به گزارش سرویس مبانی پایگاه اطلاعرسانی وسائل، حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولیفقیه در استان خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد، در جلسه شصت و دوم درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان شمالی که بیستم فروردینماه 96 با حضور طلاب و روحانیون سطح چهار حوزه علمیه استان در محل حسینیه شهدای مصلای امام خمینی (ره) بجنورد برگزار شد، به تشریح خمس بهعنوان پشتوانه امامت و ولایت پرداخت.
وی این جلسه در ادامه مبحث خمس با اشاره به آیه 41 سوره انفال، اظهار کرد: یکی از مسائل وجوبی مهم شرع ما خمس است.
وی ادامه داد: ارتباط خمس با حکومت اسلامی، امامت و ولایت یک ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی است؛ به همین جهت میشود گفت خمس در حقیقت هزینه و سرمایهای برای حکومت و پشتوانهای برای ولایت و امامت است.
تقریر درس:
«وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ» سوره انفال آیه 41، عرض کردیم یکی از مسائل وجوبی مهم شرع ما خمس است.
ارتباط خمس با حکومت اسلامی، امامت و ولایت یک ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی است؛ به همین جهت میشود گفت خمس در حقیقت هزینه و سرمایهای برای حکومت است، پشتوانهای است برای ولایت و امامت که حالا در ادامه خواهیم گفت.
دلیل وجوب خمس در قرآن و روایات بهصراحت بیان شده است، یکی از آیاتی که هم کلمه خمس در آن آمده و هم با تأکیدات فراوان اشاره شده همین آیه شریفه 41 سوره انفال است که البته یک مرتبه هم بیشتر در قرآن واژه خمس به این معنا نیامده؛ ولی آیه بسیار مهمی با تأکیدات بسیار است که امروز این بحث را پیرامون همین آیه و واژه غنیمت خواهیم داشت.
قرآن مجید میفرماید «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ» بدانید این است و جز این نیست، اینها همه تأکید است هم «وَاعْلَمُوا» هم «أَنَّمَا» و هم «فَأَنَّ».
ادات تأکید در این آیه بسیار است، بدانید آنچه به دست میآورید «مِنْ شَیءٍ» دستاوردهای مالی شما است «فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ» یکپنجم آن از آن خدا و رسول و «وَلِذِی الْقُرْبَیٰ» است و نیز «یتَامَیٰ و مَسَاکینِ وَابْنِ السَّبِیلِ» شش گروه اینجا نام برده یا شش سهم را که خمس مصرفش شش چیز است.
حالا اینها را بعد خواهیم گفت چرا در سه تای اول لام آورده، در سه تای دوم لام نیاورده این هم نکتهای است «إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ» هر چه به دست میآورید یکپنجم آن را باید پرداخت کنید اگر ایمان به خدا دارید.
خود این «إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ» تأکیدش بر این است که بعضی واجبات انجامش آسان نیست مخصوصاً واجبات مالی مثل خمس، ایمانی فراتر از ایمان معمولی میخواهد.
کسی حاضر است بخشی از مال خود را در راه خدا قرار بدهد که باورش یک باور عمیق باشد؛ چون دل کندن از مال و ثروت آسان نیست لذا در این آیه قرآن بهصراحت میفرماید «إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ» اگر واقعاً ایمان به خدا دارید و ایمان به آیات الهی دارید به دنبالش «وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیٰ عَبْدِنَا» و اگر ایمان دارید به آنچه که ما بر بنده خودمان نازل کردیم منظور قرآن و آیات قرآن است «یوْمَ الْفُرْقَانِ» روز فرقان.
این آیه ظاهراً در حولوحوش جنگ بدر نازل شده؛ لذا لحن آیه لحنی است که گویی این آیه در همان حال و هوای جنگ بدر نازل شده است.
در جنگ بدر چون غنائمی هم مسلمانها گرفتند و جنگ خوبی بود، جنگ پیروزمندانه و فاتحانهای بود لذا میفرماید اگر به خدا اعتقاد دارید و اگر اعتقاد بر همین عبد ما، بنده ما دارید که روز بدر ما بر او آیه نازل کردیم آیات نازل کردیم.
