vasael.ir

کد خبر: ۶۷۳۴
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۳ - 12 November 2017
گفت‌وگو با حجت الاسلام والمسلمین کریمی نیا مطرح شد؛

ریشه یابی عوامل تغییر جنسیت در ایران

وسائل _ عضو هیأت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم گفت: شاید بشود گفت که دومین کشور بعد از کشور تایلند ایران است که آمار تغییر جنسیتش بالاست، اما به نظر می‌آید سوء استفاده‌هایی در حال صورت گرفتن است.

به گزارش سرویس مسائل مستحدثه پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل ، در حال حاضر که در هر ۱۰۰هزار نفر جمعیت در دنیا ۶ نفر بیمار دچار اختلال هویت جنسی وجود دارد، بیشترین آمار جراحی تغییر جنسیت در ایران است. این مطلب به این معنی نیست که در ایران تعداد بیشتری از این افراد وجود دارند، بلکه بیانگر این مطلب است که در ایران این نوع جراحی بیشتر پذیرفته شده است. سالانه بیش از ۲۷۰ ایرانی جنسیت خود را با اخذ مجوز از سازمان پزشکی قانونی تغییر می‌دهند؛ بر اساس آمارهای رسمی از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۸۹ بیش از ۱۳۶۶ نفر مجوز تغییر جنسیت در ایران را دریافت کرده‌اند که از میان آنها ۵۶ درصد می‌خواهند زن شوند و ۴۴ درصد قصد دارند با تغییر جنسیت مرد شوند.

تراجنسی‌ها یا همان ترنسکشوال‌ها همجنس‌گرا نیستند؛ تراجنسی‌ها بر خلاف همجنس‌گرایان از جدایی بدن و روح رنج می‌برند و معتقدند بدنشان به روح آنها تعلق ندارد؛ آنها در خانواده و جامعه با بدرفتاری مواجه می‌شوند که فشار روانی را بر آنها افزایش می‌دهد و موجب بالا رفتن تعداد موارد عمل جراحی می‌شود.

با توجه به اینکه برخی ایران را پایتخت تغییر جنسیت جهان می‌دانند، خبرنگار رسا بر آن شد تا با حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مهدی کریمی نیا عضو هیأت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم و معاون پژوهشی سابق مرکز تخصصی حقوق و قضای اسلامی گفت‌وگو کند.

وی بر این باور است که شاید بشود گفت که دومین کشور بعد از کشور تایلند ایران است که آمار تغییر جنسیتش بالاست،‌اما یک مقدار جای نگرانی وجود دارد، چون بعضی از این عمل‌های جراحی موفقیت‌آمیز نیست، بعضی از این عمل‌های جراحی نباید صورت بگیرد و به عبارت دیگر هر چند به لحاظ فقهی اجازه داده شده است و هر چند از نظر حقوقی و قانونی در ایران مجوزهایی داده می‌شود، اما به نظر می‌آید که سوء استفاده‌هایی در حال صورت گرفتن است و یک مقدار شیرازه بحث در رفته است و در واقع عمل‌های جراحی زیادی در حال اتفاق است که شاید خیلی از این‌ها نباید اتفاق می‌افتاد.

متن کامل این گفت‌وگو در زیر تقدیم خوانندگان محترم می شود:

یک توضیح کلی درباره تغییر جنسیت بیان بفرمایید.

تغییر جنسیت اتفاقی است که از طریق عمل جراحی اتفاق می‌افتد و از طریق عمل جراحی فردی که پسر هست، به جنس مقابل تبدیل می‌شود و همین طور زن تبدیل به مرد می‌شود و یا اگر دو جنسی یا خنثی باشد، با عمل جراحی تبدیل به مرد یا زن می‌شود، و همین طور بعضاً از طریق عمل جراحی ممکن است که فردی که سالم است، مرد یا زن است، تبدیل به خنثی شود، پس بنابراین رکن اساسی تغییر جنسیت اتفاقی است که از طریق عمل جراحی آن هم روی آلت تناسلی اتفاق می‌افتد. بنابراین ما کاری به بحث «تغییر ژنتیک» یا «تغییر کروموزوم‌ها» نداریم. دقیقاً‌عمل جراحی در بین هست و با عمل جراحی یک اتفاقی می‌افتد و آن این است که طرف به جنس دیگری تبدیل می‌شود که در گذشته این اتفاق ممکن نبوده است؛ یعنی در گذشته عمل‌های جراحی به این سبک گسترده و پیشرفته نبوده است.

