به گزارش وسائل، جایگاه و نقش دین و اعتقادات یک ملت در قوانین اساسی کشورها به انحاء مختلفی پدیدار گشته و یکی از موضوعاتی است که اغلب قوانین اساسی به آن پرداختهاند. قوانین اساسی در این خصوص یا در مقام بیان آزادی همهی ادیان بوده، یا یک دین خاص را بر سایر ادیان برتری داده و در کنار آزادی سایر ادیان به آن رسمیت بخشیده و یا اساسا تنها اعتقاد مردم به یک مرام و مسلک را به عنوان دین رسمی کشور معرفی نموده و متعرض سایر ادیان نشده است.
این تمایزات بیش از هر چیز ریشه در اعتقادات و افکار و عقاید مردم آن جامعه دارد. هر چند نمیتوان از نقش اوضاع و احوال دورهی نگارش قانون اساسی و همچنین عرفها و سنتهای اجتماعی حاکم بر آن جامعه غافل بود.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز برآمده از انقلاب ملتی مسلمان است که هدف خود را سرنگونی حکومت طاغوتی قرارداده بود و انقلاب در ارزشهای موجود در جامعه به سمت و سوی تحقق جامعهی الگو و اسوه بر مبنای آموزههای اسلام ناب را طلب میکرد.
قانون اساسیای که مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعهی اسوه بر اساس اصول و ضوابط اسلامی بوده و منعکس کنندهی خواست قلبی ملتی میباشد که با پشتوانههای مکتبی و اعتقاد راسخ به آموزههای اسلامی اقدام به براندازی حکومت ظالم پهلوی نمود.
بر همین اساس آنچه ملت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بیش از هر چیز دیگر دنبال میکرد، استقرار حکومتی بر مبنای شریعت اسلام بود که برآمده از موضع طبقاتی و سلطهگری فردی و گروهی نبوده و به دنبال تحقق آرمانهای متعالی سیاسی ملتی همفکر و همکیش در راه تحول فکری و عقیدتی در راه رسیدن به کمال حقیقی یا همان قرب خداوند متعال میباشد.
به بیان دقیق تر و به عبارت مختصر ملت ایران به دنبال ایجاد حکومتی مبتنی بر ارزشهای اسلامی و استوار بر پایههای فقه جعفری بود.
اصل 12 قانون اساسی در مقام پاسخگویی به این مطالبهی عمومی اقدام به تبیین جایگاه دین در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران و اساسیسازی دین اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری به عنوان دین و مذهب رسمی در کشور ایران نموده است و در کنار آن به موضوع احترام کامل به سایر مذاهب اسلامی و آزادی آنها در انجام مراسم مذهبی، تعلیم و تربیت دینی، احوال شخصیه و دعاوی مربوط به آن در دادگاهها اشاره مینماید.
به بیان دقیق تر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هر چند به احترام کامل و آزادی سایر مذاهب اسلامی اشاره نموده است، اما جزء آن دسته از قوانین اساسی میباشد که به رسمیت و برتری یک دین و مذهب بر سایر مذاهب اشاره مینماید و علیرغم این که قانون اساسی از بین تمامی مذاهب اسلامی، مذهب جعفری اثنی عشری را به عنوان مذهب رسمی معرفی نموده است.
ولی این کلام به معنای حذف یا اهانت به سایر مذاهب اسلامی به خصوص مذاهب حنبلی، شافعی، مالکی و حنفی و زیدی نیست، بلکه این مذاهب دارای احترام کامل میباشند و پیروان آنها از حقوق متعددی برخوردارند.
آنچه اکنون محل تامل به نظر میرسد بررسی جایگاه دین و مذهب رسمی و به بیان دقیق تر نقش اصل 12 در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مطالعه ی مبانی فقهی و کلامی جایگاه دین و مذهب در حکومت اسلامی است. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش حاضر به مطالعه ی چیستی مبانی دینی اصل 12 قانون اساسی میپردازد و در پی آن به سؤالات فرعی همانند مبانی فقهی دین رسمی و مذهب رسمی، آثار حقوقی رسمیت دین و مذهب، آثار عدم امکان تغییر الی الابد دین و مذهب رسمی و مبانی فقهی احترام به سایر مذاهب پاسخ میدهد.
