به گزارش خبرنگار پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، آیت الله مقتدایی، در جلسه هفتادمین درس خارج ولایت فقیه که شنبه 16 بهمن 95 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار گردید، به بررسی اصرار بر گناهان صغیره و تاثیر آن در لطمه به عدالت ولی فقیه پرداخت.
خلاصه درس گذشته
آیت الله مقتدایی در ابتدای درس پیرامون بحث اخلاقی سبک زندگی گفت: بدترین عیب برای انسان این است که چیزهایی را که در دیگران باشد عیب تلقی میکند ولی اگر در خودش باشد عیب تلقی نمیکند و یا انجام عملی را که خودش قادر بر ترک آن نیست برای دیگران عیب تلقی کند.
وی در بررسی شرط عدالت پیرامون مبحث گناهان کبیره گفت: در مورد تعداد گناهان کبیره بین علماء اختلاف است که از 5 تا 70 عدد و نیز نقل شده تا 700 مورد شمرده اند و علامه بحرالعلوم در مصابیح الاحکام 34 گناه را کبیره دانسته که در قرآن وجود دارد و وعده آتش داده شده و 14 تای از اینها وعده آتش مستقیما داده شده است.
این استاد حوزه در مورد کلام علامه افزود: مرحوم صاحب جواهر ایرادی به علامه میگیرد که ایراد واردی هم هست و میگوید گناهانی هست که در این موارد نیامده مانند لواط و شرب خمر و ترک عمدی روزه ماه رمضان، و چگونه ممکن است لواط را گناه صغیره بدانیم و بگوییم کسی که بیّنه قائم شد که لواط کرده است بدون اینکه توبه کند عادل است و میتواند در محکمه شهادت دهد؟
آیت الله مقتدایی بیان داشت: صاحب جواهر می گوید اگر به جایی برسیم که 700 گناه کبیره بشماریم، اقرب است تا اینکه 70 عدد یا 40 عدد بگوییم. پس همان معنای لغوی آن را اخذ میکنیم یعنی هر چه را که مردم آن را بزرگ میدانند کبیره میگوییم و خودمان را محصور در عدد نمیکنیم و آن تعدادی که در آیات و روایات ذکر میشود، منظور اکبر الکبائر است.
خلاصه درس حاضر
آیت الله مقتدایی در ابتدای درس به مناسبت ولادت حضرت زینب سلام الله علیها به بیان نکاتی از زندگی آن بزرگوار پرداخت و گفت: جلالت شأن و مقام بالای ایشان بر همه معلوم است. ایشان دارای علم لدنّی بوده است و مستجاب الدعوة بودن از حالاتی است که برایشان نقل میکنند و اینکه ایمانشان در حد امامت و تالی تلو معصوم بوده اند.
این استاد حوزه در ادامه بحث عدالت گفت: در عروة خواندیم که عدالت را ملکهای میداند که انسان را بر اجتناب از ارتکاب کبائر و اصرار بر صغائر بر میانگیزاند. مشهور میگویند اصرار بر صغیره خودش کبیره است و جمعی از بزرگان از جمله علامه ادعای اجماع میکنند که اصرار بر صغیره همان گناه کبیره است.
وی در بیان معنی لغوی «اصرار» افزود: کسی که بر کاری مداومت داشته باشد و ایستادگی در آن دارد و از خودش جدا نمیکند، بر آن کار اصرار دارد و تعداد مرتبه را لغت ذکر نمیکند و احاله به عرف میکند و عرف باید تشخیص دهد که با چند مرتبه اصرار صدق میکند، پس اصرار را به معنی اکثار و مداومت داشتن میگیریم.
آیت الله مقتدایی بیان داشت: با توجه به روایات، بسیاری از بزرگان تصریح کردند در اصرار بر گناه فرقی نمیکند که نوعی واحد باشد و یا در چند نوع باشد در هر دو حالت صدق اصرار بر صغیره میکند و باعث لطمه زدن به عدالت میشود.