«یوْمَ الْفُرْقَانِ» روز بدر را قرآن «یوْمَ الْفُرْقَانِ» نامیده حق از باطل جدا شد، جدایی حق از باطل «یوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ» روزی که دو گروه در برابر هم ایستادند و رودرروی یکدیگر قرار گرفتند.
اگر ایمان به خدا و قرآن دارید و ایمان به پیغمبر دارید یکپنجم آنچه به دست میآورید را در این راه باید هزینه کنید «وَاللَّهُ عَلَیٰ کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ» آخر آیه نکتهای لطیف دارد خدا بر همهچیز قادر است.
همهچیز از آن خداست مال شما را بدهد، از شما بگیرد همهچیز دست خدا است، این یک آزمون است که اول میدهد بعد میگوید بخشی را به من برگردان این خودش یک نوع قدرتنمایی است.
یعنی اگر بخواهد همهاش را بگیرد میتواند، اگر بخواهد هیچچیز به تو ندهد، میتواند منتها یک آزمون است این را به تو میدهد میگوید چهار قسمتش مال تو یک قسمتش مال من، برگردان، خودش یک نوع ساز کاری است برای بندگی.
پس امور مالی دین بخشی از وظایف ما است که آسان هم نیست مثل زکات، خمس و حتی حج، حج هم چون هزینه مالی دارد آسان نیست.
عرض کنم خدمت شما که خُب پس در این آیه شریفه چند تا تأکید به کار رفته یکی «وَاعْلَمُوا» بدانید، بدانید نه صرف دانستن، دانستنی که عمل زا باشد، بدانید و عمل کنید لحن آیه «وَاعْلَمُوا» یعنی حواستان باشد. بدانید یعنی تکلیفی است که باید اول هضمش کنید بعد عمل کنید.
نکته دوم که این ادات تأکید است که در اینجا به کار رفته حرف «أَنَّ»، «وَاعْلَمُوا»، «أَنَّ لِلَّهِ» باز تکرار شده «أَنَّمَا غَنِمْتُمْ» «أَنَّ» و «أَنَّمَا» اینها همه ادات تأکید است و ادامه آیه «إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ».
دیروز اشاره کردیم که فقط ایمان این نیست که آدم برود بجنگد جنگیدن بخشی از ایمان است، در جهاد اصغر آدم شرکت کند هنر کرده؛ اما هنرمندتر از آن، آن است که در جبهه جهاد اکبر پیروز میدان شود. پولدوستی و دنیادوستی و ثروت دوستی مانع بندگیاش نشود بخشی از مالش را باید درراه خدا بپردازد تا بندگیاش را ثابت کند.
اینجا هم میگوید میدان جنگ نیست نکته لطیفی در این آیه اشاره کرده اگر ایماندارید خمس دهید، معلوم میشود که خیلیها ایمان سطحی دارند شاید جبهه هم بروند، جنگ هم بکنند ولی در هنگام پایبندی به این مسائل کم بیاورند؛ لذا قرآن تأکید میکند که این پرداخت خمس ریشه در یک ایمان عمیق دارد باید ایمان عمیق داشت والا آدم باایمان سطحی و ظاهری به اینها تن نمیدهد.
نکته چهارم این است که ایمان کامل نه ایمان ناقص «نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ» بعضیها مؤمن هستند اما به بخشی از آیات مؤمن هستند به بخشی از آیات عملاً کافر هستند؛ کافرند یعنی عمل نمیکنند.
مثلاً در امور عبادی مؤمن هستند در امور مادی مؤمن نیستند مصداق «نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ» است این آیه به این اشاره دارد که ایمان خود را کامل کنید؛ یعنی اگر حج را، صوم را، صلاة را پذیرفتید در کنارش جهاد را پذیرفتید، زکات و خمس را هم که امور مالی دین است باید بپذیرید.
یعنی مؤمن تمامعیار مؤمنی است که در همه میدانها ایمانش جلوه گری کند نه در بخشی از میدانها؛ پس این آیه در یک نگاه کلان تأکیدات مهمی دارد که اهمیت و جایگاه خمس را در معارف دین و منابع دینی نشان میدهد.
خُب اینجا یک بحثی است که اینکه «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ» این غنیمت یعنی چه؟ خب این بحث بحثی است بین شیعه و سنی که ما شیعهها میگوییم از این آیه میشود فلسفه خمس را استخراج کرد.