می توان  گفت که در کشور بیشترها، اعم از کشورهای مسلمان من جمله ایران و کشورهای غیر مسلمان این اتفاق می‌افتد، یعنی با عمل‌های جراحی بعضی‌ها به جنس مقابل تبدیل می‌شوند، حالا این بحث‌هایی است که از حیث پزشکی هست، ولی سئوالی که در واقع شما مطرح کردی و باید توضیح داده شود این است که به هرحال چه کسانی برای تغییر جنسیت اقدام می‌کنند و چه ارتباطی با بحث اختلال هویت جنسی دارد؟

افرادی که خواهان تغییر جنسیت هستند به چند گروه تقسیم می شوند؟

باید عرض کنم که کسانی که خواهان عمل جراحی برای تغییر جنسیت هستند چند گروه هستند:

بعضی افراد سالم هستند، ولی به انگیزه واهی خواهان عمل جراحی هستند. اگر بخواهم مثال بزنم مانند این است که کسی به انگیزه فرار از سربازی تغییر جنسیت می‌دهد، این اتفاق ممکن است بیافتد، ولی پزشکان می‌گویند که اگر ما این موارد را تشخیص دهیم و به عبارت دیگر معلوم شود که این افراد سالم هستند و هیچ مشکل جسمی یا روحی ندارند ما اقدام به عمل جراحی نمی‌کنیم، ولی در هر حال ممکن است که این‌ افراد پزشک را فریب دهند و در نتیجه به خواسته خودشان برسند، این‌ها یک گروه هستند که البته تعدادشان کم است.

گروه دومی که خواهان تغییر جنسیت هستند کسانی هستند که در فقه ما از آن‌ها به «خنثی» تعبیر شده است که امروزه به آن‌ها «دو جنسی» می‌گویند. این‌ها کسانی هستند که از هر دو آلت جنسی مردانه و زنانه برخوردار هستند و چون دچار اختلال هویت جنسی هستند، نوعاً به پزشک جراح مراجعه می‌کنند و او با عمل جراحی یکی از دو عضو را بر می‌دارد و عضو دیگر را تقویت می‌کند.

گروه دیگری که خواهان عمل جراحی هستند، کسانی هستند که آلت تناسلیشان در حفره شکمی مخفی هست، و گزارش این افراد را کم نداریم که از جاهای مختلف می‌آید، افرادی که در ظاهر دختر هستند ولی وقتی که به سن بلوغ 15 سال می‌رسند یک دفعه مشکلات مربوط به شکم و آلت تناسلی برایشان به وجود می‌آید و در نهایت معلوم می‌شود که آلت تناسلی مردانه در حفره شکمیشان مخفی شده است که با عمل جراحی این آلت تناسلی مردانه ظاهر می‌شود و در واقع شخص به گروه مردان ملحق می‌شود. به عبارت دیگر، تا به حال فکر می‌کردند که این شخص دختر هست، ولی در عمل معلوم می‌شود که این‌ها حقیقت مردانه دارند.

گروه دیگر که مهم‌ترین گروه هست، کسانی هستند که امروزه از آن‌ها به کسانی تعبیر می‌شود که دارای «اختلال هویت جنسی» هستند. به عبارت دیگر، گروهی از بیماران روانی هستند که این‌ها از نظر روحی جنسیت خود را قبول ندارند. اگر بخواهیم توضیح دهیم باید بگوییم که مردانی که خودشان را زن می‌دانند و یا زنانی که خودشان را مرد می‌دانند. امروزه به این‌ها ترنس یا ترانس می‌گویند، که اسم علمی آن‌ها ترانس سکشوال هست و این طور افراد آمارشان اگر بخواهیم بیان کنیم، در هر صد هزار نفر ممکن است که چهار نفر این اختلال را داشته باشند.

مثلاً اگر استادیوم آزادی را فرض کنید که حدود صد هزار نفر در آنجا شرکت کرده‌اند، از این تعداد ممکن است که چهار نفر دچار این اختلال هویت باشند. یعنی پسرهایی باشند که خودشان را زن می دانند. این یک مشکل روحی و روانی است و متأسفانه پزشکی ما نتوانسته است به این‌ها جواب بدهد یا راه درمانی را برای این‌ها بیان کند. اصلاً این‌ها دچار مشکلات روحی بزرگی هستند، در اجتماع مشکل دارند، برای ازدواجشان مشکل دارند، حقیقتاً این طور پسرها که خودشان را زن می‌دانند، هیچ تمایلی برای ازدواج ندارند، چون اساساً خود را زن می‌داند و چه بسا مایل است که با یک مرد ازدواج کند که اساساً این ازدواج نمی‌تواند یک ازدواج صحیح باشد. بنابراین کسانی که دچار اختلال هویت جنسی هستند که ما به آن‌ها ترانس می‌گوییم، این‌ها مهم ترین افرادی هستند که خواهان تغییر جنسیت هستند و این گونه بیماری شناخته شده است و در همه کشورها این طور افراد وجود دارند، خاص کشور ما نیست، ممکن است در ایران، آمریکا، عربستان، کشورهای عربی و اروپایی باشد؛ در هر کشوری این طور بیماران وجود دارند، دیگر بسته به این است که چه برخوردی با این‌ها بشود.

