به گزارش خبرنگار پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، آیت الله مقتدایی، در جلسه پنجاه و پنجم درس خارج ولایت فقیه که شنبه 25 دی 95 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار گردید، با توجه به روایت علی بن ابی حمزه بطائنی به بررسی محدوده ولایت برای ولی فقیه پرداخت.
خلاصه درس گذشته
آیت الله مقتدایی در بررسی روایتی که مرحوم کلینی در کافی آورده است افزود: می توان احتمال قریب داد که روایت ابوحمزه با این روایت یکی است و متن هر دو روایت نیز یکی است، با این تفاوت که در صدر روایت ابوحمزه لفظ فقیه نیامده منتها در ذیل آن آمده است، ولی در روایت کافی لفظ فقیه نه در صدر آمده و نه در ذیل. در مورد صدر روایت کافی همان قرائن که در روایت ابوحمزه بود در این روایت نیز وجود دارد و قرینه میشود که در صدر لفظ فقیه بوده است و در مورد ذیل روایت نیز گفتیم احتمال سهو کردن و حذف، از سهو کردن و اضافه اولی است؛ در نتیجه در ذیل نیز لفظ فقها بوده است.
وی در بررسی سند روایت ابوحمزه گفت: امام(ره) میفرمایند: گرچه وثاقت ابوحمزه بطائنی اثبات نمی شود با اینکه بزرگان او را تضعیف کردند اما میگوییم منافاتی بین ضعف راوی و عمل به روایت راوی نیست، چون مرحوم شیخ شهادت میدهد که علما به روایت او عمل کردند و عمل اصحاب جبران کننده ضعف است، پس این روایت معتبر است و بین ضعف ایشان و مقبولیت روایت نباید خلط شود.
آیت الله مقتدایی افزود: در مورد دلالت روایت به این قسمت تمسک میشود که فرمودند: علما حصن اسلام برای شهر هستند. حصن بودن علما یعنی جمیع کسانی که در این شهر هستند از جهات مختلف در امن باشند، اگر دشمن حمله کرد علماء دستور دفاع و جنگ میدهند؛ ایجاد امنیت میکنند؛ نزاع را اصلاح میکنند؛ قضاوت، فصل خصومت و تدبیر امور میکنند. پس مقتضای حصن بودن این است در تمام جهات اختیارات داشته باشد و حکومت دست او باشد.
خلاصه درس حاضر
آیت الله مقتدایی بعد از قدردانی از باشکوهی مراسم تجلیل مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: معلوم شد که مردم نظام و انقلاب را دوست دارند و خدمتگزاران به انقلاب را دوست دارند و تشخیص دادند که ایشان کسی است که از اول خدمتگزار انقلاب بوده است.
وی در ادامه بررسی روایت علی بن ابی حمزه بطائنی آنجا که می فرماید اگر فقیهی از دنیا برود ثلمهای در اسلام وارد میشود زیرا مؤمنین فقهاء برای اسلام حصن هستند، گفت: امام خمینی(ره) می فرمایند حصن بودن فقیه برای اسلام به این است که حافظ جمیع شؤون مردم یعنی احکام عبادی، اقتصادی و حکومتی باشد و حصن بودن در این اقسام هم یعنی فقیه باید در همه این اقسام دخالت نماید پس ولی فقیه ولایت امر بر همه شئون دارد.
این استاد حوزه بیان داشت: اگر فقیهی در رأس حکومت نباشد در این صورت با رحلت او ثلمهای پیش نمی آید، ولی زمانیکه فقیهی در راس حکومت است از دنیا برود بدیهی است ثلمه در حکومت نیز وارد میشود و به هیچ وجه قابل جبران نیست مگر اینکه فقیهی دیگر در رأس حکومت قرار گیرد که جبران شود، مانند جانشینی به موقع مقام معظم رهبری بعد از فوت امام خمینی(ره).
وی در پاسخ به شبهه مطرح شده گفت: برخی گفته اند تاثیر سُوَر بلد این است که دفاع از دشمن میشود و فقیه نیز وقتی حصن است، وظیفهاش دفاع است و با این روایت فقط حق دفاع از مردم برای فقیه به اثبات میرسد و زعامت در تمام امور قابل اثبات نیست. ما در پاسخ میگوییم این ولی فقیه که میخواهد در برابر ابرقدرتها از اسلام دفاع کند دفاع ایشان لوازمی دارد زیرا دفاع تنها این نیست که لشگری آماده کند تا اگر دشمن آمد ایستادگی کند بلکه طبق آیه قرآن باید آماده برای دفاع شود و مقدمات آن را آماده نماید و این معنی همان ولایت امر است که برای فقیه ثابت است.