تقریر درس
بیان نکاتی در مورد حضرت زینب سلام الله علیها
روز پنجم ماه جمادی الاولی مصادف بود با روز ولادت میمون و مبارک و پرفضیلت دومین بانوی جهان اسلام، عقیله اهلبیت حضرت زینب کبری سلام الله علیها که روز مبارکی است. بنابر مشهور روز پنجم جمادی الأولی سال ششم هجرت در مدینه متولد شدند و بنابر روایتی نقل میکنند که نام ایشان از طرف خداوند توسط جبرئیل انتخاب شد و بعضی میگویند به اعتبار «زین اب» است.
جلالت شأن و مقام بالای ایشان بر همه معلوم است. ایشان دارای علم لدنّی بوده است که امام سجاد علیه السلام خطاب به ایشان فرمودند: «یَا عَمَّةِ اسْکُتِی فَفِی الْبَاقِی مِنَ الْمَاضِی اعْتِبَارٌ وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَةٍ» بحار الانوار، علامه مجلسی، ج45، ص164
عمه جان آرام باش. گذشته عبرت آیندهها هستند یعنی شما الگو و اسوه آیندگان هستی. عمه جان تو الحمدلله درس نخوانده دانشمندی و بدون اینکه از بشر آگاهی و بصیرت بیاموزی آگاه و بصیر هستی.
این کلام امام سجاد علیه السلام نشان میدهد کسی به عقیله بنی هاشم درس نداده ولی عالمه و فهمه است این همان علم لدنّی است که خداوند به او عطا کرده است و قرب او به درگاه پروردگار و مقام و شأن و جایگاهی که نزد خداوند دارد همین بس که وجود سیدالشهداء علیه السلام در وداع آخرین با خواهرشان میفرمایند:
«یا اختاه لا تنسینی فی نافلة اللیل»؛ خواهر جان در نافله شبت مرا از دعای خیر فراموش نکن. و این قرب ایشان را میرساند.
مستجاب الدعوة بودن از حالاتی است که برایشان نقل میکنند و اینکه ایمانش در حد امامت و حد معصوم بود و تالی تلو معصوم بود. شاهد این است که وقتی در گودال قتلگاه بدن برادر را مشاهده کرد به جای شیون کردن گفت:
«اللهم تقبل هذا المسجی من آل الرسول»؛ کلامی است که یا باید از انبیاء و یا از امامان معصوم شنیده شود. این کلام نشانه قوت ایمان ایشان است. حتی در ظهر عاشورا در مورد فرزندانش به برادر بگوید جدمان ابراهیم خلیل الرحمان فرزندش را آماده ذبح در راه خدا کرد و من نیز این فرزندان را برای شهادت تقدیم شما میکنم و بعد از شهادت فرزندانش از خیمه بیرون نیامدند و این شرافت و جایگاه علمی و ایمان ایشان را میرساند.
مرحوم شیخ محمدحسن اصفهانی که در مراثی اهل بیت اشعار بلندی دارد در رابطه با حضرت زینب هم اشعاری دارد که میگوید:
و شجاعت ایشان مانند پدرش امیرالمومنین علیه السلام است که در مجلس ابن زیاد با آن قساوت و قدرتی که داشت وقتی خطاب به حضرت زینب کلمات طعن آمیز میگوید حضرت زینب خطاب به او میفرماید: «ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ یَا ابْنَ مَرْجَانَة»
و او را نسبت به زن فاحشه معروف میدهد و این خیلی شجاعت میخواهد زیرا پدرش با این زن زنا کرد و این فرزند به دنیا آمد و پدرش را هم میگفتند زیاد بن ابیه چون خود زیاد معلوم نبود که از کدام یک از کسانی است که با مادرش زنا کرده بودند و یکی هم ابوسفیان بود. خود معاویه نیز قبول داشت و او را برادرش میخواند. این شجاعت است که در برابر زنازاده فرزند زنازادهای با اقتدار در پست حاکم کوفه نشسته است؛ با شجاعت بگوید: ای فرزند زناکار! مادرت به عزایت بنشیند.
