vasael.ir

کد خبر: ۶۵۷۵
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۲ - 24 October 2017
حجه الاسلام والمسلمین عبدخدایی تبیین کرد؛

رابطه حوزه های علمیه و نظام اسلامی

وسائل- حجت الاسلام و المسلمین عبدخدایی با اشاره به اینکه در آیه شریفه:«لیتفقهوا فی الدین»،تفقه در دین آمده نه تفقه در احکام شرعی، گفت: اسلام و جامعه اسلامی به مفسر هم نیاز دارد و این خود نوعی تفقه در دین است، نیاز به متکلم دارد، فقه هم تنها در احکام شخصی خلاصه نمی شود، فقه مسائل حکومتی و سیاسی هم دارد در آیات قرآن، می توان آیات فراوانی پیدا کرد که اختصاص به فقه حکومتی دارد مانند: آیه اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم.

بسم الله الرحمن الرحیم

اعوذ و بالله من الشیطان الرجیم

وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ

دستت نمی رسد که بچینی گلی زشاخ                       باری به پای بلبل ایشان گیاه باش

در آستانه اربعین هستیم امیدواریم که خداوند به ما توفیق دهد یک وقتی در کنار مرقد مطهر آقایمان و مولایمان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اظهار ارادت کنیم و اکنون از اینجا سلامهای خالصانه خودمون رو به محضر مبارک ایشان اهداء می نماییم.

سوالاتی از بنده نموده اند که لازم می دانم این جلسه را اختصاص دهم به پاسخ به این سوالات. لذا آنها را قرائت کرده و پاسخ هایی را عرض می نمایم .

سوال اول: وظائف حوزه های علمیه چیست؟

ما حدود 6 جلسه گذشته را در تفسیر آیه نفر بحث نمودیم. از شما می پرسم مرکز اجرای این آیه در زمان ما کجاست؟ در زمان ما، افراد کجا باید به فراگیری دین بپردازند و تفقه در دین کنند؟ چگونه مسائل را عالمانه بررسی نمایند؟ قطعا حوزه های علمیه چنین تکلیفی را بعهده دارند.

این آیه تشکیل حوزه های علمیه را ضروری می داند. در زمان رسول مکرم اسلام (ص) مرکزیت با ایشان بود، با شهر مدینه بود اما در زمان ما این مرکزیت جهت اجرای آیه نفر، حوزه های علمیه است. وظیفه اصلی حوزه های علمیه پرورش نیروی انسانی است پرورش عالم فرهیخته و دانشمند اسلامی است، این وظیفه اولیه و بزرگترین وظیفه است عالمی که هم مزین به ایمان و تقوا باشد و هم مزین به علم باشد، در روحانیت این دو مساله با هم ضرورت دارد ایمان و علم، تقوا و دانش « اتقوالله و یعلمکم الله »

روحانی اگر تقوا و ایمان قوی نداشته باشد مانند یک نفر مرده است، حیات و زندگی ندارد، مانند یک سرباز مرده می ماند و اگر علم نداشته باشد مانند یک سرباز بدون اسلحه است صد سرباز بدون اسلحه را یک سرباز مسلح می تواند دستگیر کند، لذا هر دو لازم است هم علم و هم تقوا.

علم و تقوا دو بال برای پرواز هستند که روحانی باید هر دو را داشته باشد باید روحانی مسلح به این دو اسلحه باشد تا از دین پاسداری کند.

البته انتظار نمی رود که همه مجتهد و مرجع تقلید شوند اما انتظار این است که هر طلبه در هر مقطعی که درس می خواند هم خودش را از نظر ایمان و تقوا و هم علمی تقویت کند مثلا کسی که شرح لمعه می خواند هم ایمان و تقوا را در خود تقویت کند و هم همان شرح لمعه را خوب و دقیق بخواند.اگر طلبه خوب یاد گرفت، فردا به درد یک روستای 300 خانواری می خورد اما اگر خوب فرانگرفت به درد روستای 20 خانواری هم نمی خورد.

