به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل ، حجت الاسلام غلامحسین صدیق اروعی، جامعه شناس و عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی در نشست مبانی فقهی مساله موسیقی و کنسرت که در منزل شهید هاشم مرگان ازغدی از منظرجامعه شناسی به بررسی شورش سال ۷۱ در مشهد پرداخت وگفت: در حاشیه شهر خانههای غیر قانونی ساخته شده بود که شهرداری با توجه به قانون، اقدام به تخریب این خانهها کرد.
عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی ادامه داد: این تخریب اعتراض صاحبان منازل غیر قانونی ساخته شده را در بر داشت و در همین زمان ایجاد یک حادثه که شهرداری هیچ تقصیری در آن نداشت، باعث شکلگیری شورش سال ۷۱ شد.
وی در تحلیل ایجاد شورش و یا انقلاب در جامعه از نظر جامعه شناسان و حکومتها بیان کرد: اینکه چه زمانی در جوامع مختلف انقلاب یا شورش شکلمیگیرد مشخص نیست.
نحوه شکلگیری شورش در جامعه
حجتالاسلام صدیق اورعی ضمن اشاره به اینکه ایجاد شورش در جامعه بستگی به یکسری از شرایط دارد، ابراز داشت: به منظور شکل گیری شورش یکسری از شرایط لازم است؛ اما کافی نیست و هنوز این شرایط کافی شناخته نشده است و فقط شرایط لازم آن را فهمیدهاند.
عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: از جمله شرایط لازم در شکلگیری شورش جوامع مختلف نارضایتی عموم مردم است.
وی خاطرنشان متذکر شد: چنانچه رضایتمندی در عموم جامعه وجود داشته باشد، دیگران هرچقدر مردم را تحریک به شورش کنند، چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
حجتالاسلام صدیق اورعی خاطرنشان کرد: ممکن است در جامعه ای افراد ناراضی زیادی وجود داشته باشند از جمله ناراضیان سیاسی، اما با این وجود شورشی اتفاق نیفتد، چون این نارضایتی، کافی در برپایی شورش نیست؛ در نتیجه نبود شورش به معنای رضایمندی تمام افراد نیست.
هیجان زیاد افراد جامعه از دیگر شرایط لازم در ایجاد شورش است
جامعه شناس و عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: از دیگر شرایط لازم در ایجاد شورش هیجان بسیار افراد است.
وی گفت: هیجان بیش از اندازه افراد در خلال حادثه ای ممکن است، منجر به به ایجاد شورش شود، در نتیجه رفتار حکومت باید به شکلی باشد که از بروز این چنین هیجانی در جامعه جلوگیری کند.
حجتالاسلام صدیق اروعی با تاکید بر این نکته که وجود میداندار یا همان تحریک کننده و جهت دهنده افراد در شکلگیری شورش لازم است، بیان کرد: از دیگر شرایط لازم شورش، تحریک دیگران است.
تحریک مردم در یک اجتماع، زمینه ساز شورش است
جامعه شناس و عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی خاطرنشان کرد: ممکن است حول یک موضوعی اجتماعی صورت بگیرد و با ایجاد جرقه، یک لحظه به افراد احساس با هم بودن دست دهدکه در نهایت منجر به به پیدایش شورش شود.
وی متذکر شد: همچنین ایجاد برخی خرابکاری های مانند شکستن شیشه بانک ها توسط برخی شورشیان به خاطر عامل تحریک در آنان است.
حجتالاسلام صدیقی اروعی تصریح کرد: از جمله شورشهای که به سبب تحریک احساسات افراد ایجاد شد، تجمع اعتراض آمیز درخصوص پاشایی بود که پلیس و شبه پلیس از دور مواظب تجمعکنندگان بودند و کاری انجام نمیدادند، چون میدانستند که باید چگونه برخورد کنند.
جامعه شناس و عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی گفت: ساعت ۱۲ ظهر با فروکش کردن احساسات، تجمعکنندگان کم کم محل اعتراض خود را ترک کردند.
عدم رفع معضلات اقتصادی نارضایتی را بدنبال دارد
وی خاطرنشان کرد: سیستم اقتصادی نیز در جامعه، نارضایتیهای کم، متوسط و زیاد ایجاد میکند و عدم حل معضلات آن، سبب فشار زیادی بر افراد می شود و نارضایتی شدید را بدنبال می آورد و ممکن است با ایجاد جرقه شورش شکل بگیرد.
حجتالاسلام صدیق اورعی متذکر شد: تفاوت اقتصادی در بین طبقات مختلف جامعه از دیگر ابعاد پیدایش نارضایتی است چون که حکومت ها در اقتصاد تاثیر گذار هستند.
جامعهشناس و عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی ابراز داشت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چون حکومت تازه تاسیس درصدد بود که اقتصاد را به حالت عادی بازگرداند اقدامتی به نفع عموم جامعه انجام داد، مثل ایجاد کوپن و ورود۲۲ میلیارد دلار کالا به سفارش وزارتخانه بازرگانی در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی.
وی تصریح کرد: فضای کشور در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به گونهای بود که پولداری عیب محسوب می شد و به این ترتیب آدم های پولدار هم ادعا میکردند که جزء مستضعفان هستند.
حجتالاسلام صدیق اورعی اظهار کرد: دولت سازندگی بعد از جنگ درصدد اصلاح امور اقتصادی کشور برآمد؛ اما با تورم ۴۸ درصدی مواجه شده در نتیجه در دولت شکاف طبقاتی زیاد ایجاد شد که خود این امر در افزایش نارضایتی ها موثر است.
جامعه شناس و عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی در خصوص اعمال سیاستها بر حاشیهنشینی و تاثیر این سیاستها در نارضایتی مردم گفت: نظرات مختلف در زمینه حاشیهنشینی در دورههای مختلف وجود داشته است مثلا دورهای آن را عامل توسعه کشور می دانست ؛ اما دوره بعدی در جهت خلاف دیده گاه دوره اول دست به تخریب آن زدند.
وی گفت: همچنین افرد در دورههای بعدی معتقد به ساخت و آبادی حاشیه شهرها بودند در صورتیکه رویکرد دوره چهارم توانمندسازی این مناطق است.
وی متذکر شد: سیاست تخریب این بود که افراد که بی خود به شهر مهاجرت کردند، باید برگردند یا چنانچه پول دارند، وسط شهر خانه بخرند و چون افراد حاشیه نشین نمی توانستند به سرجای اول خود برگردند، بنابراین ناراضیتیهایی را به دنبال داشت./629