 

تغییر جنسیت از لحاظ فقهی چه حکمی دارد؟

اگر بخواهیم به بحث فقهی آن اشاره کنیم باید بگوییم که اولین فقیهی که در خصوص تغییر جنسیت اظهار نظر کرده است، مرحوم امام خمینی است که در سال 1343 کتاب تحریر الوسیله را نوشت و 4 سال بعد یعنی در سال 1347 تقریباً 50 سال قبل این کتاب را در نجف اشرف به چاپ رساند. کتاب تحریر الوسیله دو جلد است و در جلد دوم امام خمینی یک سری مسائل جدیدی را مطرح می‌کند که از جمله آن‌ها بحث «تغییر جنسیت» است. یعنی امام خمینی ده مسأله درباره تغییر جنسیت مطرح می‌کند و در مسأله اول آن با صراحت می‌فرماید که تغییر جنسیت حرام نیست؛ یعنی اگر از امام خمینی سئوال شود که کسی که بیمار است و دچار اختلال هویت جنسی است یا کسی که دچار اختلال هویت جسمی است، یعنی دو جنسی‌ها و خنثی‌ها آیا مجاز هستند که تغییر جنسیت بدهند؟ امام خمینی در کتاب تحریر الوسیله می‌فرماید که تغییر جنسیت این‌ها بلا اشکال است و حرام نیست.

نکته‌ای که اینجا وجود دارد، این است که همان طور که عرض کردم امام خمینی اولین شخصیت بود که بحث تغییر جنسیت را مطرح کرد و تا حدود 20 سال بعد از این قضیه، هیچ اتفاق خاصی را شاهد نیستیم. یعنی اگر بخواهیم ببینیم که آیا فتوا یا مسأله‌ای در باره تغییر جنسیت از سوی فقها مطرح شده است یا نه، تقریباً می‌توانیم بگوییم که هیچ اتفاقی نمی‌افتد، تا این که در سال 1364 که امام خمینی آن زمان در ایران بودند یک بیماری به امام خمینی مراجعه می‌کند که ترنس بوده است، و از امام کسب تکلیف می‌کند. امام خمینی یک فتوای ویژه‌ای را برای این شخص صادر می‌کند و می‌گوید که تغییر جنسیت زیر نظر طبیب متخصص اشکال شرعی ندارد. پس در واقع امام خمینی با فتوای جدید خود باز همان حرف سابق را که در تحریر الوسیله نوشته بود، تأیید و تکرار می‌کند. این شخص که فریدون بوده است تغییر جنسیت می‌دهد و تبدیل به زن می‌شود و نام مریم را برای خودش انتخاب می‌کند؛ در واقع مریم خاتون ملک آرا، شخصی بود که با فتوای مستقیم امام خمینی (ره) توانست برای تغییر جنسیت مجوز بگیرد.

از سال 1364 تا الان که بیش از سی سال از این واقعه می‌گذرد، ما شاهد یک رشدی در مباحث فقهی و استفتاء در خصوص تغییر جنسیت هستیم. یعنی یک عده زیادی از فقهای ما مباحث فقهی را در خصوص تغییر جنسیت مطرح کرده‌اند، تعدادی از شاگردان ما و همین طور ما در این زمینه بیش از 300 استفتاء یا پرسش و پاسخ داریم، یعنی یک عده زیادی از فقها در خصوص تغییر جنسیت اظهار نظر کرده‌اند و من در این کتاب خودم که «تغییر جنسیت از منظر فقه و حقوق» باشد که توسط مرکز فقهی ائمه اطهار چاپ شده است، بیشتر این استفتائات را در آخرش جمع آوری کرده‌ام. در واقع پرسش‌های زیادی در خصوص تغییر جنسیت مطرح است که فقهای شیعه به این پرسش‌ها پاسخ داده‌اند؛ اولین پرسش بحث جواز و عدم جواز است، یعنی آیا تغییر جنسیت جایز است یا نه؟ که در بیشتر این استفتائات از مراجع تقلید این پرسش را سئوال کرده‌اند.

