به گزارش خبرنگار سرویس اقتصاد پایگاه تخصصی وسائل چند سالی است که با توجه به هدف قرار گرفتن اقتصاد ایران توسط دولتهای غربی جهت به زانو در آوردن ملت ایران از پافشاری بر استقلال و آزادی و دفاع از حقوق قطعی خود، سیاست «اقتصاد مقاومتی» در دستور کار مدیران و مسئولان نظام قرار گرفته است؛ سیاستی کلی که به درستی از سوی رهبر انقلاب تبیین و در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۲ به قوای سهگانه و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد.
در شرایط کنونی که تحریمهای اقتصادی در حداکثر خود بر میهن اسلامی ایران تحمیل شده و حتی گاه از حد گذشته و شامل تحریمهای غیر انسانی در زمینه دارو نیز شده است، راه برونرفت از مشکلات و سختی کنونی، نهتنها نگاه سازشکارانه و از سر ضعف نیست، که نیازمند متمرکز شدن همه توان و ظرفیت کشور بر توان داخلی و مقاومسازی بدنه اقتصادی کشور در برابر تغییرات و تحولات خارج از اختیار ماست. به دیگر سخن، اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضتکشی و رکود نیست، بلکه به معنای مقاومسازی و تأکید بر توان داخلی و تولید ملی و اعتماد بر آحاد مردم ایران است.
رسانهها؛ تبیین مفهوم و گفتمانسازی درباره اقتصاد مقاومتی
با توجه به جایگاه مردم و بخش خصوصی در تحقق سیاست اقتصاد مقاومتی، رسانهها از نقش بیبدیلی در موفقیت این سیاستها و ضمانت اجرایی آنها برخوردارند. باور مردم به سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و تصوری که از نقش خودشان در این سیاستها دارند، روند تحقق این سیاستها را به طور کامل، متأثر میسازد. به باور بسیاری از اندیشمندان و متخصصان رسانه، پیامی که از طریق رسانه به مردم منتقل میشود، میتواند تا بسیار زیادی، باور آنها نسبت به خود و نقششان در اجرای این سیاستها را شکل دهد؛ باوری که مردم، بر اساس آن درباره عملکرد خود در حرکت این چرخه، تصمیمگیری میکنند و رفتارهای خود را با آن هماهنگ میسازند.
بنابراین رسانههای جمعی، در مرحله تبیین مفهوم و گفتمانسازی درباره اقتصاد مقاومتی، جایگاهی ملموس و حیاتی دارند. شناخت درست این مفهوم و همراه شدن با واقعیت آن، از الزامات محقق شدن اقتصاد مقاومتی است. گفتمانسازی در خصوص اقتصاد مقاومتی و تبدیل آن به یک گفتمان عمومی، بسیاری از مشکلات را بر طرف و کارها را تسهیل خواهد کرد. چنانکه رهبر معظم انقلاب در این باره بیان نمودهاند: «الزام هفتم و کار لازم هفتم [از الزامات و انتظارات سیاستهای اقتصاد مقاومتی]، گفتمانسازی است؛ باید تصویر درستی از اقتصاد مقاومتی ارائه بشود؛ البته صداوسیما و رسانههای کشور موظفند اما مخصوص آنها نیست... مسئولین، صاحبان فکر و دلسوزان، بایستی تصویر درستی را از این حرکت بزرگ و عمومی ارائه بدهند و گفتمانسازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند؛ در این صورت، کارْ عملی خواهد شد.» (بیانات در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی، ۲۰/۱۲/۱۳۹۲)
البته رسانههای خارجی و معاند نظام اسلامی نیز کار خود را شروع کردهاند و با تزریق بدبینی به سیاست اقتصاد مقاومتی و ایجاد این تصور نادرست که اقتصاد مقاومتی همان سیاست «ریاضت اقتصادی» است که پیشتر در برخی کشورهای دیگر نیز اتخاذ شده است، سعی در تضعیف روحیه ملت ایران و اختلال در وحدت عمومی در قبال این سیاست کلی دارند. روزنامه اکونومیست با تشبیه وضعیت اقتصادی کنونی ایران به وضعیت اقتصادی ایران در زمان جنگ ایران و عراق، مینویسد: «رهبران ایران سرانجام تأیید کردهاند که اصرار آنان بر دستیابی ایران به اورانیوم غنیشده و مقاومت در برابر اروپا، باعث رنج شده است. آیت الله خامنهای رهبر ایران، نظریهای تحت عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح کرده است که متکی بر توان داخلی است. یکی از ائمه جمعه ایران نیز چنین گفته است که اگر گوشت در بازار نبود، مردم باید با همان سوپ سنتی تخممرغ سر کنند». (روزنامه اکونومیست، ۱۸ آگوست ۲۰۱۲).
