به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی در جلسه پانزدهم درس خارج فقه نظام عمران شهری که روز پنج شنبه بیست و سوم اردیبهشت ماه 1395 در مدرسه دارالشفاء قم برگزار شد، بحث پیرامون مطلوبیت سعه محل سکونت از منظر روایات شریفه را ادامه داد و در این زمینه مطالب ارزشمندی را مطرح کرد که گزیده آن در پی می آید.
1. دوازدهمین مطلب از مطالب مطرح در نظام عمران شهری مطلوبیت سعه مسکن است؛ از مجموع روایات چنین استفاده می شود که وسعت محل سکونت مطلوب و تنگی آن نامطلوب است.
2. نامطلوب بودن تنگی محل سکونت به معنی آن است که آثار سوء روانی و تربیتی و حتی جسمانی و بهداشتی بر آن مترتب می شود.
3. بنا به یک روایت، امام کاظم علیه السلام خطاب به یکی از اصحاب خود که از نقل مکان از خانه کوچک پدری خود به منزل واسع خودداری می کند می فرماید: «إِنْ کَانَ أَبُوکَ أَحْمَقَ یَنْبَغِی أَنْ تَکُونَ مِثْلَهُ»؛ تندی عبارت امام علیه السلام بیانگرعدم مطلوبیت شدید تنگی منزل از دیدگاه شرع است.
4. ادعا می شود در شرایط فعلی بخاطر هزینه گزاف، چاره ای غیر از ساخت مسکن تراکمی و در ابعاد کوچک نداریم، این ادعا مردود است و همانطور که در روستاها داشتن خانه واسع ممکن است در شهرها نیز با رعایت ضوابط عمران شهری اسلامی انجام پذیراست، توسعه شهری بر مبنای فقه اسلامی کاملاً عملی است و تنها نیازمند فهم صحیح و اراده مسئولین است.
5. در حال حاضر گسترش و توسعه شهرها با ضوابط شهرسازی اسلامی تطبیق ندارد؛ گسترش شهرها نباید بدون حد و مرز باشد و اگر توسعه شهر از یک حد مشخص فراتر رفت، لازم است با متوقف کردن آن، برای نیازهای موجود، شهر جدیدی در یک فاصله معین از شهر قبل ساخته شود.
6. سلامت شهروندان از لحاظ تربیتی و حتی بهداشت جسمانی از شیوه توسعه شهرها تأثیر می پذیرد، بسیاری از بیماریهای شایع در میان جوامع نتیجه نظام ناصحیح عمران شهری برگرفته از نظام سرمایه داری غرب است که تنها برای تأمین منافع مادی سرمایه داران است.
7. فرهنگ غربی خانه را زندان زن و کار در خارج خانه را برای او ارزش می داند در حالی که از دیدگاه فرهنگ اسلامی خانه محل رشد و تربیت فرزندان و محل آسایش و رفاه و فراهم کردن نیازهای روانی و تربیتی افراد خانواده است و مدیریت چنین محیط مقدسی بر عهده بانوی خانه است.
8. بر اساس اهمیتی که محیط خانه در تأمین آسایش و رفاه خانواده و نیازهای روحی و عاطفی آنها و نیز تربیت فرزندان دارد، در فرهنگ اسلامی مسکن واسع شرعاً مطلوبیت دارد؛ چون تنها خانه واسع است که شرایط بهینه و مطلوب شرعی را تأمین می کند.
تقریر جلسه پانزدهم درس خارج فقه شهرسازی آیت الله اراکی در ذیل تقدیم می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
مطلب دوازدهم از مطالب مطرح در نظام عمران شهری مطلوبیت سعه مسکن بود، گفتیم از مجموع روایات چنین برداشت می شود که وسعت محل سکونت مطلوب و تنگی آن نامطلوب است، عدم مطلوبیت تنگی محل سکونت به این معناست که آثار روانی و تربیتی نامطلوب بر آن بار می شود و حتی از نظر جسمانی و سلامت بدنی نیز آثار ناخوشایندی دارد.
گفتیم در مورد حدود و وسعت منزل مسکونی چهار مدعا و مطلب مطرح است، مطلب اول که بحث شد این بود که وسعت محل سکونت شرعاً مطلوبیت دارد، روایاتی نیز در این زمینه خواندیم.
