به گزارش خبرنگار سرویس اقتاد پایگاه تخصصی وسائل تکافل از اساسی ترین اصول تأمین اجتماعی در اسلام محسوب میشود در آن مسئولیت متقابل انسانها نسبت به یکدیگر، مطرحشده است.
تکافل یعنی عهدهدار شدن امری و بر عهده گرفتن چیزی در عوض کسی. این ماده از باب تفاعل و یک امر دوطرفه است؛ یعنی مسئولیتهایی که اعضای جامعه نسبت به هم دارند و تلاشهای مشترک افراد جامعه در جهت رفع گرفتاریهای فردی و اجتماعی و دستگیری از نیازمندان و جبران کمبودهای اجتماعی افراد جامعه. انسان دینی نیز، همواره از خداوند، توفیق انجام این تکلیف اجتماعی را میخواهد.
تکافل اجتماعی بدین معناست که جامعه انسانی، شهری یا روستایی، اسلامی و غیر اسلامی، زیرپوشش و حمایت لازم قرار بگیرند.
هر جامعهای از اجتماعات کوچکتری تشکیل میشود، در مباحث جامعهشناسی از این قبیل اجتماعات با عناوینی نظیر گروههای اولی و ثانوی یاد میشود. این گروهها به دلیل سرنوشت، اهداف و زمینههای گوناگون مشترکی که دارند، از انسجام بیشتری برخوردارند و زمینههای تعاون و همیاری در بین آنها زیادتر است. علاوه بر آن، عوامل دیگری نظیر روابط خویشاوندی، عواطف و احساسات و علائق فیمابین، روابط چهره به چهره، فواصل مکانی محل سکونت و... مشارکت و معاضدت را در میان گروههای اجتماعی تشدید میکند. مکتب متعالی اسلام در بعد تکافل اجتماعی، عنایت ویژهای به این مسئله دارد و اعضای جامعه را که در قالب گروههای اولی و ثانوی زندگی میکنند، به انجام وظایف و تکالیف ارزشمند امداد و حمایت، تشویق و ترغیب میکند؛ و حتی در مواردی به پرداخت نفقه و ارائه برنامههای حمایتی جنبه وجوب میدهد. اگر عضوی از خانواده با مشکلی مواجه شد، موردحمایت اعضاء دیگر قرار گیرد و یا اگر مشکلی در محله و روستا، برای فرد یا خانوادهای رخ دهد، بقیه افراد در جهت رفع مشکل او تلاش کنند و به یاریاش بشتابند.
با این توضیحات روشن گردید که تأمین اجتماعی بخشی از تکافل اسلامی است. در این زمینه میتوان در منابع دینی به تأکیدات گستردهای دستیافت، امام علی (ع) در آخرین وصیت خود فرمودند:
خدا را درباره همسایگانتان در نظر داشته باشید که پیامبرتان نیز همواره درباره آنان سفارش میکرد، چنانکه پنداشتیم، دیری نمیپاید که در ردیف میراث برانشان نشاند.
امام رضا (ع) میفرماید:
حقوق برادرانتان واجب و لازم است زیرا آنها دژهایی هستند که در سختیهای دنیا و آخرت به آن پناه میبرند... یاری و همکاری با آنان را رها نکنید، بلکه مال و جانتان را نثارشان نمایید و از خدا برای آنان کمک بخواهید.
بر اساس تکافل اجتماعی، ثروتمندان وظیفهدارند که نیازهای اساسی نیازمندان را تأمین کنند. برای اینکه کفالت به نحو درست و کارآمد تحقق پیدا کند و افراد انگیزه بیشتری به مشارکت در حل مشکلات دیگران بیابند و خود را در سرنوشت همنوعان خود سهیم بدانند، کفالت با اصول و ارزشهای اخلاقی پیوند زدهشده است؛ مثلا قرآن، انفاق را از شاخصهای اصلی تقوا میشمارد و ثبات و امنیت عمومی را درگرو انفاق و احسان توانگران میداند
بسیاری معتقدند که آیات الذین فی اموالهم حق معلوم، للسائل و المحروم» شامل وظایف مالی غیر از زکات نیز میشود.
مردی نزد علی بن الحسین (ع) آمد عرض کرد: مراد از حق معلوم در آیه: و فی اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم، چه چیزی است؟
علی بن الحسین (ع) فرمود: حق معلوم چیزی است که انسان از مال خود خارج میکند و بخشی از زکات و خمس واجب نیست.
مرد پرسید: اگر زکات و خمس نیست، چیست؟
حضرت فرمود: حق معلوم مقداری است که انسان از مال خود بهقدری که مالک است، کم یا زیاد خارج میکند.
مرد پرسید: با آنچه میکند؟
فرمود: صلهرحم بهجای میآورد، ناتوانی را تقویت میکند، باری را از دوش کسی برمیدارد، به برادر ایمانیاش میبخشد، یا برای مصیبتی که برادرش به آن گرفتار آمده، صرف میکند.
مرد گفت: خداوند بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد.
