vasael.ir

کد خبر: ۷۲۵۵
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۱ - 26 December 2017
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم تبیین کرد/ بخش اول

تأکید کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله بر فقه الحکومه و نقش بی‌بدیل فقیه در اداره جامعه

وسائل ـ حجت‌الاسلام ملک زاده، کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله را کتابی بسیار علمی و دقیق در باب سیاست و حکومت خواند و گفت: برای ما بسیار مهم است که یک فقیه و اصولی صاحب نام در تاریخ شیعه، این طور جدی به حوزه نظام سیاسی اسلام وارد شده است و موشکافانه به فقه السیاسة و فقه الحکومة پرداخته است؛ امور حسبیه ای که مرحوم نائینی می گوید، در ضمن آن، اداره حکومت هم قرار دارد و اینکه فقیه در رأس حکومت قرار بگیرد.

به گزارش سرویس سیاست پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، حجت‌الاسلام محمد حسین ملک زاده، استاد سطح عالی حوزه علمیه قم و مؤلّف کتاب‌هایی همچون »فلسفه فقه الحکومه»، «ولایت فقیه؛ چیستی، گستره، دیرینه»، «اصول نظام‌سازی اسلامی»، «نواندیشی دینی و نوآوری فقهی»، «عناصر مشترک در استنباط شریعت»؛ به پاره ای از اشکالات و شبهات پیرامون کتاب «تنبیه الأمة و تنزیه الملة» میرزای نائینی اشاره و جواب‌هایی برای آن ارائه کرده است که متن گفتار ایشان تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.

 

میرزای نائینی، یکی از سه قله علم اصول در سده اخیر

کتاب شریف تنبیه الأمة و تنزیه الملة، تألیف فقیه بزرگوار و اصولی گرانقدر، آیت الله میرزا محمد حسین نائینی، از بزرگترین اصولیان معاصر است؛ میرزای نائینی، یکی از سه قُله بلند مرتبه علم اصول در سده اخیر است؛ سه قله ای که عبارتند از میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی و محقق اصفهانی رضوان الله تعالی علیهم أجمعین.

در حقیقت اگر امروز به دروس خارج اصول مراجعه کنیم، اساتید قوی و بزرگانی که به تدریس خارج اصول مشغول هستند، وقتی می خواهند مهمترین آراء اصولی را مطرح کنند و به نقد و بررسی آنها بپردازند، عمدتاً پیرامون همین سه نام و آراء اصولی همین سه بزرگ مرد تاریخ علم اصول دور می زنند؛ می توان هر یک از اینها را صاحب یک مکتب اصولی دانست.

حتی بزرگانی مانند آیت الله خویی که خود از فحول و بزرگان  فقه و اصول در دوران معاصر است را باید جزو مکتب میرزای نائینی دانست؛ یعنی مکتبی را که میرزای نائینی تأسیس کرده، دارای افرادی است که یکی از آنها آیت الله خویی است که ایشان هم موفق به تقریر بحث های اصولی میرزای نائینی شد و تحت عنوان أجود التقریرات منتشر کرد.

 

توجه امام خمینی(قدس سره) به نظرات میرزای نائینی

مرحوم امام خمینی(قدس سره) هم در درس های خودشان، عنایت ویژه به آرای مرحوم نائینی داشتند و مقید بودند که آرای نائینی را مورد بررسی و نقد قرار دهند و در مواردی رد کنند؛ برخی از شاگردان مرحوم امام(قدس سره) نقل کرده اند که آن قدر ایشان آراء مرحوم نائینی را طرح می ردند و به صورت بسیار جدی آنها را تحلیل و بررسی و حتی نقد و رد می کرد، که برخی از شاگردان که تازه وارد به بحث بودند و یا  اطلاع اندکی داشتند، گمان کرده بودند که مرحوم امام، نظر منفی نسبت به میرزای نائینی دارد؛ حتی صحبت می کنند و به ایشان می گویند که اگر این قدر با او مخالف هستید، رهایش کنید.

امام(قدس سره) می فرمایید که از آن جهت که میرزای نائینی را قبول دارم و این شخصیت را با عظمت می دانم، اقوال او را ذکر می کنم؛ اگر کسی را قبول نداشته باشم یا  اهمیتی برای آراء او قائل نباشم که اسمی از او نمی برم.
 
