به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل ـ کتاب «اطلاعات و امنیت در فقه امامیه» تألیف حسین الخزاعی و ترجمه مرتضی و یاسر جنتی در 330 صفحه توسط انتشارات دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی چاپ و منتشر شده است.
در مجموع، این کتاب جایگاه شرعی و قانونی این دو مفهوم را در فقه امامیه بررسی مینماید؛ نویسنده، ابتدا امنیت و اطلاعات را تعریف کرده و فرق آن دو را بیان میدارد، سپس ریشههای تاریخی عملیات امنیتی، اطلاعاتی را بررسی میکند.
در این کتاب از بردهداری روی برگردانده و نظر اسلام را در مورد آن بیان میکند؛ در ادامه به بررسی برخی از اصطلاحات عملیات امنیتی و اطلاعاتی میپردازد و جایگاه قانونی و دینی آن را بررسی مینماید.
موضوع بحث در این تحقیق «اطلاعات و امنیت در فقه امامیه« عبارت است از تحقیق در مورد هر آنچه که به مسائل امنیتی تعلق دارد مانند نظارت، پیگیری و مبارزه علیه جرم و جنایت.
همچنین تحقیق در مورد هر آنچه که به آزادی فردی و احترام به آن تعلق دارد؛ اینها مسائلی هستند که دین اسلام به آن عنایت ویژهای دارد.
نویسنده در این کتاب درصدد تحقق این اهداف است که از یک سو نگاهی به ارتباط بدون واسطه این مسائل با انسان بیاندازد و از سوی دیگر این موضوع که دین شامل تمام اتفاقات زندگی میشود، بررسی کند.
این کتاب به مقدمه، چهار فصل و نتیجهگیری تقسیم شده است؛ فصل اول شامل مباحث مقدماتی میشود مباحثی مانند تعریف امنیت و اطلاعات و تفاوت آنها، اشارهای به تاریخ کار اطلاعاتی و امنیتی در اسلام، میزان ارتباط بین امنیت و اطلاعات و جرائم سیاسی و اشاره به این موضوع که قابلیت استخراج صفات نیروهای امنیتی و اطلاعاتی از جنبه اسلامی از متون و نصوص دینی داشته و میتوان از آن خلال، آن صفات را احصا کرد.
در این فصل اصطلاح نویسنده، روشهایی را بررسی کرده که اصطلاح جنایت و جرم سیاسی چه ارتباطی به در امنیت و اطلاعات دارد و به این نتیجه دست پیدا کرده که کار این تجهیزات، به چیزهایی که رابطهای با جنایتهای سیاسی دارد، محصور میشود و برخی صفاتی را که کارمن امنیتی از منظر دینی باید داشته باشد را بیان کرده است.
فصل دوم، عمده این فصل به اعمال محتاطانه در دین اسلام پرداخته است و رابطه آن با آزادی فردی را میسنجد، در این فصل رابطه کار امنیتی با مسائل آزادی و چگونگی سازگاری روابط بین آن دو؛ سپس قاعدهای دینی را که عملیات امنیتی بر آن بنا شده است را، بررسی کرده و وجود این عملیاتها را به عنوان مقدمهای واجب برای حفظ دولت اسلامی و حفظ نظام عمومی مطرح کرده است.
سپس به بیان مفاهیم و قاعده شرعی عملیات امنیتی در دولت اسلامی پرداخته و در پایان به بررسی لغات مربوط به عملیات امنیتی میپردازد.
فصل سوم به دو مبحث مربوط به کار سازمان امنیت و اطلاعات پرداخته شده و آن دو تفتیش و تحقیق و بازجویی است؛ تفتیش از ضرورتها عملیات امنیتی است که هم میتواند تفتیش اشخاص باشد هم تفتیش منازل؛ حکم و شرایط واجب برای تفتیش خانهها ذکر شده است.
نویسنده سپس به مسأله تفتیش اشخاص میپردازد و آن را به دو دسته تفتیش دستی و تفتیش الکترونی تقسیم میکند و احکام هریک را میگوید.