گفتار بنده به همه طلاب در هر مقطعی که هستند این است که ایمانت را تقویت کن و هر درسی را که می‌خوانی خوب بخوان.

ضرورت ندارد همه به مدارج علمی بالا و اجتهاد برسند و عنوان مرجع تقلیدی را دریافت کنند اما کسانی هم که این توان و استعداد را دارند حیف است که زود درس و علم را رها کنند و به سراغ مسئولیتهای اجرایی بروند و یا خود را مشغول در سخنرانی ها و تبلیغ نمایند البته این امور ضروری است اما در زمانهای تعطیلی حوزه، اما در زمان درس و بحث اشتغال کامل به درس داشته باشند و تمام وقت خود را به تحصیل بپردازند.

در آیه شریفه آمده «لیتفقهوا فی الدین»: در این آیه آمده تفقه در دین نه تفقه در احکام شرعی، اسلام و جامعه اسلامی به مفسر هم نیاز دارد و این خود نوعی تفقه در دین است نیاز به متکلم دارد، فقه هم تنها در احکام شخصی خلاصه نمی شود، فقه مسائل حکومتی و سیاسی هم دارد در آیات قرآن، می توان آیات فراوانی پیدا کرد که اختصاص به فقه حکومتی دارد( مانند آیه اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم ) مسئله فقهی است جزء آیات الاحکام است اما فقه سیاسی است.

آیه « السارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما » مخاطب فاقطعوا کیست؟ آیا هر کسی می تواند مجری این آیه باشد؟ و یا آیه« وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» آیا هر کسی می تواند مجری این آیه باشد؟

آیات امر به معروف و نهی از منکر 2 قسم است:

قسم عمومی که در آیه « کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر »منعکس است.

قسم خصوصی « وَ لْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »

به نظر شما جمع بین این دو آیه در چیست؟ آیه اول و دوم چه مطلبی را بیان می کند:

این در بحث فقه حکومتی بحث می شود و بیان می شود که آیه اول برای عموم مردم است مانند امر به نماز و نهی از غیبت، اما قطع ید از سارق کار هر کسی نیست مختص به فقیه جامع الشرائط است که حکم دهد لذا امة گفته می شود، همه اینها از احکام شرعیه ای است که باید در حوزه های علمیه روی آن کار شود.

امروزه ضرورت دارد که این مسائل عمقی تر در حوزه های علمیه بررسی شود تا پاسخگوی مسائل جامعه باشد مخصوصا بصورت علل الشرایعی یا فلسفه احکام، امروز مسئله حقوق بشر مطرح می شود که حوزه باید پاسخگو باشد. امروز مسئله هجمه دنیای کفر بر دنیای اسلام است.

لازم است در حوزه های علمیه فعلی، مباحث فلسفه احکام بصورت علل الشرائعی بحث شود دین اسلام دین کامل و مستغنی است و نیاز نیست ما چیزی از خودمان اضافه کنیم بلکه فقط باید مطالب علمی را از متون استخراج کنیم و مورد بحث قرار دهیم و به روز رسانی کنیم که این وظیفه حوزه های علمیه و در صدر آن مجتهدین است.

چند مثال برای فلسفه احکام در آیات قرآن کریم: در قرآن کریم آمده قصاص واجب است و در فلسفه آن گفته شده و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب. این فلسفه فقه است یعنی اگر قاتل را در مقابل قتلش قصاص کردی و او را هم کشتید این خود ایجاد زندگی می شود یعنی دیگر کسی جرأت نمی کند دست به آدم کشی بزند این موجب حیات جامعه است درست است شما قاتل را کشتید ولی هزاران خانواده مظلوم از مقتول شدن همسرشان در تامین قرار می گیرند.

یا در آیه دیگر خداوند فرموده: إقم الصلوة لذکری: اقامه صلاة حکم است و فلسفه آن لذکری است. کتب علیکم الصیام، حکم است و فلسفه آن و حکمت آن لعلکم تتقون است.