شخصیت مرحوم نائینی آن قدر بزرگ است که شاید هر چه بیشتر درباره او توضیح بدهیم - به جهت گستردگی و عظمت او- کمتر بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم.

 

نگاهی گذرا به زندگی مرحوم نائینی

اگر بخواهیم نگاهی بسیار گذرا و خلاصه به زندگی میرزای نائینی داشته باشیم این است که میرزای نائینی در شهر نائین متولد شد؛ بر سر تاریخ دقیق تولد او اختلاف نظر وجود دارد و از سال  هجری قمری1273 تا سال  1277 هجری قمری، به عنوان سال تولد او ذکر شده است؛ پدر و پدر بزرگ او، هردو از علما و شیخ الإسلام منسوب از جانب شاهان قاجاری بودند.

بنابراین، نائینی علاوه بر نبوغ ذاتی، دارای یک بستر اجتماعی و شرایط خانوادگی بسیار مناسبی هم بود؛ هم به لحاظ علمی در یک خاندان علمی متولد شده بود و هم به لحاظ اجتماعی، در خانواده ای که از جایگاه اجتماعی و سیاسی بالایی برخوردار بودند، به دنیا آمده بود؛ پیش زمینه خوبی داشت که نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی از آشنایی خوبی برخوردار باشد.

گفته شده است که نائینی تا حدود هفده سالگی  در نائین ماند و در همان جا تحصیلات مقدماتی خودش را به پایان رساند، ولی پس از آن به اصفهان هجرت کرد و نزد بزرگان اصفهان چه در زمینه فقه و اصول و چه در زمینه کلام، فلسفه و دانش های دیگر تتلمذ کرد و بعد از آن بود که راهی عتبات عالیات شد؛ این زمان، موقعی است که میرزای شیرازی، حوزه علمیه شیعه را در شهر سامراء برپا کرده است.

به همین دلیل نائینی، اندکی بعد از حضور در نجف، راهی سامراء شد و در درس میرزای شیرازی حضور پیدا کرد؛ به دلیل همان نبوغ بالا، جایگاه خانوادگی و دانش فراوانی که داشت، با وجود سن کمی که داشت، به سرعت از نزدیکان میرزای شیرازی شد؛ حتی تا جایگاه کاتب ویژه او پیش رفت و همیشه در کنار میرزای شیرازی بود و مطالب او را به نگارش در می آورد؛ در ماجرای تحریم تنباکو و حکم حکومی میرزای شیرازی، نائینی در کنار او بود و از نزدیک شاهد ماجراها، بلکه دخیل در ماجراها بود؛ کسی بود که به همراه سایر فضلاء به ناصرالدین شاه نامه نوشتند؛ البته اول به تأیید میرزای شیرازی رساندند و بعد خطاب به ناصرالدین شاه فرستادند.

پس از رحلت میرزای شیرازی، در درس بزرگان دیگری مثل مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر مدت کوتاهی حضور پیدا کرد، اما دو، سه سال بعد از رحلت میرزای شیرازی به نجف اشرف هجرت کرد و از اصحاب نزدیک مرحوم آخوند خراسانی شد؛ طبیعتاً میرزای نائینی در این دوره به لحاظ شخصیت علمی و جایگاه حوزوی، در جایگاهی قرار دارد که دیگر نیازی به حضور در درس عمومی آخوند خراسانی ندارد.

به همین خاطر، اینکه میرزای نائینی را از شاگردان آخوند خراسانی به حساب آورده اند، به جهت حضور او در حلقه خصوصی بحث های فقهی آخوند خراسانی است؛ میرزای نائینی به عضویت هیئت استفتاء آخوند خراسانی درآمد؛ و باز هم در تمام امور مهم سیاسی و اجتماعی، گذشته از امور جاری فقهی و مسائل جاری امت اسلامی و شیعی، در کنار آخوند خراسانی بود