از این روایت استفاده میشود: حق معلوم، مالی افزون بر خمس و زکات است که هر کس باید برای رسیدگی به تهیدستان بر خود واجب سازد و مقدار آن به دارایی و بخشش فرد بستگی دارد. درباره این حق، توجه به نکات زیر ضروری است:
الف معنای وجود حق فقرا در اموال ثروتمندان این نیست که هر فقیری در مال ثروتمندان حق دارد و میتواند شخصاً حق خود را استیفا کند، زیرا چنین چیزی جز هرجومرج معنایی ندارد. این حق بهعنوان فقرا متعلق است و مسئول اخراج و تقسیم آنگاه خود ثروتمندان و گاه ولیفقیه عادل است که در رأس حکومت اسلامی قرار دارد.
ب از روایات استفاده میشود که خداوند متعال ثروتمندان را مکلف ساخته تهیدستان جامعه را در سطح کفاف اداره کنند. این تکلیف به نحو واجب کفائی بر دوش همه ثروتمندان قرار دادهشده است. امام صادق (ع) فرمودهاند:
همانا خداوند برای فقرا در اموال ثروتمندان به مقداری که آنان را کفایت میکند، سهمی قرارداد و اگر این مقدار برای آنان کافی نبود، سهم آنان را زیادتر میفرمود و همانا گرفتاری فقرا از ناحیه کسانی است که حق آنان را پرداخت نکردهاند.
همچنین رسول گرامی اسلام فرمودهاند:
خدا در روز قیامت به مردم آبادی (شهر یا روستایی) که در آنکسی شب را گرسنه بهروز رسانده باشد، نگاه نمیکند.
از این دو روایت استفاده میشود که بر همه واجب است گرسنگان را سیر کنند و اگر یک گرسنه در شهری وجود داشته باشد، چنانچه یکی از ساکنان شهر او را سیر کند، تکلیف از همه ساقط میشود و الا همه کیفر خواهند دید.
ج مواردی از حقوق مانند زکات و خمس وجود دارد که بر هر شخص بهخصوص واجب شده و در فقه واجب عینی خوانده میشود. البته این بدان معنا نیست تنها پرداخت خمس و زکات واجب است. اگر برفرض همه ثروتمندان نیز خمس و زکات خود را بپردازند ولی فقرا جامعه تأمین نشوند یا گروهی عصیان کنند و خمس و زکات خود را ندهند، به سبب تکلیفی که بر دوش همه ثروتمندان به نحو وجوب کفائی نهاده شده، بر همه آنها – حتی کسانی که خمس و زکات خود را دادهاند – واجب است فقرا را تأمین کنند.
د فقرای جامعه باید در سطح کفاف و بینیازی تأمین شوند. این مطلب از برخی روایات نیز استفاده میشود. اسحاق بن عمار میگوید به امام صادق (ع) عرض کردم: آیا میتوانم به یک مستحق صد درهم از زکات بدهم؟ حضرت فرمود: آری. پرسیدم: دویست درهم چطور؟ فرمود: آری. پرسیدم: سیصد درهم چطور؟ فرمود: آری. پرسیدم: چهارصد درهم؟ فرمود: آری. پرسیدم: پانصد درهم؟ فرمود: آری تا آنکه وی را بینیاز سازی.
دلیل درگیری ابوذر غفاری، صحابی بزرگ پیامبر اسلام (ص) با کعب الاحبار، مشاور خلیفه وقت (عمر) و وزیر خزانهداری آن زمان همین مسئله بود ابوذر با تلاوت آیه » والذین یکنزون الذهب و الفضة و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم، معاویه را به عذاب خداوند نوید میداد. این سخن ابوذر در پاسخ کعب الاحبار بود که اعلام کرده بود، اگر ثروتمندان زکات اموالشان را بپردازند و از بقیه پول خود خانهای بسازند که جایجای آن از نقره و طلا باشد جایز است.
همچنین در احادیث دستگیری و دادرسی از انسانهای مظلوم و گرفتار و اهل بلا، از چنان اهمیتی برخوردار است که کفاره جرائم بزرگ و بخشش گناهان کبیره محسوب میشود. در این رابطه امیر المومنین علی (ع) میفرمایند:
یاریدادن به ستم دیدگان و گشایش کار ماتمزدگان کفارهای است برای گناهان بزرگ.
اسلام این گونه تعالیم، مسئولیتها و وظایف اجتماعی را با مسائل عبادی و معنوی پیوند می دهد و آن را از اصالتی ویژه، برخوردار میسازد. از این رو همه افراد جامعه، بهویژه صاحبان ثروت، میباید در راستای رفع نیاز از جامعه و استقلال اقتصادی آن سرمایهگذاری کنند و با اختصاص سرمایههایی به بخشها و افراد محروم، به ارتقاء سطح زندگی در کل جامعه کمک نمایند.
همان طور که از آیات و روایات فوق استفاده میشود، تأمین نیاز ضروری و اولیه محتاجان وظیفه و تکلیفی الهی است که همه ثروتمندان مسئولیت دارند آن را به انجام برسانند. همان گونه که اشاره شد، این مسئله فراتر از زکات است، این تکلیف حتی به کسانی که زکات و خمس و سایر واجبات مالی را ادا کرده اند، تعلق میگیرد.
منبع:
پایاننامه کارشناسی ارشد مبانی و راهبردهای تأمین اجتماعی در اقتصاد اسلامی نوشته امید ایزانلو، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، آذر 1393
امید ایزانلو
دانشجوی دکترای اقتصاد موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
323/907/ع