همین طور بر اساس تغییر جنسیت یک سری مسائل جدیدی اتفاق می‌افتد، و آن مسأله این است که اگر کسی ازدواج کرده باشد و بعد از تغییر جنسیت تکلیف چیست؟ آیا ازدواجش همچنان برقرار است؟ یا ازدواج سابق منحل و باطل می‌شود؟ یا شخص باید برود و طلاق بگیرد؟

پرسش بعدی در خصوص مهریه و همین طور نفقه است، یعنی اگر تغییر جنسیتی اتفاق بیافتد، بحث مهریه و نفقه چه سرنوشتی پیدا می‌کند؟

همین طور پرسش‌های دیگری در خصوص ولایت و حضانت و ارث مطرح است؛ یعنی اگر کسی تغییر جنسیت دهد، پسری دختر شود و پدر یا مادرش مرحوم بشود، آیا سهم الارث خود را بر اساس جنسیت فعلی دریافت می‌کند، یا بر اساس جنسیت سابق خود؟ این‌ها پرسش‌هایی است که به واسطه تغییر جنسیت اتفاق می‌افتد.

بنابراین به واسطه تغییر جنسیت ما شاهد پرسش‌های فقهی فراوانی هستیم که تقریباً بیشتر آن‌ها را در این کتاب مطرح کرده‌ام؛ در خصوص تغییر جنسیت دو کتاب نوشته‌ام، یکی کتاب «تغییر جنسیت از منظر فقه و حقوق» که همان طور که عرض کردم، توسط مرکز فقهی ائمه اطهار چاپ شده است، کتاب دیگری که توسط بنده تألیف شده است «تغییر جنسیت با تأکید بر دیدگاه امام خمینی» که توسط مرکز نشر آثار امام خمینی تألیف شده است.

اگر بخواهیم یک تطبیق پژوهشی درباره تغییر جنسیت از گذشته تا الان داشته باشیم، بفرمایید چه تغییراتی در این زمینه ایجاد شده است؟

در ایران ما یک پشتوانه فقهی خیلی خوبی داریم، یعنی فقهای شیعه و فقهای معاصر در خصوص این مسأله به خوبی وارد صحنه شده‌اند و ابعاد این قضیه را شناسایی کرده‌اند و پرسش‌های فقهی که در این زمینه مطرح است را پاسخ داده‌اند. بنابراین ما یک گنجینه عظیمی از مباحث فقه امامیه در خصوص تغییر جنسیت داریم.

اگر بخواهیم این را با فقه اهل سنت مقایسه کنیم می‌بینیم که اصلاً قابل مقایسه نیست، چون فقهای معاصر اهل سنت در این خصوص فقط یک مسأله جواز و عدم جواز را مطرح کرده‌اند. به عبارت دیگر، آن چیزی که ما از فقه معاصر اهل سنت در خصوص تغییر جنسیت داریم این است که چند فتوا است، فقط گفته‌اند که تغییر جنسیت حرام است، اما دیگر ابعاد آن را توضیح نداده‌اند. مباحث شرعی که به واسطه تغییر جنسیت مطرح می‌شود، از جمله بحث تأثیر تغییر جنسیت بر ازدواج، مهریه، نفقه، ولایت و حضانت، ارث، ریاست خانواده و اساساً این جزئیات در فقه اهل سنت مطرح نشده است، ولی بیش از سیصد فتوا و پرسش و پاسخ فقهی در بحث تغییر جنسیت از سوی فقها مطرح شده است. بنابراین به لحاظ فقهی ما یک گنجینه عظیمی داریم.

به واسطه همین مسأله، یعنی به واسطه همین پشتوانه فقهی، حقوق ما شکل گرفته است. یعنی یک «رویه حقوقی» در ایران شکل گرفته است، که افرادی که بیمار هستند، به دادگستری جمهوری اسلامی مراجعه می‌کنند و دادگستری جمهوری اسلامی آن‌ها را به پزشکی قانونی معرفی می‌کند و اگر چنانچه محرز شود که دچار بیماری خاص روحی یا جسمی هستند، یا به عبارت دیگر «اختلال جسمی یا جنسی» دارند، به طریقی به آن‌ها مجوز داده می‌شود، آن‌ها با این مجوز به پزشک جراح مراجعه می‌کنند و تغییر جنسیت اتفاق می‌افتد.

نکته این است که به واسطه این که این مسأله قانونی انجام شده است، مسائل بعد هم بخوبی انجام می‌شود؛ از جمله تغییر شناسنامه، یعنی شناسنامه جدید، با نام جدید و متناسب با جنسیت جدید به او داده می‌شود. همین طور این شخص می‌تواند مدارک دیگر خود را مانند گواهینامه، مدارک دانشگاهی و مدارک دیگر را با نام جدید دریافت کند، چون همه این‌ها به صورت قانونی انجام شده است.

بنابراین تغییر جنسیت در ایران قانونی شده است، یعنی بر اساس فتوای امام خمینی و همینطور بر اساس فتوای رهبر معظم انقلاب که از نظر ایشان هم تغییر جنسیت جایز است، ما شاهد یک رویه قانونی هستیم، یعنی افراد به مراکز قانونی مراجعه می‌کنند و تغییر جنسیت می‌دهند و همه این‌ها به صورت قانونی انجام می‌شود.