ادامه؛ مدعای دوم
مدعای دوم کراهت داشتن منزل تنگ است؛ در این باره در جلسه قبل مطالبی بیان شد و در جلسه حاضر بحث را ادامه می دهیم، چنانکه گفتیم وسعت منزل مسکونی مطلوب و عدم وسعت و تنگ بودن آن کراهت دارد، می دانیم که اگر یک شیء مطلوب بود عدم آن الزاماً نامطلوب نیست؛ به این معنی که میان این دو تلازمی وجود ندارد.
ممکن است یک چیز عمل به آن مطلوب باشد، ولی عدم عمل به آن مباح به معنی اخصّ باشد و کراهتی نداشته باشد؛ مانند نوافل و بسیاری از مستحبّات؛ برخی از مستحبّات چنین نیستند و در حالیکه فعل آنها مستحب است ترک آنها نیز کراهت دارد؛ وسعت دادن به منزل مسکونی از جمله این امور است.
مدعای سوم تأکد استحباب سعه محل سکونت به انگیزه تأمین آسایش و رفاه اعضای خانواده است و مدعای چهارم تأکد استحباب سعه محل سکونت به انگیزه کمک و رسیدگی به دیگران است؛ مثلاً از مردم پذیرایی کند یا مجلس درس یا ذکر و توسل تشکیل دهد؛ این دو مدّعا و روایات مربوط به آن را در جلسات آتی بحث خواهیم کرد و در جلسه حاضر به مدّعای دوم یعنی کراهت تنگی منزل می پردازیم.
روایت اول
مرحوم کلینی به سند صحیح از ْمُعَمَّرِ بْنِ خَلَّاد روایت می کند.
«قَالَ إِنَّ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام اشْتَرَى دَاراً وَ أَمَرَ مَوْلًى لَهُ أَنْ یَتَحَوَّلَ إِلَیْهَا وَ قَالَ إِنَّ مَنْزِلَکَ ضَیِّقٌ فَقَالَ قَدْ أَحْدَثَ هَذِهِ الدَّارَ أَبِی فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام إِنْ کَانَ أَبُوکَ أَحْمَقَ یَنْبَغِی أَنْ تَکُونَ مِثْلَهُ». وسائل الشیعه، ابواب احکام المساکن، باب 2، حدیث 1.
این روایت در جلسه پیش خوانده شد و در اینجا برای ادامه بحث آن را تکرار می کنیم، امام کاظم علیه السلام منزلی را برای یکی از یاران خود تهیه کرد و به او فرمود خانه تو تنگ است؛ از آن منزل به این خانه که ما برای تو تهیه کردیم نقل مکان کن، آن شخص جواب داد که این خانه اگرچه تنگ است، اما خانه پدری من است، حضرت به او می فرمایند اگر پدرت احمق بود تو هم باید احمق باشی!
تندی عبارت نشان دهنده این است که تنگی منزل در نظر شرع بسیار نامطلوب است، امام علیه السلام این عمل را که شخص با وجود توانایی سکونت در منزل واسع به زندگی در خانه تنگ ادامه دهد نوعی حماقت دانسته است.
ساخت مسکن تراکمی؛ راه حل مردود !
بر مبنای آنچه در روایات در تأکید بر کراهت تنگی منزل وجود دارد ما این ادعا که «در شرایط فعلی بخاطر هزینه های بالا ناچار از ساخت مسکن بصورت تراکمی و در ابعاد کوچک هستیم» را مردود می دانیم و منکر هستیم؛ ببینید الان در روستاها چگونه مردم در خانه واسع زندگی می کنند و از امکانات آب و برق و دیگر امکانات نیز برخوردارند، چگونه است که در روستاها داشتن خانه واسع ممکن است ولی در شهرها چنین نیست؟
توسعه شهرها؛ محدود و ظابطه مند
الزامی به گسترش محدوده شهری به این نحو نیست، گسترش شهرها بدون حد و مرز نباید باشد؛ بلکه باید محدود به یک حد باشد، در جلسات قبل درباره حد گسترش شهرها بحث کردیم و گفتیم از منظر نظام فقهی شهرسازی توسعه بی ظابطه شهرها درست نیست، اگر گسترش شهر از یک حدی فراتر رفت باید متوقف شود و شهر جدیدی در فاصله معینی ساخته شود؛ درباره فاصله لازم بین شهرها بر اساس روایات، پیش از این بحث شد.
