به گزارش خبرنگار سرویس اقتصاد پایگاه تخصصی وسائل مقام معظم رهبری(مدظله) در اواسط دهه عدالت و پیشرفت، از «اقتصاد مقاومتی» به عنوان «الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی» سخن به میان آوردند (سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی). به نظر ایشان، « اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که مقاوم است؛ با تحریکات جهانی، با تکانههای جهانی، با سیاستهای آمریکا و غیرآمریکا زیرورو نمیشود».(مقام معظم رهبری, 1/1/1393).
در نگاه مقام معظم رهبری، «اقتصاد مقاومتی «یک الگوی عملی متناسب با نیازهای کشور ما است-این آن جنبهی مثبت- اما منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری از کشورها، امروز با توجه به تکانههای اجتماعی وزیررورشدنهای اقتصادی که در این بیست سی سال گذشته اتفاق افتاده است، متناسب با شرایط خود به فکر چنین کاری افتاده اند»(همان). بر اساس بیانات ایشان, سیاستهای اقتصاد مقاومتی «یک الگوی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی ما است؛ متناسب با وضعیت امروز و فردای ما است»( مقام معظم رهبری, 20/12/1392).
ابعاد اسلامی و بومی اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی به عنوان یک اندیشه اسلامی، ناظر به تجزیه و تحلیل آسیبپذیریهای اقتصاد و طرفندهای ایمنساز در رویکرد اسلامی است. اقتصاد مقاومتی، به بیان دیگر، متضمن آسیبشناسی اقتصادی در چارچوب اندیشه اقتصاد اسلامی با توجه به شرایط کشور و ارائه راهحل مبتنی بر آن است. از اینرو، اقتصاد مقاومتی بر پایه دو مولفه تشخیص آسیبپذیریهای نظام اقتصادی و ارائه راهبردهای ایمن ساز در چارچوب اندیشه اسلامی استوار است.
اندیشه اقتصاد مقاومتی از این جهت اندیشهای اسلامی است که در آن آسیبشناسی اقتصادی و همچنین ایمنسازی اقتصادی بر اساس اندیشه اسلامی تبیین میشود. به طور نمونه، اقتصاد سرمایهداری و اسلامی نگاه متفاوتی به کارکرد ربا و بهره در نظام اقتصادی دارند. در سبک زندگی اقتصاد سرمایهداری، مصرفگرایی به عنوان متغیری اساسی در تولید باعث بهبود کارکرد نظام اقتصادی میشود. در مقابل، اقتصاد اسلامی ظهور پدیده مصرفگرائی در اقتصاد را موجب آسیبپذیری نظام اقتصادی میداند.
هنگامی که اندیشه اقتصاد مقاومتی در مورد اقتصاد کشوری همچون ایران تطبیق پیدا میکند؛ جنبههای بومی اقتصاد هم در بخش آسیبهای اقتصادی و هم در بخش طرفندهای ایمنساز مورد توجه قرار میگیرد. به طور نمونه، هنگامی که اقتصاد تکمحصولی در فضای اقتصاد ایران مورد بررسی قرار میگیرد، این مفهوم در قالب اقتصاد نفتی مفهوم مییابد. ممکن است اقتصاد تک محصولی در کشور دیگری بر اساس کالایی دیگر معنا پیدا کند که متمایز از اقتضائات اقتصاد ایران است. همین مساله میتواند به راهبردها و راهکارهای کاهش آسیبپذیریهای اقتصادی نیز جهت دهد.
گذشته از آنکه مختصات ساختاری و رفتاری کشورها نیز متفاوت است و این امر نیز باعث افزوده شدن جنبههای بومی در آسیبشناسی و ایمنسازی اقتصادی میشود. به طور نمونه، ممکن است در ساختار فرهنگ اقتصادی ایران، برخی از هنجارهای اقتصادی نهادینه شده باشد؛ هنجارهایی که ممکن است در اقتصاد کشور دیگری زمینه چندانی نداشته باشد.
با این وجود برخی از آسیبهای اقتصادی پیشروی نظامهای اقتصادی، صرف نظر از برخی از جزئیات، حالتی عمومی و فراگیر دارند. به طور نمونه, آسیبهائی مانند بینش مادیگرایی، رواج فرهنگ تنبلی، مصرفگرایی، مدگرایی، فرهنگ مصرف کالاهای خارجی و عدم توجه به حقوق دیگران باعث کاهش مقاومپذیری نظام اقتصادی میشوند.
دو مولفه محوری اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی به عنوان اندیشهای جهت افزایش استحکام نظام اقتصادی مبتنی بر دو مولفه آسیبشناسی و ایمنسازی نظام اقتصادی در مواجهه با آسیبهای پیشرو است. آسیبشناسی اقتصادی مستلزم درک آسیبها و مخاطرات اقتصادی پیشرو، همچنین آثار مخرب آن بر افراد و جامعه است. ایمنسازی نظام اقتصادی به معنای یافتن راهبردهای مواجهه با مخاطرات پیش رو است. راهبردهای ایمنساز نیز در دو عرصه سبکزندگی و ساختارهای مقاوم مطرح میشود.
الگوی اقتصاد مقاومتی متکفل تقویت تواناییهای سهگانه شناختی، گرایشی و مهارتی هم در زمینه آسیبهای اقتصادی و هم در زمینه راهبردهای ایمنساز است. افراد در مرحه اول باید نسبت به خطرهای پیشرو شناخت، پیدا کنند؛ نسبت به چگونگی مواجهه با خطر آشنا شوند، انگیزه لازم برای مقابله با مخاطرات را کسب کنند و مهارتهای رفتاری مورد نیاز را نیز کسب نمایند.
امید ایزانلو دانشجوی دکترای اقتصاد موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
omidezanlo@chmail.ir
323/703/ع