تقریر درس
مقدمه
در مورد علی بن ابوحمزه بطائنی قبل از واقفی شدن میگوییم در سند روایت تا ابن محبوب حرفی نیست فقط در علی بن ابی حمزه بطائنی بحث است. مرحوم شیخ در کتاب عدّه میفرماید: «رَوَی عن ابی الحسن الموسی و عن ابی عبداله ثم وقف و هو احد عمد الواقفیه و صنف کتبا منها کتاب الصلاة و کتاب الزکاة و کتاب التفسیر»؛ نماینده دو امام بوده و از آن دو بزرگوار روایت میکرد و سپس واقفی شد، ضمن اینکه از ارکان واقفیه شده بود و قبل از وقف کتابهایی تالیف کرده است؛ از جمله کتاب الصلاه و الزکاه و تفسیر و غیره از او نقل شده است.
مرحوم شیخ طوسی در جای دیگر آورده است علمای امامیه به روایاتی که بنوفضال و دیگران نقل کردهاند و نیز به روایاتی که علی بن ابوحمزه بطائنی آورده است عمل کردهاند. از مرحوم محقق در معتبر در بحث نزح من البول نقل میشود: «یُعطی ان روایه علی بن ابی حمزه عن الصادق علیه السلام معتبره لوقوعها قبل الوقف» و روایتی که علی بن ابی حمزه از امام صادق علیه السلام نقل میکند معتبره است زیرا قبل از وقف نقل کرده است.
مرحوم علامه در منتهی عمل به روایات ابی حمزه بطائنی را به اصحاب نسبت میدهد و میفرماید «و الظاهر انهم انما عملو بروایاته لعلمهم بأن اصله قد صنف فی زمان الصادق و هم ینقلون من اصله فلا یضر وقفه بعد ذلک و کلام النجاشی یشیر الی ذلک»؛ اصحاب به روایات علی بن ابی حمزه بطائنی عمل میکردند و ظاهر این است که دلیل عمل کردن به روایات ابی حمزه این است که علم داشتند که کتاب خویش را قبل از وقف و در زمان امام صادق علیه السلام تالیف کرده است.
مرحوم شیخ وجه دیگری برای تأیید روایت علی بن ابی حمزه بعد از واقفی شدن میآورد. اگر راوی از فرقههای شیعه که محل اختلاف باشد در روایت او دقت میکنیم. اگر آن روایتی که آنان نقل کردند معارضی ندارد و از آن هم اعراض نشده و مخالف آن فتوی داده نشده با این دو شرط باید به آن عمل شود: به شرط اینکه اهل احتیاط باشد و انسانی باشد که اعتماد به او وجود دارد ولو اینکه در اعتقادش به خطا رفته است
به همین جهت اصحاب به اخبار فطحیه و واقفیها نیز عمل کردهاند. بنابراین مرحوم شیخ تصریح میکند که علی بن ابی حمزه متحرج، احتیاط کار، موثوق به و امانتدار است و لذا علما به روایات ایشان عمل کردهاند.
مرحوم امام خمینی از راه سوم وارد میشوند و میفرمایند: گرچه این امور وثاقت ابوحمزه بطائنی را اثبات نمیکند با اینکه بزرگان او را تضعیف کردند اما میگوییم منافاتی بین ضعف راوی و عمل به روایت راوی نیست. چون مرحوم شیخ شهادت میدهد که علما به روایت او عمل کردند و عمل اصحاب جبران کننده ضعف است چون کثیری از بزرگان و مشایخ و اصحاب اجماع روایات او را نقل کردند. صفوان بن یحیی، حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، یونس بن عبدالرحمن و ابی بصیر از او نقل کردند و به او اعتماد کردند.
در مورد دلالت روایت به این قسمت تمسک میشود که فرمود علما حصن اسلام برای شهر هستند یعنی حافظ شهر می باشند و از باب تشبیه معقول به محسوس است. محسوس این است که در گذشته دور شهر برای حفظ شهر از آفات و حمله دشمنان دیواری میکشیدند و کسانی که در شهر بودند شبها با آسایش میخوابیدند.
امام معقول را به این محسوس تشبیه میکند که اسلام به منزله شهر و فقهاء به منزله دیوار دور آن هستند. حصن بودن علما یعنی جمیع کسانی که در این شهر هستند از جهات مختلف در امن باشند و فقیه باید مراقب باشد اگر دشمن حمله کرد علماء دستور دفاع و جنگ میدهند و اگر در شهر ناامنی پیدا شد علماء ایجاد امنیت میکنند و نزاع را اصلاح میکنند. قضاوت، فصل خصومت و تدبیر امور میکنند و استاندار و فرماندار تعیین میکنند. پس مقتضای حصن بودن این است در تمام جهات اختیارات داشته باشد و حکومت دست او باشد.