این مسائل باید در حوزه های علمیه بحث شود بررسی شود و الآن که بحمدالله نظامی تشکیل شده به نام جمهوری اسلامی، نیاز دارد که حوزه های علمیه پاسخگوی مسائل مستحدثه آن باشند این ها ریشه اش در اسلام و قرآن است که باید استخراج شود.

نسبت به فقه در احکام کاوش و تلاش زیاد شده که جزء افتخارات دنیای علم است فقه شیعه علاوه بر افتخارات مسلمانان و شیعه، افتخار دنیای علم است. جواهر جزء افتخارات علم است اما باید بگویم اسلام و قرآن مسائلی فراتر از این مسائل را دارد که باید کاوش شود و استخراج شود.

در معنای تفقه در دین 3 عنصر وجود دارد: 1- تعلیم   2- تحقیق   3- تفهم و تفهیم

هر 3 باید با هم باشد. قرآن روی این اهتمام دارد که وظیفه حوزه های علمیه پرورش افرادی است برای اسلام و نظام اسلامی.

آیا حوزه های علمیه وظیفه ای در قبال نظام اسلامی دارند؟

باید گفت مهمترین مسئولیت را حوزه های علمیه دارند چون نظام، مجری احکام الهی است و استخراج این احکام از متون علمی به عهده حوزه علمیه است. این که حکومت دست اسلام باشد مورد آرزوی فقهای ما بوده، قرنها مورد آرزوی شیعه بوده. دسترسی به آن نبوده حتی احتمال آن را بعضی نمی دادند، مرحوم صاحب جواهر در اواخر بحث امر به معروف و نهی از منکر طوری مباحث را مطرح می نماید که انگار ایشان احتمالی نمی دادند که نظام اسلامی تشکیل شود. شهید نواب صفوی می فرمودند که اگر حکومت اسلامی باشد من آرزو می کنم جاروکش خیابان های آن باشم. نظام اسلامی برخواسته از روحانیت است؛ موسس این نظام یک عالم فرهیخته، فرزند حوزه، امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بوده، پذیرش مردم در مرحله اول به چه خاطر بود، بخاطر این بود که ایشان مرجع تقلید بوده اند.

خاطره ای عرض کنم: نقل شده فردی انقلابی را قبل انقلاب دستگیر کرده و به طرف زندان می بردند در میان راه ژاندارم همراه او ، او را میزد و میگفت باز هم می گویی خمینی(قدس سرّه) و اسیر در جواب می گفت باز هم می گویم خمینی(قدس سرّه)، این است اوج نفوذ مرجعیت شیعه در قلوب مردم.

و هم اکنون هم رهبری نظام بعهده شخصیت فرزانه ای برخواسته از حوزه علمیه است، باید توجه داشت که پایه ریزی این نظام به دست چه کسی بوده، قانون اساسی را چه کسانی نوشته اند؟ (هفتاد و چند نفر از شخصیتهای درجه یک حوزه علمیه، از همین مشهد مرحوم حضرت آیت الله فلسفی مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی (اعلی الله مقامهم ) حضور داشتند.

علماء فرهیخته از قم مانند : مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضی حائری.

اینها قانون اساسی را نوشتند که در دنیا افتخار است علماء فرهیخته دینی و علمائی که اطلاعات به روز داشتند مانند مرحوم آیه الله بهشتی(قدس سرّه).

