vasael.ir

کد خبر: ۶۵۱۱
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۷ - 17 October 2017
درس خارج ولایت فقیه آیت الله مقتدایی/ جلسه 67

راه تشخیص عدالت علم نیست

وسائل ـ آیت الله مقتدایی درباره کفایت حسن ظاهر برای تشخیص ملکه عدالت،گفت: یکی از دلایل، روایتی است که امام صادق علیه السلام فرمودند اگر به چشم خویش ندیدی که شخصی مرتکب گناه شده باشد و یا دو نفر عادل هم بر گناهکار بودنش شهادت ندهند چنین شخصی اهل عدالت و حسن ظاهر است.

به گزارش خبرنگار پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، آیت الله مقتدایی، در جلسه شصت و هفتمین درس خارج ولایت فقیه که دوشنبه 11 بهمن 95 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار گردید، به ادامه بررسی شرط عدالت برای ولایت فقیه پرداخت.

 

خلاصه درس گذشته

آیت الله مقتدایی در ادامه بررسی شرط عدالت گفت: دلیل دوم بر شرطیت ملکه در معنای عدالت، معنای لغوی آن یعنی ملکه استقامت است، که در لغت عدالت به معنای اعتدال و عدم انحراف است و می‌بینیم الفاظ برای معانی واقعیه وضع می‌شوند یعنی وقتی می‌گوییم عدالت، باید واقعاً مستقیم باشد و عدالت را هم باید احراز کرده و به آن علم پیدا کنیم.

وی ادامه داد: صاحب جواهر ردّی دارد بر شرطیت ملکه در معنای عدالت برای دلیل اول یعنی صحیحه ابن ابی یعفور و دلیل دوم یعنی معنای لغوی عدالت، ایشان می گوید اگر مراد از عدالت یک چینین معنایی باشد باید این ملکه احراز شود تا علم به عدالت پیدا شود که به طور یقینی ممکن نیست، همچنین در روایت فقط چند مورد از گناهان را شمرده است و بدیهی است این مقدار باعث نمی‌شود که ملکه ترک گناه در او پیدا شود.

آیت الله مقتدایی با توجه به ردّ صاحب جواهر نظر خود را بیان کرد و گفت: معنای واقعی عدالت استقامت است و کسی که استقامت داشته باشد عادل است عمده اشکال اینجا به کسانی است که طرفدار ملکه بودن عدالت هستند و می‌گویند عدالت باید احراز شود ولی ما می‌گوییم عدالت امری معنوی است و برای کشف آن امور ظاهری ملاحظه می‌شود و همین حسن ظاهر برای کشف ما کافی است و احراز واقع لازم نیست.

وی افزود: یکی از ادله کفایت حسن ظاهر در احراز ملکه همان صحیحه است، در آنجا که در ذیل روایت بعد از شناخت عدالت رجل، امام علیه السلام می‌فرمایند: دلیل احراز این است که ببینید ساتر عیوب است و علنی خلاف نمی‌کند و یکی دیگر از ادله این است که بر اساس روایت، شخص مقید به نماز جماعت است و همین‌که مردم می‌گویند ما جز خیر از او ندیدیم، همین مقدار باعث می‌شود به عدالت او حکم کنید.

 

خلاصه درس حاضر

آیت الله مقتدایی در ابتدای درس پیرامون شرط عدالت برای ولی فقیه گفت: نظر ما این است که در عدالت همان معنایی که مشهور گفتند مد نظر است که مراد ملکه‌ حالتی نفسانیه است که انسان را بر ملازم بودن با تقوی برمی‌انگیزاند، بعضی برای تشخیص این حالت از راه علم وارد می‌شوند که این مشکل است و همانطور که صاحب جواهر می‌فرماید مستلزم این است که در عالم هیچ عادلی نداریم بنابراین می گوییم برای کشف آن ملکه، داشتن حسن ظاهر کفایت می‌کند.

وی برای کفایت حسن ظاهر بر تشخیص ملکه عدالت دلایلی روایی ذکر کرد و افزود: یکی از دلایل، صحیحه ابن ابی یعفور است که بیان شد. دلیل دیگر روایتی است که امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر ظاهر کسی را ظاهر مأمون و موجّهی می‌بینید یعنی دنبال انحراف نیست، جایز است شهادت او را قبول کنید و یا در روایت دیگر فرمودند: اگر به چشم خویش ندیدی که شخصی مرتکب گناه شده باشد و یا دو نفر عادل هم بر گناهکار بودنش شهادت ندهند چنین شخصی اهل عدالت و حسن ظاهر است.