بر این اساس، پژوهش حاضر متناسب با موضوعات مندرج در اصل 12 در دو مبحث ساماندهی گردیده که مبحث اول به بررسی مبانی فقهی و آثار حقوقی اسلام به عنوان دین و مذهب جعفری اثنی عشری به عنوان دین و مذهب رسمی میپردازد و در مبحث دوم مبانی فقهی احترام و آزادی سایر مذاهب اسلامی اعم از مالکی، حنبلی، شافعی، حنفی، زیدی و سایر مذاهب اسلامی و آثار حقوقی آن در نظام جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
مبحث اول: مبانی فقهی و آثار رسمیت دین و مذهب
در مقام بررسی مبانی فقهی و آثار حقوقی رسمیت بخشی به دین اسلام و مذهب شیعهی اثنی عشری به عنوان دین و مذهب رسمی در نظام جمهوری اسلامی ایران، ضروری است که ابتدا مفهوم مورد نظر از دین اسلام و مذهب شیعه و مفهوم رسمیت مورد بررسی قرار گیرد، سپس مبانی فقهی رسمیت دین و مذهب مطالعه گردد و پس از آن آثار حقوقی آنها در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران بیان شود.
گفتار اول: مفهوم شناسی دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری
بررسی مفهوم دین اسلام و مذهب شیعهی اثنی عشری به عنوان دو مفهوم کلیدی مندرج در اصل 12 قانون اساسی، در راستای دستیابی به پاسخ پرسش اصلی این پژوهش امری ضروری به نظر میرسد. از همین رو این گفتار ابتدا به مفهوم شناسی دین اسلام خواهد پرداخت و پس از آن مفهوم مذهب شیعه اثنی عشری مورد مطالعه قرار میگیرد.
بند اول: دین اسلام
هر چند دین در لغت در معانی اطاعت، انقیاد و فرمانبرداری، طریقت، شریعت، راه و روش و آیین استعمال گردیده است اما مقصود از دین در اصطلاح مجموعه ای از عقاید و احکام است که انسان از جهت فکری و عملی در زندگی خود بدانها پایبند است، به نحوی که اثری ملموس در همه امور و شیوههایی که تعیین کننده نوع حرکت و تعامل او در زندگی با خود و دیگران و واقعیتهاست، به جای میگذارد.
این عناصر ساختار فکری، معنوی، روحی، عاطفی و انقلابی انسان را تشکیل میدهند. به بیان دیگر دین مجموعهای از برنامههای عملی و هماهنگ با جهان بینی است که انسان برای سعادت خود آن را وضع مینماید و یا از دیگران میپذیرد.
به بیان دقیق تر دین مجموعه ای از عقاید، اخلاق و قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور فردی و اجتماعی انسانها و تأمین سعادت دنیا و آخرت آنان، به وسیله خداوند متعال از طریق بندگان برگزیده ابلاغ شده است.
مفهوم اسلام نیز در دو معنای عام و خاص قابل مطالعه میباشد. اسلام در معنای عام، به همه شریعتهای الهی اطلاق میگردد در حالی که مقصود از اسلام در معنای خاص کاملترین آموزههای الهی برای سعادت ابناء بشر است که به وسیله خداوند متعال و از طریق پیامبر اکرم، حضرت محمد (ص) به مردم ابلاغ شده است.
در حقیقت دین اسلام به عنوان دین یگانه در نزد خداوند متعال، مجموعه دستوراتی است که از طرف حضرت حق و به وسیله پیامبر خاتم (ص) به انسان رسیده، هر کس غیر از آن را انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد و هر کس به طریقی غیر از طریق اسلام عمل نماید در سرای آخرت زیانکار خواهد بود.
