به گزارش وسائل، به مناسبت ۱۷ دی، سالروز واقعه کشف حجاب، با خانم صدیقه مقدسی، مدیر مدرسه علمیه اسلامشناسی حضرت زهرا(س) مشهد گفتگویی ارائه شده است که تقدیم می گردد: او معتقد است اجباری بودن حجاب، امری عقلی و شرعی است اگرچه این امر دلیل بر این نمیشود که در زمره کبائر قرار گیرد. مشروح این گفتگو از نگاه شما میگذرد.
دلیل فقهی بر لزوم اجباری شدن حجاب چیست؟
اول به این بپردازیم که حجاب جز احکام مسلم اسلام است یا خیر؟ در سوره مبارکه نور و احزاب مسئله حجاب صریحاً به صورت امر نازل شده است. خداوند متعال در آیه ۳۱ سوره نور میفرماید: «یغضضن من ابصارهن و لایبدین زینتهن». این آیه تحت عنوان آیه خمار امده است: «و قُلْ لِلْمؤمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصارِهِنَّ و یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ و لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَرَ مِنها و لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ علی جُیُوبِهِنَّ»: و به زنان با ایمان بگو که چشمان خود را (از نگاه به عورت غیر و بدن مرد اجنبی) فرو بندند و عورتهای خود را (تمام بدن را غیر از صورت و دستها، از اینکه در معرض دید اجنبی قرار گیرد) حفظ کنند و زیور و زینت خود و جاهای آن را (مانند گردن، سینه، موهای سر، بازوان و ساقهای پا) آشکار نسازند، جز آنچه (بر حسب ضرورت عرفی) پیداست (مانند لباسهای رو و صورت و دستها) و باید روسریهای خود را بر روی گریبانها بزنند (تا گردن و سینه پوشانده شود)».
در این آیه، دستور حجاب برای خانمها آمده است. در سوره احزاب نیز خداوند میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا، فولادوند: اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش هاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند (به احتیاط) نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.».
دستور میآید که ابتدا به خانم و دختران خودت و سپس به تمام زنان مؤمن بگو. زمانی که میفرماید:«یُدنین عَلیهن مِن جَلابیبهن» حجاب شبیه چادر تبیین شده است.
اصل حجاب از نظر اسلام و قرآن مسلم است، اما مسئله اصلی بحث اجباری شدن حجاب است که شما سؤال کردید. در پاسخ باید گفت تمام احکامی اسلام دو قسم است، یک احکام فردی مانند وجوب نماز و روزه که مربوط به فرد است و اگر نماز بخواند به نفع خود اوست و اگر نخواند با منافع عامه اصطکاک ندارد، بدین معنا که به کسی ضرر نمیزند و تنها به خود فرد ضرر میزند؛ لذا نماز اجباری نیست و به اختیار شخص است.
الزامی بودن قوانین اسلام، برای جلوگیری از ضرر کردن افراد اجتماع است
اما برخی مسائل مربوط به اجتماع است. در جامعه، قوانین الزامی داریم تا مردم بتوانند کنار یکدیگر زندگی کنند و به یکدیگر ضرر نزنند. به طور نمونه، قانون چراغ قرمز وجود دارد و الزاماً هر کسی میرسد باید توقف کند و اگر کسی بگوید میخواهم از چراغ قرمز عبور کنم، قانون به او اجازه نمیدهد.
چرا اجازه نمیدهد؟ چون اگر اجازه دهد با منافع دیگران اصطکاک دارد و خود این شخص هم متضرر میشود. در رابطه با حجاب نیز همینگونه است و یک حکم اجتماعی است. حجاب مربوط به خانه نیست که زن در خانه حجاب داشته باشد؛ بلکه یک حکم اجتماعی است و زمانی که زن میخواهد از خانه بیرون بیاید باید حجاب داشته باشد، چرا باید حجاب داشته باشد؟ به علت اینکه حجاب دو جنبه دارد، اول منافع خود خانم است که حجاب رأی تکریم زن آمده است.
در آیه ۶۰سوره نور خداوند میفرماید: «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتی لا یَرْجُونَ نِکاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَهٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ، و زنان سالخورده که (از ولادت و عادت) باز نشستهاند و امید ازدواج و نکاح ندارند بر آنان باکی نیست در صورتی که اظهار تجملات و زینت خود نکنند که جامههای خود (یعنی لباسهای رو مانند عبا و چادر و روپوش و امثال آن) را نزد نامحرمان برگیرند، و باز هم عفت و تقوا گزینی (و بر نگرفتن جامه) بر آنان (در دین و دنیا) بهتر است، و خدا (به سخنان خلق) شنوا و (به اغراض و نیّات آنها) آگاه است.