اگر کسی که هیچ مشکلی ندارد بخواهد تغییر جنسیت بدهد؛ آیا شدنی است و تا کنون اتفاق افتاده است؟

شاید انجام شده باشد ولی غیر قانونی است، یعنی اگر قرار باشد که مجوزی داده شود به دو گروه مجوز داده می‌شود، یکی گروه دو جنسی‌ها یا خنثی‌ها هستند و دیگر آن گروهی که تحت عنوان ترانس شناخته می‌شوند، یعنی پسرانی که خود را دختر می‌دانند و هیچ طوری این مشکل روحی درمان نمی‌شود، به ناچار عمل جراحی روی جسمشان انجام می‌شود و روی آلت تناسلیشان انجام می‌شود و در واقع جسمشان با آن روح و روانشان هماهنگ می‌شود به این دو گروه در ایران برای عمل جراحی مجوز داده می‌شود.

البته یک گروه دیگر هم هست و آن‌ها که آلت تناسلیشان در حفره شکمیشان مخفی هست به آن‌ها هم علی القاعده برای عمل جراحی اجازه داده می‌شود، اما اگر فردی سالم باشد هیچ مشکل جسمی یا روحی نداشته باشد و به انگیزه واهی، مثلاً برای فرار از سربازی یا مسأله دیگری بخواهد تغییر جنسیت دهد، پزشکان این کار را انجام نمی‌دهند، یعنی در هیچ کشوری اجازه داده نمی‌شود، البته در هیچ کشوری این اجازه داده نمی‌شود. البته بعضی از این‌ها امکان دارد که پزشکان را فریب دهند.

 

برخی اعتقادشان این است که ایران یکی از مراکز اصلی تغییر جنسیت است، آیا این درست است؟

در اینکه عمل‌های جراحی به منظور تغییر جنسیت در ایران زیاد اتفاق می‌افتد، این یک حقیقت است، شاید بشود گفت که دومین کشور بعد از کشور تایلند ایران است که آمار تغییر جنسیتش بالاست، که البته ما از این امر رضایت نداریم و جای نگرانی وجود دارد، چون بعضی از این عمل‌های جراحی موفقیت‌آمیز نیست، بعضی از این عمل‌های جراحی نباید صورت بگیرد و به عبارت دیگر هر چند به لحاظ فقهی اجازه داده شده است و هر چند از نظر حقوقی و قانونی در ایران مجوزهایی داده می‌شود، ولی به نظر می‌آید که سوء استفاده‌هایی در حال صورت گرفتن است و یک مقدار شیرازه بحث در رفته است و در واقع عمل‌های جراحی زیادی در حال اتفاق است که شاید خیلی از این‌ها نباید اتفاق می‌افتاد؛ بله آمار در ایران خیلی زیاد است.

در اشاره‌ای به این قضیه باید بگویم که یک پزشک جراح به من می‌گفت که من تا الان بیش از 1300 عمل جراحی انجام داده‌ام، یعنی 1300 عمل جراحی که توسط یک پزشک انجام شده است؛ یک پزشک دیگری که آن هم عمل جراحی تغییر جنسیت انجام می‌دهد، ایشان می‌گوید که من در هرسال 300 عمل جراحی در ایران انجام می‌دهم، این آماری که دادم برای دو پزشک هست، خوب پزشکان دیگری هم هستند که این عمل جراحی را انجام می‌دهند، بنابراین آمار در ایران حقیقتاً بالا است.

کشورهای دیگر هم افزایشی در آمار داشته‌اند؟

در کشورهای عربی پشتوانه فقهی و پشتوانه حقوقی برای این مسأله وجود ندارد، چون کشورهای عربی مانند عربستان، مصر، امارات، کویت از فقه اهل سنت تبعیت می‌کنند و فقهای اهل سنت بالاتفاق معتقدند که تغییر جنسیت حرام است، اینکه می‌گویم حرام است، در خصوص ترانس‌ها هست، یعنی در خصوص ترانس‌ها یا تی اس ها آن‌ها معتقد هستند که عمل جراحی حرام است، بنابراین هیچ پشتوانه فقهی در آنجا وجود ندارد؛ کما اینکه قانونی هم در آنجا وجود ندارد

