به گزارش خبرنگار وسائل، یکی از حوزههای مهم تاثیرگذاری دولتها عرصه روابط بینالملل و روابط خارجی آنها است. امروزه روابط خارجی کشورها از اهمیت بسیاری برخوردار است و این اهمیت از آن جهت است که مناسبات داخلی کشورها به شدت تحت تاثیر روابط بینالملل و نیز روابط خارجی آنها است و مردم نیز از آنها تاثیر می پذیرند بر همین اساس، کشورها روابط خارجی و نیز روابط بینالملل خود را بر پایه یک سری اصول پایهگذاری میکنند که بیشترین استفاده را از آن ببرند.
از طرفی در قانون اساسی ما یک سری قواعد و اصولی وجود دارد که روابط خارجی و نیز روابط بینالملل ما بر اساس آنها بنا شده است. رهبر معظم انقلاب هم اصل «عزت، حکمت و مصلحت» را در دستور کار قرار دادهاند و در بیانیه گام دوم اصول روابط خارجی را تبیین کردهاند.
جلسه اول از سلسه نشست های علمی همایش ملی بیانیه گام دوم انقلاب با عنوان «ظرفیت قواعد فقه در روابط بینالملل بر اساس اصل عزت، حکمت و مصلحت در راستای تحقق بیانیه گام دوم»، با حضور اساتید محترم حجت الاسلام والمسلمین دکتر نجف لک زایی رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، حجت الاسلام و المسلمین رضا اسلامی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و حجت الاسلام دکتر محسن قدیر عضو هیات علمی دانشگاه قم، پنج شنبه 28 شهریور 1398 در تالار امام مهدی(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد.
در ابتدای این نشست حجت الاسلام دکتر محسن قدیر به ایراد سخن پرداخت و گفت: من مطالب خود را در دو قسمت توضیح میدهم. قسمت اول مطالبی پیرامون بیانیه گام دوم است و در قسمت دوم اصطلاحات مربوط به روابط بینالملل، حقوق بینالملل و روابط خارجی را توضیح خواهم داد.
در توضیح بیانیه گام دوم انقلاب باید گفت بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، زحمتهایی برای این نظام و انقلاب کشیده شده است تا پایدار بماند و برای اتصال این نظام به نظام و انقلاب جهانی حضرت مهدی(ع) باید همگی منفعت اصلی را حفظ نظام جمهوری اسلامی بدانیم و این امر با پیروی از ولایت فقیه و سلوک و رفتار صحیح و نیز پیروی از سیره شهدا عملیاتی میشود. رهبری معظم انقلاب اسلامی فرمودند«محور اساسی تاکید بر تمدن نوین اسلامی است که در واقع استمرار نظامی است که مرحوم امام ترسیم فرمودند».
اصول استخراجی و ساختار بیانیه گام دوم انقلاب
من به برخی از اصول استخراجی و استنتاجی از بیانیه گام دوم به اختصار اشاره میکنم حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی که مخاطب اصلی آن جوانان هستند همچنانکه در شکلگیری نظام اسلامی جوانان نقش اساسی و اصلی را بر عهده داشتند. ترویج سبک زندگی اسلامی و پرهیز و دوری از سبک زندگی غربی، هم آوایی، هم اندیشی و به تعبیری وحدت و همدلی، ما باید در جبهه انقلاب هم پویش داشته باشیم و هم زایش داشته باشیم.
در مورد ساختار بیانیه گام دوم هم، من به سه مولفه میپردازم؛ اول، ویژگیهای انقلاب اسلامی، که به مواردی از قبیل پایبندی به آرمانها، اصل مقاومت در مقابل دنیای مدرن، شعارهای فطرت پذیر، انعطاف در عمل و ثبات در ارزشهای دینی می توان اشاره کرد.
دومین مولفه، تاریخه انقلاب اسلامی است؛ با این توضیح که ما از نقطه صفر شروع کردیم و در این راستا میتوان چالشهای قبل از انقلاب از جمله نظام حاکم طاغوتی، سیطره کشورهای غربی به ایران و نیز سایر نابسامانیهای داخلی را نام برد و در ادامه پیروزی انقلاب اسلامی آغاز بدترین دشمنیهاست.
و اما الزامات بیانیه گام دوم، برای این مولفه میتوان استفاده از ظرفیتهای مختلف کشور(مادی، انسانی)، حضور جوانان در عرصههای مختلف، نگاه انقلابی، نیروی جهادی، امید و نگاه خوشبینانه به آینده، اجرای عدالت، حراست از استقلال و آزادی کشور و نیز عزت ملی را نام برد.
توضیح اصطلاحات حوزه روابط بینالملل
در سیاست خارجی، سیاستگذار صرفا دولت است. سیاست بینالملل سیاستی است که صرفا توسط بازیگران دولتی اتخاذ نمیشود مثل سازمانهای منطقهای از قبیل اکو و غیره. در روابط بینالملل بازیگران هم دولت ها هستند و سازمان های غیر دولتی و هم بعد سیاسی دارد و هم بعد غیر سیاسی دارد. حقوق بین الملل زاییده روابط بینالملل و سیاست بینالملل است و نقش تحدید کننده دارد.