این استاد حوزه در پایان گفت: معنای عدالت همان ملکه است گرچه در لغت استقامت واقعی لازم است. بنابراین از معنای لغوی عدالت و همچنین از روایات استفاده کردیم که مراد از عدالت ملکه است و همان روایات گفته‌اند که حسن ظاهر نشان دهنده همان ملکه عدالت است. پس هم عدالت را ملکه می‌دانیم و هم راه تشخیص عدالت علم نیست بلکه همان حسن ظاهر است.

تقریر درس

معنای عدالت

در جلسه قبل بیان شد نظر ما این است که در عدالت همان معنایی که مشهور گفتند مد نظر است که مراد ملکه‌ حالتی نفسانیه است که انسان را بر ملازم بودن با تقوی برمی‌انگیزاند، یعنی شامل اتیان واجبات و ترک محرمات و گناهان کبیره و عدم اصرار بر صغیره و ترک منافی مروّت می شود.

بعضی برای تشخیص این حالت از راه علم وارد می‌شوند که این مشکل است و همانطور که صاحب جواهر می‌فرماید مستلزم این است که در عالم هیچ عادلی نداریم حتی در مورد امثال مقدس اردبیلی هم نمی‌توانیم یقین کنیم که هیچ گناهی مرتکب نشده است و فی نفس الأمر به عنوان طبیعت ثانویه گناه کردن برایش مانند خودکشی سخت باشد.

بنابراین گفتیم برای کشف آن ملکه، داشتن حسن ظاهر کفایت می‌کند مثلا خودش غیبت نمی‌کند و در مجلسی اگر غیبت شد مانع می‌شود. اگر ندیدیم امور حرام را مرتکب شود و در معاشرت با افراد ظواهر امور را کاملاً مراعات می‌کند، کفایت می کند.

همانگونه که در دیگر صفات غیر از عدالت هم اینگونه است که مثلا وقتی چند مورد دیدیم اهل شجاعت است پی می‌بریم که ملکه شجاعت دارد و یا در سخاوت همین است که وقتی چند مورد ملاحظه شد جود و بخشش دارد پی می‌بریم که ملکه سخاوت دارد و خیلی از فقهاء همین را در مورد عدالت قائل هستند.

کلام سید را نقل کردیم که فرمود: «و یکفی حسن الظاهر الکاشف ظنّاً عن تلک الملکة»؛ حسن ظاهر کفایت می‌کند.

حتی گفتیم مرحوم خوانساری می‌فرماید: حسن ظاهر کاشف تعبدی است و لازم نیست موجب ظن شود یعنی اگر حسن ظاهر داشت به عدالت حکم می‌شود و نیازی به مظنه پیدا کردن نیست.

امام (ره) نیز به همین معتقدند بنابراین همان متن کلام عروه را پذیرفته و حاشیه‌ای نزده است، یعنی حسن ظاهر کافی است.

مرحوم سید در ملحقات عروه می‌فرماید: «ان العدالة و ان کانت عبارة عن الملکة و یَعسر الاطلاع علیها غالبا بالعلم إلّا انّ المستفاد من الأخبار الکثیرة أنّ حسن الظاهر کاشف عنها»

ولو معنای عدالت همان ملکه است و مشکل است اطلاع بر آن ملکه پیدا کند از راه علم ولی عدالت همان ملکه است و حسن ظاهر را اخبار کثیره می‌گوید که عدالت را کشف می‌کند یعنی تعبدا باید قبول کنیم و تفتیش نکنیم و اطلاع از این حسن ظاهر آسان است.

دلایل مسأله

صحیحه عبدالله بن ابی یعفور

«قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِاللَّهِ(ع) بِمَ تُعْرَفُ عَدَالَةُ الرَّجُلِ بَیْنَ الْمُسْلِمِینَ حَتَّى تُقْبَلَ شَهَادَتُهُ لَهُمْ وَ عَلَیْهِمْ فَقَالَ أَنْ تَعْرِفُوهُ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ کَفِّ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ وَ الْیَدِ وَ اللِّسَانِ وَ تُعْرَفُ بِاجْتِنَابِ الْکَبَائِرِ الَّتِی أَوْعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهَا النَّارَ مِنْ شُرْبِ الْخُمُورِ وَ الزِّنَا وَ الرِّبَا وَ عُقُوقِ الْوَالِدَیْنِ وَ الْفِرَارِ مِنَ الزَّحْفِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ»