ولادت این بانوی بزرگوار مبارک است و امیدواریم خود بی بی حضرت زینب سلام الله علیها به اذن پروردگار عنایتی بفرمایند نسبت به نظام جمهوری و مسؤولین و رهبری نظام و همه مسلمین که تحت ظلم و کشت و کشتار هستند و نیز نسبت به حرم مطهرشان عنایت بفرمایند و از برکت دعای ایشان همه مشکلات برطرف شود.
تتمه بحث عدالت
راجع به چند مطلب در تتمه عدالت بحث کردیم و بیان شد مشهور میگویند که عدالت ملکه است و از اینجا استفاده کردیم که گناه دو گونه است: کبیره و صغیره.
از بزرگانی نقل کردیم که میگویند هر ذنبی کبیره است و به روایت نیز استدلال کردیم که «انظر الی من عصیت» و پاسخ دادیم کبیره بودن همه گناهان درست نیست حتی در قرآن نیز به کبیره و صغیره تصریح شد و فرمود:
﴿وَ وُضِعَ الْکِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا فیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا کَبیرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً﴾ سوره مبارکه کهف آیه 49
و آیات دیگری نیز در این مورد داشتیم که بیان شد.
بحث دیگر این بود که میزان در صغیره و کبیره بودن چیست؟
در روایات آمده است گناهانی که وعده صریح آتش برای آن داده شده است کبیره است که تعداد آن کم است و بعضی هم گفتند تصریح به نار لازم نیست بلکه اگر ضمناً هم برساند کفایت میکند که در این صورت تعداد گناهان کبیره بیشتر میشود و بعضی از این هم تعدی کردند و گفتند در روایات نیز مواردی داریم که گناهانی را کبیره شمرده است.
برای نمونه آمده است: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَالَ مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّةِ اللَّهِ وَ ذِمَّةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)» الکافی، کلینی، ج2، ص287، ح9
و از این قبیل روایات که می فرماید:«من ترک الصلاة متعمدا فقد کفر»
کسی عمداً نماز را ترک کند کافر شده است که نشان میدهد ترک صلاة از گناهان کبیره است و مرحوم صاحب جواهر نقل کرد که به حدود 40 مورد رسیدم و دیگران بیشتر شمردند و از ابن عباس نقل شده که تا 700 مورد شمرده است.
اصرار بر صغیره
مشهور میگویند اصرار بر صغیره خودش کبیره است در عبارات سید در عروه خواندیم که مراد از عدالت را ملکهای میداند که انسان را بر اجتناب از ارتکاب کبائر و اصرار بر صغائر بر میانگیزاند.
مرحوم امام نیز همین را فرمودند و مرحوم صاحب جواهر میفرماید مفتاح الکرامة ادعای اجماع کرده است و نیز از کتاب تحریر علامه نقل میکند: «الاجماع علی أنه إن داوم علیها او وقعت منه فی اکثر الاحوال ردّت شهادته»
چنین فردی که مداومت بر صغائر دارد و در هر حالی از او صادر میشود اجماع است که شهادتش قبول نمیشود.
علامه دو امر را مورد اجماع میداند یکی اصرار بر صغیره و دوم همواره انجام شدن گناه از ناحیه شخصی که در این صورت بالاجماع شهادتش قبول نیست.
پس جمعی از بزرگان ادعای اجماع میکنند که اصرار بر صغیره همان گناه کبیره است.
بررسی معنای لغوی اصرار
حالا باید ببینیم اصلا اصرار یعنی چه؟ و معیار در صدق اصرار چیست؟ و دلیل بر این مطلب چیست؟
مرحوم صاحب جواهر از صحاح و قاموس و نهایه ابن اثیر نقل میکند که اصرار به معنای «الاقامة علی الشیئ و الملازمة و المداومة» است.