مجموعهی آموزههایی که خداوند متعال تحت عنوان دین اسلام برای هدایت بشر فرو فرستاده و به وسیله ی نبی مکرم اسلام (ص) و جانشینان معصوم وی ابلاغ و تبیین گردیده است، ذیل سه دستهی «اعتقادات»، «احکام» و «اخلاقیات» قابل مطالعه میباشد.
اعتقادات یا اصول دین آن دسته از باورهای اسلامی است که اساس دین اسلام را تشکیل میدهد و مسلمانی بدون اعتقاد و یقین راسخ به آن باورها ممکن نیست احکام یا فروع دین نیز آن دسته از احکام و برنامههای عملی است که مبتنی بر آن مسلمانان موظف به انجام و ترک فعل خاصی میشوند.
اخلاقیات نیز آن دسته از آموزههایی است که به بعد روانی و رفتاری انسان اشاره نموده، صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتارهای اختیاری متناسب با آنها را معرفی میکند و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب و انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان میدهد.
بر این اساس عبارت «دین اسلام» در اصل 12 قانون اساسی اشاره به مفهوم خاص اسلام و مجموعه تعالیمی دارد که خداوند متعال به منظور سعادت بشر از طریق پیامبر خاتم (ص) نازل فرموده است.
بند دوم: مذهب شیعه اثنی عشری
مقصود از مذهب در لغت راه و روش، طریقه، مکتب، مسلک، نحله و شیوه، مسیر، راه و رسم میباشد. اصطلاح مذهب در کلام اسلامی بیانگر شیوههایی خاص در فهم مسائل اعتقادی و به طور خاص موضوع امامت است که ریشهی اختلافات مذاهب گوناگون کلامی در نحوهی توجیه مقدمات منطقی و یا تفسیر ظاهر کتاب خداست و به مذاهب کلام اسلامی همانند شیعه، اشعری و معتزلی تقسیم میشوند.
مذهب در اصطلاح فقهی نیز به روشی خاص در استنباط احکام شرعی از منابع دینی اطلاق میشود. از مهمترین مذاهب فقهی اسلامی نیز میتوان به شیعه، حنفی، مالکی، حنبلی و زیدی اشاره نمود.
در اصطلاح حقوقی نیز مذهب در مفهوم اخص به معنی هر یک از ادیان آسمانی همانند یهود و مسیحیت و اسلام به کار رفته و در معنای محدودتر مذهب به هر یک از فرق ادیان اطلاق میشود. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مذهب را در مفهوم اخیر آن یعنی یکی از فرق اسلامی استعمال نموده است. شیعه نیز در لغت در معانی توافق و یا هماهنگی دو یا چند نفر بر موضوع خاص و یا پیروی کردن فرد یا گروهی از فرد و گروه دیگر به کار رفته است.
علامه طباطبایی در مقام تبیین مفهوم شیعه بیان میدارد: «کلمه شیعه عبارت است از مردمی که پیرو غیر خود باشند، و دنبال او به راه بیفتند و کوتاه سخن مردمی که موافق طریقه کسی حرکت کنند، چنین مردمی شیعه آن کس میباشند، حال چه اینکه آن کس جلوتر از آن قوم باشد، یا بعد از آن قوم، هم چنان که خدای تعالی فرمود:«وَ حِیلَ بَینَهمْ وَ بَینَ ما یشْتَهونَ کما فُعِلَ بِأَشْیاعِهمْ مِنْ قَبْلُ» به طوری که ملاحظه میکنید در این آیه شیعه را به کسانی اطلاق کرده که قبل از افراد مورد نظر عذاب شدند، و بین آنان و لذتهایشان حائل شد.»