برادران اهل سنت میگویند ما خمس را قبول داریم اما در یک جا و آن در غنائم دارالحرب است؛ یعنی رزمندههایی که رفتند جبهه جنگیدند و چیزهایی از دشمن گیر آوردند آنچه بهعنوان غنیمت به دست آوردند قرآن میگوید یکپنجم آن را به پیغمبر و به حکومت بدهید بقیهاش مال خود شما رزمندهها باشد.
برادران اهل سنت میگویند ما خمس را قبول داریم ولی در یک مورد و آن غنائم جنگی است؛ ولی تعمیم آن را قبول نداریم این نگاه برادران اهل سنت.
علمای اهل سنت میگویند ما قبول داریم غنیمت یعنی دستاورد، دستاورد مالی البته حالا خواهیم گفت دستاوردی که خیلی برایش زحمت نکشیدی منتظره نبوده، غیرمنتظره بوده منتها اینها میگویند منحصر در یک مصداق هست و آن مصداقش هم فقط جنگ است ولی در بقیه موارد صدق نمیکند.
لذا آقایان اهل سنت خمس را بهعنوان یکی از واجبات مستقل در منابعشان ندارند آنها خمس را زیر واژه جهاد بحث میکنند؛ یعنی میگویند جهاد یکی از مصادیق دین است و در جهاد وقتی جنگ میکنند غنائمی گیر میآورند یکی از واجباتش این است که خمس آن را به بیتالمال بپردازند فقط همین.
اما ما خمس را جزء فروع دین و مستقل میدانیم، میگوییم فروع دین ده تا است یکی خمس است، یکی جهاد است جهاد را مستقل حساب میکنیم، خمس را هم مستقل حساب میکنیم.
آنها نه، آنها در پیرامون جهاد که بحث میکنند خمس غنائم را هم آنجا مطرح میکنند و رد میشوند دیگر لنگر نمیاندازند که این را بحث کنند چه جوری، شرایط و اینها حالا این را بعد اشاره خواهیم کرد.
پس بنابراین یک کلمه در این آیه به کار رفته که باید این کلمه را خوب تحقیق کنیم و آن کلمه «غَنِمْتُمْ» است ما معتقدیم «غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ» یعنی هر دستاورد مالی، هر سود مالی هر چیزی که حتی غیرمنتظره باشد، انسان منتظر نیست یکمرتبه یک مالی یک گنجی پیدا کرد برایش زحمت نکشیده، داشته پایه خانه را میکنده به گنج رسیده، زمین را شخم میزده به گنج رسیده اصلاً توقع نداشته است.
معمولاً در کلمه غنیمت دستاورد غیرمنتظره یا بدون زحمت خیلی برایش برنامهریزی هم نکرده این در اصل معنای کلمه غنیمت است، «الفوز بالشیء بلا مشقّة» یعنی رسیدن به یکچیز بدون زحمت یا با زحمت کم.
خُب، پس اول ما برویم سراغ این کلمه ببینیم کلمه در لغت چه معنا میدهد، در سخنان اهلبیت چه معنا میدهد در قرآن چه معنا میدهد بعد بپردازیم به نتیجهگیری.
اول برویم سراغ قرآن، آیا در قرآن کلمه غنیمت است و به چه معنا به کار رفته تا در این آیه از آن استفاده کنیم؟ در سه جای قرآن ما این کلمه راداریم یکی سوره انفال آیه 69 میفرماید «فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالاً طَیباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ» این آیه میفرماید مؤمنین «فَکُلُوا» بخورید نوش جان کنید، از چی؟ «مِمَّا غَنِمْتُمْ».
«فَکُوا» نه که خوردن و اینطور چیزها یعنی استفاده کنید، از چی استفاده کنیم؟«مِمَّا غَنِمْتُمْ» از آنچه به دست آوردید از سود مال از نتایج مال «حَلالاً طَیباً» آنهایی که از راه حلال به دست آوردید آن چیزها را استفاده کنید. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» منتهی تقوا را هم رعایت کنید یعنی در خوردن و تصرف در آنچه به دست آوردید اسراف نکنید حقوقش را هم پرداخت کنید و الیآخر.