سلامت شهروند درگرو نظام صحیح توسعه
اسکان شهروندان باید دارای نظام و برنامه باشد. اگر بخواهیم شهروند سالمی داشته باشیم؛ یعنی شهروندی که از لحاظ اخلاقی و تربیتی و شخصیتی و حتی از لحاظ جسمی سلامت داشته باشد (باید به مقوله توسعه ظابطه مند شهرها و توسعه شهرها برمبنای قواعد فقهی نظام عمران شهری دقت شود).
بسیاری از بیماریهایی که امروزه در میان جوامع شایع شده است در نتیجه این وضع (نامناسب) نظام عمران شهری است که خود مولود نظام سرمایه داری است. این نوع شهرسازی تنها برای پرکردن جیب سرمایه داران است و به نفع مردم نیست.
الگوی اسلامی توسعه؛ ممکن و عملی
به نظر ما الگوی توسعه شهری (بر اساس توصیه های وارده در روایات و منطبق با فقه اسلامی) کاملاً عملی است؛ منتها نیازمند فهم صحیح و نیز اراده مسئولین است.
روایت دوم
مرحوم صدوق به سند صحیح از امام صادق علیه السلام روایت می کند.
قال قال رسول الله صلی الله علیه و آله الشُّؤْمُ فِی ثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ فِی الدَّابَّةِ وَ الْمَرْأَةِ وَ الدَّارِ فَأَمَّا الْمَرْأَةُ فَشُؤْمُهَا غَلَاءُ مَهْرِهَا وَ عُسْرُ وِلَادَتِهَا وَ أَمَّا الدَّابَّةُ فَشُؤْمُهَا کَثْرَةُ عِلَلِهَا وَ سُوءُ خُلُقِهَا وَ أَمَّا الدَّارُ فَشُؤْمُهَا ضِیقُهَا وَ خُبْثُ جِیرَانِهَا
شومی در سه چیز است: در مرکب و همسر و خانه؛ شومی همسر در سنگین بودن مهر او و بدزا بودن اوست. شومی مرکب در ناهمواری آن و در پرنقص بودن آن است، شومی خانه نیز در تنگ بودن آن و نیز در داشتن همسایگان بد است؛ در این روایت تنگی خانه و همسایه بد دو عامل شومی خانه بیان شده است، بنابراین انتخاب خانه می بایست با توجه به این دو معیار باشد؛ یعنی خانه واسع باشد و در محیط سالم واقع شده باشد.
دلالت روایت؛ دو نکته
نکته اول؛ مراد از شومی چیست؟ معنی شومی این است که زندگی تلخ شود و بر زندگی اثر بد بار شود. شومی یک شیء در نظر شرع به معنی آثار منفی و بدی است که بر آن بار می شود.
نکته دوم؛ پس از دانستن معنی شومی جای این سؤال است که بر این شومی چه آثار شرعی بار می شود؟ وقتی شارع چیزی را شوم دانست به معنی این است که آن چیز در نظر شارع ناپسند است و آن چیز اثر نامطلوب دارد، مثلاً اگر شارع مهر سنگین زن را از شومی او می داند به معنی این است که مهر سنگین برای زن در نظر شارع نامطلوب و ناپسند است.
به همین ترتیب اگر تنگی خانه را از عوامل شومی خانه معرفی کرده است به معنی این است که تنگی خانه در نظر شارع نامطلوب است. بنابراین ما از این روایت کراهت تنگی خانه را استفاده می کنیم.
از دسته اول روایت که جلسه پیش خواندیم استحباب وسعت خانه را برداشت کردیم؛ به این معنی که اگر کسی به قصد قربت تلاش کند منزلی را که انتخاب می کند منزل واسعی باشد در ازای این کار مثاب خواهد بود. به همین ترتیب از دسته دیگر روایات استفاده می شود که اگر وسعت خانه را برای رفاه خانواده و گشایش بیشتر آنها بخواهد استحباب آن مؤکّد است.
بنا به روایات وارد شده اگر شخص تلاش کند تا خانواده اش و افراد تحت تکفل او در رفاه بیشتر و گشایش باشند، این تلاش او عبادتی است که از بسیاری عبادات دیگر ثواب آن بیشتر است. بر همین مبنا اگر شخص بخاطر آسایش خانواده تلاش کند تا خانه واسعی داشته باشد، عمل او فی نفسه مطلوبیت دارد.