برای مثال در ماجرای نهضت ناتمام مشروطیت – که گمان می کنم بهترین عنوان برای نهضت مشروطیت همین عنوان نهضت ناتمام مشروطیت باشد – همه جا در کنار آخوند خراسانی است؛ یعنی اگر رهبران برون مرزی نهضت مشروطیت را آخوند خراسانی و ملا عبدالله مازندرانی به حساب بیاوریم، میرزای نائینی که از آن دو جوان تر بود و در جایگاه پایین تری قرار داشت، اما می توان او را به عنوان سومین نفر از رهبران مشروطیت در خارج از ایران به شمار آورد؛ طبیعتاً میرزای نائینی مانند آخوند خراسانی، به شدت مشروطه خواه است و هر دو،  علیه کسانی که بر خلاف مشروطه سخن می گویند، اینها موضع می گیرند.

 

ارتباط داشتن میرزای نائینی با سید جمال الدی اسد آبادی

نکته دیگری که در باره میرزای نائینی باید اشاره کنیم و مربوط به همین دوره است، بحث رابطه مرحوم میرزای نائینی با سید جمال الدین اسد آبادی است که بسیار جالب است؛ سید جمال الدین اسد آبادی خیلی مسن تر از میرزای نائینی است؛ اما در همان زمان که به اصفهان می آمده، میرزای نائینی جوان با او آشنا شده و ارتباط داشته است؛ دوستی سید جمال الدین اسد آبادی با میرزای نائینی به اندازه ای بوده است که وقتی که او به سامراء می آید و می خواهد میرزای شیرازی را ملاقات کند، در حجره میرزای نائینی ساکن می شود و اینها روزها با هم در حجره بودند و در حقیقت سید جمال الدین اسد آبادی، میرزای نائینی را واسطه می کند تا میرزای شیرازی را ملاقات کند

اگرچه میرزای شیرازی حاضر به ملاقات نمی شود و به این تعبیر می گوید که آن کبّاده ای که سید جمال الدین اسد ابادی بلند کرده است من نمی توانم بکشم؛ با کلّیت افکار و آراء او موافقم اما نمی توانم با این جریانی که او می خواهد به راه بیندازد همراهی کنم؛ میرزای شیرازی به میرزای نائینی گفته است که اگر من با او ملاقات کنم او یک درخواست هایی را مطرح می کند که من نمی توانم مخالفت کنم چون درخواست هایش را درست می دانم اما از آن طرف هم جایگاهم طوری است که من نمی توانم همپای او شوم و محذورات خاص خودم را دارم، به همین خاطر اگر ما ملاقات نکنیم بهتر است.

 

دوره انزوای میرزای نائینی

پس از نگارش کتاب تنبیه الأمة و انتشار آن و بعد هم فرجام نامناسب نهضت ناتمام مشروطیت و انحراف این نهضت از مسیری که علما، متدینین و عموم مردم انتظار داشتند، و بعد هم رحلت آخوند خراسانی، ما تقریباً یک دوره انزوایی را در زندگی میرزای نائینی مشاهده می کنیم؛ به این جهت که با وجود اینکه میرزای نائینی یک جایگاه رفیعی دارد و یک عالم و استادی است، اما با این حال پشتوانه او در شهر نجف، آخوند خراسانی است.

وقتی که آخوند خراسانی از دنیا می رود و مشروطیت هم به آن وضع دچار می شود وبه خصوص شیخ فضل الله نوری هم در ایران به شهادت می رسد، شرایط به گونه ای می شود که میرزای نائینی، حتی مدتی مجبور به ترک نجف می شود؛ و بعد هم که به نجف برمی گردد، در انزوا و به شکل خصوصی درس را برقرار می کند.

از جمله کسانی که از آغازگران درس میرزای نائینی در دوره جدید هستند، مرحوم آیت الله سید جمال گلپایگانی است که از اهل عرفان و شخصیت های معنوی بسیار بالا است؛ اینها درس مرحوم نائینی را راه می اندازند و بعد کسانی مانند مرحوم آیت الله خویی، مرحوم علامه طبابایی و... می آیند؛ از اینجا به بعد ما ظهور و بروز سیاسی خاصی از میرزای نائینی نداریم.