پس اینجا «غَنِمْتُمْ» به کار رفته اما برای غنیمت جنگی نیست، از این آیه کسی غنیمت جنگی نمیفهمد «فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالاً طَیباً» مطلق است و ازهر چه که به دست آوردید استفاده کنید حالا چه میخواهید در دارالحرب باشد چه در دارالصلح، آیه شریفه فرقی و قیدی ندارد.
پس از فرهنگ قرآن وقتی میخواهیم استفاده کنیم غنیمت به معنای خاص نیست به معنای عام است اطلاق را دارد هرگونه استفاده مالی را میگوییم غنیمت، حالا بعد خواهیم گفت غیرمالی را هم میگوییم.
آیه دوم سوره فتح هم در آیه 19 هم در آیه 20 سوره فتح اینجوری میخوانیم «وَعَدَکمُ اللَّهُ مَغَانِمَ کثِیرَةً تَأْخُذُونَهَا» خدا به شما وعده داده است ای مسلمانها اگر به جنگ کفار مکه بروید که جنگ مهمی بود «وَعَدَکمُ اللَّهُ مَغَانِمَ کثِیرَةً تَأْخُذُونَهَا» مغنم های زیاد، مغنم یعنی درآمد، سود، بهره «تَأْخُذُونَهَا» که آنها را دریافت خواهید کرد یعنی در این حرب چیزهایی گیرتان میآید. خُب باز در اینجا مغنم از ماده غنیمت به کاررفته به معنای دستاورد مالی.
استفاده بهره اسمی از غنیمت جنگی تو کار نیست همین آیه باز به شکل دیگری در سوره نساء آیه 94 آمده «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ کثِیرَةٌ» ای مسلمانها پیش خدا مغانم و سودهای فراوانی است، اینجا دیگر مغانم جمع مغنم به معنای این نیست که پیش خدا مثلاً غنائم دارالحرب هست نه «مَغَانِمُ کثِیرَةٌ» پیش خدا سودها و مغنم ها و درآمدهای فراوانی است، کسی به خدا اعتقاد پیدا کند خدا تحویلش میگیرد.
خُب پس در قرآن وقتی ما نگاه کنیم ریشه واژه غنیمت به معنای مطلق استفاده و بهره مالی است، قیدی ندارد.
خُب این آیه را وقتی میخواهیم معنا کنیم به کمک آیات دیگر اینجوری معنا میکنیم «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ» مسلمانها بدانید از آنهایی که به دست میآورید که یکیاش غنیمت جنگی است.
بله یکیاش غنیمت جنگی است منکر این مصداق نیستیم ولی مصداق مخصص نیست، درست است «أَنَّمَا غَنِمْتُمْ» یک مصداقش آن غنائم حرب است غنائم دارالحرب است ولی معنایش انحصار نیست.
از فرهنگ قرآن و از آیات قرآن استفاده میشود که هر چیزی که به دست آوردید سود و بهره بردید اسمش غنیمت است این در قرآن.
وقتیکه به لغت هم مراجعه میکنیم لغت هم همین معنا را به ما یاد میدهد مثلاً چند تا از کتابهای لغت مهمی که ما داریم که بیشتر آنها را هم آقایان اهل سنت نوشتند یکیاش لسان العرب است.
لسان العرب در 15 جلد است کتاب لغت مفصلی است که مهم هم است در جلد 12 صفحه 445 چاپهای جدیدش اینجوری میگوید «الغُنْم» الفوز بالشیء من غیر مشقّة از آن کتابهای قدیمی و اصلی است.
«غُنْم» یعنی رسیدن به یکچیز بدون زحمت، نمیگوید غنیمت به معنای آن چیزی که در دار الحرب به دست میآید میگوید معنایش این نیست «الغُنْم» یعنی مطلق غُنْم «الفوز بالشیء من غیر مشقّة» کسی که به یکچیزی بدون زحمت بدون انتظار دسترسی پیدا بکند به آن میگویند غنمة.
«والغنم والغنیمة والمغنم الفیء» کلمه غنم، کلمه غنیمة، کلمه مغنم همه و همه به معنای فیء است فیء یعنی چیزی که بدون زحمت بهدستآمده است.
بعد ایشان مشتقات و کاربردش در خیلی جاها را ادامه میدهد؛ مثلاً میگوییم در حدیث است «الرهن لمن رهنه له غنمه وعلیه غرمه» حالا این ادامهاش نمیخواهد. پس اصل لسان العرب چی گفت؟ «الفوز بالشیء بلا مشقّة».
