vasael.ir

کد خبر: ۶۷۵۹
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۸ - 13 December 2017

راه‌کارهای فقه شیعه در مواجهه با پدیده ازدواج سفید

وسائل _ هم باشی(cohabitation) نوعی زندگی زناشویی و برقراری رابطه جنسی بدون ثبت رسمی پیوند ازدواج است که برخی آن را «ازدواج سفید» نامیده اند. این پدیده گرچه در دنیا پدیده جدیدی نیست، اما در ایران به عنوان یک شوک فرهنگی مطرح شده است. در این نوع ازدواج که در نهادهای دولتی مربوطه یا سازمان های دینی ثبت نمی شود، زن و مرد با هم زندگی می کنند و کارهای مربوط به خانواده بر دوش هر دو است، هرچند از نظر قانونی زن و شوهر رسمی محسوب نمی شوند.

به گزارش سرویس مسائل مستحدثه پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل،ریشه عبارت سازی «ازدوج سفید» نوعی حرمت زدایی از جامعه و عادی کردن نوعی رابطه ی نامتناسب با فرهنگ دینی ایرانی است که برای دورکردن افراد جامعه از سبک زندگی اسلامی ایرانی تلاش می کند و مشروعیت اجتماعی و حقوقی ندارد. زندگی دختر و پسر زیر یک سقف بدون عقد نکاح ممکن است با اهدافی مانند برآوردن نیازهای عاطفی و روانی یا جنسی باشد ولی نمی توان آن را ازدواج نامید. برخی معتقدند زندگی به صورت هم باشی مانند صیغه طولانی مدت است و لازم نیست در برابر آن نگرانی و جود داشته باشد. این دیدگاه قابل دفاع نیست، زیرا ازدواج یک عقد است و نیاز به دو اراده و دو قصد برای تحقق آن دارد. ازدواج بدون لفظ از نظر فقهی، «نکاح معاطی» نام گرفته است که از نظر فقها چنین ازدواجی باطل است و نمی توان توجیه شرعی برای آن توصیف کرد.

 فقه به عنوان یک مرجع پاسخگو و پویا با ظرفیتهای فوق‌العادهای که دارد، نیازهای حکمی و هنجاری عرصههای مختلف زندگی انسان را تحت پوشش قرار داده و دستوری الهی بر پایه منابع و متون دینی با متد اجتهاد به انسان عرضه میکند.

آنچه امروز با آن مواجه هستیم حادث شدن مسائلی نوپیداست، که با رشدی صعودی و روزافزون، حوزه فقاهت و پویایی آنرا تحت الشعاع قرار داده و این مهم میطلبد که حوزه فقاهت با تغییری متدیک با حفظ اصول و روشهای فقه سنّتی جلوه پویایی فقه را بیش از پیش بنمایاند و خود را از گزند این اتّهام مبرّی کند.

اگر فقه را به دو بخش عبادات و معاملات تقسیم کنیم، می‌توانیم بگوییم حوزه عبادات در دنیای امروز تغییر چندانی نداشته و به جز چند مورد خاصّ مثل احکام تغییر فیزیکی مسجد الحرام برای انجام مناسک حجّ و برخی موارد دیگر، نیازی به استنباط جدید ندارد و همان فقه سنّتی با اندکی ضمائم دیگر در استنباط چنین مسائلی کفایت می‏کنند.

امّا بر خلاف عبادات، بخش احکام معاملات در فقه از زمان تشریع احکام توسّط شارعین مقدّس تا کنون هم از جهت کمّی و هم از جهت کیفی رشد چشمگیری داشته و این روند صعودی، فقه را به عنوان یک مرجع پاسخگو و نظریهپرداز در این مقوله، موظّف میکند، تلاش خود را مضاعف کرده و به استنباط احکام در این زمینه بپردازد.

در زمان تشریع، قراردادهای متدوالی که احکام آنها در منابع روایی و حدیثی ذکر شده، شاید عددشان از چند ده عقد و ایقاع و قرارداد بیشتر نبود؛ امّا در دنیای امروز فقط در زمینه قراردادی مثل بیمه، افزون بر صد نوع بیمه متداول است که در تجارتهای خرد و کلان و امور مختلف معاش و زندگی کاربرد دارد.

