به گزارش خبرنگار پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، تروریسم یکی از مقولههای مهم در حوزه امنیت ملی و بینالمللی در جهان امروز میباشد، این پدیده به علت پیوندی که با تکنولوژیهای نوین پیدا نموده به معضل راهبردی تبدیل گردیده و توانسته گروههای کوچک اما تشکیلاتی و پیچیده را به بازیگران مهم عرصه بینالمللی تبدیل نماید.
با وجود اهمیت یافتن مسأله تروریسم در سطح بینالمللی و با تجه به درگیری اجتنابناپذیر جمهوری اسلامی ایران با این مسأله، تبیین مبانی نظری و مفهومی تروریسم از نظر جمهوری اسلامی ایران اهمیت مییابد.
این ضرورت وقتی دوچندان میگردد که بدانیم در حال حاضر در این خصوص در سطح بینالمللی اجماع نظری وجود ندارد و کشورها، سازمان ملل و سایر سازمانهای بینالمللی و منطقهای به فراخور درک، برداشت، ارزشها و فرهنگ خود، ترروریسم را به اشکال مختلف تبیین نمودهاند.
تبیینهای متفاوت از مبانی نظری و مفهومی تروریسم منجر به شکلگیری رفتارها، راهبردها و سیاستهای متفاوت درخصوص آن گشته تا جایی که اختلافات عمدهای در خصوص مصادیق سازمانهای تروریستی، افکار تروریستی و اقدامات تروریستی به وجود آمده است.
البته به نظر میرسد به سادگی این اجماع نظر در خصوص مفهوم تروریسم وجود نداشته باشد، زیرا تروریسم در چارچوب منافع و امنیت ملی کشورها تعریف میگردد و کشورهای مختلف به علت فضاها و تهدیدات امنیتی متفاوت، برداشت منحصر به فردی از تروریسم را ارائه میکنند.
با توجه به مجموعه این عوامل دو هدف عمده برای تبیین مبانی نظری و مفهومی تروریسم در جمهوری اسلامی ایران و ارائه دیدگاه ایرانی، اسلامی از آن متصور است؛ هدف اول، ایجاد منطق عمل و تعیین عناصرشناختی است؛ نتیجه این هدف، پیشبینیپذیر شدن و شفاف گردیدن نگرش و رفتار جمهوری اسلامی در خصوص تروریسم و افزایش توانایی در تدوین راهبردها، برنامهها و سیاستها در خصوص تروریسم براساس قاعده و منطق مشخص و مبتنی بر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.
هدف دوم به ایجاد یک گفتمان فکری در خصوص تروریسم باز میگردد؛ مبانی نظری و مفهومی تبیین شده در خصوص تروریسم توسط جمهوری اسلامی ایران چنانچه با توجه به ملاحظات امنیتی در سطح منطقهای و نگرانیها و تهدیدات مشترک کشورهای منطقه و همچنین مبتنی بر یک خط فکر گستردهتر، عمدتاً در میان کشورهای اسلامی، صورت گیرد میتواند به یک گفتمان بانفوذ تبدیل گردد و از این طریق میتواند با گفتمانهای رقیب از جهت فکری و نظری مقابله نماید.
با توجه به اهداف و مسائل مطروحه سؤال اصلی این تحقیق بدین شرح است: کدام مفهوم و چارچوب نظری از تروریسم، اقدام تروریستی و تروریست ضمن برخورداری از اعتبار مناسب در سطح بینالمللی یا منطقهای، بیشتر منطبق بر عقاید اساسی و منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران میباشد؟
تأکید بر جایگاه تروریسم در چارچوب منافع ملی کشورها، خصوصاً کشورهای قدرتمند، به علاوه فقدان اجماعنظر درخصوص مفهوم تروریسم در سطح بینالمللی و از همه مهمتر تأکید سؤال اصلی تحقیق مبتنی بر برخورداری تبیین از اعتبار مناسب در سطح بینالمللی و یا منطقهای ایجاب نموده تا به بررسی مفهومشناسی تروریسم از نگاه بازیگران مؤثر بپردازد.
