vasael.ir

کد خبر: ۶۵۶۰
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۲ - 21 October 2017
فقه الاقتصاد/محسن غرویان/جلسه 1و 2

نظام اقتصادی عبارت است از اسلوبی که جامعه در حیات اقتصادی خویش از آن پیروی کند

وسائل _ علم اقتصاد عبارت است از حیات اقتصادی که پدیده ها و جلوه های آن را تفسیر کرده است و ارتباط آن پدیده ها و جلوه ها را با اسباب آن روشن می سازد، علم اقتصاد تازه به وجود آمده است و می توان گفت که دقیقا در طلیعه عصر سرمایه داری در چهار قرن قبل ظاهر گشته است. ما در اسلام علم اقتصاد نداریم.

به گزارش خبرنگار سرویس اقتصاد پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل حجت الاسلام محسن غرویان در جلسات اول و دوم  درس گفتار ربا که در تاریخ  ۱۷ و ۱۸ شهریور ماه 1396  برگزار شد اقتصاد به مثابه یک نهاد را در اسلام مورد بررسی قرار داد و مجموعه مسائل اقتصادی اسلام را در سه حیطه اقتصاد تشریعی اقتصاد تحلیلی و اقتصاد تدبیری بیان نمود.
حجةالاسلام غرویان در ابتدا نهاد اقتصادی را حاصل حضور همیشگی عرصه های اقتصادی در ساحات مختلف حیات بشر دانست که در ابواب  اطعمه و اشربه ، بحث بیع، اجاره، تجارت، مضاربه، مشارکت و مساقات مورد مداقه فقه اسلامی قرار گرفت.
استاد حوزه علمیه قم در ادامه با بیان اینکه ‌" سیستم اقتصادی اسلوبی است که جامعه ترجیح می دهد در حیاط اقتصادی و حل معضلات عملی خویش از آن پیروی کند " تفاوت های سیستم اقتصادی و علم اقتصاد را روشن نمود.
وی در پایان اقتصاد تشریعی را بخشی از اقتصاد دانست که به صورت امر و نهی یا تفسیر و ارزیابی آن ها در یک مکتب بیان شده است و از دل همین اقتصاد تشریعی باید نظام اقتصادی اسلامی را در بیاوریم.