تاج العروس یکی از کتابهای لغوی خیلی مهم و اصیل است، میگوید «الغُنْم الفوز بالشیء بلا مشقّة» جلد 9 صفحه 7 آنهم باز همین تعبیر را به کار میبرد.
مفردات راغب کتابی است در دسترس، لغت قرآن را معنا کرده همین معنا را میگوید بعد یکچیزی اضافه میکند «ثم استعمل» یعنی کلمه غنم استعمال شده است «فی کلّ مظفور به من جهة العدی و غیرهم».
«کلّ مظفور به» یعنی هر چیزی که به آن ظفر یافتی و به آن رسیدی حالا اعم از اینکه «من جهة العدی» از جهت جنگ میروی چیزی به دستت آمده و غیر جنگ و هر جا که غنیمتی دست تو را گرفته این را اعم است. پس الغنیمة آن چیزی که به دستت رسیده چه در دارالحرب چه در غیر دارالحرب.
«المنجد» یک کتابی است که مؤلفش مسیحی است نه سنی است نه شیعه، بیطرف است. المنجد مسیحی لبنانی است ایشان هم در کتاب المنجد میگوید «من غنم مالأ» هرکسی که مال به دست بیاورد.
غنیمت به آن چیزی میگوییم که دستش بگیرد حالا از هر جا، چه جنگ کند چه غیر جنگ قید ندارد این میشود غنیمت.
در ضربالمثلها هم اینجوری است که علما هم گاهی این کلمه را زیاد به کار میبرند مخصوصاً وقتی کسی میخواهد برود مسافرت میگویند انشاء الله بروی «سالمأ غانمأ» برگردی. «سالمأ غانمأ» برگردی خودش نشان میدهد که یک معنای خاصی در ذهن است یعنی با دستپر برگردی غانمأ نمیگوید بروی به جنگ که شما در سفر و تفریح با دوستت خداحافظی میکنی انشاءالله سالمأ غانمأ برگردی، پاکتش مثلاً قابل اعتنا باشد مثلاً. خُب در محاورات ما مسلمانها هم مخصوصاً حوزویها این کلمه جاافتاده غانم غنیمة یعنی یکچیزی گیرت بیاید.
پس از این لغت و کاربرد لغوی و حتی عرفی به دست میآید که کلمه غنیمت حتماً در آن جنگ نیست که باید بروی جنگ کنی تا یکچیزی گیرت بیاید، ممکن است آدم جنگ هم نرود با زبانش بجنگد نمیدانم با هنرش بجنگد، بتواند و غنیمتی هم شامل حالش بشود. پس غنیمت معنایش أعم است، اطلاق دارد لغت هم به کمک آیات میآید خُب پس این تا اینجا.
پس در خود قرآن وقتی ما نگاه میکنیم میبینیم که کاربرد کلمه غنیمت کاربرد أعم است و مقید به یک بخش خاص نیست. لغت را هم که معنا میکنیم و پیگیری میکنیم در لغت هم میبینیم همین معنای مطلق و أعم در آن به کار رفته و قیدی ندارد.
به روایات هم که میرسیم در روایات هم همین مسئله است، اتفاقاً محور سوم روایاتی است که ما در این باب داریم، روایات زیادی هست، مثلاً نهجالبلاغه را شما از این زاویه نگاه کنید کلمه غنیمت در نهجالبلاغه چندین بار به کار رفته به همان معنای عام.
یکی از جملاتی که در نامه 45 نهجالبلاغه به کار رفته این است که حضرت میفرماید «فو الله ما کنزت من دنیاکم تبرا» به خدا قسم من از دنیای شما طلایی ذخیره نکردم و بعد در ادامه میفرماید «و لا ادخرت من غنائمها وفرا» ذخیره نکردم از غنائم دنیا چیزی و اندوختهای برای خودم.
خُب حضرت که میفرماید «من غنائمها» من از غنائم این دنیا چیزی ذخیره نکردم اندوخته نکردم مقصود از غنائم چی است؟ یعنی درآمدهای دنیایی، مال دنیا، ثروت دنیا معنی عام از غنائم است معنی خاص نیست.
