vasael.ir

کد خبر: ۶۵۸۸
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۲ - 23 October 2017
خیارات/ آیت‌‌الله مکارم‌‌شیرازی /جلسه 13:

اصحاب اجماع کرده اند که خیار مجلس مسلم است

وسائل_خیار مجلس از جمله خیارات مهم است که علما آن‌را مسلم می‌دانند اگرچه در فروعات آن بحث‌های مختلفی مطرح است.

به گزارش پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی در جلسه ششم درس خارج فقه خود که در تاریخ 19 مهر 96 برگزار شد، ضمن ذکر روایتی اخلاقی از رسول اکرم(صلی‌الله علیه و آله) به بررسی خیار مجلس پرداخت.
وی در ابتدای این درس با ذکر روایتی از حضرت رسول(صلی‌الله علیه و آله) خاطر نشان کرد: سیأتی على النّاس زمان‌ یخیّر فیه‌ الرّجل‌ بین العجز و الفجور، فمن أدرک ذلک الزّمان فلیختر العجز على الفجور. یعنی زمانی می آید که یا انسان باید اعتراف کند که ناتوان است یا اینکه آلوده به انواع گناهان شود. کسی که آن زمان را درک کند بهتر است اعتراف به عجز کند تا آلوده به فجور نشود.
این استاد درس خارج حوزه علمیه قم در بخشی از توضیح این روایت گفت:‌ یکی از دام های شیطان تغییر دادن مفاهیم است و اینکه کارهای خلاف را در لفافه ی یک مفهوم جالب پیچیده به انسان تحویل می دهد. مثلا کسی تنبل است و شیطان او را وسوسه می کند که تو تنبل نیستی بلکه زاهد و بی اعتنا به دنیا هستی.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی در ادامه به بررسی خیار مجلس پرداخت و ضمن مهم دانستن این خیار در معاملات خاطر نشان کرد: صاحب جواهر حدود بیست صفحه در مورد این خیار صحبت می کند و شیخ انصاری در مکاسب حدود شصت یا هفتاد صفحه در مورد آن بحث می کند.
وی این خیار را از مسلمات میان علما دانست و ابراز داشت: اصحاب اجماع کرده اند که خیار مجلس مسلم است هرچند در فروع آن بحث است.

 


مشروح تقریرات این درس در ادامه آمده است؛
بحث اخلاقی:
رسول خدا (ص) در حدیثی می فرماید: سیأتی على النّاس زمان‌ یخیّر فیه‌ الرّجل‌ بین العجز و الفجور، فمن أدرک ذلک الزّمان فلیختر العجز على الفجور.[1]
یعنی زمانی می آید که یا انسان باید اعتراف کند که ناتوان است یا اینکه آلوده به انواع گناهان شود. کسی که آن زمان را درک کند بهتر است اعتراف به عجز کند تا آلوده به فجور نشود.
یکی از دام های شیطان تغییر دادن مفاهیم است و اینکه کارهای خلاف را در لفافه ی یک مفهوم جالب پیچیده به انسان تحویل می دهد. مثلا کسی تنبل است و شیطان او را وسوسه می کند که تو تنبل نیستی بلکه زاهد و بی اعتنا به دنیا هستی.
یا اینکه انسانی ترسو است و حاضر است بسیاری از کارها را به سبب ترس انجام دهد و در نتیجه شانه از زیر بار آن کارها خالی کند. عنوانی که برای او می گذارند محتاط و احتیاط کار است.
یا مثلا کسی بخیل است ولی به او می گویند که تو آینده نگر هستی و پول ها و اموال را برای آینده برای خود و اهل و عیالش ذخیره کرده ای.
همچنین افرادی هستند که به مقاماتی می رسند و دوستان به او می گویند که حال که چنین شد دست و پا کند و بار خود را ببند و ساده لوح نباشد. انسان وسوسه می شود که کارهای ناشایست کند و با راند خواری و کارهای دیگر به اموالی دست یابد.
انسان در این زمان یا باید خود را به بی عرضه بودن متهم کند یا اینکه آلوده به انواع کارهای خلاف شود.
از جمله مفاهیمی که در عصر ما جابجا شده است یک مشت بی بند و باری ها است که آن را به نام روشن فکری و تمدن غربی به خورد جامعه می دهند. اینکه کسی سگ زینتی در خانه باشد و آلودگی های ناشی از آن را نادیده بگیرد و همچنین است انواع لباس های نامتعارف را پوشیدن و امثال آن. اینها از تسویلات و دام های شیطان است و انسان باید از آنها برحذر باشد.
 
