به گزارش خبرنگار وسائل، چهارمین کرسی آزاداندیشی میزگرد علمی سبک زندگی در گفتمان انقلاب اسلامی، به همت پژوهشکده سبک زندگی اسلامی و کمیته کرسیهای آزاداندیشی حوزه علمیه استان قم در سالن اجتماعات پژوهشکده سبک زندگی اسلامی برگزار شد.
در این نشست حجت الاسلام حسین رضاپور عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان و آقایان سیدحسین شرف الدین عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، امیر سیاهپوش عضو هیأت علمی مرکز پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی صدرا و علی اخترشهر معاون پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ارائه دهندگان بحث و سیدامیر سخاوتیان به عنوان داور حضور داشتند.
انقلاب اسلامی، یک انقلاب فرهنگی بود
بر اساس این گزارش سیدحسین شرف الدین در ابتدای این نشست به بیان نقطه و نظرات خود درباره تأثیر انقلاب اسلامی در سبک زندگی اسلامی پرداخت و اظهار داشت: انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی بود که برجسته ترین بعد انقلاب اسلامی نیز محسوب میشود.
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه فرهنگ جامع ترین نظام معنایی است که هر ملتی در طول تاریخ حیات اجتماعی خود کسب کرده و از نسلی به نسل دیگر انتقال میدهد، گفت: تمام هویت جامعه در سایه فرهنگ شکل می گیرد.
وی ادامه داد: فرهنگ هم به شخصیت شکوفایی میدهد و هم در قالب نهادهای اجتماعی، مسیر زندگی را در بستر جمع و حیات جمعی تعیین میکند.
شرف الدین با اشاره به هدف والای انقلاب اسلامی در تغییر سبک زندگی جامعه خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی با این هدف اتفاق افتاد که فرهنگ ایرانی را بازخوانی کند و براساس ارزشهای اسلامی پالایش و ویرایش جدی در این فرهنگ اعمال کند.
وی مطرح کرد: از دیدگاه فرهنگ شناسان، فرهنگ ایرانی سه لایه در هم آمیخته دارد، بخشی از آن را نماینده ایران باستان، بخش دیگر را فرهنگ اسلامی و بخش آخر را فرهنگ مدرنیسیم و غرب نمایندگی میکند که همه آنها به گونهای در هم آمیخته شدهاند.
محقق و پژوهشگر حوزه سبک زندگی اسلامی افزود: البته لایه مدرنیته آن جدید است و عمر آن به 100 تا 150 سال از ابتدای آشنایی ما با غرب، از دوران مشروطه یا اواخر قاجار برمی گردد، اما فرهنگ ایرانی آن کهن است و فرهنگ اسلامی آن هم سابقه بیشتری دارد، اما حتی بخش فرهنگی اسلامی آن هم به مرور زمان دستخوش تحریفاتی شده است.
تاریخچه شروع سبک زندگی توسط روانشناسان و جامعه شناسان
در ادامه حجت الاسلام رضاپور نیز به تبیین دیدگاه خود در زمینه نقش انقلاب اسلامی در حوزه سبک زندگی اسلامی پرداخت و با اشاره به مفهوم و تاریخچه سبک زندگی بیان کرد: روانشناسان نخستین کسانی بودند که به ارائه بحث سبک زندگی را مطرح کردند و افرادی مانند آلفرد آدلر (Alfred Adler) روانشناس اتریشی در سال 1922 نظرات خود را در این زمینه ارائه دادند که تفاوتهایی با برداشتهای جامعه شناسان دارد.
پژوهشگر حوزه سبک زندگی اسلامی ادامه داد: بعد از این قضیه، در سال 1961 اندیشمندان و به ویژه جامعه شناسان دوباره بحث سبک زندگی را احیا کرده و به آن پرداختند و نظریه پردازی در این حوزه تا زمان کنونی ادامه پیدا کرد.
وی با اشاره به تفاوتهای نظرات رواشناسان و جامعه شناسان در حوزه سبک زندگی گفت: از جمله تفاوتهایی که بین روانشناسان و جامعه شناسان می توان بیان کرد، این است که روانشناسان در این حوزه، فقط الگوهای رفتار ذهنی را ملاک سبک زندگی میدانند، در حالی که جامعه شناسان این حوزه را به الگوها و رفتارها عینی و ذهنی گسترش دادند.