یکی دیگر از عقودی که از زمان تشریع آن تا کنون دستخوش تغییرات شده و فقه باید با تبیین دقیق آن از حیث موضوع، حکم آنرا از ادلّه استنباط کند، عقد نکاح و ازدواج است.

بر خلاف مسلمانان که (طبق استقصاء کامل متون دینی) فقط سه نوع عقد ازدواج دائم و موقّت و مسیار، بین آنها (اعم از شیعه و سنّی) مرسوم است و احکام آن در کتب فقهی ذکر شده، غیر مسلمانان و بویژه شهروندان اروپایی و آمریکایی بیش از ده نوع ازدواج دارند که به طور رسمی در مناطق مذکور صورت گرفته و احکام حقوقی خاصّ خود را دارد.

اسلام به عنوان یک دین به همه ملّتها و احکام آنها احترام میگذارد و تا جایی که منافات با حقوق بشر (نه به معنای اصطلاحی متداول در متون حقوق غربی) و حقوق انسان نداشته باشد، آنرا محترم میشمرد و از همین روست که اقلیت‌هایی که در تشکیل جامعه متحد بزرگ اسلامی به انعقاد قرارداد ذمه شرک نمودهاند در مسائل مربوط به حقوق مدنی از قبیل ازدواج، طلاق، ارث و نظائر آنها ملزم به پیروی از قوانین اسلام نخواهند بود و مقرّرات و قوانینی که در این زمینه در آیینهای آنها وضع شده از طرف مسلمین و دستگاههای قضائی و اجرای جامعه اسلامی به رسمیت شناخته میشود و پیروان آیینهای مزبور هر گروهی میتوانند طبق رسوم و مقررات آیین مورد اعتقاد خود رفتار نموده و از قوانین متبوع خود پیروی کنند.

ازدواج از قاعده فوق مستثنا نیست و بی شک هر قوم و مذهب و آیینی مراسم و مقررات خاصی برای انعقاد رسمی پیمان ازدواج بین زن و مرد به هدف تمایلات روحی و نیازهای عاطفی و همچنین ارضاء تمایلات جنسی دارد.

اسلام که واقعبینی و اعتراف به واقعیت را همواره در ازیابی حقائق و وضع مقررات اجتماعی مورد نظر قرار داده در این مورد نیز دور از هرگونه تعصّب ملّی و قومیّتی این امیال و قراردادهای وابسته به آنرا به رسمیّت میشناسد. علامه حلی در این زمینه میگوید: «ازدواجهای کفار صحیح است و بر طبق همان ازدواج وضع آنان محفوظ خواهد ماند هنگامی که به اسلام بگروند و یا در دادگاههای اسلامی دادخواهی نمایند.» (تذکره الفقهاء، ج2، ص648)

در قرآن نیز در سوره ابولهب آنجا که وی به سبب اعمال خصمانهاش مورد تقبیح قرار میگیرد چنین آمده است: «و امرأته حمالة الحطب». در این آیه اعتراف ضمنی به صحت ازدواج بین ابولهب و همسرش بخوبی نمایان است. چنانکه همین اعتراف را از آیه «اذ قالت امرأة فرعون» در مورد فروعون و زنش میتوان به دست آورد.

حال سؤال اینجاست که با توجّه به حکم اسلام مبنی بر به رسمیّت شناختن ازدواجهای دیگر ادیان و ملّتها که طبق رسوم آن دین و مکتب و با قراردادهای خاصّ خودشان جاری میشود و بار کردن احکام خاصّ حقوقی بر آن (مثل حلالزاده بودن مولود ازدواجهای مذکور)، آیا این حکم (به رسمیّت شناختن) شامل قراردادهای جدید مثل «همباشی»، «ازدواج کامنلا»، «ازدواج سفید» و ... که از پدیدههای قراردادیِ نوظهور هستند هم میشود یا چنین قراردادهایی (به خاطر اهمیّتی که اسلام به مسئله دم و عرض و ناموس میدهد) مورد تأیید شرع مقدّس اسلام نیست و لوازم مترتّب بر آن را نمیپذیرد؟

با توجّه به مسئله مذکور آنچه در این مختصر مدّ نظر نگارنده قرار گرفته وتلاش در پاسخ به سؤال فوق نسبت به آن دارد، واکاوی موضوعی و حکمی «ازدواج» سفید از پدیدههای نوظهور قراردادی، در جوامع غربی است.