سپس تمام احکام تحقیق و بازجویی را بیان کرده است و تعریف و اهمیت آن را ذکر و شروطی که یک بازجو یا محقق باید در نظر داشته باشد را یادآور میشود.
همچنین انواع تحقیق و ابزار آن را ذکر میکند که این ابزار، ابزار مادی است مانند شکنجه و یا ابزار معنوی و احکام آن را از دیدگاه دینی بیان میکند.
در مجموع میتوان گفت فصل سوم به پرسش و پاسخ دینی در حوزه تفتیش و بررسی اختصاص پیدا کرده است و تا حدی درباره همه آنها بحثهای لغوی، تاریخی و فقهی صورت پذیرفته است، ابتدا طرح مسأله و سپس پاسخ به آن.
فصل چهارم به بازداشت امنیتی از منظر شرعی و هر آنچه که به آن مربوط میشود، میپردازد.
در این فصل احکام ترور و بازداشت بیان شده است؛ تعریف لغوی و اصطلاحی آن و سپس نمونههایی از ترور و اهدافی که سبب آن میشود بیان میشود.
مؤلف در پایان این کتاب، مهمترین نتایج و توصیهها را ذکر کرده است.
اسلام به جوانب امنیتی در فرد و جامعه اهتمام دارد و به ارزشها و اخلاق نیز اهتمام میورزد؛ قرآن کریم و سنت نبوی ریشههای اصول امنیتی را در خود دارند که در تمام دورهها و با پیشرفت جوامع و فرهنگها قابل استفاده است.
اسلام به آسانترین شیوه و سهلترین مفاهیم، امنیت و اطلاعات را که از آغاز دعوت ملتها بدان نیازمند بودند را بیان داشته است تا مسلمانان به وسیله آن، توانایی انتشار اسلام را در تمام زمین پیدا کنند؛ نویسنده در خلال تحقیقش به نتایج ذیل رسیده است.
1.عقیده اسلامی، اولین مرجع تفکر امنیتی و اطلاعاتی محسوب میشود و عقاید غیر از آن، فاسد است و ابزاری برای نابودی ارزش و اخلاق اسلامی است.
2.هنگامی که اسلام به هوشیاری و مراقبت تأکید کرده است، بر فرد جامعه مسلمان مراقب بوده است و این مراقبت تنها از طریق نقشههای تکنیکی و استراتژی و تصمیمگیری امکانپذیر است که در حالت صلح و جنگ گرفته میشد.
3. اهتمام اسلام به آمادگی فرد مؤمن به بهترین شکل و بالاترین درجه آمادگی چه در عرصه قوای نفسی و معنوی و چه در عرصه قوای مالی، نظامی و امنیتی و توصیه میکند که کارکنان امنتی در دولت اسلامی باید به مراحل بالایی از تهذیب و اطاعت از خداوند برسند.
4. قانونی بودن جاسوسی دشمن از طریق اعزام جاسوسها و تجهیزات مدرن تا اینکه اخبار دشمن را بیاورد و از تحرکات نظامی آنها اطلاع دهد.
5. برای هوشیار و بیدار بودن همیشگی باید از اسلوبهایی پیوری کرد که با طبیعت زندگی معاصر مطابق باشد و در تعامل با منافقان و ستون پنجمها، جانب احتیاط را بعد از اینکه فعالیتهایشان لو رفت و اهدافشان با شکست مواجه شد، رعایت کرد.
6. ضرورت آماده کردن کادرهایی مجرب و پیشرفته در زمینه اطلاعات که توانایی رصد کردن فعالیتهای دشمن و نقشهها و اهداف آنها را داشته باشد.
7. اهتمام به دفع کردن خطرات سران کفر و نفاق که دولت اسلامی را نشانه گرفتهاند با برنامهریزی و نقشه کشیدنهای هدفمند که فتنه را در نطفه خفه کند.