آیۀ ۶۰ از سورۀ نور میفرماید: «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَهٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ، و زنان از کارافتادهاى که امید به ازدواج ندارند، گناهى بر آنان نیست که لباسهای (رویین) خود را بر زمین بگذارند، به شرط اینکه در برابر مردم خودآرایى نکنند و اگر خود را بپوشانند براى آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست».
این آیه به خانمهایی اشاره دارد که بازنشسته شدند و به سن یائسگی رسیدند و حکم مادر برای همه دارند و در وادی ازدواج نیستند و مردی به آنها تمایل ندارد. این افراد اشکال ندارد حجاب را بردارند. در ادامه میفرماید:«وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» یعنی اگر همین خانم حجاب خود را رعایت کند برای او بهتر است.
حجاب برای تکریم شان و مقام زن است
آیه این نکته مهم را یادآوری میکند که یک شاخه و بُعد حجاب، مسئله تکریم زن است که هر چشم هرزهای به او نگاه نکند. زن کرامت، شأن و مقام دارد و اینگونه نیست که هر کسی بتواند از او بهره بگیرد و استفاده کند. از نظر اجتماع نیز زمانی که زن بیحجاب وارد جامعه میشود، محیط دچار فساد میشود و جوانی که میخواهد در جامعه کار و تلاش کند، تأمینی ندارد.
حضور زن بیحجاب در عرصه اجتماع، چون با منافع عامه اصطکاک دارد، آن را به خطر میاندازد. خبرهای بسیاری از متجاوزانی میشنویم که حتی به بچه خردسال هم رحم نمیکنند، به چه علت است؟ به این علت است که جامعه ملتهب است.
جوانی که شرایط ازدواج ندارد، نیازهای جنسی خود را کجا تأمین کند؟ خانم در جامعه رها و آزاد است و جوان هم نیاز دارد. در این شرایط تمام مسائل در متن جامعه صورت میگیرد و جامعه متضرر میشود؛ لذا این اجباری شدن قانون حجاب تنها در حجاب نیست و در تمام مسائل وجود دارد. اگر بنده رعایت نکنم، ضرر برای دیگران است؛ ازاینرو قانون مجبور میکند باید انجام دهند.
قانون کشور ما قانون اسلام است. بر اساس قانون ما در ماه رمضان شرب خمر آزاد نیست. اگر شرابخواری و میگساری در کوچه و بازار آزاد شود و به متن جامعه بیاید، جامعه را به فساد میکشاند و الا اگر کسی تنها در خانه شرابخواری کند، با منافع عمومی اصطکاک ندارد و کسی به او کار ندارد.
قانون اجازه نمیدهد یک انسان مسلمان در حریم اجتماع کاری کند که به جامعه ضرر برساند؛ بنابراین الزامی بودن حجاب، در بیرون از منزل، هم قانون عقلانی و هم قانون شرعی است.
آیا در زمان حکومت معصومین(ع)، گزارشی از لزوم اجبار بر حجاب در دسترس است؟
احکام اسلام در مدت ۲۳ سال زمان بعثت پیامبر اکرم(ص)، به تدریج نازل شد. حجاب در زمان سیزده سالی که پیامبر اکرم(ص) در مکه بودند، نازل نشده بود و همان حجابی که خود مردم داشتند و مسائلی را متناسب با فرهنگ خود رعایت میکردند کافی بود. در مدینه هم تا ۵ سال آیه حجاب نازل نشده بود و آیه حجاب در مدینه نازل شد و بعد از اینکه آیات نازل شد، رعایت حجاب وظیفه عمومی خانمها شد.
یک عده منافق، سر راه خانمهای محجبه میایستادند و آنها را اذیت میکردند. برای همین آیه نازل شد که ای پیامبر! من تو را امر میکنم که این افراد را اخراج کنی، یعنی خداوند به پیامبر اکرم(ص) دستور میدهند که با آنها برخورد داشته باش.
وقتی حکمی نازل میشود، باید اجرا شود. اگر فرد رعایت نکند، کسی کاری ندارد، اما اگر مربوط به اجتماع بود، همه باید رعایت میکنند.
در زمان ائمه معصومین(ع) که سؤال کردید، حکومت دست ائمه نبود و دولت جو سرکار بود. حضرت علی(ع) تنها ۵ سال حکومت داشتند و ۲۵ سال حکومت دست خلفای جور بود.
آن زمان بر اساس سیره، مسائلی را رعایت میکردند و خلفا مقید بودند و نسبت به برخی مسائل تعصب داشتند، اما ائمه مبسوط الید نبودند.
اگر بعد از پیامبر اکرم(ص) برخی مسائل رعایت نمیشد، دلیل بر این نیست که حکومت اسلامی اجازه میدهد که این مسئله رها و آزاد شود. ما بعد از پیامبر اکرم(ص)، حکومت اسلامی نداشتیم و هیچ یک از ائمه حکومت نداشتند و کشور ما، بعد از ائمه که ۱۴۰۰ سال گذشته است، حکومت اسلامی تشکیل داده است و آنچه مسلم است، این است زمانی که حکومت اسلامی میآید، طبق شرع قوانین را اجرا میکند.