بدیهی است فقیه نمیتواند مصداق حصن اسلام باشد مگر اینکه مردمی که تحت قدرت فقیه هستند تمام شئون آنها را اقدام به اصلاح نماید از جمله عدالت را گسترش دهد و حدود را اجرا کند و مرزها را محافظت نماید و خراجها و مالیاتها را اخذ کند و در مصارف مسلمین خرج کند و در محلهها و جاهای مختلفی که نیاز است والی تعیین کند و الا اسلام تنها نماز و روزه نیست بلکه تمام این شئون باید اداره شود.امام خمینی(ره) در ادامه میفرماید پس اینکه فقیه حصن اسلام است یعنی اینکه والی است و زمام امور این جمعیت در دست اوست و همان ولایتی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم داشت و ائمه علیهم السلام داشتند برای فقها هم ثابت است.
شکرگزاری از تجلیل نسبت به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی
در جریان فقدان آیةالله هاشمی رفسنجانی هم از طرف مقام معظم رهبری تکریم مهمی شد و هم مردم قدرشناس تکریم و تجلیل کردند. معلوم شد که مردم نظام و انقلاب را دوست دارند و خدمتگزاران به انقلاب را دوست دارند و تشخیص دادند که ایشان کسی است که از اول خدمتگزار انقلاب بود و وجودش را وقف انقلاب کرد و در طول دوران زندگی از روزی که امام انقلاب را شروع کردند تا آخر کلمه ای در مورد نظام یا امام و یا رهبر از زبان ایشان شنیده نشد. از عیب نظام بگوید و منفی گویی کند چون با این کنجکاوی که صدا و سیما از مصاحبهها و سخنان ایشان داشت و صحبتهایی از ایشان پخش کرد که تاکنون پخش نشده بود اگر حتی جمله ای از ایشان علیه انقلاب وجود داشت آنها که در صدد سوءاستفاده از ایشان علیه انقلاب بودند یقینا آن کلمه را پیدا میکردند و پخش میکردند. اما پیدا نکردند و واقعا هم نبود چون عقیدهاش حمایت از انقلاب بود و به عقیده من ویژگی ایشان کار با خلوص بود و این تجلیل از ایشان کار خدا بود. و این تجلیل مردم پاسخ آن بیمهریهای عده ای نسبت به ایشان شده بود. مثلاً در همین جلسه که در مسجد اعظم برگزار شد معمولا جامعه مدرسین در اینگونه مناسبتها وقتی تصمیم میگیرد شورای عالی و مدیریت همراهی میکند و از طرف این سه ارگان اعلان برنامه میشود اما وقتی ما تصمیم گرفتیم برخلاف انتظار ما نهادهای حوزوی دیگر مراجعه کردند که ما هم میخواهیم شریک باشیم و تا چهارده امضاء پیش رفت. مجلس خبرگان رهبری، آستانه مقدسه حضرت معصومه سلاماللهعلیها، شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران، مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران، مجمع نمایندگان طلاب، دفتر تبلیغات اسلامی، جامعة المصطفی، حتی استانداری هم مراجعه کردند که ما همه میخواهیم مشترکاً جلسه ای داشته باشیم و جمعیت عظیمی که ما تاکنون ندیده بودیم و بی نظیر بود و تجلیل سنگینی شد و از اینجا ما کشف میکنیم همان خلوصی که در کارها داشت این پاداش دنیای ایشان بود و این زمینه نشان میدهد در آن دنیا هم مورد لطف و عنایت پروردگار است.
بررسی دلالت روایت علی بن ابی حمزه بطائنی
بحث در روایت علی بن ابی حمزه بطائنی بود. گفتیم از نظر سند معتبر است. در دلالت روایت گفتیم امام فقیه را به سور بلد تشبیه کرد یعنی همینطور که بلد دارای سور و حصن است، فقیه هم برای مردم حصن است. ایشان این مطلب را به عنوان تعلیل آوردند که اگر فقیهی از دنیا برود ثلمهای در اسلام وارد میشود؛ زیرا مؤمنین فقهاء برای اسلام حصن هستند.
مرحوم امام در مورد این عبارت از تعلیل فرمودند: «لایبقی شک فی ان الفقیه لایکون حصنا لأسلام کسور البلد له إلّا بأن یکون حافظاً لجمیع الشؤون؛ من بسط العدالة، و إجراء الحدود، و سدّ الثغور، و أخذ الأخاریج و الضرائب، و صرفها فی مصالح المسلمین، و نصب الولاة فی الأصقاع، و إلّا فصرف الأحکام لیس بإسلام» شکی نیست که حصن بودن فقیه برای اسلام به این است که حافظ جمیع شؤون مردم باشد مانند بسط عدالت، سد ثغور، دفع دشمن و غیره دلالت میکند که ولی فقیه ولایت امر بر همه شئون دارد.