یک عدّه افراد نخبه دینی و شرعی این قانون اساسی را تدوین کردند و این نظام تشکیل یافته و گذشته از این موجب بیداری دنیای اسلام شده، مسلمانان به خود جرأت نمی دادند، به این هویت نرسیده بودند که ما هم کسی هستیم چرا همیشه انگلیس و آمریکا برای ما تصمیم بگیرند و نقشه بکشند، در کتاب خاطرات ناصرالدین شاه می خواندم که نوشته شده بود: شاه می گفت میخواهم به جنوب کشور سفر کنم روس ها مخالفت می کنند که با مصالح کشورشان منافات دارد می خواهم به شمال کشور مسافرت کنم انگلیس ها مخالفت می کردند که با مصالح کشورشان منافات دارد. می گفت مرده شور این سلطنت را ببرد که پادشاهش نه می تواند به شمال کشور برود نه به جنوب کشور. نگاه کنید این دیدگاه پادشاه این کشور بود گذشته از پهلوی که خاطرات او را خوانده یا شنیده اید که با چه فضاحتی پهلوی اول را از کار برکنار و دست نشانده خود پهلوی دوم را روی کار آوردند تا گوش به فرمان خودشان باشد.

اما الآن همه امور به دست خودمان است و مهمتر از همه حاکمیت سیاسی به دست خودمان است لذا حوزه های علمیه در قبال این نظام و دنیای اسلام خیلی مسئولیت دارند و این را بدانید که اگر خدای ناخواسته این نظام ضربه ای بخورد دیگر جهان اسلام تا سالها و قرن ها نخواهد توانست نظامی اسلامی تشکیل بدهد چون دنیای اسلام مأیوس شده و عقبگرد می کند و دوباره بازگشت حاکمیت کفر می شود.

توجه داشته باشید که همین الآن کشور ما چه تشخّصی پیدا کرده، اهداء قرآن توسط رئیس جمهور یکی از قدرتهای بین المللی به رهبر معظم انقلاب خیلی مفهوم دارد. از فرودگاه مستقیم خدمت رهبری شرفیاب می شود این در دنیا بی سابقه است، این قدرت کشور و این نظام را بحمدالله نشان می دهد این عزتی است که روحانیت پیدا کرده که فرزند روحانی اش در این مقام قرار گرفته که بحمدالله سیاستش دنیا را مبهوت قرار داده به لطف خدا. آنهایی که بینش سیاسی دارند خوب متوجه می شوند این نعمت را باید قدر دانست، ارزشش را باید دانست، باید حمایت کرد.

وظیفه نظام اسلامی در قبال حوزه های علمیه چیست؟

نظام هم باید توجه داشته باشد که برخواسته از همین حوزه هاست، اینهایی که الآن به مناصبی رسیده اند در این نظام باید توجه داشته باشند که بواسطه 15 سال مقاومت و پایداری و زندانهای تک سلولی و تبعید امام رضوان الله تعالی علیه بوده است. در خاطرات خانواده امام(ره) دیدم که بعد از زندانی شدن امام و بعد از مدتی که علی الظاهر امام آزاد شدند مشاهده شد پوست بدن ایشان جمع شده در اثر حرارت و شکنجه ها.

این 15 سال دوران سختی بود که خیلی مرد مقاوم می خواهد تا بایستد و مقاومت کند البته علماء دیگر هم خدمتها و مجاهدتها کردند و مردم هم خوب حمایت کردند.

خاطره ای عرض کنم از پاپ قبلی که در ملاقاتی که با ایشان داشتم از من پرسیدند شما چه کرده اید که اینقدر جوانان به سمت اسلام گرایش پیدا کرده اند من به او گفتم امام در راه خدا ایستادگی کرد و قیام نمود، با ظلم و ستم مبارزه کرد مردم هم صداقت ایشان را درک کردند و حمایت کردند و خدا خواست ملت ایران پیروز شد.

امام(ره) این آیه را زیاد می خواندند: أَن تَقُومُوا للَّهِ؛  برای خدا قیام کنید، برای خدا حرکت کنید.