آزادی در حکومت اسلامی نباید با آزادی عمومی اصطکاک داشته باشد
زمانی پیامبر که آیه نازل شد، زنهای مسلمان طبق همان عمل میکردند. در حال حاضر در کشور، قانون حجاب وضع شده است و در قانون اساسی اجازه بیحجابی داده نشده است. اما این سؤال مطرح است که چگونه با بیحجابی برخورد شود؟ اولاً حکومت وظیفهای دارد که باید جامعه را به گونهای مدیریت کند که اجازه ندهد چه خانم و چه آقا با هرگونه آزادی حضور داشته باشند. آزادیها در حکومت اسلامی تا چائی است که با آزادی عمومی اصطکاک نداشته باشد.
حکومت اسلامی اجازه گناه علنی را نمیدهد
قوانین در حکومت اسلامی باید پیاده شود که متأسفانه در حال حاضر پیاده نمیشود و ما مشکلات داریم، طبق قانون اسلامی، در حکومت اسلامی نباید اجازه گناه علنی که جامعه را متضرر کند، داده شود.
ما جامعه متدین و مذهبی هم در قبال بیحجابی مسئول هستیم و جنبه امربهمعروف و نهی از منکر در جامعه ما کمرنگ است. از نظر قانونی هم باید قوانینی گذاشته شود که حجاب در ادارات، نهادها و آموزشوپرورش دستورالعمل و ابلاغ شود و نوع پوشش در ادارات و آموزشوپرورش را مشخص کند.
نکته مهم این است که ما قانون داریم و مجلس هم تصویب کرده است، اما یا قوانین ابلاغ نمیشود یا اگر ابلاغ شود، اجرا نمیشود.
کار فرهنگی مربوط به همه است، اما نقش دولت پررنگتر است و وظیفه دارد قوانین را اجرا کند و روی آن پافشاری کند که در این زمینه کوتاهی صورت میگیرد و متأسفانه وضعیت خراب است و اگر به خانم بیحجاب اجازه ورود در ادارات و سازمانها داده نشود، کمکم جمع میشود.
دولت باید ابتدا از خود شروع کند، ادارات بسیاری زیرمجموعه و تابع دولت هستند و اگر قانون حجاب در آنها اجرا شود، بسیاری مسائل حل میشود. اما متأسفانه قدرت کنترل ادارات زیرمجموعه خود را ندارند.
اجتهاد: آیا امامان (علیهالسلام)، در رابطه با اجباری بودن حجاب، توصیهای داشتند؟
اگر توصیهای داشتند، من برخورد نکردم. اما این نکته مسلم است که زمان پیامبر اکرم(ص)، روایتهای بسیاری وارد شده است و در موقعیتهای متفاوت احکام بیان میشده است.
روایات بسیاری از خود ائمه در رابطه با بحث حجاب داریم، این روایات شامل چه چیزهایی است؟ صحبتهایی بوده است که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در موقعیتهای متناسب با شرایط، به مردم میگفتند و زمانی که حکومت در دست ائمه اطهار(ع) نبود، با سخنان خود جامعه را هدایت میکردند.
ملاک گناه صغیره و کبیره چیست؟ آیا بدحجابی یا بیحجابی در زمره کبایر به شمار میآید یا صغایر؟
برای گناه صغیره و کبیره، ملاکهایی ذکر شده است، یکی از این ملاکها این است که هر گناهی که در قرآن وعده عذاب داده شده است، کبیره است و هر گناهی که وعده عذاب بر او داده نشده است، صغیره است.
از سوی دیگر داریم که اگر کسی اصرار بر گناه صغیره کند و مصر باشد و گناه کند، اصرار بر گناه صغیره، باعث تبدیل آن به کبیره میشود.
راجع به حجاب نیامده است که گناه کبیره است، یعنی در قرآن جایی نداریم که وعده عذاب داده شود و به عنوان گناه کبیره مطرح نیست، اما اگر واقعاً دهنکجی به خدا و پیامبر اکرم(ص) باشد و اسلام را مخدوش کند، جز گناه بزرگی است و اگر به اینگونه باشد گناه کبیره شمرده میشود.
آیا عنوان «حرام اجتماعی» در فقه شیعی سابقه داشته است؟
در اسلام، حرام علنی و حرام مخفی آمده است. حرام مخفی به اختیار خود شخص است و میخواهد انجام دهد و میخواهد انجام ندهد، حرام علنی، حرام اجتماعی است. گناهی که علنی در ملأعام انجام میدهند، حرام اجتماعی است. یعنی شما اضافه بر اینکه کار منهی را انجام میدهید، فعل علنی را نیز انجام دهید./910/422/ح