بیشتر ایشان به عنوان یک عالم اصولی شناخته می شود؛ البته مرجعیت فقهی هم دارد؛ اما با وجود گستردگی مرجعیت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، طبیعتاً مرجعیت میرزای نائینی محدودتر باقی می ماند؛ بیشتر به عنوان یک استاد بسیار قوی در حوزه های علمیه شناخته می شود.

 

نگارش تنبیه الأمة در باب مشروطیت

مهم ترین اثر علمی ای که در آن زمان در باب مشروطیت نوشته شد، کتاب تنبیه الأمة و تنزیه الملة بود که به قلم میرزای نائینی بود و بلافاصله بعد از نگارش، این کتاب به تأیید آخوند خراسانی و ملاعبدالله مازندرانی رسید، و هردو  بزرگوار، تقریظی بر این کتاب نوشتند که در ابتدای این کتاب به چاپ رسیده است.

کتاب تنبیه الأمة و تنزیه الملة یکی از مهمترین کتب تاریخ شیعه در عرصه سیاست، حکومت و نظام سیاسی اسلام است؛ البته پیش از این هم ما کتاب هایی را داریم، یا بخش هایی از کتاب هایی را داریم که به بحث های حکومتی و سیاسی اختصاص پیدا کرده است؛ مثلاً رساله¬ای که محقق کرکی در باب نماز جمعه نوشته است یا در بحث های دیگر، بحث های مرتبط با ولایت فقیه را مطرح کرده است.

نمونه دیگر، محقق سبزواری - که دوره شاه عباس اول را درک کرده است؛ اما اوج جایگاه او مربوط به زمان شاه عباس دوم است که در این دوره به منصب شیخ الإسلامی هم می رسد – که عموم طلبه ها ایشان را در مکاسب با عنوان صاحب کفایة می شناسند؛ این کفایة، کفایة الأحکام است و کفایة در فقه مورد نظر است که تألیف محقق سبزواری است و شیخ انصاری بسیار از این کتاب نام می برد؛ البته ایشان شرح ارشاد را هم در فقه دارد اما کتابی که ایشان در باب سیاست و حکومت نوشته است و به نوعی سیاست نامه به حساب می آید، روضة الأنوار عباسی است که یکی از مهم ترین سیاست نامه های شیعی محسوب می گردد، گرچه متأسفانه زیاد شناخته شده نیست.

پس از این دوران ما کتاب عوائد که نوشته ملا احمد نراقی است را داریم که در آنجا هم ایشان یک عائده را به ولایت فقیه اختصاص می دهد و بحث ولایت مطلقه فقیه را مفصل مطرح می کند.

 شخصیت دیگر، مرحوم ملا محمد تقی برقانی است که صاحب کتاب منهج الإجتهاد است و در قسمت های مختلف کتابش، بحث ولایت فقیه را مطرح کرده  و جایگاه سیاسی و اجتماعی فقیه را متعرض شده است؛ ایشان عملاً هم به این قضیه ورود داشته است تا جایی که در تهران و در دارالخلافة قاجاریة این بحث را مطرح می کند که عامل نابسامانی، شاه است و اساساً شاه باید کنار برود و فقیه باید در رأس جامعه باشد و حکومت را به دست بگیرد؛ شاه قاجار نیز خیلی ناراحت می شود و تلاش می کند که ایشان را منزوی کند.

بعد از ایشان ما صاحب جواهر را داریم که در جاهای مختلف کتاب جواهر و به ویژه در جلد بیست و یکم، بحث ولایت مطلقه فقیه را مطرح کرده است؛ دیگران هم به همین ترتیب بوده اند تا اینکه به کتاب تنبیه الأمة و تنزیه الملة می رسیم؛ اگر از این کتاب عبور کنیم و جلوتر بیاییم، شاید مهم ترین بحثی که در این زمینه مطرح شده باشد کتاب ولایت فقیه امام خمینی(قدس سره) باشد.

تا پیش از کتاب ولایت فقیه امام خمینی ره، یکه تاز میدان کتاب تنبیه الأمة است؛ هم نسبت به آثار پیشینیان و هم نسبت به آثار پسینیان – البته تا پیش از ولایت فقیه امام خمینی(قدس سره) - جایگاه بسیار رفیعی دارد و بحث های مربوط به سیاست، حکومت و نظام سیاسی اسلام در این کتاب مطرح شده است.

