به گزارش خبرنگار وسائل، کرسی آزاداندیشی یا ارائه نظر «شیوه مواجهه با مخالفان اهل کتاب در سبک زندگی اسلامی» روز سه شنبه 13 آذر ماه با همکاری دبیرخانه کرسیهای آزاداندیشی مرکز مدیریت حوزههای علمیه و کمیسیون حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در سالن جلسات پژوهشکده سبک زندگی اسلامی قم برگزار شد.
در این نشست آزاد اندیشی آقای سیدمحمد امام به عنوان ارائه دهنده موضوع خود را مطرح کرده و سپس حجت الاسلام غلامحسن محرمی به انتقاد و تکمیل این مباحث میپردازد. به همین منظور سوابق این دو استاد ارائه دهنده و منتقد، به صورت اجمالی بررسی میشود.
سوابق علمی و پژوهشی ارائه دهندگان
حجت الاسلام غلامحسن محرمی دارای مدرک سطح چهار حوزه، دکترای تاریخ تشیع و اهلبیت(ع) هستند، وی سابقه تدریس تاریخ تشیع در مؤسسه امام خمینی(ره)، تاریخ اسلام در مؤسسه امام رضا(ع)، شیعه و تقریب در مؤسسه شیعه شناسی، سیره و زندگی ائمه(ع) در دانشگاه امیرالمؤمنین(ع) مؤسسه اهواز را دارند.
همچنین از آثار منتشر شده وی میتوان به تاریخ تشیع از آغاز تا پایان غیبت صغری، جلوههای اعجاز معصومین(ع)، دفاع از حقانیت شیعه، نقش مسجد در جامعه اسلامی، سیره ائمه اطهار(ع) در برخورد با اندیشههای مخالف، درسنامه تاریخ تشیع اشاره کرد.
اطلاعات و امنیت در عصر پیامبر اکرم(ص)، امیرمؤمنان(ع) درانتقال قدرت به کوفه، وضعیت اقتصادی مدینه در عصر پیامبر بخشی از مقالات منتشر شده توسط این استاد تاریخ است.
آقای سیدمحمد امام هم پایان نامه ارشد خود را با عنوان مواجهه فکری و عملی امامان شیعه و پایان نامه دکتری خود را با عنوان تطبیق همزیستی مسالمتآمیز در فقه امامیه و حقوق بشر دفاع کردهاند.
وی از سال 93 به عنوان پژوهشگر در پژوهشکده سبک زندگی اسلامی آغاز به فعالیت کرده و مقالاتی همچون سبک زندگی اسلامی و اخلاق مصرف، تبیین روش تغذیه از منظر آموزههای اسلامی، نمونههایی از آموزههای معصومین برای کنترل نابرابریهای اجتماعی، شیوههای تعامل امیرمؤمنان با مخالفان، مواجه فکری و عملی ائمه شیعه(ع) با دشمنان از جمله مقالات وی بوده است.
شیوههای مواجه با مخالفان در سبک زندگی اهلبیت(ع) و پیامبر اکرم(ص) کتاب منتشر شده از سیدمحمد امام است که در سال 97 منتشر شده است.
سیدمحمد امام، در ابتدای نشست به ارائه مباحث خود پرداخت که مشروح سخنان وی را در ادامه میخوانید:
شیوه مواجهه با مخالفان اهل کتاب در سبک زندگی اسلامی
ابتدا باید مصادیق اهل کتاب مشخص شود تا مخاطب برداشت درستی از اهل کتاب داشته باشد، سپس بایستی درباره سبک زندگی اسلامی مطالبی گفته شود.
تعریف مبادی بحث
از جمله حالاتی که میتوان برای اهل کتاب متصور بود، ذمی بودن است، یعنی افرادی از اهل کتاب که در حکومت اسلامی زندگی کرده و به خاطر امنیت برقرار شده توسط حکومت جزیه ای پرداخت میکنند، ممکن است این اهل کتاب، معاهدی باشند، یعنی کسانی که خارج از کشورهای اسلامی هستند، اما با مسلمانان عهد و پیمان دارند و به خاطر برخی مسائل در تعهد با حکومت اسلامی هستند، در زمان حاضر، مبادله سفیر و کاردار را از جمله مصادیق معاهد به حساب آورد.
دسته دیگری از اهل کتاب ممکن است مستأمن باشند که با امان حاکم اسلامی یا مسلمانان وارد سرزمین اسلامی شده باشند، معمولا مستأمن کسی است که بنا به دلایلی به صورت موقتی قصد زندگی در کشور اسلامی را داشته و بعد از مدتی به کشور خود بازمیگردد.