بدیهی است که در اسلام این نوع از هم‌زیستی، هیچ جایگاهی ندارد و مطابق با هیچیک از عقود متعارف که منجر به حلّیت رابطه زناشویی میشود نیست ولی با این حال احکام مترتّب بر آن و لوازم آن بین فقهاء اختلافی است که در ادامه به این موضوع نیز خواهیم پرداخت.

 

موضوع شناسی ازدواج سفید

ازدواج سفید نوعی ازدواج است که به خاطر متعهّد نشدن به برخی از لوازم قانونی ازدواج نظیر ارث و نفقه و... در نهادهای دولتی مربوطه و یا سازمان‌های دینی ثبت نمی‌شود و طبق آن زن و مرد با هم زندگی می‌کنند و کارهای مربوط به خانواده بر دوش هر دو نفر است اما در عین حال از نظر قانون زن و شوهر رسمی محسوب نمی‌شوند.

طرفداران این نوع از ازدواج معمولاً اشخاصی هستند که به تعهد اجتماعی و شخصی که ازدواج لازم دارد تمایل ندارند.

این نوع ازدواج در برخی از جوامع به اصطلاح مدرن امروزی رشدی فزاینده داشته و این امر باعث نگرانی فعّالان اجتماعی شده است، ولی به هر حال به علّت ذات لیبرالی این نوع از جوامع، به رغم تبعات منفی که این مسئله به دنبال دارد، مدافعان زیادی در طرفداری از این پدیده دست به قلم شده و مخالف هرگونه منع حکومتی نسبت به مسئله ازدواج سفید هستند، کما اینکه نخبگان آنها نظیر برخی از رؤسای جمهور و هنرمندان و فعّالان اجتماعی با انجام ازدواج سفید مهر تأییدی بر آن زدهاند.

 

ازدواج سفید در نظام حقوقی جوامع مُجری

در نظام حقوقیِ جوامعی که ازدواج سفید در آن‌ها جریان دارد، این موضوع به عنوان یک رابطه، جرم محسوب نمیشود ولی این گزاره به تنهایی دلالت ندارد که نهاد ازدواج سفید به عنوان یک نهاد رسمی در کشورهایی که به صورت گسترده از این نهاد استقبال کرده‌اند به عنوان یک ازدواج مشروع تلقّی شود.

همچنین قوانینی که برای این نهاد در مجامع حقوقی وضع شده است نیز نمیتواند دالّ بر مشروعیّت ازدواج سفید در آن بلاد باشد، چون قوانین مذکور عمدتاً اثباتی نیستند و در صدد بیان این مطلب‌ هستند که ازدواج سفید به عنوان یک رابطه احکام ازدواج شرعی و قانونی را ندارد.

به عنوان مثال در قانون ازدواجهای سفید و غیر رسمی در برخی از متونی حقوق شهروندی کشور فنلاند آمده است: «زندگی زناشویی بدون ازدواج رسمی با زندگی زناشویی همراه با ازدواج رسمی فرق می کند. منظور از اینگونه زندگی، رابطه ای است که در آن زوجین با هم زندگی می کنند ولی با هم ازدواج نکرده اند. در فنلاند، آغاز زندگی مشترک بدون ازدواج، مسایل مربوط به این رابطه و پایان دادن به آن، مسئله خصوصی خود زوجین می‌باشد. زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی در هیچ جا به ثبت نمیرسد. بر خلاف زندگی زناشویی همراه با ازدواج رسمی، دو نفری که بدون داشتن ازدواج رسمی با هم زندگی می‌کنند، وظیفه شرکت در تأمین مخارج زندگی، همدیگر را ندارند. زوجین از همدیگر هیچگونه دارایی را به ارث نمی‌برند. در رابطه مشترک بدون ازدواج رسمی، در صورت فوت یکی از زوجین به دیگری بازنشستگی افراد بیوه تعلق نمی‌گیرد و زوجینی که دارای ازدواج رسمی نیستند، نمی‌توانند نام خانوادگی همدیگر را داشته باشند.»