مردم پایداری و صداقت امام را دیدند، ایستادگی این نظام مرهون رهبری آن امام بزرگوار است رهبری که از علماء اسلام است، خبرگان رهبری برخواسته از حوزه های علمیه است، شورای نگهبان هم همچنین. ریاست قوه قضائیه بر عهده عالمی از حوزه علمیه است و قضات قوه قضائیه باید مجتهد باشند. در وضعیت فعلی، ما با کاستی هائی در پرورش قضات داریم. عقیدتی و سیاسی ها در نیروهای نظامی از حوزه های علمیه می باشند، اساتید دروس معارف دانشگاهها همه یا روحانی هستند و یا درس خوانده حوزه هستند باید توجه داشت که یک سوم بدنه نظام فرآورده مستقیم حوزه است لذا نظام هم باید قدر دان این حوزه ها باشد، این نیروها با تلاش و بودجه خود حوزه که سهم مبارک امام(علیه السلام) باشد تأمین شده اند.

رابطه حوزه های علمیه با دولت ها در نظام اسلامی چگونه باید باشد؟

دولتها در نظام اسلامی با رأی مردم انتخاب می شوند اما مشروعیت آنها با تنفیذ رهبری و ولی فقیه است.

وظائف حوزه های علمیه:

حوزه های علمیه وظیفه هدایتگری نظام و دولتها را بر عهده دارد حوزه علمیه باید مانند پدری که فرزندش را هدایت و ارشاد می کند با دولتها رفتار کند.

وظیفه دیگر حوزه علمیه امر به معروف و نهی از منکر است که الحمدلله حوزه های علمیه و در صدر آن مراجع معظم تقلید در خصوص مسائل نظام بی تفاوت نیستند و در دیدارهای خود با مسئولین آنها را ارشاد و راهنمایی می کنند. امر به معروف و نهی از منکر می کنند که امید است بیشتر از این باشد. رابطه هدایتگری، ارشاد، راهنمایی حوزه در مقابل دولت ها .

البته باید توجه داشت که لازمه همه این موارد حضور در صحنه بودن علماء است و با کاستی ها و مشکلات آشنا بودن است که علماء ما از اوضاع و احوال روز که کاملا باخبر باشند، می توانند تذکر دهند که مثلا در فلان مکان چرا فلان عمل انجام شد که خطا بود اگر این کار انجام می شد بهتر بود اما اگر عالمی در صحنه نبود و اطلاعاتی نداشت چطور می تواند غیر متخصصانه نظر بدهد، این ضرورت دارد برای حوزه های علمیه که اطلاعات کافی و وافی از اوضاع روز داشته باشند، علماء عارف و آگاه به زمان باشند و نظریات خود را بگویند.

دولتها و نظام هم باید توجه داشته باشند که روحانیت و علما در میان مردم هستند و مردم علما را سنگ صبور خود می دانند و برای مشکلاتشان به آنها مراجعه می کنند دولتها موظف هستند در ارتباط با علماء باشند و وزراء هم خدمت علماء برسند و درد دل مردم را از زبان ایشان بشنوند یقینا علماء ناصحین خوبی هستند برای دولتها. باید دانست که نظام اسلامی برای ما مانند جان ما است چطور اگر سر انگشت ما درد بگیرد کل بدن به درد می آید یک وجب از خاک اسلامی ما اگر به خطر بیفتد ما حاضریم جان خودمان را فدا کنیم همانطور که در هشت سال دفاع مقدس نشان دادیم.

آیا رابطه حوزه با نظام اسلامی از حرّیت حوزه های علمیه نمی کاهد؟

اگر رابطه، رابطه اطاعت محض باشد تعریف کردن محض باشد بله، اما اگر رابطه عالمانه باشد رابطه بر مبنای تقوا و ایمان باشد صداقت باشد ابدا، نصیحت می کند هدایت می کند، موقع لازم انتقاد جدی تری می کند. البته باید نقدها بصورت کارشناسی و پخته باشد تا تاثیر گذار باشد. حوزه های علمیه باید به فکر کمک به نظام باشند این نظام اسلامی خدای ناخواسته اگر ضربه ای بخورد مسلمانان تا قرن ها مایوس می شوند ولی اگر حوزه های علمیه اهتمام به این جهت داشته باشند مثلا به واقع وارد اقتصاد اسلامی بشوند طرح برای اقتصاد اسلامی بدهند و این قابلیت در حوزه ها وجود دارد، اسلام مستقل است قریب یک سوم منابع فقهی ما در خصوص اقتصاد است باید طرحی اقتصادی ارائه داد تا بشود در دوران کنونی اجرا کرد این موجب پیشرفت نظام می شود لذا اگر حوزه های علمیه این کار را نکنند غرب زده هایی آمده و کار را در دست میگیرند و اقتصادی برگرفته از اقتصاد غرب را تحمیل می کنند این طبیعی است.