در اصطلاح اسلامی شیعه به آن گروهی از مسلمانان اطلاق میگردد که قائل به خلافت و امامت بلافصل امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) بوده و بر این باورند که امام و جانشین پیامبر (ص) به نص شرعی منصوب میگردد و امامت امیر المؤمنین (ع) و فرزندان معصوم ایشان نیز به نص شرعی ثابت شده است. ابن خلدون معتقد است شیعه در اصطلاح فقیهان و متکلمان اسلام، بر پیروان علی بن ابی طالب (ع) و فرزندان او اطلاق میشود.
اطلاق واژهی شیعه بر پیروان امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) ریشه در عصر پیامبر اکرم (ص) دارد و حضرت ایشان برای نخستین بار این واژه را در مقام تفسیر آیهی «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه» در شان پیروان امیر المؤمنین (ع) به کار برده و خطاب به ایشان فرمودند: «تو و شیعیانت روز قیامت، رستگار خواهید بود».
بر این مبنا است که جوهرهی تشیع مرجعیت سیاسی و علمی امیر المؤمنین (ع) و اولاًد معصومین ایشان پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است و این امر ریشه در آموزههای پیامبر صلی الله علیه و آله دارد.
مذهب شیعه خود دارای فرق متعددی است که بسیاری از آنها در حال حاضر پیروانی ندارند و میتوان از زیدیه، اسماعیلیه و اثناعشریه به عنوان مهمترین فرق شیعه نام برد.
پیروان مذهب شیعهی اثنی عشری که یکی از اصناف و فرقههای مذهب شیعه بوده و از آن تحت عنوان «امامیه» یاد میشود، بر این باورند که امیر المؤمنین (ع) و یازده فرزند معصوم ایشان به نص صریح از جانب خداوند متعال و به وسیله ی رسول مکرم اسلام (ص) به عنوان پیشوایان مردم و جانشینان بر حق رسلو خدا (ص) معرفی گردیدهاند.
بر این اساس میتوان گفت و چه ممیزهی امامیه یا همان مذهب شیعهی اثنیعشری با سایر مذاهب اسلامی در آن است که امامیه بر این باورند که وجود امام معصومِ منصوب از ناحیهی خداوند متعال در هر دوره و زمانی به سبب نیاز مردم به هدایت و همچنین مصلحت دین واجب بوده و امام کاملترین فرد زمان خویش است و محصور در فرزندان حسین بن علی(ع) میباشد.
از جملهی مهمترین مبانی اعتقادی امامیه میتوان به امامت و ولایت بالفصل علی(ع) و اولاًد ایشان، عصمت در انبیاء و ائمه(علیهم السلام)، تقیه، بداء، رجعت و متعه اشاره نمود.
لازم به ذکر است که مقصود از شیعهی جعفری همان شیعهی اثنی عشری یا امامیه میباشد و علت نامگذاری مذهب امامیه به جعفری را باید در نقش امام صادق(ع) در رشد و توسعهی مذهب شیعه جستجو نمود. در حقیقت شیعیان امامیه باوجود اعتقاد به دوازده فرستادهی الهی به عنوان امامان معصوم، خود را جعفری می دانند.
چرا که حضرت امام جعفر صادق(ع) به علت قرار گرفتن در برههی تاریخی خاص، با جمعآوری، تدوین و استحکام بخشیدن به عقاید و فقه تشیع، تربیت شاگردان فراوان و ارسال آنها به مناطق گوناگون نقش به سزایی در معرفی چهرهی اسلام نابی داشتند که در عصر پیامبر اکرم(ص) پایهگذاری گردیده بود و از همین رو مذهب امامیه مذهب جعفری نیز نامیده میشود.
در نتیجه مقصود مورد نظر اصل 12 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از عبارت «مذهب جعفری اثنی عشری» یکی از فرق اسلامی است که دارای اعتقادات مشخصی بوده و جوهره و وجه بارز ممیزهی آن از سایر مذاهب اسلامی پیروی از امیرالمؤمنین و یازده فرزند معصوم ایشان به عنوان جانشینان رسول خدا(ص) است که دارای مقام عصمت بوده و به عنوان انسان کامل تلقی میگردند./908/241/ح