به گزارش خبرنگار سرویس اقتصاد پایگاه تخصصی وسائل از جامع ترین و کارآمدترین طرحهای اسلام در ساختن جامعهای منسجم و بهرهمند از تأمین اجتماعی ایجاد پیوند اخوت و برادری میان افراد جامعه است، به گونه ای که جامعه اسلامی بهسان پیکری واحد به شمار میرود که درد و گرفتاری هر فردی، رنج دیگران و واکنش آنها را در پی دارد و در هیچ شرایطی پیوند اخوت گسسته نمیشود.
مواسات در لغت و اصطلاح
مواسات مانند اسود از ماده اسو است. این ماده بر درمان و تیمار و اصلاح کردن، دلالت دارد. فیروزآبادی در معنای مواسات میگوید:
آساه بماله مواساة: أناله منه و جعله فیه اسوة و لا یکون ذلک الا من کفاف، فان کان من فضلة، فلیس بمواساة.
عبارت آساه بماله مواساة، یعنی از مال خود به او بخشید و اورا در آن شریک گردانید؛ و مواسات، درجایی است که شخص از کفاف خود، به کسی ببخشد و اگر از اضافه کفافش بدهد، مواسات نیست.
ازهری با افزودن معنایی دیگر برای مواسات می نویسد:
یقال هو یواسی فی ماله، ای یساوی و یقال: رحم الله رجلا اعطی من فضل و واسی من کفاف، من هذا.
گفته میشود: هو یواسی فی ماله یعنی با مال خود دیگران را یاری داد (بخشیدن مال به دیگران) نیز گفته می شود: رحم الله رجلا اعطی من فضل و واسی من کفاف، من هذا» یعنی: خدا رحمت کند مردی را که از اضافه بر نیازش، به دیگران ببخشد و از کفاف خود، به دیگران کمک کند.
بنابراین همدردی با دیگران و شریک ساختن آنان در بهرهگیری از مواهب زندگی، ازآنجهت که نوعی درمان و اصلاح اجتماعی است، مواسات نامیده میشود.
نکته قابلتوجه در مواسات مالی، این است که شرط تحقق آن، نیازمند بودن شخص به چیزی است که در اختیار دیگران میگذارد.
به بیان روشنتر، کمک کردن به دیگران، سه درجه دارد که هر یک، عنوانی خاص و ارزشی متفاوت با دیگری دارد:
درجه اول: کمک کردن به نیازمندان از اضافه بر نیاز خود. این نوع از کمک کردن با توجه به چگونگی آن، انفاق، اهداء، صدقه و سخا و امثال آن نامیده میشود.
درجه دوم: شریک کردن نیازمندان با خویش و سهیم کردن آنها در آنچه خود بدان نیازمند و علاقهمنداست. این نوع کمکرسانی، مواسات نامیده میشود.
درجه سوم: واگذار کردن همه آنچه خود بدان نیاز دارد، به دیگران. این نوع از کمکرسانی، از بالاترین ارزشهای اخلاقی شمرده میشود و ایثار نام دارد.
کاربرد مواسات در احادیث اسلامی، منطبق برریشه لغوی آن است، بدین معنا که این کلمه، گاه در سهیم کردن دیگران با خود در بهرهگیری از مواهب زندگی و امکانات مادی موردنیاز خویش و گاه در رعایت عدالت در برخورد با دیگران، به کار میرود.
مواسات، با توجه به ریشه لغویاش، رهنمود مهم فرهنگی اسلام، در جهت ایجاد تأمین اجتماعی در جامعه است.
مواسات به معنای اولش، فاصله طبقاتی را کاهش میدهد و به معنای دومش، زمینهساز برخورداری همگان از حقوق عادلانه و یکسان خواهد بود.
بررسی احادیث نشان میدهد که بیشتر احادیث درباره مواسات مالی میباشند. ازاینرو، این سؤال، قابلطرح است که دلیل اینهمه تأکید بر مواسات مالی چیست؟
پاسخ این است که دلیل تأکید احادیث اسلامی بر مواسات مالی، به دلیل نیاز بیشتر جامعه به فرهنگ شدن این نوع از مواسات است. از سوی دیگر، مواسات مالی مقدمه مواسات جانی است و کسی که نمیتواند دیگری را در مال خود سهیم کند، بی تردید برای حفظ جان او، خود را به خطر نمیافکند.
در اسلام تأکید گستردهای بر تأمین معیشت و کسب روزی شده است. این تأکید بهاندازهای گسترده است که کسی که کوشش برای رفع نیاز خانواده خود میکند مجاهد درراه خدا خوانده میشود: الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیل الله. برای این عضو جامعه انگیزههای انفاق، وقف و قرضالحسنه ارائه میشود. درعینحال این انگیزه بهصورت مرتبه ای بیان میگردد، به این صورت که انفاق به خانواده و خویشان مقدم بر کسان دیگر اعلام میشود. همچنین، تأمین نیاز معیشتی خود شخص و خانوادهاش تا حدنصاب بر هر کمکی به دیگران اولویت مییابد و از زیادهروی در انفاق و مصرف بیشازحد کفاف، نهی میشود.