تقریر این دروس در ادامه می آید:
فقه الاقتصاد یا فقه اقتصادی
راجع به کلمه اقتصاد در لغت میانه روی را گفته اند ولی در اجتماع امروز، به آن نهاد اقتصادی می گویند مثل نهاد حکومت ، نهاد خانواده و نهاد قضایی.
نهاد به مجموعه ای از فعالیت های یک انسان یا مجموعه ای از انسان ها گفته می شود که همیشه با زندگی بشر همراه بوده و هست و خواهد بود، مثلا تاریخ بشر هیچ گاه از فرهنگ جدا نخواهد بود فلذا فرهنگ می شود نهاد اجتماعی یا زندگی بشر از اقتصاد و فعالیت های تولید و مالکیت و ابزار تولید ، زمین ، کشاورزی و... خالی نبوده است.در تمام ادیان آسمانی توجه زیادی به این نهاد اجتماعی شده است.
در دین اسلام هم روایات و احکام زیادی در رابطه با اطعمه و اشربه ، بحث بیع، اجاره، تجارت، مضاربه، مشارکت و مساقات آمده و ما این ها را برای این بحث می کنم که جایگاه اقتصاد و رابطه اش با دین و مسائل اجتماعی روشن شود و بعد وارد بحث شویم.
کتاب شهید صدر است به نام «اقتصادنا» را سید محمد کاظم موسوی ترجمه کرده است. و ما این کتاب را خدمت استاد درس گرفته ایم.
این جلد بیست و دوم جواهر که شرح کتاب شرایع است و نوشته آیت الله نجفی است. اگر کسی این کتاب را کار کند صد درصد مجتهد می شود و بر مباحث مسلط می شود.
صاحب جواهر از عقود شروع می کند و به کتاب التجاره می رسد ، اقتصاد با تجارت یک رابطه تنگاتنگی دارد. اقتصاد درلغت به معنای میانه روی است ولی در اصطلاح شامل جمیع فعالیت های انسان در جهت تولید ، توزیع ثروت و انواع اکتسابات و معاوضات و معاملات می شود. روایات این کتاب و کتاب وسائل تحت عنوان اقتصاد نیست ولی موضوعاتش ذیل عنوان اقتصاد می گنجد. یک روایتی است در وسائل باب یک حدیث چهار و پنج از ابواب مقدمات تجارت که می گوید «تسعة اعشار البرکة فیها والعشر الباقی فی الغُنم(بعضی ها غَنَم می خوانند) و فیها العز و الغنی عما فی ایدی الناس» نه‌دهم، برکت در تجارت است و یک دهم باقی آن در دیگر مشاغل.
معنای تجارت را در این جا این می گوید : «انتقال شیء مملوک من شخص الی آخر به عوض مقدر علی جهت التراضی» تجارت یعنی اینکه مثلا من خودکار دارم و شما کاغذ داری و من که کاغذ نیاز دارم و شما که خودکار نیاز داری، من به شما خودکار می دهم و شما به من کاغذ می دهی و نیازی نیست که حتما سود هم بکنیم.
باید دید که از نظر تاریخی سود برای تجارت از کی شروع شده است و این ها به مباحث فلسفه اقتصاد بر می گردد که به آن ها فلسفه های مضاف می گویند.
ما روایات زیادی مثل همین روایت «تسعة اعشار البرکة فیها والعشر الباقی فی الغُنم و فیها العز و الغنی اما فی ایدی الناس» داریم که می گوید در این تجارت عز و بی نیازی است و این تشویق به تجارت است و ما اگر می خواهیم در دنیای امروز عزت پیدا کنیم باید تجارت بین الملل کنیم و خود صاحب جواهر می گوید ترک کردن آن نقصان عقل را در پی دارد .
و شهید صدر در مقدمه کتاب اقتصادنا می فرماید : من در این کتاب سعی کردم از ابواب مختلف فقه اسلام سیستم اقتصادی را استخراج کنم ، ایشان می گوید که ما در اقتصاد اسلامی بحث هایی را داریم که شامل این زیر عنوان ها می شود : 1- تقسیم ثروت های طبیعی (جنگل ها، معادن زیر زمین، آب ها، آسمان که مثلا هواپیمایی رد می شود باید پول بدهد) 2- مالکیت خصوصی که کاپیتالیسم اصلش بر مالکیت خصوصی است ، کمونیست اصلش بر نفی مالکیت خصوصی است. در جایی اسلام می گوید که باید کار کرد و در جایی می گوید که نباید انقدر به دنیا بپردازید (می گوید که برای دنیا طوری کار کن که گویی همیشه در آن هستی و برای آخرت طوری کار کن که گویی همین فردا از دنیا می روی) ، همکاری های طرفینی به چه صورت است مثلا شرکت زدن و کار کردن.
سیاست مالی در جامعه و خانواده باید چطور باشد؟ حدود اختیارات حکومت در مسائل مالی چطور است و آیا اساسا حکومت مالک می شود و یا خیر؟
عناصر تولید کار و سرمایه و حقوق هر یک از این ها به چه صورت است و حق این ها را به چه صورت باید پرداخت کرد؟ ما در اقتصاد اسلامی در مورد این ها حرف داریم ولی جمع نشده است.