بر اساس آنچه که رهبر معظم انقلاب فرمودند در سیاست خارجی باید اساس کار را بر اصل عزت بگذاریم از طرفی نیاز امروز ما این است که در جامعه بینالملل حضور داشته باشیم به همین جهت نباید صرفا آرمانی باشیم بلکه باید بر اساس اصل«عزت، حکمت و مصلحت» روابط خود را تنظیم کنیم و به بسط روابط با برخی از کشورها بپردازیم.
قواعد منصوص و قواعد مستنبط
در بخش بعدی نشست حجت الاسلام والمسلمین رضا اسلامی به بیان مطالب خود پرداخت و اظهارداشت: بخشی از این بحث مربوط به جایگاه فقه است و چون احکام متفرق است بهترین راه قاعده سازی است. برخی از قواعد منصوص است و برخی از قواعد مستنبط است. قاعده نفی ضرر، رفع عسر و . . .، قواعد منصوص هستند اما مصادیق آنها عملی اجتهادی است که فقهای ما از آنها تحت عنوان قواعد فقهی از آن صحبت می کنند.
در مورد قواعد مستنبط، بحث اشباه و نظائر را در قواعد فقهیه داریم فقها به این نتیجه رسیدهاند که بیشتر احکام به یک قاعده میرسند و این یعنی اینکه ما در تاسیس قاعده مشکلی نداریم و نیازی نیست که این قاعده در کتب قواعد فقهی باشد.
در بحث روابط بینالملل اگر توانستیم قواعد جدیدی تاسیس کنیم که خوب است و الا در حد احکام کلی باید اصولی را تاسیس کنیم که از قاعده کمتر است ولی حکم شرعی کلی است به همین خاطر در روابط بینالملل گاهی مواقع به عنوان قاعده و گاهی مواقع به عنوان اصل از آن یاد میشود. اصول بنیان شرعی دارد ولی توجیهات کافی برای قاعده شدن را ندارد.
به طور کلی میتوان گفت ما نیاز به قاعدهسازی داریم. قواعد شناخته شده نیازی به جزئی سازی ندارد بلکه باید در روابط بینالملل مسائل آن را شناسایی کنیم یعنی ببینیم کدام مساله با کدام قاعده تطبیق میکند که البته همین تطبیق هم کار پیچیدهای است. یک بخش هم چیزهایی است که در معرض قاعده شدن هستند و باید از آنها بحث شود.
باید بین سیاست بینالملل و روابط بینالملل تفاوت قائل باشیم. باید تاثیر سیاست بر تجارت و تجارت بر سیاست مشخص شود. مثلا سیاست اقتصادی ما می تواند زمینه یک حرکت و جهش را در تجارت ایجاد کند و یا در بعد تشریفات هر هیاتی را نپذیریم و هنگامی که برای ملاقات با هیات های خارجی میرویم با هر حالتی حاضر نشویم. نوع برخورد پیامبر با هیات های اعزامی برای ما قاعده و احکام شرعی میآورد.
در مساله جنگ نرم لازم نیست در ظاهر اعمال قدرت کنیم بلکه جنگ نرم دیپلماسی و نیز ابزار خاص خود را دارد مثل داعش که نوعی برده داری جدید را رواج داده است که با قدرت نرم خود فرد را وادار میکند که با عشق و علاقه کار سخت را انجام بدهد و جان خود را هم در این مسیر فدا میکند.
ظرفیتهای قواعد فقه در تحقق بیانیه گام دوم
در بخش سوم نشست حجت الاسلام والمسلمین دکتر لک زایی در تبیین مساله، گفت: در اینجا یک سوال اصلی مطرح میشود که ظرفیتهای قواعد فقه در تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بر اساس اصل عزت، حکمت و مصلحت چیست؟
در ذیل این سوال، دو سوال فرعی مطرح میشود اول اینکه بیانیه گام دوم انقلاب در روابط بین الملل به دنبال تحقق چه چیزی است؟ البته نمیخواهیم در مورد کل روابط بینالملل اسلامی صحبت کنیم. و دوم اینکه قواعد فقه چه کمکی به تحقق این موارد و اهداف میکند؟ در اصول روابط بینالملل دال مرکزی و قلب بحث چیست؟ هر کارگزار به دنبال چه چیزی است؟
امروزه بازیگری در عرصه بینالملل منحصر به دولتها نیست بلکه افراد و نهادهای فروملی و نیز فراملی به عنوان بازیگر ایفای نقش میکنند. نقطه مرکزی با دو مفهوم مشخص میشود تعارض و توافق، تعارض از واگرایی خفیف تا شدید را شامل میشود و توافق هم از خفیف تا شدید را شامل میشود.
تعارض و توافق حول منافع و اهداف شکل میگیرد یک بازیگر به دنبال تحقق اهداف و منافع خود است و تحقق اهداف در راستای تامین منافع است. نقطه شروع نیاز است اگر نیاز نباشد به دنبال ارتباط با دیگران نمی رویم. از نیاز ضعف متولد میشود و از ضعف آسیب تولید میشود و آسیب توان تبدیل شدن به تهدید را دارد وقتی دیگری با شما همافق و همهدف نیست میخواهد با شما مقابله کند و نگاه میکند ببیند نیاز شما چیست. اینکه گفته میشود باید تهدید را به فرصت تبدیل کنیم یعنی اینکه باید از حالت ضعف خارج شویم و یا نیازمان را کاهش بدهیم./502/241/ح