وظیفه مسئولین در طراحی شهری
بر مبنای آنچه گفته شد مسئولین می بایست مهندسی و طراحی شهری را به گونه ای انجام دهند که منازل مسکونی شهر دارای میزان مناسب و معتدلی از وسعت باشد.
دیدگاه اسلام و غرب؛ دو دیدگاه متفاوت
تمدن اسلامی نسبت به تمدن غرب نگاه متفاوتی به خانه دارد.
خانه چیست؟ آیا خانه خوابگاه است یا خانه محل زندگی است؟ اگر خانه محل زندگی باشد (که از دیدگاه اسلامی چنین است) باید در آن آسایش و رفاه و محبت و بسیاری امور لازم دیگر وجود داشته باشد؛ از دیدگاه تمدن اسلامی فرزند خانواده باید در محیط خانه رشد کند و تربیت شود و نه در مهد کودک و کودکستان و خیابان؛ محل رشد کودک دامان محبت مادر و زیر سایه پدر است.
کودک می بایست در این خانه فضائل اخلاقی مانند راستگویی و صبر و محبت و تلاش را فرابگیرد؛ اگر خانه چنین محلی است پس لازم است دارای یک وسعت حداقلی باشد، اگر خانه یک فضای تنگ و قفس مانند باشد محل استراحت فرزند خانه، خیابان و فضاهای ناسالم خواهد بود.
بسیاری از نابسامانی های اجتماعی که امروزه در جامعه مشاهده می کنیم ناشی از عدم رعایت احکام اسلامی شهری است. برخی در انتقاد به حکومت اسلامی چنین طعن و انتقاد می کنند که این چه حکومت اسلامی است که اینهمه مشکلات و اشکالات دارد؟! ما می گوییم این مشکلات به خاطر آن است که مقرراتی که در جامعه پیاده می شود اسلامی نیست؛ مشکل در جایی است که به اسلام عمل نمی شود و برعکس هرجا به احکام اسلام عمل شده است مشکل رفع وحل شده است.
فرهنگ غربی با وارونه سازی مفاهیم و ارزشها خانه را زندان زن می داند، در حالی که خانه محل پرورش انسان است و بانوی خانه مدیریت این محیط مقدس را برعهده دارد؛ وقتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله حضرت زهرا سلام الله علیها را به تزویج امیرالمؤمنین علیه السلام درآورد مدیریت کارها را تقسیم فرمود و امور خارج خانه را بر عهده امیرالمؤمنین علیه السلام گذاشت و امور درون خانه را به حضرت زهرا سلام الله علیها واگذار کرد.
از درب خانه تا درون آن مربوط به حضرت زهرا سلام الله علیها و از درب خانه به بیرون مربوط به امیرالمؤمنین علیه السلام شد. خانواده متشکل از دو بخش است؛ یک نیرو که باید بیرون خانه کار کند و نیروی دیگری که درون خانه کار می کند. چرا لازم است یک نیرو داخل خانه کار کند؟ چون در داخل است که آسایش افراد خانواده تأمین می شود و محل استراحت و آموزش محبت و اخلاق است.
تمدن غرب خانواده را متلاشی کرد و خانه را زندان زن دانست و کار درون خانه را برای زن به ضد ارزش تبدیل کرد، بر مبنای نگاه غربی به خانه و خانواده است که زن می گوید: «من داخل خانه کلفتی کنم»؟!! و برهمین مبناست که اگر یک خانم داخل هواپیما به عنوان میهماندار کار کند ارزش است، ولی اگر داخل خانه بچه داری کرد و به شوهر خدمت کرد کلفتی محسوب می شود.
در فرهنگ اسلامی کار زن در خانه عبادت است و می فرماید: «جهاد المرأة حسن التبعّل». چنین دیدگاههایی تمدن است و باید گفت تمدن جدید را ما داریم و نه غرب. تمدن غرب تمدن جنگهای جهانی است، تمدن بیماریها و فساد روانی انسانها و تمدن اختلال در روابط خانوادگی است؛ تمدنی است که انسانها را فاسد بارآورد.
فرهنگ و تمدن اسلامی تعریفی مغایر با تعریف تمدن غربی از خانه و خانواده و محیط زندگی در شهر ارائه می دهد و بر اساس این تعریف در فرهنگ اسلامی است که مسکن واسع شرعاً مستحب است؛ چون شرایط مطلوب شرعی در خانه واسع قابل تأمین است.223/907/م
تقریر: جلال الدین زنگنه