قسم دیگری که ممکن است برای کفار اهل کتاب تصور کرد، کفار حربی است که در این جلسه سخنی درباره کفار حربی گفته نخواهد شد، مگر درباره شبهاتی که درباره برخورد با کفار در آیات قرآن گفته شده است، بنابراین کفار اهلکتاب به سه دسته ذمی، معاهد و حربی تقسیم میشوند.
منظور از اهل کتاب کسانی است که دارای کتب مقدسی همچون انجیل، تورات هستند، مانند ادیان مسیحیت و یهودیت، زرتشت هم ملحق به اهل کتاب میشود.
درباره سبک زندگی تعاریف بسیاری ذکر شده است و هرکس از منظری تعریفی ارائه داده، شاید مهمترین تعریفی که شامل تعاریف دیگر هم میشود، حجت الاسلام فعالی بیان کرده باشند که سبک زندگی مجموعهای از الگوهای رفتاری نسبتا پایدار جهت نیل به هدف است که از بینشهای دینی و ارزشهای الهی متأثر بوده و به صورت عینی در متن زندگی تجلی پیدا میکند.
آنچه در این تعریف توجه را جلب میکند، الگوهای رفتاری نسبتا پایدار بوده که نکته مهمی است، چراکه برخی از جوانان که هویت چندانی برای خود قائل نبوده و هر روز به شیوهای تغییر کرده و ظاهر خود را تغییر میدهند، چنین کسانی از الگوهای رفتاری نسبتا پایداری برخوردار نیستند، بنابراین نمیتوان گفت که این افراد سبک زندگی خاصی را آغاز کردهاند.
منظور از سبک زندگی کسانی هستند که سبک زندگی خاصی را اتخاذ کرده باشد، سخن ما هم این است که سبک زندگی مواجه با اهل کتاب از منظر اسلام چیست، از آنجایی که اسلام کاملترین دین بوده و جامعترین آموزهها در این دین وجود دارد و تنها دین بدون تحریف است، به آیات قرآنی استناد میشود.
این کتاب قرآن را تمام مسلمانان بدون استثنا قبول دارند، اگر شنیده شود که کسی قائل به تحریف قرآن بوده، منظور تحریف کمی است، به این صورت که بخشی از قرآن حذف شده که البته افراد اندکی هم به این موضوع معتقد هستند، اما آیات موجود در قرآن تماما تحریف نشده است و هیچ فردی نمیگوید از خارج قرآن، مطلبی و حتی کلمهای به قرآن افزوده شده است، بنابراین آیات آن قابل استناد است.
تکریم اهلکتاب
حال باید دید چه شیوهای را از سنت و قرآن در مواجه با اهل کتاب میتوان استخراج کرد، اولین محور، تکریم اهل کتاب است، در عهدنامهای که جرجی زیدان در تاریخ تمدن اسلام آورده است، عهدنامه پیامبر اکرم(ص) با مسیحیان است، در این عهدنامه به دستور آن حضرت8 به مسلمانان اشاره شده که به هیچ کدام از مسیحیان نباید زور گفته شود، بلکه بایستی با آنها مدارا شده و آزار و اذیتی به آنها نرسد هر کجا که باشند، معزز و محترم خواهند بود، بنابراین تکریم اهل کتاب نخستین محوری است که موارد متعددی برای آن وجود دارد.
آزادی در عبادت، بخشش اهلکتاب
محور دوم آزادی در عبادت کردن است، به هر حال ما دین اهل کتاب را دینی حنیف و موحد میدانیم، به طوری که در عبادتگاههای خود میتوانند عبادت کنند، در عهدنامه پیامبر(ص) با مسیحیان نجران به نقل از جرجی زیدان، حضرت فرمودهاند که اگر کلیسای آنها نیاز به مرمت و بازسازی داشت، مسلمانان کمک کنند، یعنی نه تنها اجازه بازسازی داده شده که به مسلمانان دستور و توصیه به کمکرسانی در بازسازی شده است.
محور سوم، بخشش اهل کتاب است، در این باره آیاتی وجود دارد، همچون آیه 13 سوره مائده است « وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِیلاً مِّنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»، ای پیامبر تو همواره بر خیانتى از آنان آگاه مى شوى، [هر روز توطئه و خیانتى تازه دارند] مگر اندکى از ایشان [که سنگدل و تحریف گر و خائن نیستند]، پس از آنان درگذر و از لغزشهای آنها چشم بپوش، همانا خداوند نیکوکاران را دوست مىدارد.