حجت الاسلام رضاپور افزود: همچنین روانشناسان، سبک زندگی را الگوی رفتار فردی دانسته و معتقدند که هیچ ارتباطی به جامعه ندارد و اصیل است، در حالی که جامعهشناسان، آن را الگوی رفتار جمعی و نماد میدانند.
عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان بیان کرد: در مجموع، سبک زندگی، شیوه زندگی یا سبک زیستن است که منعکس کننده گرایشها و ارزشهای یک فرد یا گروه بوده و شامل عادات، نگرشها، سلایق، معیارهای اخلاقی و سطح اقتصادی میشود که طرز زندگی فرد یا گروهی را تشکیل میدهد و این سبک زندگی در برگیرنده نظرات و مفهوم جامعه شناسان است.
سبک زندگی، مسألهای وارداتی است
پس از حجت الاسلام رضاپور، نوبت به آقای سیاهپوش رسید تا به ارائه مباحث خود در حوزه سبک زندگی بپردازد.
عضو هیأت علمی مرکز پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی صدرا با بیان اینکه سبک زندگی مانند بسیاری از مسائل، وارداتی است، از این رو ادبیاتی که از آن بهره میگیریم، ادبیات اساتید غربی است و هرکدام رویکرد و تولیدات تحقیقات خود را دارند.
وی مطرح کرد: روانشناسان، به خصوص نحله خاصی از آنها معتقدند که سبک زندگی ناشی از احساس حقارت است، به این معنا که وقتی احساس کمبود در بخشی از زندگی داشته باشید، سبکی را در زندگی خود جلو میبرید تا آن حقارت را بپوشانید، بنابراین تنوع در سبکها ناشی از تنوع در منشأ حقارت است.
سیاهپوش ادامه داد: به همین جهت کسی که منعطفتر است، از شخصیت کاملتری برخوردار است، از این رو کسی که سبک زندگی خاصی را جلو نمی برد به معنای این است که عقده حقارت ندارد.
وی با اشاره به نمادهای غربی در سبک زندگی بیان کرد: ناخنهای بلند ناشی از نگاه خاصی در غرب است و طبقات اشرافی ناخنهای خود را بلند میکردند تا میزان ثروت خود و عدم نیاز به کارکردن بانوان آن طبقات را نشان دهند، زیرا خانمی که به خاطر شرایط خانوادگی و بحران معیشتی نیازمند کار کردن و کسب درآمد است، نمیتواند ناخن خود را بلند کند.
استاد جامعه شناسی اسلامی اضافه کرد: کفش پاشنه بلند نیز این گونه بوده و فقط طبقاتی از این نوع کفشها استفاده میکنند که نیازی به دویدن و تکاپو نداشته باشند و نوعی از کفش را میپوشند که متانت و وقار خود را به رخ دیگران بکشد.
وی افزود: اما بعضی از اندیشمندانی که رویکرد جامعه شناسی اقتصادی دارند، به نگاه دیگری معتقد بوده و سبک زندگی را تابع معیشت فرد میدانند.
سبک، صورت و ظاهر و زندگی، معنا و باطن است
در ادامه علی اخترشهر نیز به تبیین دیدگاههای خود پرداخت و اظهار داشت: سبک صورت و ظاهر است، اما زندگی معنا و باطن و جالب است که این دو واژه با هم استعمال میشوند، همانند جمهوری اسلامی که جمهوری شکل و اسلامی معنا است.
معاون پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به شیوه درست تعریف سبک زندگی بیان کرد: آیا سبک زندگی مانند فرهنگ تمدن است که فرهنگ نرم افزار و تمدن سخت افزار آن باشد، همان طور که تلفن همراه تمدن است و یک نرم افزار به همراه دارد.
وی با بیان این که تمدن حاصل یک فکر است، گفت: در اسلام، خط کشی به نام خط کش ذهن و زاویهای به نام اندیشه وجود دارد که در کنار آن قانون، رفتار و ساختار وجود دارد، فردی که به لحاظ معرفتی مسلمان باشد، در زاویه اندیشه قرار میگیرد که این مسلمان بر اساس قوانین اسلامی همچون واجب، حرام باید رفتار کند.
اخترشهر ادامه داد: بر اساس رفتار آن فرد مسلمان، مسجد میسازیم که میشود ساختار، در اینجا ساختار تمدن ما است، زیرا نماد و سخت افزار است و دیده میشود، بنابراین مسلمان فکر کرده، قانون را رعایت میکند و در جامعه انجام می دهد و ساختار را میسازد./876/120/د
تهیه و تنظیم: شاهی