این تحذیر را بر عزیزان خودمان داریم که اسلام جوابگوی مشکلات دنیوی بشر است دین برای مدیریت جامعه است پیامبر(ص) روز اولی که وارد مدینه شدند وضع مسلمانها از نظر اقتصادی چطور بود؟ تاریخ را خوب بررسی کنید بعداز 10 سال چطور شد خوب بررسی کنید مسلمانان واقعا فقیر و مستضعف بودند در طول 10 سال به یک غنای نسبی رسیدند این در اثر تعالیم اسلام بود در اثر پیاده کردن احکام اسلامی بود در اثر تدابیر رسول مکرم اسلام (ص) بود اگر روحانیت هم جدی وارد میدان شود، خدمت کند نزد خدا هم سرافراز خواهند بود.

در انتهای بحث خاطره ای را عرض می کنم که خیلی مفید است .

در قرن اخیر قبل از جنگ جهانی اول دولت عثمانی تحت پوشش خود کشورهایی مانند عراق فلسطین شام سوریه و عربستان را داشت و مسلط بر آنها بود در جنگ جهانی اول شکست خورد و این کشورها از دولت مرکزی (ترکیه ) مستقل شدند کشورهای انگلیس و فرانسه بر این کشورها مسلط شدند مانند سوریه که فرانسه بر آن مسلط شد این دو کشور قصد داشتند بر عراق هم مسلط شوند.

در آن زمان تعدادی از علمای شیعی عراق به رهبری آقا میرزا محمدتقی شیرازی عالم یگانه زمان خود، قیام و اعلام جهاد نمودند شیعیان برخواستند، از جمله از علماء جوان آن زمان یکی مرحوم آیت الله کاشانی بود و یکی مرحوم آیت الله العظمی سید محمد تقی خوانساری بود که در قم بودند ایشان در آن زمان در دوران جوانی بودند در آن زمان این علماء و شیعیان عراق سرازیر شدند به جنوب عراق و جبهه تشکیل دادند و نگذاشتند انگلیس ها مستقیما وارد عراق بشوند. البته بعدها توانستند دست نشانده ای به نام فیصل ها را روی کار بیاورند اما خودشان نتوانستند مستقیما وارد عراق بشوند. در همان زمان انگلیس ها قیمومیت فلسطین را در دست گرفتند و در نتیجه راه را برای حضور صهیونیستها در این سرزمین باز کردند در ابتدا یهودیان اقلیتی 5 درصد بودند، ساکنین فلسطین را به جایی رساندند که با امکانات دهی و مسلح کردن آنها(قوم یهود) به اکثریت رسیدند و این مشکلات که می بینید الان ملت فلسطین گرفتار آن هستند پدید آمده، اگر آن زمان هم علماء شیعه عراق نبودند انگلیس همین بلا را بر سر مردم عراق می آورد. روحانیت از ابتدا خدمتهای زیادی نموده است اما خدمت بزرگ و اعظم را امام بزرگوار ما حضرت آیت الله العظمی خمینی (ره) که خداوند بر درجات عالی ایشان بیفزاید انجام دادند که به عنایة الله توانستند نظامی مبتنی بر دین و شریعت اسلامی بنیانگذاری نمایند و انشاء الله این انقلاب اسلامی به انقلاب حضرت مهدی (عج) منتهی خواهد شد.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