ولی از آن جایی که این بیماری را نمی‌شود انکار کرد و حقیقتاً این بیماری اختلال هویت جنسی در همه کشورها وجود دارد، در این کشورها به هرحال عمل‌های جراحی انجام شده است و یا این کشورها مجبورند برای عمل به کشورهای دیگر بروند؛ ما بعضاً شاهد هستیم که از کشورهای عربی و مسلمان به ایران برای عمل جراحی می‌آیند، تا به حال چندین مورد برای عمل جراحی به ایران آمده‌اند، کما اینکه از کشورهای دیگر مانند عراق هم گزارش‌هایی آمده و من شاهد بوده‌ام که افرادی برای جراحی و عمل جنسیت به ایران آمده‌اند؛ و حتی گزارش‌هایی آمده است که در ریاض، پایتخت عربستان سعودی یک بیمارستانی به همین مسأله تغییر جنسیت اختصاص داده شده است و آن طور که در این گزارش‌ها آمده است تا به حال حدود سیصد و شصت نفر تا چند سال پیش تغییر جنسیت داده بودند. بنابراین کشورهای عربی و کشورهای مسلمان هر چند که به لحاظ فقهی و حقوقی مخالف این قضیه هستند، ولی در عمل پذیرفته‌اند، چون این بیماری قابل انکار نیست و راه درمانی هم برای این‌ها وجود ندارد، یعنی هیچ قرص و آمپول و دارویی وجود ندارد که طرف بخورد و از این اختلال هویت جنسی نجات پیدا کند. به ناچار کشورهای دیگر مانند کشورهای مسلمان هم به این مسأله تا اندازه‌ای روی خوش نشان داده‌اند و عمل‌های جراحی اتفاق افتاده است؛ کشورهای غیر مسلمان هم که طبیعی است که این اتفاق می‌افتد، ما در کشورهای اروپایی، کشورهای غیر مسلمان و تایلند شاهد عمل‌های جراحی تغییر جنسیت هستیم.

آیا در سایر کشورها هم همین عواملی که در ایران سبب تغییر جنسیت می شود، حکمفرماست؟

بله یعنی عواملی که ما برای تغییر جنسیت بیان کردیم که اختلال هویت جسمی، یعنی طرف دو جنسی یا خنثی است و همینطور اختلال هویت جنسی که ترانس هستند و به لحاظ روحی مشکل دارند و خود را متعلق به جنس مقابل می‌دانند دو گروهی هستند که بیشترین تقاضا برای عمل جراحی تغییر جنسیت دارند.

 میزان تغییر جنسیت ربطی به بحران جنسی در جامعه دارد؟

نه اساساً این ربطی ندارد؛ این یک بیماری روانی است، یک بیماری روحی است، مانند بسیاری از بیماری‌های دیگری که در همه جا ممکن است که باشد، این بیماری روحی به وضوح معلوم نیست که به چه علت اتفاق می‌افتد، یعنی دقیقاً پزشکان ما نتوانستند راه درمانی را برای این بیان کنند، کما اینکه نتوانستند علت آن را شناسایی کنند، واقعاً چرا یک جوانی که پسر هست و به لحاظ فیزیک هیچ تفاوتی با پسرهای دیگر ندارد خود را زن می‌داند؟ و می‌گوید که خلقت من اشتباه شده است و روح زنانه من در پیکر مردانه خورده است؛ برعکس را هم داریم، دخترانی که خود را پسر می‌دانند، یعنی به لحاظ روحی و روانی خود را پسر می‌داند و به عبارت دیگر معتقد هستند که روح مردانه ما در پیکر زنانه وارد شده است، یک عدم تطابقی بین روح و روان وجود دارد، این را باید چطور درمان کرد؟ متأسفانه هیچ راه درمانی وجود ندارد، برخی از این‌ها را می‌گویند که آنقدر هرمن‌های مردانه به تزریق کرده‌اند که چه بسا کلیه‌های ما در حال از کار افتادن است، ولی مشکل ما برطرف نشده است، حالا چکار باید کرد که این بیچاره نجات پیدا کند؟ راهی که امروزه به عنوان آخرین راه وجود دارد بحث تغییر جنسیت است که به نظر ما این باید به صورت محدود اجازه داده شود، یعنی نباید از فقه امامیه و از قانون و رویه‌ای که در ایران وجود دارد سوء استفاده شود. آمار تغییر جنسیت در ایران وحشتناک است.

تا به حال شده است که یک نفر بدون هیچ اختلال روانی بخواهد این کار را انجام دهد؟

بله

علتش چه بوده است؟

علت‌ها متفاوت است، مثلاً فردی به جهت فرار از سربازی ممکن است که این کار را بکند، یا یک خانواده‌ای ممکن است که از یک فرزند دختر خوششان بیاید و از کوچکی این فرزند را دختر خطاب کنند. در نهایت این شخص برای عمل جراحی تمایل پیدا کند تا این که تبدیل به جنس مقابل شود.