 

بررسی استنباطی حکم ازدواج سفید

استنباط حکم شرعی ازدواج سفید را با دو فرض پیگیری میکنیم:

فرض اول (ادلّهای که نکاح غیر مسلمانان را به رسمیّت میشناسد)

با توجّه به تعریفی که از ازدواج سفید داشتیم و تبیینی که نسبت به ماهیّت حقوقی آن انجام شد، میتوان به این نتیجه رسید که ازدواج سفید هر چند به صورت گسترده در کشورهای مدرن در حال اجراست، اما این گستردگی و کثرت وجود دلالتی بر شرعیّت و قانونی بودن آن ندارد لذا نمیتوان از این مدخل به شرعی بودن آن حکم داد.

فقهای شیعه معتقدند که عقد ازدواج رسمی کفار هرگاه بر طبق موازین رسمی متبوع خودشان و به طور صحیح انجام گیرد از نظر مسلمین نیز محکوم به صحت خواهد بود و فرقی بین اهل کتاب و بتپرستان و ... وجود ندارد، حتی اگر زوجین به آیین اسلام بگروند، ازدواج سابق آنان پس از اسلام نیز رسمیت خواهد داشت، مگر آنکه ازدواج سابق مانند ازدواج با محارم با موازین اسلام مخالف باشد. (ر.ک، تحریرالوسیله، ج 2، ص 422)

روی این اصل کلّی، اقلّیتهای مذهبی در جوامع اسلامی و همچنن مردم با هر دین و آیینی در جوامع غیر اسلامی میتوانند از قوانین ازدواج خویش تبعیّت کنند و ازدواجهایی که مطابق با مقررات متبوع آنها باشد به عنوان ازدواج قانونی از طرف مقامات قضایی و اجرایی مسلمین به رسمیّت شناخته خواهد شد و طبق حدیث «الزموا بما الزموا به انفسهم» دعاوی و اختلافاتی که در این زمینه در دادگاههای اسلامی مطرح میشود بر اساس احکام و مقررات متبوعه حل و فصل می‏گردد.

اما همانطور که مشخص شد ازدواج سفید تنها به خاطر ذات لیبرالی جوامع لیبرال دموکرات در کشورهای تابع این ایدئولوژی، از روی ناچاری پذیرفته شده و قوانین موضوعه در رابطه با آن نیز بیشتر جنبه رفع اتّهام از طرفین این نوع ازدواج را دارد و نمیتوان از این قوانین برداشت رسمیّت و قانونی بودن ازدواج مذکور را داشت.

 

فرض دوم (ادله نکاح معاطاتی)

برخی خواستهاند با استناد به قول فقهائی که نکاح معاطاتی را صحیح میدانند، به رضایت طرفین که در ازدواج سفید نیز وجود دارد تمسّک کرده و دلیل صحّت نکاح معاطاتی را به ازدواج سفید نیز تسرّی دهند و با این تنقیح مناط، جواز ازدواج سفید را قائل شوند.

در پاسخ به این استدلال کننده باید بگوییم: اولّاً در مسئله نکاح معاطاتی بین قدماء و متأخرین اجماع وجود دارد که چنین نکاحی جایز نیست و افرادی مانند شیخ مرتضی انصاری و محقق بحرانی، در این مسئله ادعای اجماع کرده‌اند و تنها برخی از فقهای معاصر قائل به جواز این نوع از نکاح هستند لذا قول به جواز در این موضوع در نهایت شذوذ و ندرت است.

ثانیا برفرض که ما نکاح معاطاتی را قبول کنیم و قائل به جواز آن شویم، مسئله ازدواج سفید با نکاح معاطاتی از حیث موضوع متفاوت‌اند.

امام خمینی در تعریف نکاح معاطاتی می‌فرمایند: «اگر زن و مرد باهم گفتگو کردند و قصد ازدواج کردند و زن با رفتنش به خانه مرد، مثلاً به همراه جهیزیه، زوجیت را ایجاد کند و مرد نیز زوجیت را با تمکین زن در خانه‌اش قبول کرد در این‌صورت ازدواج معاطاتی صورت میگیرد.» (امام خمینی،البیع،180)

آنچه از تعریف نکاح معاطاتی برمی‌آید این است که در نکاح معطاتی تنها چیزی که مورد اغماض قرار میگیرد، صیغه و لفظ ایجاب و قبول است و بقیّه ارکان نکاح سر جای خودش باقی است نظیر قصد انشاء زوجیّت با کاری که غیر از لفظ انجام می‌پذیرد، همچنین مهری که مرد باید بپردازند و بضعی که زن باید نسبت به مرد تمکین داشته باشد.