موضوع: خیار مجلس
امام قدس سره در مورد اولین خیار که خیار مجلس است می فرماید:
القول فی الخیارات‌ و هی أقسام: الأوّل: خیار المجلس‌
إذا وقع البیع فللمتبایعین (بایع و فروشنده) الخیار ما لم یفترقا (مادامی که مجلس معامله را ترک نکنند)، فإذا افترقا و لو بخطوة و تحقّق بها الافتراق عرفاً، (با یک گام اگر عرفا بگویند که از مجلس خارج شدند) سقط الخیار من الطرفین و لزم البیع، و لو فارقا من مجلس البیع مصطحبین بقی الخیار (اگر با هم در حال حرکت باشند و بحث معامله را ادامه می دهند در واقع از مجلس بیع خارج نشده اند. هرچند از مکان اول دور شده باشند).[2]
خیار مجلس از خیارات مهم است و صاحب جواهر حدود بیست صفحه در مورد این خیار صحبت می کند و شیخ انصاری در مکاسب حدود شصت یا هفتاد صفحه در مورد آن بحث می کند ولی امام قدس سره فقط به همین مقدار بسنده می کند. ما ان شاء الله کلام امام قدس سره را شرح می دهیم و سپس فروع لازم را بحث می کنیم.
نکته ی اول این است که مجلس هرچند از جلوس آمده است ولی جلوس در آن شرط نیست و حتی اگر دو نفر در حال سواره یا ایستاده معامله ای را انجام دهند باز همان مجلس صدق می کند. خیار مجلس ناظر به مصادیق غالبه است که معمولا می نشینند و بحث می کنند.
اقوال علماء: اصحاب اجماع کرده اند که خیار مجلس مسلم است هرچند در فروع آن بحث است.
عامه در اینجا بر دو گروه هستند و گروهی آن را پذیرفته اند و بخشی نپذیرفته اند.
علامه در تذکره به اقوال فریقین اشاره کرده می فرماید: ذهب علماؤنا إلى أنّ لکلٍّ من المتبایعین خیارَ الفسخ بعد العقد ما داما فی المجلس ، ولا یلزم العقد بمجرّده ، إلاّ أن یشترطا أو أحدهما سقوط الخیار (البته این خیار قابل اسقاط است) وهو قول علیّ وابن عمر وأبی هریرة وأبی بردة من الصحابة، ومن التابعین: شریح و الشعبی وسعید بن المسیّب والحسن البصری وطاوُوس وعطاء والزهری. ومن الفقهاء : (فقهاء عامة) الأوزاعی وابن أبی ذئب وأحمد وإسحاق وأبو ثور وأبو عبید والشافعی لما رواه الجمهور عن النبیّ قال: «المتبایعان کلّ واحد منهما على صاحبه بالخیار ما لم یتفرّقا إلاّ بیع الخیار » و قال ابو حنیفة و مالک: یلزم القعد بالایجاب و القبول و لا یثبت خیار المجلس[3]
صاحب جواهر نیز می فرماید: وکان لکل من المتبایعین خیار الفسخ ما داما فی المجلس أی لم یتفرقا ، إجماعا منا بقسمیه ، ونصوصا مستفیضة أو متواترة.[4]
صاحب مفتاح الکرامة نیز می فرماید: و هو ثابت للبائع و المشتری ما داما فی المجلس أی ما لم یفترقا بالإجماع و الصحاح.[5]
اجماع در این مسأله مدرکی است ولی نمی توان به آن بی اعتنائی کرد زیرا احدی با ما در این مسأله مخالفت نکرده است.
 
دلالت روایات:
این روایات در باب اول از ابواب خیارات در وسائل الشیعه ذکر شده است. در این باب شش روایت وجود دارد که هم صحاح در آنها هست و هم غیر صحاح. در باب دوم هم پنج روایت در این مورد وجود دارد. از آنجا که قبلا این روایات را خواندیم ضرورتی ندارد که دوباره به آنها بپردازیم. چهار پنج تا از این روایات از رسول خدا (ص) بود. به هر حال، مضمون همه ی آنها عبارت است از: البیّعان بالخیار ما لم یفترقا.
تنها یک روایت معارض است که در باب یک آمده است:
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: قَالَ عَلِیٌّ ع‌ إِذَا صَفَقَ الرَّجُلُ (یا کف زدن به معنای پایان معامله یا دست به هم دادن) عَلَى الْبَیْعِ فَقَدْ وَجَبَ وَ إِنْ لَمْ یَفْتَرِقَا.[6]
وضع غیاث خیلی مشخص نیست و جامع الرواة که دو جلد است و جلد اول آن با عین تمام می شود و جلد دوم آن با فاء شروع می شود و غین در این وسط افتاده است. او ظاهرا از اهل سنت است زیرا امام جعفر کاظم و امیر مؤمنان علی علیهما السلام را با اسم نام می رود کأنه آنها دو نفر از راویان هستند نه امام مفترض الطاعة
گفته اند که این روایت اولا معرض عنهای اصحاب است و کسی به آن عمل نکرده است و از نظر دلالت هم محمل هایی برای آن درست کرده اند. از جمله صاحب وسائل سه محمل برای آن ذکر کرده است:
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَى إِفَادَةِ الْمِلْکِ قَبْلَ الِافْتِرَاقِ وَ إِنْ جَازَ الْفَسْخُ قَبْلَهُ (منظور حصول ملکیت است نه لزوم بیع) وَ جَوَّزَ حَمْلَ الِافْتِرَاقِ عَلَى الْبَعِیدِ (ما لم یفترقا یعنی خیلی از هم دور نشدند) لِمَا مَرَّ وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَى اشْتِرَاطِ السُّقُوطِ (یعنی شرط کرده اند که خیار ساقط شده باشد.)
اضافه می کنیم که احتمال چهارمی هم هست و آن اینکه امام علیه السلام بر اساس تقیه چنین فرموده است.
 
ان شاء الله در جلسه ی آینده به سراغ فروع این خیار می رویم.

پی‌نوشت
[1] نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ج1، ص526، حدیث 1752.
[2] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص518.
[3] تذکرة الفقهاء، علامه ی حلی، ج11، ص7، مؤسسه ی آل البیت.
[4] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج23، ص4.
[5] مفتاح الکرامة، سید جواد الحسینی العاملی، ج14، ص131.
[6] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج18، ص7، ابواب الخیارات، باب1، شماره 23017، ح1، ط آل البیت.
326/907/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۵ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۸:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۱۲:۳۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۴:۱۰
اذان مغرب
۲۰:۱۲:۲۱