در کشورهای دیگر هم داریم، مثلاً چندی پیش با تعدادی از حقوق‌دانان پاکستانی گفتگویی داشتم، این‌ها می‌گفتند در کشور ما اگر فردی تغییر جنسیت دهد و تبدیل به خنثی شود، این افراد در آن جامعه خیلی مورد احترام هستند و مردم صدقات و کمک‌های فراوانی به این افراد می‌کنند، یعنی ممکن است در یک کشوری به انگیزه واهی و برای اینکه بتواند صدقات و کمک‌های فراوانی را دریافت کند تغییر جنسیت کند و خود را تبدیل به یک جنس دیگر کند تا بتواند از این کمک‌ها دریافت کند.

این انگیزه‌ها به صورت طبیعی وجود دارد؛ اگر بخواهم یک اشاره‌ای هم به قانون کنم، در کشور ما غیر از فقه معاصر، که یک گنجینه عظیمی هست، و غیر از «رویه حقوقی» که اشاره کردم که افراد به دادگستری مراجعه می‌کنند و بعد به پزشکی قانونی مراجعه می‌کنند و بعد مجوز می‌گیرند. در سال 1391 قانون حمایت از خانواده در بند 1 به بحث تغییر جنسیت اشاره کرده است، یعنی اگر کسانی خواهان تغییر جنسیت باشند باید به دادگاه مراجعه کنند. علاوه بر این، ما شاهد «احکام قضایی» فراوانی هستیم که قضات ما در دادگاه‌ها داده‌اند، یعنی در مواردی این افراد تغییر جنسیت داده‌اند و به دادگاه مراجعه کرده‌اند و دادگاه مجوز تغییر شناسنامه و مدارک را برای آن‌ها صادر کرده است؛ یعنی اگر بخواهیم در ایران به عنوان منبع برای این مسأله مطرح کنیم یکی از منابع ما در خصوص تغییر جنسیت همین احکامی است که قضات ما صادر می‌کنند و آن طور که من اطلاع پیدا کردم عمدتاً بر اثر نظرات امام خمینی در تحریر الوسیله حکم صادر می‌کنند.

در جامعه اسلامی ما چرا بعضی به این سمت کشیده می‌شوند؟

بحران‌های اجتماعی، فضای مجازی و مسائلی از این قبیل، ممکن است این مسأله را بیشتر نمود دهد و بیشتر آشکار و واضح کند؛ نه اینکه افراد را به این سمت سوق دهد، فضای مجازی موجود، زمینه‌ای را فراهم کرده است که این افراد خودشان را معرفی کنند؛ اما این بیماری یک بیماری روحی و روانی است که از ابتدای کودکی با این فرد هست، یعنی من با تعداد زیادی از این افراد مصاحبه و گفتگو داشته‌ام، این‌ها اظهار می‌کنند که از همان اول که من یک پسر بچه سه چهار ساله بودم دوست داشتم با دختران و عروسک بازی کنم، حتی موقع مدرسه رفتن اصلاً نمی‌خواستم به مدرسه پسرانه بروم، دوست داشتم به مدرسه دخترانه بروم و اساساً کارهای دخترانه را بیشتر دوست داشتم، مانند عروسک بازی، خیاطی و آشپزی.

بنابراین، این بیماری از ابتدای خردسالی با افراد هست، وقتی به سن بالاتر می‌رسد، به سن بلوغ می‌رسد و حتی بعد از آن، این‌ها در بحث ازدواج خیلی مشکل دارند، یعنی پسری که ترانس است و این بیماری را دارد اصلاً نمی‌خواهد که با یک دختر ازدواج کند، چون خود را دختر می‌داند و می‌خواهد که با یک پسری ازدواج کند و چنین ازدواجی درست نیست، مگر این که تغییر جنسیت دهد و به یک دختر تبدیل شود، آن موقع است که می‌تواند با یک پسر ازدواج کند.

بنابراین، فضای مجازی و مسائل اجتماعی فقط زمینه‌ای را برای معرفی این‌ها، آشکار کردن این بیماری فراهم کرده است وگرنه این یک بیماری است که پزشکان هم نتوانستند که علت بروز این بیماری را بیان کنند که چیست؟ بعضی احتمال داده‌اند که این بچه‌ای که در شکم مادر هست در دوران جنینی، اگر مادر دچار استرس و ترس باشد و مشکلات روحی و روانی داشته باشد، به نوعی این اختلال به بچه منتقل می‌شود و بچه‌ای که متولد می‌شود دچار اختلال هویت جنسی است منتها ابتدائاً معلوم نیست، در آغاز کودکی معلوم نیست و بعداً خود را نشان می‌دهد.