سیره هم در قضیه بنی نضیر همین را نشان میدهد که با وجود عهد و پیمان داشتن با پیامبر(ص)، وقتی چند نفر از این قبیله حضرت را تنها دیدند، گفتند ما پیامبر را تنها میبینیم و دیگر این فرصت پیش نخواهد آمد، بنابراین قصد کشتن حضرت را کردند که جبراییل به پیامبر اکرم(ص) خبر دادند و حضرت بدون اطلاع دادن حتی به اصحاب خویش، تغییر مسیر داده و راهی مدینه شدند و قبیله بنی نضیر و یاران حضرت، از این مسأله را تا رسیدن پیامبر اکرم(ص) به مدینه مطلع نشدند.
سرانجام این قوم یهودی در آیه 3 سوره حشر بیان شده است،« وَ لَولا أَن كَتَبَ اللَّهُ عَلَيهِمُ الجَلاءَ لَعَذَّبَهُم فِى الدُّنيا وَ لَهُم فِى الإخِرَةِ عَذابُ النّارِ» اگر خدا کوچ و تبعید را بر آنان مقرّر نکرده بود، در این دنیا، آنها را عذاب میکرد و در آخرت (هم) برای آنها عذاب آتش است، [یعنی با این که قصد کشتن پیامبر اکرم(ص) را داشتند، اما حضرت به تبعید آنها اکتفا کردند.]
گفتوگوی مسالمتآمیز و قاعده الزام
محور بعدی بحث، گفت وگوی مسالمت آمیز با اهل کتاب است، آیات متعددی از جمله آیه 64 آل عمران در این باره وجود دارد،« قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَة سَواء بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنّا مُسْلِمُونَ » بگو: «اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما یکسان و مساوی است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزى را همتاى او قرار ندهیم و بعضى از ما، بعض دیگر را ـ غیر از خداى یگانه ـ به خدایى نپذیرد». هرگاه (از این دعوت،) سرباز زنند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمان هستیم.
همچنین آیه 46 سوره عنکبوت میفرماید وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ » و با اهل كتاب جز به [شيوه اى] كه بهتر است مجادله مكنيد، مگر با كسانى از آنان كه ستم كردهاند و بگوييد به آنچه به سوى ما نازل شده و [آنچه] به سوى شما نازل شده، ايمان آورديم و خداى ما و خداى شما يكى است و ما تسليم او هستیم.
یعنی به بهترین وجه با اهل کتاب مجادله کنید و به آنها یادآوری کنید که چه مشترکاتی داریم و ما تسلیم در برابر خداوند تسلیم هستیم، این دعوت به مشترکات که در آیات قرآن به آن اشاره شده است، در قالب گفتوگوی مسالمتآمیز با اهل کتاب، میتواند مورد توجه قرار گیرد.
محور بعدی بحث قاعده الزام بوده که بسیار راهگشا و چارهساز است، در کتاب شریف اصول کافی ذکر شده است که شخصی ملازم با امام صادق(ع) بود، این شخص روزی به غلام و مادر غلام فحاشی کرد، حضرت خطاب به او میفرمایند که فکر میکردم تو اهل تقوا باشی، آن فرد به حضرت عرض میکنند که ناراحت نشوید، چراکه این غلام زرتشتی است، حضرت در پاسخ به آن فرد میفرمایند؛ هر قومی قانون و سنت خاص خود را دارد که و طبق دین آنها درست است.
در واقع مهمترین مستندات قاعده الزام، احادیثی است که در جلد 26 ص 320 وسائل الشیعه در این رابطه موجود است، همچون این حدیث « اَلْزِموهُمْ بِما اَلْزَموا بِهِ أنْفُسَهُم» یعنی مخالفان خود را به آنچه خودشان قبول دارند، مُلزم کنید.
در روایت دیگری از وسائل الشیعه آمده است؛ شخصی از حضرت حکمی را پرسید که طلبی از فردی مسیحی داشتم و او خوکی را فروخته و طلب من را داد، امام(ع) خطاب به او میفرمایند که مشکلی نیست و در روایت دیگر میفرمایند؛ تو چه کاری به این کارها داری، تو طلبی داشتی و پس گرفتی، به هر حال او طبق دین خود این کارها را انجام داده است.