تبیین فرمایش امام خمینی(ره)
وقتی دقت میکنیم میبینیم امام (ره) میفرمایند در اسلام ثلمهای وارد میشود و اسلام تقسیم میشود به احکامی که احکام عبادی بخشی از آن است و بخش دیگر نیز احکام اقتصادی و بخشی دیگر از آن احکام حکومتی است که برای اداره امور حکومت لازم است.
اینکه ثلمهای وارد میشود یعنی در همه بخشها ثلمه وارد میشود پس احکام اسلام سه قسم است:
«ثلم فی الاسلام» یعنی هر سه بخش را شامل می شود و در مقام تعلیل نیز میفرماید: زیرا فقیه حصن اسلام است؛ یعنی حصن همه این اقسام است و حصن بودن در این اقسام هم یعنی فقیه باید در همه این اقسام وارد شود.
پس وقتی میفرماید حصن است، فقیه ناچار است که در این امور دخالت نماید و این عبارتٌ اخرای این است که برای فقیه، ولایت وجود دارد.
اشکال: ممکن است گفته شود در حال حاضر میبینیم مرجع تقلیدی از دنیا میرود و هیچ مشکل خاصی پیش نمیآید پس چگونه مرگ فقیه ثلمه میشود؟ پاسخ: شما زمان را زمانی فرض میکنید که حکومت در دست فقیهی باشد یا خیر؟ اگر فرض این باشد که فقیهی در رأس حکومت نیست در این صورت بدیهی است که ثلمهای پیش نیاید برای نمونه؛ بزرگی چون آیةالله بروجردی وقتی از دنیا رفت آن ثلمه مد نظر پیش نیامد که باعث هرج و مرج شود چون ایشان در رأس حکومت نبود هر چند در آنجا هم به تناسب بسط ید آقای بروجردی اختلالاتی پیدا شد و اگر فرض را بر این بگیرید که فقیهی که در راس حکومت است از دنیا برود بدیهی است ثلمه در حکومت نیز وارد میشود و به هیچ وجه قابل جبران نیست مگر اینکه فقیهی دیگر در رأس حکومت قرار گیرد که جبران شود.
در زمان فوت حضرت امام (ره) اگر تدبیر ایشان برای جانشینی رهبر نبود چه مشکلاتی در کشور پیش می آمد که قابل جبران نبود. با تدبیر مرحوم امام که خبرگان را تشکیل دادند هنوز جنازه مطهر ایشان دفن نشده بود که جانشین صالحی برای امام (ره) معین گردید و نقشه های شوم دشمنان انقلاب و اسلام نقش بر آب شد. این الهامی به قلوب خبرگان بود که مقام معظم رهبری را به عنوان رهبر انقلاب تعیین کردند با این که خود ایشان مخالف بود. زمانی که رهبر تعیین شد سپس تشییع امام (ره) صورت گرفت.
بیان دو شبهه در مورد محدوده ثلمه با مرگ فقیه
پاسخ: میگوییم خیلی روشن است که وظیفه فقیه را تنها بیان احکام نمیدانیم بلکه یکی از وظائف فقیه بیان احکام است و روایت«ثلم فی الاحکام الاسلام» نفرمود پس اشکال وارد نیست.
پاسخ: همانطور که گفتیم امام تشبیه کردند و فرمود «ثلم فی الاسلام... لأن الفقهاء» به سور بلد تشبیه شد بر فرض قبول کنیم که سور بلد برای دفاع است و فقیه تشبیه به سور شد فقط برای دفاع است. ما میگوییم این ولی فقیه که میخواهد در برابر ابرقدرتها از اسلام دفاع کند دفاع ایشان لوازمی دارد زیرا دفاع تنها این نیست که لشگری آماده کند تا اگر دشمن آمد ایستادگی کند بلکه طبق آیه قرآن که میفرماید: ﴿وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ﴾ سوره مبارکه انفال آیه 60
باید آماده برای دفاع شود و مقدمات آن را آماده نماید و در دل دشمن نیز ترس ایجاد شود. شخصی که میخواهد حصن باشد باید این مقدمات را فراهم کند و اسلحه های مدرن و پیشرفته تولید کنیم و از حیث منابع و امکانات به میزان کافی قدرت داشته باشیم و این معنی همان ولایت امر است که برای فقیه ثابت است.
نکته: ممکن است کسی بگوید که پرداختن به امور حکومت از منزلت فقیه میکاهد و دون شأن فقیه است.
در پاسخ میگوییم آن وقتی که امام خمینی(ره) در قم بودند و درس میگفتند گاهی این شبهه مطرح میشد و امام میگفتند این مساله، اعتراض مستقیم به شخص رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است که ایشان در امور حکومت دخالت میکرد و حکومت اسلامی تشکیل داد و اینگونه نبود که به سادگی برای پیامبر حکومت اسلامی تشکیل شود./904/926/ر
تقریر: محسن جوادی صدر