من با بعضی از این‌ها که گفتگو می‌کردم می‌گفتند که ما این بیماری را داشتیم ولی نمی‌توانستیم بیان کنیم، یعنی نمی‌دانستیم که مشکلمان چیست؟ وقتی یک مقدار جلو رفتیم و با افرادی مانند خودمان که این بیماری را داشتند مواجه شدیم تازه توانستیم بگوییم که بیماریمان چیست.

برای مقابله با این معزل چه راهکاری را پیشنهاد می‌کنید؟

راهکار این است که راه درمانی برای این پیدا شود، من تا به حال با بعضی از پزشکان هم صحبت کرده‌ام، متأسفانه راه درمانی برای آن وجود ندارد، حتی به طب گیاهی متوسل شدم و به دنبال این بودم که افراد شاخصی را پیدا کنم و از آن‌ها راه درمانی را پیدا کنم، یعنی واقعاً اگر پزشکی و روان‌پزشکی و حتی طب سنتی وارد میدان بشوند و بتوانند راه درمانی برای این مشکل روحی بیان کنند، واقعاً جلوی بسیاری از این عمل‌های جراحی گرفته می‌شود.

معنویت درمانی و راه‌های روان‌کاوی، روان‌شناسی، و حتی راه‌های اعطای دارو و این چیزها، یعنی اگر بتوانند پزشکی یا حتی طب سنتی، راه درمانی را بیان کنند این معضل برطرف می‌شود، به عبارت دیگر ما مواردی داشته‌ایم که طرف دچار اختلال هویت بوده است، این بیماری را داشته است، منتها به روان‌شناسان و روان‌کاوان مراجعه کرده است و چون بیماری‌اش شدید نبوده است درمان شده است، یعنی خود را پذیرفته است و جسمش را قبول کرده است و دیگر خواهان تغییر جنسیت نبوده است.

حالا اگر این درمان‌ها به نتیجه برسد مشکل حل است، حالا اگر این اتفاق نیافتد که هنوز هم نیافتاده است و واقعاً هیچ راه درمانی وجود ندارد و پزشکان می‌گویند که ما نتوانستیم راه درمانی را برای آن پیدا کنیم، باید در خصوص مجوز تغییر جنسیت سخت‌گیرانه عمل شود، یعنی براحتی به صرف این که طرف ادعا کند که من ترانس هستم و دچار اختلال هستم براحتی مجوز داده نشود، و مجوز دادن و اتفاق تغییر جنسیت مشکلات زیادی را برای خود فرد، خانواده و اقوام و بستگان به وجود می‌آورد، کسی که تا به حال به عنوان پسر در خانواده، اقوام و بستگان بوده است، حالا فردا به عنوان دختر بشود، چه عکس العملی اتفاق می‌افتد؟ آیا پذیرش اجتماعی و پذیرش خانوادگی وجود دارد؟ تازه بسیاری از این افرادی که تغییر جنسیت می‌دهند مشکل روحیشان حل می‌شود ولی مشکلات اجتماعی برایشان بروز می‌کند، یعنی پذیرش خانوادگی وجود ندارد، بعضاً خانواده‌ها به این‌ها روی خوش نشان نمی‌دهند و این‌ها بدون اینکه با خانواده‌های خود هماهنگی کنند تغییر جنسیت می‌دهند، پذیرش اجتماعی هم وجود ندارد، چون این‌ها انگشت‌نما می‌شوند، مورد تمسخر واقع می‌شوند، بنابراین مشکل اجتماعی و خانوادگیشان تازه شروع خواهد شد.

راه حل دیگری که می‌شود بیان کرد این است که یک نهاد دولتی به صورت مستقیم وارد این قضیه شود و این مسأله را رصد کند، ما تا به حال آمار دقیقی از این بیماران در کشور خود نداریم، آمار دقیقی از کسانی که تغییر جنسیت داده‌اند نداریم، آمار دقیقی از وضعیت این‌ها بعد از عمل جراحی تغییر جنسیت نداریم و این افراد تغییر جنسیت می‌دهند و وارد اجتماع می‌شوند و به هر حال معضلاتی برای خودشان و خانواده‌شان به وجود می‌آورند، بنابراین راه حل این است که یک نهاد مسئول به طور خاص و همه‌جانبه این مسأله را به عهده بگیرد، حالا ممکن است که نهاد بهزیستی باشد، پزشکی قانونی باشد یا دادگستری باشد، به هر حال یک نهادی باید به صورت خاص وارد میدان شود و جلوی این تغییر جنسیت‌های زیادی که متأسفانه در کشور ما در حال اتفاق است و از فقه ما یا از قانون ما سوء استفاده می‌کنند باید گرفته شود.

با سپاس از اینکه وقت ارزشمند خودتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.

منبع : خبرگزاری رسا

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۵ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۸:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۱۲:۳۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۴:۱۰
اذان مغرب
۲۰:۱۲:۲۱