vasael.ir

کد خبر: ۱۳۲۲۱
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۰ - 12 May 2019

واکاوی نسبت مشروعیت و بیعت در حکومت علوی

وسائل ـ در فلسفه سیاسی باید حساب مشروعیت و مقبولیت را از هم جدا کرد. مشروعیت قدرت از سوی خدا برای حاکم جعل می‌شود، ولی تا پذیرش مردم همراه نشود، طبیعی است که حکومت در جامعه شکل نمی‌گیرد و بیعت مردم در حقیقت شرط تحقق پیاده‌سازی حکومت است.

به گزارش خبرنگار وسائل، یکی از سؤالات اساسی کهواکاوی نسبت مشروعیت و بیعت در حکومت علوی هر نظریه سیاسی ملزم به پاسخگویی آن است، مشروعیت یا حقانیت حکومت است؛ بدین معنا که مشروعیت حکومت از چه منبعی نشأت می‌گیرد؟ زیرا هر حکومتی برای شکل گیری و بقا، نیازمند مشروعیت است.

مشروعیت هر نظامی در صورتی که معقول و مستحکم باشد، بر کارآمدی آن تأثیر بسزایی دارد. اکنون با توجه به اهمیت و نقش مشروعیت و تلاقی آن با امر بیعت یا مقبولیت در رفتار سیاسی مردمان عصر امیر مؤمنان علی، ضروری است تا این موضوع واکاوی و نسبت این دو با هم بررسی گردد.

این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر ساختار مطالعات سیاسی در حوزه مشروعیت به این نتیجه دست یافت که از دیدگاه امیر مؤمنان علی، مشروعیت حکومت مستند به اراده خداوند متعال است و انتخاب یا اقبال مردم به عنوان بیعت، در مقام فعلیت بخشیدن به حکومت مؤثر است. لذا بیعت در مشروعیت بخشی دخالتی نداشته و در آن دوره از تاریخ، مبتنی بر ساختار سیاسی جامعه عربی است. در حکومت علوی، هر چند بیعت امری لازم و ضروری است، اما در واقع مؤید قابلیت مردم برای تأیید و پشتیبانی حکومت دینی است و موجد حقانیت آن نیست.

 

مقدمه

حتی بگویند حکومت علی(علیه السلام) الهی نبوده و اساساً آنان چنین حقی ندارند؛ زیرا اگر حقی داشتند، منتظر و ساکت نمی نشستند؛ چنانکه «مهدی حائری» معتقد است: نبوت و امامت اصولاً با هر نوع از انواع حکومت‌ها و رهبری‌های سیاسی متفاوت است و در عناصر تحلیلی نبوت و امامت به کوچکترین چیزی که بتوان سیاست را از آن استخراج و استنباط نمود، برخورد نمی‌شود، بلکه تفاوت میان این دو، تفاوت میان امور الهی و امور خلقی و مردمی است.

رسولان الهی فقط برای تعلیم و آموزش عدالت فرستاده شده‌اند. آنان مسؤول تدبیر امور مملکتی و اجرای عدالت و انتظامات نیستند. وظیفه اجرایی امور مملکتی در شأن و مقام و منزلت رفیع رهبران الهی نیست (حائری، 1995م، ص181-176).

«محسن کدیور» نیز می نویسد: علی(علیه السلام) از افضلیت خود سخن گفته است، ـ اما ـ وی کجا از عصمت خود سخن گفته است؟ سلمان، مقداد و عمار که در یک انتخاب تاریخی در نظر ما درست است، انتخاب کردند، اما چرا آنان علی را انتخاب کردند؟ آیا حرف از عصمت و علم غیب علی بود؟ من شیعه ام؛ چون از برداشت علی برداشتی عقلایی تر و عادلانه تر نیافته ام. توجه کنید که شیعه از قرن سوم و چهارم دقیقاً همین چهار خصوصیتی(ملاک مشروعیت) که گفتیم را داشته است. بنظر می-رسد این اعتقاد یک اعتقاد مستحدثی است. (معاونت پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی، 1385، ش5، ص26).