لذا میتوان به صراحت بیان داشت، قیاس نکاح معاطاتی با ازدواج سفید یک قیاس مع الفارق است، چون تنها شباهت موضوعی که بین ایندو وجود دارد، عدم لفظ و اجرای صیغه است امّا در این نوع نکاح نه مهری تعیین شده و نه قصد انشائی نسبت به زوجیّت وجود دارد.

اما با همه این وجود آنچه از روایات بر می‌آید این است که لفظ، در عقد بیانگر ما فی الباطن است و اگر رابطه‌ای متصوّر شود که در آن همه ارکان نکاح وجود داشته باشد به جز صیغه و لفظ، هر چند حکم به عدم صحّت چنین رابطه‌ای میکنیم، اما در حکم به لوازم آن، مانند حکم به ولدالزنا بودن مولودِ این رابطه، باید احتیاط بیشتری کرد، کما اینکه برخی از علماء و فقهاء مولود این رابطه را ولدالزنا نمیدانند و حکم به شرعی بودن مولود بر اساس وطیء به شبهه می‌کنند.

 

راه‌کار فقه شیعه در مواجهه با پدیده ازدواج سفید

موافقان ازدواج سفید برای مدّعای خود به سه دلیل استناد کرده‌اند که فقه به عنوان یک نهاد پویا و پاسخگو با در نظر گرفتن تمامی جوانب مسئله (اعم از جوانب اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) راه‌کارهایی را ارائه داده است که در ادامه و در ذیل دلائل موافقان ازدواج سفید به آنها اشاره می‏کنیم.

دلیل اول:

موافقان ازدواج سفید بر این باورند که فاصله میان رسیدن به بلوغ جنسی و تشکیل خانواده زوجینی، هر روز بیشتر می‌شود. به عنوان مثال اگر سن رسیدن به بلوغ جنسی و سن ازدواج را بر اساس آمار های موجود محاسبه کنیم به یک شکاف ۱۵ ساله میان رسیدن به بلوغ جنسی و ازدواج خواهیم رسید که نیازهای طبیعی و غریزی بشر خواه ناخواه انسان را به شیوه جایگزینی رابطه متعارف زوجینی می‌کشد که ازدواج سفید یکی از این راه‌کارهاست.

باید در نظر داشت راهکار فوق برای مقابله با رفع مشکل فاصله سنّی بلوغ تا تزویج، شاید به طور مقطعی داروی شفابخشی باشد امّا در بلند مدّت، اثرات منفی زیادی را با خشکاندن ریشه خانواده که منشأ اثرات اجتماعی و اقتصادی در یک جامعه به حساب میآید، به دنبال خواهد داشت.

فقه شیعه برای دفع و نه رفع این مشکل تأکید بسزایی بر ازدواج به موقع و در سنین جوانی و نشاط دارد، فقه در راهکار جایگزین ازدواج سفید، برای رفع این معضل اجتماعی که به مرور زمان بنیان خانواده را که منشأ رشد اجتماعی و اقتصادی و ... در یک جامعه محسوب می‌شود، میخشکانند.

تشویق اسلام به ازدواج خصوصاً در سن جوانی، و کراهتِ اسلام از تجرّد و رهبانیت، در بسیاری از سخنان معصومین آمده است. آثاری چون بزرگداشت سنت پیامبر، قرار گرفتن در ولایت و حمایت خداوند، به خشم آوردن شیطان، کامل شدن ایمان جوانان، زیاد شدن روزی، و مانند آن از برکات ازدواج، در کلام معصومین شمرده شده است. همچنین تأخیر در امر ازدواج در بعضی روایات مردود دانسته شده و تأکید شده است، هیچ چیز نباید باعث تأخیر انسان در ازدواج شود، حتی اگر فقر باشد. در روایتی مردان بدون همسر را سرزنش می کند و تجرد را سبب شرور شدن می داند و در روایت دیگر به کسانی که صاحب دخترند سفارش می کند در ازدواج دخترانشان تعجیل کنند که با این کار سن ازدواج کاهش یافته و معضل بالارفتن سنّ ازدواج به وجود نخواهد آمد، که لازم باشد برای رفع آن دست به دامان پدیدههایی مانند ازدواج سفید شد.