بنابراین قاعده الزام در جهان امروزی کاملا راهگشا است، از این رو اگر اهل کتاب در جامعه اسلامی شرب خمر کرده یا شراب فروشی کنند، حق تفتیش درباره آنها وجود نخواهد داشت، چراکه این کار در دین آنها جایز بوده و از سوی دیگر منکرات در اسلام نباید به صورت علنی انجام شود و در صورت ارتکاب پنهانی، دولت اسلامی هیچگاه آنها را تفتیش عقاید و مؤاخذه نمیکند.
امور نهی شده از مسلمانان در قبال اهل کتاب
اما مطلب دیگری که اینجا قابل اشاره است، این است که حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب مفاتیح الحیاة میفرمایند؛ برخورد محتاطانه با اهل کتاب باید در نظر گرفته شود، یعنی هرچند مدارا کردن و گفتوگوهای مسالمتآمیز با اهل کتاب امر صحیحی است، اما در مواجه با آنها بایستی خطوط قرمز نیز رعایت شود.
یکی از مسائلی که باید در برخورد با اهل کتاب در نظر گرفته شود، پیروی و اطاعت نکردن از اهل کتاب است که در آیه 1 سوره احزاب بیان شده است،« يا ايها النبى اتق الله و لا تطع الكافرين و المنافقين ان الله كان عليما حكيما» ای پیامبر همیشه خدا ترس و پرهیزکار باش و هرگز از رأی کافران و منافقان تبعیت نکن که همانا خدا دانا و حکیم است.
همچنین در آیه 149 سوره آل عمران در این باره خطاب به مؤمنان میفرمایند؛ «یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ» ای اهل ایمان، اگر پیروی کافران کنید شما را (از دین اسلام) باز به کفر برمیگردانند، آنگاه شما هم از زیانکاران خواهید شد.
دومین مطلب، محرم راز قرار ندادن اهل کتاب است که در آیه 118 سوره آل عمران بیان شده است؛« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ...» ای اهل ایمان، از غیر همدینان خود دوست صمیمی همراز نگیرید، چه آنکه آنها از خلل و فساد در کار شما ذرّهای کوتاهی نکنند، آنها مایلند شما همیشه در رنج باشید.
بنابراین مردم جامعه و خصوصا دولتمردان که با کشورهای خارجی ارتباطات گسترده دارند، بایستی نسبت به مطلع شدن بیگانگان و اهل کتاب از رازهای مسلمانان مراقبت کنند و ارتباطات خارجی نباید سبب مطلع شدن از رازهای سیاسی کشورهای اسلامی شود.
محور دیگری که به عنوان حد و مرز با کفار اهل کتاب مطرح میشود، نپذیرفتن سلطه سیاسی و نظامی آنها بر مسلمانان است که در این باره آیه ذکر شده است، «لن يجعل الله للكافرين علي المسلمين سبيلا» خداوند تسلطي براي كافرين نسبت به مسلمانان قرار نداده است».
نفی سلطه کفار بر مسلمانان
سلطه اهل کتاب بر مسلمانان در همه جا رد و نفی شده است، به طوری که در فقه و حکومت اسلامی داریم که فرد مسیحی نمیتواند بنای ساختمان خود را بالاتر از ساختمانهای مسلمان در آن منطقه قرار دهد، چراکه این از مصادیق سلطه محسوب شده و فقها آن را جایز ندانستهاند.
همچنین مسأله حق شفعه نیز برای اهل کتاب وجود ندارد، چراکه موجب سلطه بر مالی است که مسلمان خریده است به خلاف مسلمان که میتواند از چنین امتیازی استفاده کند.
در روایات درباره مخالفان مذهبی همچون اهل تسنن از امام صادق(ع) وارد شده است، «کونوا لمن قطعتم الیه زینا و لا تکون علیه شینا و عودا مرضاهم و اشهدوا جنازئهم و لا یسبقونکم الی شئ من الخیر فانتم اولی به منهم» یعنی مایه روشنی چشم ما باشید، در تشییع جنازه آنها شرکت کنید و به عیادت مریضهای آنها بروید.
اما درباره اهل ذمه داریم که در تشییع آنها شرکت نکنید، این اختلافی است که بین مخالفان مذهبی و مخالفان دینی وجود دارد که آیت الله جوادی آملی درباره علت این امر تشریفات خاص و جذابیتهای ظاهری آنها و امکان غفلت مسلمانان را بیان میکنند.
همچنین حضرت امیر(ع) در اینباره میفرمایند؛ به اهل کتاب شروع به سلام نکنید، اگر به شما سلام کردند، شما صرفا بگویید علیکم، بنابراین این حد و مرزها باید رعایت شود./504/241/ح
تهیه و تنظیم: مهدی شاهی