نکته دیگر اینکه ما یک فرقی قائل هستیم بین نظام اقتصادی و علم اقتصادی که شهید صدر هم در مقدمه کتابشان این را آورده است و ایشان یک تعریفی دارد از علم اقتصاد که می گویند: علم اقتصاد عبارت است از حیات اقتصادی که پدیده ها و جلوه های آن را تفسیر کرده است و ارتباط آن پدیده ها و جلوه ها را با اسباب آن روشن می سازد، علم اقتصاد تازه به وجود آمده است و می توان گفت که دقیقا در طلیعه عصر سرمایه داری در چهار قرن قبل ظاهر گشته است، اما سیستم اقتصادی : ما در اسلام علم اقتصاد نداریم (مثال بحث اینکه تورم چطور درست می شود و فاینانس چیست و...) یعنی علم اقتصاد کار به حلال و حرام ندارد و در همه کشورها مثل هم است مثلا اگر دلار گران شود کاری به کشور مسلمان وکافر ندارد ، اما سیستم اقتصادی عبارت است از اسلوبی است که جامعه ترجیح می دهد در حیاط اقتصادی و حل معضلات عملی خویش از آن پیروی کند که سیستم اقتصادی و یا نظام اقتصادی می گویند. البته یک ارتباطی بین علم اقتصادی و نظام اقتصادی وجود دارد که در جلسه بعدی بیان می کنیم.
یک روایتی در در پیش گفتار کتاب «درآمدی بر اقتصاد اسلامی»  آمده که این روایت را از کتاب اصول کافی ج 1 ص  32 کتاب فضل العلم باب صفة العلم و فضله حدیث چهارم نقل کرده اند:
عن ابی جعفر ع (امام باقر ع ) : الکمال کل الکمال، التفقه فی الدین و الصبر علی النائبه و تقدیر المعیشه –
کل کمالی که انسان در پی آن است در سه چیز است: اول تفقه و درس خواندن در دین است و دوم در مصیبت صبر کردن و سوم بحث معیشت است که به اقتصاد تعبیر کرده اند
در روایت دیگری در وسائل الشیعه ج 12 ص 42 ابواب مقدمات بحث معیشب باب 22 حدیث 8 «من علامات المومن حسن التقدیر فی المعیشه» که از علامات مومن این است که اندازه گیری دقیق در معیشتش داشته باشد.
بنده در جلسات ولایت فقیه در چند سال قبل هم مطرح کردم که درآمد های کشور ابتدا باید به امام معصوم برسد و امام معصوم بنا بر مصلحت خرج کند و حالا که امام معصوم نیست باید به دست نواب عام که مراجع هستند بدهند ولی الان این کار صورت نمی گیرد و رئیس جمهور آن را تقسیم می کند.
مجموعه مسائل اقتصادی اسلام را می توانیم تحت سه عنوان مطرح کنیم :
1-    اقتصاد تشریعی
مقصود بخشی از اقتصاد است که به صورت امر و نهی یا تفسیر و ارزیابی آن ها در یک مکتب بیان شده است. مثلا شما می گویید ربا حرام است و ربا نخورید که این از اقتصاد تشریعی است که شریعت اسلام می گوید. مثل همین بحث اطعمه و اشربه یا اکتساب بالمحرمات که از چه چیزهایی نباید اکتساب کرد.
از دل همین اقتصاد تشریعی باید نظام اقتصادی اسلامی را در بیاوریم مثلا «من احیا ارضا مواتا فهی له» هر کسی زمین مرده ای را احیا کند مال اوست. که این «من احیا» قاعده اقتصادی از نظام اقتصادی اسلامی است.
یا مثلا«من اتلف مال الغیر فله ضامن» هر کسی مال غیر را اتلاف کند ضامن است که باید بپردازد یا اصل مال را یا مثل آن را. یا زکات و خمس و مالیات واجب است که این یعنی اسلام به مباحث اینچنینی نظر دارد. یا «اکل مال الیتیم حرام» که این مربوط به اسلام است و این در مورد نظام اقتصادی کاپیتالیسم نیست.
پس از مجموع امر و نهی ها یک سری قواعدی را استخراج می کنیم که این می شود نظام اقتصادی اسلامی. مثلا در نظام اقتصادی عدالت چه جایگاهی دارد، یعنی فرهنگ اقتصادی نیز مهم است.
اقتصاد تشریعی از دو بخش احکام اقتصادی و نظام اقتصادی تشکیل می شود.
یکی دو نمونه : 1- اگر بگویند در جامعه شما ارث ممنوع است خوب این با اسلام مخالف است مثلا در نظام کمونیستی ارث نداریم و اگر بمیرد به حکومت می رسد. یا اینکه بگویند هیچ کس مالک ابزاری که با آن کار می کند نمی شود. و یا هیچ کس مالک کارخانه و... نمی شود. که ما از این ها می فهمیم که نگاه این نظام جمع گرایی است و نگاه فردگرایانه نداریم 2- در نمونه بعدی شما فرض کنید که بگویند که هر کسی بخواهد می تواند ربا بدهد و ربا بگیرد  و هر کس هر چقدر که بخواهد می تواند از کوه ها و جنگل ها و... تصرف کند که این نظام فرد گراست که این نظام به فرد بها می دهد نه به جمع.

323/905/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۲ / ۰۳ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۱۸:۰۴
طلوع افتاب
۰۵:۵۸:۴۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۴
غروب آفتاب
۲۰:۰۷:۵۹
اذان مغرب
۲۰:۲۶:۵۹