 

دلیل دوم:

 برخی از موافقان ازدواج سفید بر این باورند که جوان امروزین اکنون جز ازدواج و تشکیل خانواده، اهداف دیگری نیز در سر دارد و احتمال می‌دهد که مسئولیت‌های پس از ازدواج، میان او و رؤیاهایش فاصله بیندازد. فرد چنین گمان می‌کند که تعهدات زناشویی، بال‌های بلندپروازی او را کوتاه می‌کند و تلاش برای تأمین معیشت را جایگزینش آن رؤیاها خواهد کرد، به همین دلیل ازدواج سفید میتواند راهکاری برای جلوگیری از این مشکل قلمداد شود.

فقه شیعه برطرف کردن این مشکل را متوجّه مسئولین و سران حکومت میداند که با تغییر نگرش کلّی در جامعه نسبت به مسئله ازدواج و آرمانهای متناقض با آن در صدد رفع چنین معضلاتی باشند.

اگر تأهل و همسر داشتن به عنوان ارزش، و تجرد و مجرد ماندن، ضدارزش تلقی شود، همان طور که در روایات اهل بیت آمده، این شیوه نگرش کمک زیادی به تغییر نگرش افراد نسبت به گرایش به یک آرمان خاصّ و رفع تناقض آن با ازدواج خواهد داشت.

تغییر آرمانگرایی نیاز به تغییر رفتار دارد و تغییر رفتار بدون داشتن زیرساخت های فکری محکم، دوامی نخواهد داشت و این مهم بر عهده متصدیان امور فرهنگی مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سیما، مطبوعات، هنر و مانند آن است که باید در این راستا برنامه ریزی جدی داشته باشند.

 

دلیل سوم:

طرفداران ازدواج سفید در جوامع مدرن بر این باورند که ازدواج به عنوان یک نهاد مهم در جامعه تلقّی میشود و تبعات حقوقی بسیاری دارد و نباید بدون شناخت مکفی قدم در این عرصه گذاشت، لذا قبل از ازدواج زوجین باید در یک رابطه غیر رسمی با هم باشند تا بتوانند به شناخت مکفی نسبت به هم برسند و پس از آن رسماً ازدواج کنند.

این تفکّر امروز در غرب بسیار پرطرفدار است تا جایی که زوجین قبل از ازدواج رسمی و در ازدواج سفید چند سال با هم زندگی میکنند و حتّی بچهدار نیز میشوند و پس از گذشت چند سال به این نتیجه میرسند که نمیتوانند با هم در ازدواج رسمی مشارکت داشته باشند و از هم جدا میشوند.

طبق آمار رسمی بیش از سه میلیون و هفتصد هزار نفر زوج آمریکایی در سال 1994 بدون ازدواج رسمی و در قالب ازدواج سفید با هم زندگی میکردند و در حدود ۴۰ درصد از زوج‌های هم‌خانه در امریکا بدون آنکه به ازدواج برسند از هم جدا می‌شوند و نیمی از این افراد در طول زندگی چندین هم‌خانه داشته‌اند.

فقه در پاسخ به این دلیل  و برای برونرفت از این معضل و شناخت قبل از ازدواج هیچ محدودیتی در رابطه ندارد، بلکه در برخی از موارد بدون عقد اجازه میدهد کسی که قصد ازدواج جدّی با شخصی را دارد بدن او را ملاحظه کند، امّا به نظر میرسد در پس این استدلال که در قالب دلیل سوم در این نوشتار ارائه شد، غرائض دیگری نهفته باشد و الّا روشن است که با معاشرت چند روزه که اسلام نیز جایز دانسته و حتّی قبل از ازدواج این معاشرت را پیشنهاد نیز کرده است، شناخت لازم کسب شود و نیاز به راهکارهایی مانند ازدواج سفید نباشد که برفرض این معضل را برطرف کند، هزاران معضل اجتماعی و فرهنگی و ... در ساحات مختلف زندگی به وجود خواهد آورد.

تهیه و تنظیم : محرم آتش افروز

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۰ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۱:۵۳
طلوع افتاب
۰۶:۰۸:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۸:۰۸
اذان مغرب
۲۰:۱۶:۳۳