عبدالله بن ابی یعفور می‌گوید به حضرت امام صادق علیه السلام عرض کردم عدالت یک شخص چگونه قابل تشخیص است تا شهادت او له یا علیه افراد قابل پذیرش باشد؟

حضرت امام صادق علیه السلام در جواب شرائطی را مطرح فرمودند. بعد در ادامه می‌فرمایند: «وَ الدَّلَالَةُ عَلَى ذَلِکَ کُلِّهِ» راه تشخیص خوددار بودن انسان از مواردی که ذکر شد چند امر است؛

1- «أَنْ یَکُونَ سَاتِراً لِجَمِیعِ عُیُوبِهِ حَتَّى یَحْرُمَ عَلَى الْمُسْلِمِینَ مَا وَرَاءَ ذَلِکَ مِنْ عَثَرَاتِهِ وَ عُیُوبِهِ وَ تَفْتِیشُ مَا وَرَاءَ ذَلِکَ وَ یَجِبَ عَلَیْهِمْ تَزْکِیَتُهُ وَ إِظْهَارُ عَدَالَتِهِ فِی النَّاسِ» باید عیوب او پوشیده باشد تا جایی که مردم نتوانند به دنبال لغزش‌ها و عیوب ایشان بروند که اگر چنین کنند غیبت به حساب آید. وقتی چنین شد بر همگان لازم است او را به پاکی بشناسند و به عدالت ایشان اقرار کنند.

2- «وَ یَکُونَ مَعَهُ التَّعَاهُدُ لِلصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ إِذَا وَاظَبَ عَلَیْهِنَّ وَ حَفِظَ مَوَاقِیتَهُنَّ بِحُضُورِ جَمَاعَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ أَنْ لَا یَتَخَلَّفَ عَنْ جَمَاعَتِهِمْ فِی مُصَلَّاهُمْ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ» متعهد به نمازهای پنجگانه باشد و از جماعت مسلمین به جز در مواقع ضروری و بدون علت دور نشود.

3- «فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ لَازِماً لِمُصَلَّاهُ عِنْدَ حُضُورِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا سُئِلَ عَنْهُ فِی قَبِیلَتِهِ وَ مَحَلَّتِهِ قَالُوا مَا رَأَیْنَا مِنْهُ إِلَّا خَیْراً مُوَاظِباً عَلَى الصَّلَوَاتِ مُتَعَاهِداً لِأَوْقَاتِهَا فِی مُصَلَّاهُ فَإِنَّ ذَلِکَ یُجِیزُ شَهَادَتَهُ وَ عَدَالَتَهُ بَیْنَ الْمُسْلِمِینَ» وقتی در مواقع نماز پنجگانه ملازم نماز باشد در نتیجه اگر از مردم قبیله و محله‌اش پرسش شود، می‌گویند ما جز خیر چیزی از او ندیدیم و او متعهد به اوقات نماز است، در این صورت است که شهادتش پذیرفته است و عدالتش مورد تایید است.

روایت دوم

 «فَإِذَا کَانَ ظَاهِرُ الرَّجُلِ ظَاهِراً مَأْمُوناً جَازَتْ شَهَادَتُهُ وَ لَا یُسْأَلُ عَنْ بَاطِنِهِ.» وسائل الشیعة، حر عاملی، ج27، ص392، کتاب الشهادات، باب41، ح3، ط آل البیت

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر ظاهر کسی را ظاهر مأمونی می‌بینید یعنی دنبال انحراف نیست و امن است، جایز است شهادت او را قبول کنید و لازم نیست و وظیفه ندارید تفتیش کنید که باطن او چگونه است.

روایت سوم

 «عَنْ عَلْقَمَةَ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام وَ قَدْ قُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِی عَمَّنْ تُقْبَلُ شَهَادَتُهُ وَ مَنْ لَا تُقْبَلُ فَقَالَ یَا عَلْقَمَةُ کُلُّ مَنْ کَانَ عَلَى فِطْرَةِ الْإِسْلَامِ جَازَتْ شَهَادَتُهُ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ تُقْبَلُ شَهَادَةُ مُقْتَرِفٍ بِالذُّنُوبِ فَقَالَ یَا عَلْقَمَةُ لَوْ لَمْ تُقْبَلْ شَهَادَةُ الْمُقْتَرِفِینَ لِلذُّنُوبِ لَمَا قُبِلَتْ إِلَّا شَهَادَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَوْصِیَاءِ علیهم السلام لِأَنَّهُمُ الْمَعْصُومُونَ دُونَ سَائِرِ الْخَلْقِ فَمَنْ لَمْ تَرَهُ بِعَیْنِکَ یَرْتَکِبُ ذَنْباً أَوْ لَمْ یَشْهَدْ عَلَیْهِ بِذَلِکَ شَاهِدَانِ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ الْعَدَالَةِ وَ السَّتْرِ وَ شَهَادَتُهُ مَقْبُولَةٌ وَ إِنْ کَانَ فِی نَفْسِهِ مُذْنِباً وَ مَنِ اغْتَابَهُ بِمَا فِیهِ فَهُوَ خَارِجٌ مِنْ وَلَایَةِ اللَّهِ دَاخِلٌ فِی وَلَایَةِ الشَّیْطَانِ.» وسائل الشیعة، حر عاملی، ج27، ص395، کتاب الشهادات، باب41، ح13، ط آل البیت