کسی که بر کاری مداومت داشته باشد و ایستادگی در آن دارد و از خودش جدا نمیکند بر آن کار اصرار دارد و تعداد مرتبه را لغت ذکر نمیکند و احاله به عرف میکند و عرف باید تشخیص دهد که با چند مرتبه اصرار صدق میکند پس اصرار را به معنی اکثار و مداومت داشتن میگیریم.
اکنون پرسش دیگری مطرح است که آیا در اصرار، تکرار در یک نوع گناه معتبر است یا اینکه انجام ده گناه متفاوت صغیره هم اصرار صدق میکند؟ اینجا بعید نیست که بگوییم نسبت به مجموع اصرار بر صغیره صدق میکند حتی اگر متفاوت باشند.
لذا صاحب جواهر میفرماید: «صرح غیر واحد بعدم الفرق بین المداومة علی النوع الواحد من الصغیرة و الاکثار منه و بین غیره فی صدق الاصرار علی الصغیرة المراد بها الجنس»
بسیاری از بزرگان تصریح کردند در اصرار فرقی نمیکند که نوعی واحد باشد و یا در چند نوع باشد در هر دو حالت صدق اصرار بر صغیره میکند و یکی بودن در جنس از نظر گناه بودن کفایت میکند.
دلیل بر مطلب چند روایت است؛
1. «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَا صَغِیرَةَ مَعَ الْإِصْرَارِ وَ لَا کَبِیرَةَ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ.» وسائل الشیعة، حر عاملی، ج15، ص338، کتاب الجهاد، ابواب جهاد النفس، باب48، ح3
ابن سنان میگوید حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ گناه کبیرهای نیست بعد از استغفار و توبه از آن گناه کبیره و نیز اگر اصرار بر صغیره کرد دیگر صغیره نیست بلکه تبدیل به کبیره میشود. این روایت نشان میدهد اصرار بر صغیره گناه را به کبیره تبدیل میکند.
2. «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ قَالَ سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ مَنِ اجْتَنَبَ الْکَبَائِرَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَمْ یُسْأَلْ عَنِ الصَّغَائِرِ»
محمد بن ابی عمیر گوید از حضرت امام کاظم علیه السلام شنیدم که فرمودند کسی که از گناهان کبیره پرهیز کند از بابت گناهان صغیرهاش مؤاخذه نمیشود. – الی أن قال – تا آنجا که امام کاظم علیه السلام در ذیل روایت فرمودند:
«قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله و سلم لَا کَبِیرَ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ وَ لَا صَغِیرَ مَعَ الْإِصْرَارِ الْحَدِیثَ.» وسائل الشیعة، حر عاملی، ج15، ص335، کتاب الجهاد، ابواب جهاد النفس، باب47، ح11
پیامبر خدا فرمود هیچ کبیرهای با استغفار کبیره نیست و هیچ صغیرهای با اصرار صغیره نیست یعنی به کبیره تبدیل میشود.
نکته
در صغیره اگر شخص صغیره مراد باشد یک صغیره را چند بار انجام دهد تبدیل به کبیره میشود ولی اگر جنس صغیره را مراد بدانیم در آن صورت اگر از هر گناهی یک مورد انجام دهد که در جمع عرفا صدق چند مرتبه کند تبدیل به کبیره میشود.
3. «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ علیه السلام یَقُولُ لَا وَ اللَّهِ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ شَیْئاً مِنْ طَاعَتِهِ عَلَى الْإِصْرَارِ عَلَى شَیْءٍ مِنْ مَعَاصِیهِ.» وسائل الشیعة، حر عاملی، ج15، ص337، کتاب الجهاد، ابواب جهاد النفس، باب48، ح1
ابوبصیر گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمودند: به خدا قسم اگر کسی اصرار بر شیئی از معاصی داشته باشد اطاعتی که میکند نیز از او پذیرفته نیست.
بحث دیگری است که آیا ارتکاب صغیره مضر به عدالت است یا خیر که در جلسه آتی بدان می پردازیم.
تقریر: محسن جوادی صدر