در جایی دیگر، بیبیسی فارسی با انتشار گزارشی سعی میکند سیاست اقتصاد مقاومتی را به جای تلاشی از درون جامعه برای اصلاح وضعیت اقتصادی، به مفهومی خشونتطلبانه و اعمال فشاری از بالا و به وسیله نیروهای مسلح جلوه دهد: «رئیس جمهور ایران خطاب به فرماندهان پلیس گفته "در واقع شما باید به دولت کمک کنید تا سیاست های مدنظر رهبری را که ایشان تایید و ابلاغ کرده اند، عملیاتی و اجرایی شود." این برای اولین بار است که رئیس جمهور ایران خواهان کمک بخشی از نیروهای مسلح برای اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی شده است.» (وبسایت بیبیسی فارسی، شنبه 19 آوریل 2014 - 30 فروردین 1393)
بنابراین نقش رسانههای جمعی کشورمان برای تبیین درست مفهوم اقتصاد مقاومتی و گفتمانسازی صحیح در این باره، با چالشهایی جدی نیز روبهروست و علاوه بر تأکید بر فرصتهای داخلی و قوتهای رسانهای میهنی، نیازمند دست و پنجه نرم کردن با ضعفهای رسانهای کشور و مقابله با تهدیدهای خارجی نیز هست؛ به ویژه که قدرت رسانهای قدرتهای بزرگ جهان، بسیار قدرتمندتر، متنوعتر و گستردهتر از رسانههای داخلی ماست. با این وجود به نظر میرسد تمرکز رسانههای داخلی کشورمان بهویژه صدا و سیما بر محورهای زیر، از اولویت بیشتری برخوردار است و به پیشبرد سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی کمکی قابل توجه خواهد کرد.
ترویج تولید داخلی از طریق تغییر باور عمومی نسبت به کالای ایرانی
متأسفانه در زمان رژیم پهلوی و در پیشتر در جریانهای تجددمأبانه و گرایش به سمت غرب، کالاهای «خارجی» بیش از کالاهای «ایرانی» تبلیغ شد و حتی در کیفیتهای مشابه، چنین تبیین شد که کالاهای خارجی ارزشمندتر از کالاهای ایرانیاند؛ روندی که تا انقلاب اسلامی ادامه پیدا کرد. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، تحولات عظیمی در صنعت کشور، علم و فناوری و پزشکی و سایر قسمتها رخ داد و وضعیت فعلی تولیدات کشور اسلامیمان گاهی دهها برابر به نسبت زمان رژیم پهلوی پیشرفت کردهاند و در زمینههای بسیاری از کیفیت بیشتری نسبت به محصولات خارجی مشابه خود برخوردارند، ولی متأسفانه همچنان این باور عمومی که «اجناس خارجی، بهتر از اجناس ایرانیاند» در میان عموم مردم وجود دارد و متأسفانه، رسانهها ما نهتنها تلاش کافی برای تغییر این باور عمومی نکردهاند، که برعکس، به تشدید این تصور نادرست دامن زدهاند. ترویج مدهای غیر ایرانی در سینمای ایران و همچنین تبلیغ کالاهای خارجی در رسانه ملی، تنها بخشی از این روند نادرست است که باید اصلاح گردد.
تحقیقات نشان داده است که بسیاری از مخاطبان رسانههای جمعی مانند سینما و تلویزیون، گاهی بیش از اینکه به داستان فیلم یا سریال در حال پخش توجه کنند، با جزئیات تصویر نظیر لوازم منزل، نوع پوشش بازیگران و تجهیزات الکترونیک و اتومبیلهای استفاده شده در فیلم، ارتباط برقرار میکنند و پس از مدتی، به مرور به دنبال ایجاد همان جزئیات در زندگی شخصی خود خواهند بود. حذف تبلیغات کالاهای خارجی در رسانه ملی و کم کردن اصل تبلیغ کالا در صدا و سیما میتواند به مرور در اصلاح این وضعیت، نقش داشته باشد.
تلاش رسانهای برای اصلاح الگوی مصرف
مسئله دیگری که در تحقق اقتصاد مقاومتی بسیار اهمیت دارد و رسانههای میتواند نقشی جدی در ایجاد آن داشته باشند، اصلاح الگوی مصرف است. رهبر معظم انقلاب در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی در این باره میگویند: «موضوع هشتم [از مؤلفههای سیاستهای مقاومتی]، مسئلهی اصلاح الگوی مصرف است؛ مسئلهی صرفهجویی، پرهیز از ریختوپاش، پرهیز از اسراف، پرهیز از هزینهکَردهای زائد. ما به مردم نمیگوییم که ریاضت بکشند؛ اینجور گاهی بعضی القا میکنند. بعد از آنکه سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغ شد، هنوز مرکب آن خشک نشده، یک عدهای شروع کردند که "اینها دارند مردم را به ریاضت دعوت میکنند"؛ نه، بههیچوجه اینجور نیست، بلکه به عکس است؛ ما معتقدیم که اگر این سیاستها اعمال بشود، وضع مردم بهتر خواهد شد، طبقات ضعیف گشایش پیدا خواهند کرد.» (بیانات در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی، ۲۰/۱۲/۱۳۹۲)
متأسفانه تولیدات رسانهای صدا و سیما نظیر فیلمها و سریالها، حتی سریالهای ماه مبارک رمضان، غالبا در راستای ترویج فرهنگ مصرفگرایی است. بسیاری از سبکهای زندگی در سریالهای تلویزیون جمهوری اسلامی، سبکهایی مبتنی بر مصرفگرایی و تجملگرایی است و بسیاری از مردم برای رساندن زندگی خود به آن سطح از زندگی، مجبور به هزینهکردن بیش از حد توان و به دنبال آن تغییر ساختار اقتصادی خانوادهشان میشوند. تبلیغات بسیار زیاد در تلویزیون ملی، مردم را هر روز بیش از دیروز به سمت خرید محصولات و کالاهای لوکس و مدرن سوق میدهد و به عنوان مثال، تغییر زود به زود دکوراسیون منزل را به یکی از باورهای رایج در میان مردم ما تبدیل کرده است. فضای سینماهای کشور نیز وضعیتی به مراتب شدیدتر دارند و با توجه به محدودیتهای کمتر به نسبت صدا و سیما، وارد بخشهای دیگری نظیر ترویج مد لباسهای غربی و خودروهای خارجی و رسومات و فرهنگهای مصرفگرایانه نیز شدهاند.