بنابراین برای رسیدن به پاسخ سؤال اصلی در این تحقیق به سؤالهای زیر پاسخ داده میشود:
1.سازمان ملل و دیگر سازمانهای منطقهای درخصوص مفهوم و مبانی نظری تروریسم چه نظری دارند؟
2.علمای سیاسی و اندیشمندان صاحبنظر، درخصوص مفهوم و مبانی نظری تروریسم چه نظری دارند؟
3. در دایرهالمعارفهای معتبر بینالمللی چه تعاریفی از تروریسم، ابعاد، موضوعات و مصادیق آن ارائه شده است؟
4. ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی به عنوان بازیگران اصلی این صحنه، چه دیدگاهی در خصوص مفهوم تروریسم دارند؟
5. در نظرگاه مکتب شعیه و اهلسنت تروریسم چگونه معنا میشود.
این کتاب که پیرامون «تروریسمشناسی» تألیف شده است مشتمل بر هشت فصل است.
فصل نخست با عنوان «تروریسمشناسی در دانشنامهها و فرهنگها» است که تبارشناسی و مفهومشناسی تروریسم در دانشنامهها و فرهنگها مورد بررسی قرار گرفته و سپس ابعاد، انواع و مصادیق آن مشخص شده است.
در فصل دوم با موضوعیت تروریسمشناسی در مطالعات سیاسی، در گفتار نخست، نظریات افرادی چون الکس اشمید، جوزف نای و والتر لاکوئر در زمینه تروریسم ارائه و در گفتار دوم ریشههای تروریسم از جمله ریشههای روانی، سیاسی، اقتصادی و دینی و مذهبی بحث و بررسی شده است.
فصل سوم به بحث تروریسمشناسی در سازمان ملل متحد پرداخته و تبارشناسی و مفهومشناسی این پدیده را در مجمع عمومی و شورای امنیت بررسی کرده است؛ این گفتار در ادامه رویکردها و نگرشهای مجمع عمومی و شورای امنیت در خصوص تروریسم را به تفصیل بیان نموده است.
تروریسمشناسی در سازمانهای منطقهای و کشورها، موضوع فصل چهارم است؛ در این ارتباط مهمترین اسناد و مدارک حقوقی اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه اروپا و و ایالات متحده در زمینه تروریسم و تروریسمشناسی ارائه و تحلیل شده است.
در فصل پنجم، مؤلف، نگاه اهلسنت به مسأله تروریسم مورد بررسی قرار میدهد که محور نخست آن بررسی لغوی و اصطلاحی ریشه کلمه تروریسم در لسان عرب است که به «ارهاب» (ترساندن) ترجمه گردیده است؛ محور دوم مباحث، بیشتر پیرامون الفاظ و اصطلاحات نزدیک و قابل تأمل در موضوع تروریسم میباشد که در این خصوص به برخی واژهها مانند بغی، خوارج، غلو و حرب بیشتر اشاره شده است؛ محور سوم که در برخی متون مورد توجه قرار گرفته مسأله ریشههای تروریسم است و در نهایت برخی راهکارها در خصوص مبارزه با تروریسم نیز پیشنهاد شده است
در فصل ششم، تروریسمشناسی در مکتب شیعه و جمهوری اسلامی ایران با چهار محور ارهاب، محاربه، بغی، اغتیال و فتک و جهاد و تروریسم بحث و بررسی شده است.
در فصل هفتم نیز یافتههای تحقیق ارائه شده است؛ از جمله آنها میتوان به مصداقشناسی تروریسم اشاره کرد:
1.در اختیار گرفتن مواد رادیواکتیو توسط اشخاص یا سازمانها به شکل غیرقانونی؛
2. استفاده نابجا از دستگاهها و تأسیسات هستهای برای وادار کردن دیگران به انجام کاری یا صدمه وارد کردن به محیط زیست.
3. تأمین منابع مالی برای انجام اعمال مشخص جهت مرگ یا صدمه جدی فیزیکی به غیر نظامیان و افراد غیرفعال در درگیریهای مسلحانه یا ترساندن مردم یا اجبار حکومتها و یا یک سازمان بینالمللی به انجام کاری و...
در فصل هشتم الگوی ایرانی تروریسمشناسی که در واقع پاسخ به سؤال اصلی میباشد ارائه گردیده است که محورهای بحث این فصل را مفروضات، معیارهای تروریسمشناسی، مصداقشناسی و جرمشناسی تروریستی، طبقهبندی تروریسم، مرزهای تروریسم و سببشناسی تروریسم تشکیل میدهند.
120/د