 

علت با ارزش بودن کتاب تنبیه الأمة

این کتاب یک کتاب بسیار علمی و دقیق در باب سیاست و حکومت است؛ برای ما بسیار مهم است که یک فقیه و اصولی صاحب نام در تاریخ شیعه، این طور جدی به حوزه نظام سیاسی اسلام وارد شده است و موشکافانه به فقه السیاسة و فقه الحکومة پرداخته است؛ روشی هم که استفاده کرده یک روش مشروع و اجتهادی است.

ببنید بحث هایی که در زمینه سیاست و حکومت حتی با رنگ اسلامی انجام می شود، گاهی اوقات حالت عمومی و خطابی دارد؛ این بحث ها نه اینکه نادرست باشد اما از لحاظ فنی گاهی آن چنان ارزشمند نیست؛ آنچه که بسیار ارزشمند است، - گذشته از زمان نگارش کتاب و فضایی که کتاب در آن زمان منتشر شده – این است که یک شخصت بسیار بزرگ به نام میرزای نائینی و آن هم با روش اجتهادی مورد قبول همه فقها و اصولیین شیعه،  در این عرصه، دست به استدلال فقهی و اجتهادی در این عرصه زده است.

اهمیت این موضوع آن گاه بیش از پیش آشکار می شود که ما بدانیم به طور مثال اگر فقیهی بخواهد خارج فقه صلاة تدریس کند، صدها جلد کتاب و هزاران صفحه مطلب در اختیار اوست؛ آنقدر کتاب الصلاة نوشته شده است که حد و حصر ندارد؛ لذا هیچ گونه کمبود منبع در این زمینه وجود ندارد؛ در باب کتاب الطهارة، کتاب الصوم و سایر ابواب هم به همین ترتیب است.

اما اگر امروز فقیهی بخواهد امروز در باب فقه السیاسة و فقه الحکومة دست به تألیف بزند یا خارج فقه تدریس کند، به لحاظ منابع، بسیار در محدودیت به سر می برد؛ یعنی منابعی که حالت اجتهادی و فقاهی – نه خطابی و عمومی -  داشته باشند؛ تنبیه الأمة یکی از آن منابعی است که هر فقیهی می تواند از آن استفاده کند و با استناد به آن، بحث ها را پیش ببرد.

البته در تحلیل محتوا بیشتر می توان به آن اشاره کرد، اما به طور مثال، میرزای نائینی از 47 آیه قرآن کریم در این کتاب استفاده کرده است؛ از این تعداد آیات، بیست آیه اش را در طول تاریخ فقه شیعه، هیچ فقیهی در کتب فقهی از این آیات استفاده نکرده است؛ یعنی وقتی فقیهی مانند نائینی  وارد این عرصه می شود، می بیند آیات الأحکامی که فقها تا امروز استفاده کرده اند، آیات الأحکامی بوده متناسب با کتاب الصلاة و کتاب الصوم و کتاب الحج، اما در فقه الحکومة چطور؟ در فقه السیاسة چطور؟ ما در این ابواب نیاز به آیات الأحکام جدیدتری داریم.

خوب، نائینی با آن تسلط و احاطه ای که بر منابع دینی دارد، به سراغ قرآن می رود و حداقل بیست آیه به آیات الأحکام فقه السیاسة و فقه الحکومة اضافه می‌کند؛ همچنین استفاده هایی که ایشان از روایات – به خصوص از نهج البلاغه و عهدنامه مالک اشتر -  می کند، بسیار استفاده های ناب و جذابی است؛ نکاتی را که ایشان از آیات استفاده می کنند حتی امروز هم شما نمی شنوید.

نکته ای که ایشان بیش از صد سال پیش مطرح کرده است برای همگان جدید جلوه می کند، به این دلیل که اینها کم گفته می شوند؛ امور حسبیه‌ای که مرحوم نائینی می گوید، در ضمن آن، اداره حکومت هم قرار دارد و اینکه فقیه در رأس حکومت قرار بگیرد.(ادامه دارد...)/403/825/م

بخش اول

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۰ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۱:۵۳
طلوع افتاب
۰۶:۰۸:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۸:۰۸
اذان مغرب
۲۰:۱۶:۳۳