به عبارت دیگر، سخن وی بر آن است که اثبات کند، منشای مشروعیت و ادبیات مدافعه از آن، برآمده از برداشت های ذهنی شیعیان بوده و هیچ پیشینه تاریخی ندارد. همچنین «مدرسی طباطبایی» با تأثیرپذیری از منابع خاورشناسان و اهل سنت می نویسد: «موضوع حقانیت امیرالمؤمنین على(علیه السلام) نسبت به این مقام، دست کم از روزگار عثمان خلیفه سوم رسماً بوسیله طرفداران حضرتش علیه خلیفه شاغل مطرح مى‏شد» (مدرسی طباطبایی، 1386، ص33). به عبارت دیگر، وی بر این باور است که شیعیان در هنگام سقیفه، هیچ دلیل و ملاکی برای اثبات مشروعیت و منشای حکومت امیر مؤمنان علی(علیه السلام) نداشته اند.

بروز چنین دیدگاه هایی درباره مشروعیت حکومت علی(علیه السلام) به عنوان الگوی جهان اسلام و تشیع، این پژوهش را طلبید که آیا در تاریخ عصر علوی، حکومت علی(علیه السلام) ناشی از مشروعیت الهی است یا ناشی از بیعت مردم است؟ رابطه بیعت و مشروعیت چیست؟ نقش مردم در تحقق حکومت چیست؟ آیا شواهدی از تاریخ دال بر الهی بودن حکومت علوی وجود دارد؟

 

نتیجه گیری

مشروعیت حکومت به معنای توجیه تکلیف اطاعت از حکومت است. در حکومت‌های لیبرال، مقوله‌ای به نام ارادة عمومی شکل می‌گیرد و از آنجایی که شخص خود را تابع ارادة عمومی می‌داند، در اطاعت از دولت، در حقیقت مطیع ارادة خود پنداشته می‌شود، اما اگر در چارچوب فکری و رفتاری امیر مؤمنان(علیه السلام) و شیعیان وی قدم برداریم، تعیین حاکم از طرف خداوند و صرفاً برای انجام فرامین او صورت می‌گیرد.

در دیدگاه الهی امیر مؤمنان، حکومت در مرحلة قبل از تحقق و فعلیت، دارای مشروعیت الهی می‌باشد که ضامن اجرای احکام الهی در زمین می‌باشد. اما از آنجا که تحقق حکومت نیاز به همراهی مردم دارد، این طبیعی است که بیعت مردم با حاکم مشروع الهی برای اعمال ولایت است.

در اندیشه و مفاهیم مشروعیت الهی امام معصوم برای خلافت، مردم هیچگونه حقی بر همدیگر ندارند و این خداوند است که حق حکومت داشته و آن را به امام معصوم و عالم به دین واگذار کرده است و اهل بیت نیز بر حق الهی خویش اصرار و از آن دفاع کرده و به تبیین غصب خلافت خود از سوی خلفا تأکید کرده اند. شیعیان نیز برای اثبات مشروعیت الهی امام، از کلیدواژگانی چون منصوص بودن و وجوب اطاعت از امام معصوم و عالم به دین بهره برده و بیعت خود با امام را به معنای مشروعیت نمی‎دانستند، بلکه به دلیل برخوداری از این شؤون با وی بیعت می کردند تا حکومت الهی علی(علیه السلام) تحقق یابد.

افزون بر مطالب فوق باید گفت، اشارة امیر مؤمنان علی(علیه السلام) به حضور مردم در تحقق حکومت خویش، هیچگاه به معنای انتخابی بودن امامت و مشروعیت مردمی نیست، بلکه به معنای آن است که تدبیر و تصرف در امور مسلمانان، منوط به این است که در مردم آمادگی وجود داشته باشد و یارانی برای حمایت از آن بپاخیزند و این جز با بیعت و پذیرش مردم امکان‌پذیر نیست.

لذا ایشان برای تحقق حکومت خویش با استناد به شیوه حاکم بر جامعه اعراب آن دوره استناد کرده و با این کار دنبال پاسخگویی به دیدگاه مخالفانی چون معاویه بود که ملاک مشروعیت را رأی مردم می‎دانست، امام نیز در مقام اقناع به این شیوه مرسوم در تحقق حکومت اسلامی استدلال کردند.

مقاله «واکاوی نسبت مشروعیت و بیعت در حکومت علوی» توسط تقی محدر و محمدجواد یاوری سرسختی به رشته تحریر درآمده و در فصلنامه حکومت اسلامی شماره89 پاییز 1397 چاپ و منتشر شده است.

 اصل مقاله را می توانید از اینجا مشاهده کنید./204/229/ح

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