مثلاً این چیزی است اصلاً در ذهن کسی نمیآید وقتی میفرماید من از غنائم دنیا چیزی ذخیره نکردم اندوخته نکردم معنای همین مال و ثروت و سود و اینجور چیزهای دنیوی است.
یا در یک جای دیگر میفرماید که «من اخذ بها لحق و غنم» خطبه 120 «من اخذ بها لحق و غنم» کسی که به دین و آیین خدا چنگ بزند هم به سرمنزل مقصود میرسد و هم چیزی از دنیا گیرش میآید.
وغنم خُب غنم معمولاً در روایات در مقابل غرم به کار رفته است، یک غنم داریم یک غرم داریم، غنم یعنی سرمایه و غنیمت غرم یعنی جریمه شاید مخفف همان غرامت همان جریمه است غنیمت بر وزن هم است. خُب یک قاعده داریم.
حدیث از پیغمبر (ص) داریم، فرمود «من له الغنم فعلیه الغرم»، اینیک قانون است در فقه ما به کار رفته هم اهل سنت قبول دارند هم ما «من له الغنم فعلیه الغرم»، هرکسی که سود برای او است جریمه هم برایش است.
ماشینی که شما سوار میشوید سود میبرید گاهی هم خلاف میکنید جریمه میشوید کسی که میخواهد با ماشین با سرعت برود استفاده کند کیفش را ببرد گاهی هم باید پلیس جریمهاش کند و آن را هم بدهد؛ پس اینیک قانون کلی است هرکسی که بهره از چیزی میبرد باید پای هزینههایش هم بایستد این قانون.
پس کلمه غنم در مقابل غرم به کار رفته غنم یعنی دستاورد غرم یعنی جریمه، خُب اتفاقاً در روایتی است که در وصف ماه رمضان پیامبر اکرم (ص) فرمود ماه مبارک ماهی است که «للمؤمن غنم و للمنافق غرم» خیلی حدیث قشنگی است.
در ماه رمضان پیامبر فرمود: «للمؤمن غنم و للمنافق غرم» ماه رمضان که میرسد فصل غنیمت مؤمنین است مثلاینکه در ماه رمضان یک غنائمی گیرشان میآید خُب این غنائم، غنائم جنگی که نیست در ماه رمضان ما که جنگ نمیکنیم جنگ تنبهتن نیست که بگوییم شمشیر و سپر گیرمان آمد چی گیرمان میآید؟ منافع معنوی.
پس غنم هم منافع مادی و هم منافع معنوی را میگیرد «للمؤمن غنم و للمنافق غرم» آدرسش هم جلد هفت، مستدرک الوسائل صفحه 427.
خُب پس هم از قرآن، هم از لغت، هم از روایات ما این کلمه را وقتی بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که کلمه غنیمت منحصر به یک معنای خاص نیست هرگونه دستاورد مالی، هرگونه سود، هرگونه بهره است منتهی محض اینکه گفتند بهرههایی که حتی فکرش را نمیکردیم مشقت هم برایش نکشیدیم، اینها میشود غنیمت.
عمهات میمیرد خداوند رحمتش کند مال هم زیاد دارد انتظار هم نداشتی که از او چیزی گیرت بیاید بعد میگویند چون وارث ندارد منحصر به شما است، برو همهاش مال تو، این را میگویند غنیمت؛ یعنی انتظارش را هم نمیکشیدی از یک جایی خدا برایت جور کرد، خدا بیامرزدش.
خُب، پس بنابراین غنیمت هر دستاورد مالی غیرمنتظره است که خیلی برایش هزینه نکردی ولی خدا برایت جور کرد. حالا اگر زحمت هم بکشی باز به آن غنیمت میگویند ولی معنای اغلبش بلا مشقت است.
حالا این را داشته باشید تا دعوای ما و اهل سنت اینجا روشن شود که ما که میگوییم خمس از این آیه استفاده میشود، از همین کلمه غنیمت استفاده میکنیم بعدش هم «مِنْ شَیءٍ» دنبالش است.
«وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ» هر چیزی که شما از آن بهرهای بردید بر آن خمس تعلق میگیرد که این همان معنای خمس اصطلاحی است که ما در فقه شیعه داریم که انشا الله بعد بحث میکنیم./236/
مقرر: هادی رحیمی کوهستان
323/906/ع