بنابراین، تغییر باور عمومی از فرهنگ مصرفگرایی و ریخت و پاش، به فرهنگ درست مصرف کردن و صرفهجویی متعادل در زندگی روزمره میتواند تولید ملی را تقویت کرده و از خروج سرمایههای کشور از مرزهای میهن اسلامیمان جلوگیری کند.
درونزایی و درونگرایی اقتصادی مقاومتی و نقش رسانهها
بر خلاف باور برخی از مردم، اقتصاد مقاومتی با وجود اینکه درونزاست و بر تولید داخلی و سرمایههای ملی تأکید دارد، ولی به هیچ وجه درونگرا نیست و منزوی شدن اقتصادی کشور را دنبال نمیکند. بلکه برعکس، سعی میکند که با جامعه جهانی تعاملی قدرتمند داشته باشد و حضوری پررنگ در بازارهای اقتصادی دنیا داشته باشد؛ و این مهم بدون افزایش توان تولید داخلی محقق نمیشود. نقش رسانهها در ترویج کالاهای ایرانی در کشورهای منطقه و به دنبال آن، در دیگر بازارهای جهانی، بسیار با اهمیت است و عملا بدون کمک رسانهها و موفقیت آنها در تبلیغ کالاهای ایرانی در بازارهای خارجی هدف، این مهم محقق نمیشود. پخش برنامههای تلویزیونی ایرانی در دیگر کشورها و اکران فیلمهای ایرانی در شبکهها خارجی و فعالیت قدرتمند دیگر رسانههای ایرانی نظیر رسانههای مبتنی بر وب و رسانههای چاپی، هر کدام میتواند در رخ دادن این هدف، تأثیر بسزایی داشته باشند.
نقش نظارتی رسانهها
در پایان، علاوه بر همه نقشهایی که رسانهها در پیشبرد سیاستهای اقتصاد مقاومتی ایفا میکنند، میتوان به نقش نظارتی آنها نیز اشاره کرد. رسانههای جمعی علاوه بر اینکه در گفتمانسازی در رابطه با اقتصاد مقاومتی نقش داشتند، در طول مسیر نیز میتوانند و باید نقشی نظارتی ایفا کنند. چنانکه در فرمایشات رهبر معظم انقلاب نیز اشاره شده است، «بایستی مرکز رصد قوی و بینایی وجود داشته باشد که بهطور دقیق پیشرفت این کار را پایش کند؛ اطلاعات را گردآوری کنند، پردازش کنند، استنتاج کنند، احیاناً آن حرکتی را که باید در هر مقطعی و هر مرحلهای انجام بگیرد مشخص کنند، برای هر بخشی شاخص سنجش معین کنند، و در نهایت اطلاعرسانی به مردم انجام بگیرد». (بیانات در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی، ۲۰/۱۲/۱۳۹۲)
ایجاد مطالبه عمومی نسبت به سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و همچنین استراتژیهای زیرمجموعه آن نظیر تقویت تولید داخلی، اصلاح الگوی مصرف، مردمی کردن اقتصاد، کاهش وابستگی به نفت، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات، حرکت بر اساس برنامه، وحدت و همبستگی و مدیریت منابع ارزی کاری است که تنها از عهده رسانههای جمعی ساخته است و عملکرد درست آنها میتواند به مرور مردم کشورمان را از شهروندان معمولی، به افرادی مؤثر در روند اقتصاد مقاومتی و اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور تبدیل کند؛ اتفاقی که به یاری خداوند و با همت مسئولان و آحاد مردم ایران به تدریج اتفاق خواهد افتاد و ایران را به کشوری قدرتمند، نفوذناپذیر و باثبات تبدیل خواهد کرد.
مهدی بهرامی طلبه حوزه علمیه و دانشجوی دکترای مطالعات رسانه
323/703/ع