید./908/241/ح
منبع: مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی