به گزارش خبرنگار سرویس اقتصاد پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، دکتر سید مهدی معلمی عضو هیات علمی جامعه المصطفی در ششمین نشست تخصصی «اقتصادنا» که با عنوان «ثابت و متغیر در تفسیر اقتصادی قرآن کریم» در مدرسه علمیه سلیمانیه برگزار شد،
وی گفت: مرحوم دکتر مشکات مهمترین مشکل اقتصادی کشور ایران را در مسئله ی ضعف فرهنگی مردم ما دانست.
این پژوهشگر قرآنی با اشاره به اینکه روش شناسی اقتصادی قرآن کریم یکی از مباحث مورد پژوهش ام بود، افزود: در بحث اصول تفسیر اقتصادی منظور از اصول اصل عملی در دانش اصول فقه نیست که تنها یک ملکلف را از مقام عمل از تحیر خارج کند بلکه مقصود اصل معرفتی مانند اصالت الحقیقه است به عبارت دیگر اگر ما در تعیین معنایی به مشکل برخوردیم عقلا در تائید این قضیه چه تمهیدی می اندیشند؟
معلمی با بیان اینکه مهمترین بحث روش تفسیر اقتصادی قرآن کریم اصل ثبات و تغیر احکام اقتصادی اسلام است، اظهارکرد: یکی از این نوع بحثها درباره ثابت و متغیر در تفسیر احکام بود که باز هم به نظر میرسید خیلی در آن کار شده، اما وقتی ورود کردیم، دیدیم متأسفانه عموم مباحث از لایه خاصی عمیق تر نشده است شهید مطهری در این خصوص می فرمایند:« اجتهاد یعنی شناخت ثابت و متغیر دین»، به همین دلیل این بحث بسیار پر دامنه ای است که در یک فرآیند پژوهشی به اهمیت این موضوع پرداختیم.
وی با اشاره به اینکه بحث ثابت و متغیر از مباحث مهم فلسفه ی دین است به ویژه در مباحث تفسیری مسیحیت این موضوع رنگ و بوی دیگری پیدا کرده است و این بحث از بحثهای مهم فلسفه دین است که در تفسیر و هرمنوتیک مسیحیت نیز نظریات متعددی را به خود اختصاص داده و بالطبع به مباحث فلسفه دین و کلام مسلمین نیز منتقل شده است، اظهارکرد: بحث ثابت و متغیر در موضوعات اقتصادی رنگ و بوی دیگری مییابد، عمده ی علما و اندیشمندان مسلمان که مباحث ثابت و متغیر را مطرح کردند در مقوله ی متغیر مثال های اقتصادی مدنظر آنان است و مصادیق ثابت و متغیر را در مسائل اقتصادی جست و جو می کنند چراکه دو اصل در تاریخچه ی فقه و اصول مطرح است که در باب معاملات اصل بر امضایی بودن اوامر و نواهی است و اصل دیگری در این باب ارشادی بودن اوامر و نواهی می باشد که این دو اصل این مباحث را با تلاطم رو به رو می کند.
عضو هیات علمی جامعه المصطفی با بیان اینکه از نظر اصطلاحی برای بحث ثابت و متغیر چند تعریف مطرح شده، افزود: برخی ها بر این باورند که هر آموزه ای یک درون مایه ثابت و یک برون مایه متغیر دارد و معتقدند ذاتیات یک آموزه و فرهنگ چیزهایی است که قابل انتقال به سایر فرهنگ ها است مانند اصل صداقت و برخی اصول اقتصادی مانند اصل عدم غش و عرضیات را آنهایی که در انتقال به فرهنگ دیگر باید جامه خود را عوض کند.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه مرحوم آیتالله میلانی قائل بود صرف خواندن صیغه عربی در بیع، مجزی نیست، بیان کرد: به عنوان مثال لفظ صیغه در بیع و شراء که هر قومی باید به زبان خود بخواند از این قبیل است که گویا مرحوم میلانی قائل به این بودهاند که صیغه نکاح باید احتیاطاً به فارسی هم خوانده شود و صرف خواندن صیغه عربی، مجزی نیست.
وی تصریح کرد: برخی دیگر با نگاهی افراطی به بحث فرهنگ زمانه در تفسیر متون اقتصادی نگریستند و اجتهاد در بسیاری از احکام را در صورتی می پذیرفتند که در آن تغییر ایجاد کنند و برخی آموزه ها و احکام را وقتی بخواهند وارد جوامع دیگر کنند باید متناسب با جوامع تغییر می دادند و سپس مطرح می کردند که در این صورت فقه ما به یک فقه قیاسی تبدیل می شود وشاکله ی اصلی فقه از هم می پاشد.
معلمی افزود: عده ای اظهارکردند که دین مقاصد درجه یک و دو دارد، که مقاصد درجه دو را اهداف متوسط نامیدند یعنی هدف اصلی اگر عدالت باشد احکام آن هدف متوسط است که در صدد ایجاد عدالت حرکت می کند و معتقدند مقصد درجه یک جز موارد ثابت به شمار می رود.
عضو هیات علمی جامعه المصطفی با بیان اینکه اصطلاح سوم تعبیر به احکام گلوبال(جهانشمول) و لوکال(محلی) از ثابت و متغیر است، گفت: احکام گلوبال احکام مشترک بین همه ی ادیان می باشد و بسیاری از احکام اسلامی ما با یهودیان و مسیحیان مشترک است و نتیجه میگیریم احکامی که جنبه ی عمومی دارد اینها شمولیت داشته و جهانشمول و ثابت است ولی وقتی بین اینها متفاوت میشود، میفهمیم ماهیت این احکام محلی است یعنی مربوط به جامعه ای است که پیامبر اکرم سرپرستی و پیامبری آن را به عهده داشتند در اصل احکام لوکال احکامی مقطعی است که شرایط خاص زمانه در تعیین آن ها بسیار نقش داشته است مانند جمع بین اختین در نکاح که مختص اسلام است و در ادیان پیشین نبوده و جایز بوده و یا تعدد زوجات که حتی قاعده آن برای شخص نبی اکرم(ص) با امت ایشان متفاوت است.
وی افزود: تعبیر چهارم لب و قشر یا گوهر و صدف است که افرادی که این اصطلاح را به کار بردند چهار گروه هستند که برخی از آنان این مسئله را با اهداف مطرح کردند شبیه تعبیر هگل در مسیحیت که لب دین را اخلاق و مغز خوب میداند و حاشیه هایی که مطرح می شود را صدف یا پوسته ی آن می داند که متغیر است.
معلمی تصریح کرد: تعبیر دیگری با توجه به مساول عرفانی مطرح شده که لب اصلی دین (حقیقت) حرکت و سیر الی الله می دانند و دیگر احکام را به عنوان پوسته مطرح می کند و برخی دیگر بحث تجربه ی دینی را مطرح کردند و می گویند یک دیندار با هر پوسته ای باید تجربه ی دینی خود را به دست بیاورد به عبارت دیگر آنچه از مرام برخی فرق صوفیه برداشت میشود که لب دین تجربه دینی (شهود فردی دینی) است، حالا یکی با عبادت و یکی با رقص و سماع و … به آن میرسد و دیگری با خواندن نماز شب و سینه زنی برای ائمه.
عضو هیات علمی جامعه المصطفی با اشاره به دیدگاه آیت الله جوادی عاملی درباره ی ثابت و متغیر، بیان کرد: تعبیری آیتالله جوادی آملی دارند که آنچه به مربوط به توحید است مانند کلمه لا اله الا الله اعم از اصول اعتقادی، احکام و فروعات ثابت است، اما آنچه مربوط به اداره زندگی است جزء متغیرات است.
وی گفت: ما بحث متغیر را در یکی از مباحث تفسیر قرآن بیان می کنیم و معتقدیم که اجکام الهی در ظرف مکانی و زمانی و زمینه ها و بستر های ویژه ی خود قطعا ثابت است اما اگر این ویژگی ها و زمینه های اجتماعی تغییر کرد بحث پیش می آید که آیا در این مورد ثابت اند یا متغیر ؟
این پژوهشگر قرآنی اظهارکرد: امکان تغییر احکام اقتصادی نیز به این گونه است که آنچه به ابعاد ثابت انسان برمیگردد، ثبات است و آنچه به ابعاد متغیر انسان برمیگردد، متغیر است همچنین بحث گستره تغییر در آموزههای اقتصادی به این شکل است که باید تناسب حکم و موضوع را مدنظر داشته باشیم همان طور که امروزه می دانید یکی از پایه های اصلی اجتهاد شناخت این تناسبات حکم و موضوع است.
وی با بیان اینکه آموزههای اقتصادی در چهار محور مفاهیم، احکام فقهیعبادی اقتصادی (خمس و زکات) که قصد و قربت نیاز دارد و حیطه ای توقیفی است و مورد سوم احکام فقهیحقوقی اقتصادی (ابواب بیع و معاملات) و آخرین مورد نظام اقتصادی، قابل طرح است، تصریح کرد: در حیطه ی مفاهیم خیلی نمی توانیم بحث از ثبات بگذاریم چراکه قرآن به مخاطب القا شده است و مخاطب باید مفاهیم را درک کند اگر این مفهوم با پیسرفت انسان ها و جوامع رنگ و بوی دیگری پیدا کند اصل آن مفهوم ثابت است اما مصادیق آن تغییر کرده است به عبارت دیگر مفاهیم ثابتند اگرچه مصادیقشان متغیر است مانند (مصادیق قدیم و جدید غش).
معلمی اظهارکرد: دسته سوم (احکام فقهیحقوقی) در باب معاملات است و در معرض تغییر است چراکه عمده ی آن ها امضایی و ارشاد به عقل عقلایی است طبیعی است که تغییرکند چراکه اعتبارات عقلاست که متناسب با تغییر نیازهایشان تغییر می کند که به طور مثال بیع و شراء یک خانه زمانی با یک صیغه بعت و اشتریت بود، اما اکنون به معنای اینکه باید مالیات پرداخت، سند زده شود، پایان کار داشته باشد، از این گونه است.
عضو هیات علمی جامعه المصطفی افزود: در بحث احکام فقهی عبادی برخی اصل زکات را مثل داستان زکات بر اسب، ثابت ولی موارد آن را تابع نظر ولایت فقیه، حاکم شرع و امام معصوم میدانند که متغیر است که درسیره هم این مورد دیده شده یا اینکه روایت داریم به اسب هم زکات تعلق می گرفت همچنین از زکات برنج میپرسند و حضرت میفرمایند در کدام منطقه هستی؟ یا از زکات عدس میپرسند و میفرمایند: عدس در مدینه زکات ندارد.
وی با بیان اینکه ملاحظه نکردن مسأله تغییر در این دست موضوعات و اطلاقگیریها، عملا و در نهایت باعث راکد، ناکارآمد و عقیم شدن نهاد مهم زکات میشود، اظهارکرد: در بحث نقدین، نمی توانیم زکات را محدود به درهم و دینار نقره کنیم و بگوییم شامل اسکناس کاغذی و اعتباری امروز نمیشود، درصورتی که در همان نقدین هم شواهد حاکی از آن است که نصاب آن متغیر بوده است و سالانه اعلام می شده است.
معلمی ادامه داد: به عنوان مثال در بانک دبی الاسلامی که طبق مسائل فقهی خود می گویند زکات بر پول تعلق می گیرد آنان ابتدا از سپردهگذار میپرسند آیا تمایل دارد که بانک، زکات سپرده او را محاسبه کند یا اینکه خود شخص این کار را انجام میدهد و عملاً بسیاری این اختیار را به بانک میدهند و نتیجهاش آن شده که صندوق زکات بانک دبی الاسلامی رتبه اول خدمات اجتماعی در میان نهادهای خیریه خاورمیانخ را به دست آورد.
تهیه و تنظیم: محدثه داوودی
502/ع