سؤال می‌کند که عدالت را از کجا بفهمیم؟

امام علیه السلام می‌فرمایند کسی که بر فطرت اسلام است و مسلمان به دنیا آمده عادل است.

راوی در ادامه پرسید: کسی که بر فطرت اسلام است و گناه هم می‌کند آیا این نیز عادل است؟

امام فرمودند: ای علقمه! اگر بنای ما این باشد کسی که مرتکب گناه می‌شود شهادت او را نپذیریم فقط باید شهادت انبیاء یا اولیاء را بپذیریم.

پس امام در ادامه می‌فرمایند اگر به چشم خویش ندیدی که شخصی مرتکب گناه شده باشد و یا دو نفر عادل هم بر گناهکار بودنش شهادت ندهند چنین شخصی اهل عدالت و حسن ظاهر است گرچه در درون و مخفی گنهکار باشد شهادتش قبول است و اگر کسی غیبت او را انجام دهد و عیوب مستورش را فاش کند از ولایت خدا خارج و در ولایت شیطان داخل است.

محل شاهد همین عبارت «فَمَنْ لَمْ تَرَهُ بِعَیْنِکَ» است. همین قدر که تو ندیدی یا دو شاهد شهادت ندادند آن شخص عادل است.

تا کنون سه روایت خواندیم که ظهور دارد حسن ظاهر برای اثبات عدالت کافی است.

نظر استاد

«و یوکّد ذلک»؛ اکنون می‌گوییم که تأکید می‌کند کفایت حسن ظاهر برای حکم به عدالت را اینکه مستفاد از روایات کثیره این است که گفته‌اند «الأمر فی العدالة سهل» امر به عدالت سهل است و این سهل بودن امر عدالت از چند طریق حاصل می شود؛

اولاً «یستفاد من تاکید الشرع و ترغیبه علی صلاة الجماعة سفراً و حضراً»؛ روایات فراوان داریم که چه در سفر و چه در حضر سعی کنید در نماز جماعت شرکت کنید.

جایی رفتید و دیدید شخصی به نماز ایستاده است و افرادی نیز به او اقتدا کردند شما نیز اقتدا کنید. اگر می‌شناسید فاسق است اقتدا نکنید در غیر این صورت اگر کناری ایستادید و وهن به نماز جماعت شد نماز شما نیز باطل است.

ثانیاً اگر در جماعتی امام جماعت به نماز ایستاده است و حادثه‌ای برای امام جماعت ایجاد شد، اینجا نماز بقیه باطل نمی‌شود بلکه در روایت می‌فرماید: «لو مات أو احدث قدم احد من صف الاول» یک نفر از صف اول جلو برود و نماز را ادامه دهد.

ثالثاً در اسلام در بسیاری از موارد بر عدالت تأکید شده و شرط عدالت است مثلا در طلاق و در وصیت عدالت شرط است که شاهد عادل بشنود یا وصی شود پس معلوم می‌شود شرط عدالت سهل است و سخت گیری نشده است و به همین میزان که ظاهر دینی دارد شرط عدالت را دارد.

نتیجه گیری

معنای عدالت همان ملکه است گرچه در لغت استقامت واقعی لازم است. بنابراین از معنای لغوی، ملکه را استفاده می‌کنیم و از روایات استفاده کردیم که مراد از عدالت، ملکه است و همان روایات گفته‌اند که حسن ظاهر نشان همان ملکه عدالت است پس هم عدالت را ملکه می‌دانیم و نیز راه تشخیص عدالت علم نیست بلکه همان حسن ظاهر است که کاشف از ملکه عدالت است.

                                                                                                            تقریر: محسن جوادی صدر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