ملاحظه میشود که انگیزههای مصرف و تأمین معیشت برای انسان هم بهعنوان فرد و هم بهصورت عضو یا مسئول اجتماعی کوچک، بانام خانواده و هم به شکل عضوی از جامعه ایجاد میشود. در سطوح پایین درآمد، تأمین مصارف خود و خانوادهاش مقدم بر دیگران است؛ اما با افزایش سطح درآمد تأمین نیاز دیگران موردتوجه قرار میگیرد و مازاد بر حد کفاف به ایشان منتقل میشود. واجب شدن خمس و زکات و ثواب داشتن انفاق بهصورت آشکار و پنهان، اجر داشتن قرضالحسنه و وقف دارائیهای شخصی برای استفاده عموم برخی از انگیزههایی است که در تأمین اجتماعی برای تقویت اجتماع پیشبینیشده است.
همچنین باید گفت، فلسفه تأمین اجتماعی در اسلام، با فلسفه وضع و تأسیس بیمههای اجتماعی در سایر مکاتب سیاسی و اقتصادی جهان فرق فاحش دارد. تأمین اجتماعی در اسلام اولاً بر اساس جهانبینی خاص و قبول وحدت و یکپارچگی نوع بشر یعنی جامعه جهانی انسانی – و لزوم حفظ و حکایت از همنوع یعنی انسان – و احترام اصیل و واقعی برای او بناشده است و همچنان که امام علی (ع) خطاب به مالک اشتر میفرمایند: قلب تو را پوششی یابد که تاروپودش مهر مردم و دوستی و لطف به آنان باشد و مباد که مردم را درندهای خونآشام باشی که خوردنشان را غنیمت بشماری زیرا که تمام مردم دودستهاند: یا برادران دینی تو هستند با در آفرینش همنوع تو میباشند. همان انسان بودن و شباهت خلقتی برای محبت و حمایت مردم کافی است.
ثانیاً بر پایه واحد مستقل و پیوسته بودن جامعه اسلامی (پیروان یک عقیده و مرام) است که در آن افراد وابسته به این مذهب و به تعبیر امام (ع) برادر دینی که همچون حصاری نیرومند و یکپارچه همه نگهبان و نگهدار یکدیگرند، وظیفهدارند که به همه نیازهای یکدیگر، همچون نیازهای شخصی خود رسیدگی کنند و احتیاجات هممسلکان خود را مانند احتیاجان خصوصی خود برآورند.
از این رو است که قرآن رشته برادری را میان مسلمانان به قدری مستحکم میداند که حتی بعد از ریختن خون ناحق، باز برقرار است. ازاینروی، اولیای مقتول را برادران قاتل معرفی میکند. همچنین در آیات 103 سوره آل عمران و 10 سوره حجرات، نیز خداوند به این اصل اشاره میکند.
به این امر مهم در احادیث بسیاری اشارهشده است که بهعنوان نمونه به تعدادی از این احادیث اشاره میشود:
1. پیامبر «ص»: ای علی! بزرگترین اعمال داشتن سه خصلت است: رعایت انصاف با مردم، رعایت مواسات با برادر دینی و در همه حال به یاد خدا بودن.
1. امام صادق (ع): سرآمد کارها، سه کار است: انصاف داشتن با مردم، بهطوریکه آنچه را برای خود میپسندی، همانندش را برای آنان نیز بپسندی و مواسات مالی با برادر (دینی) و ذکر خدا در همه حال و این تنها به گفتن سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر» نیست بلکه به این نیز هست که هرگاه با چیزی روبهرو شدی که خداوند به آن فرمان داده است، به کارش ببندی، یا هرگاه با چیزی روبرو شدی که خداوند از آن نهی کرده است، آن را فروبگذاری.
2. الامالی، طوسی به نقل از زرعة از امام صادق (ع): راوی به حضرت عرض کرد بهترین عمل بعد از معرفت خداوند چیست؟ حضرت صادق علیهالسلام فرمودند: هیچ عملی بعد از معرفت خداوند معادل نماز نیست و بعد از معرفت و نماز، هیچ عملی معادل زکات دادن نیست و بعدازاین سه هیچ عملی برابر روزه گرفتن نیست و هیچ عملی بعدازاین ها با حج برابری نمیکند و شروع اینها و پایان ای اعمال با شناخت و معرفت ما انجام میگیرد و بعدازآن ها چیزی مثل نیکی به برادران دینی و بخشیدن مال به آنها نیست؛ که این دو سنگ دگرگونشدهاند و خدا بهوسیله آنها خلق خود را پس ازآنچه شمردم امتحان میکند
3. امام صادق (ع): شیعیان ما تا زمانی که در روابط میان خود و خدایشان نیک بنگرند و به پیشوایانشان حسن نیت داشته باشند و به برادرانشان نیکی کنند و با ناتوانشان دلسوز و مهربان باشند و به نیازمندانشان کمک کنند، همواره موردعنایت و در پناه و مصون خواهند بود. ما به ستم کردن، دستور نمیدهیم، بلکه شمارا به پارسایی، به پارسایی، به پارسایی دستور میدهیم و نیز به مواسات، مواسات با برادرانتان.
4. امام علی «ع»: برترین مرتبه جوانمردی به برادران، مال بخشیدن است و همسان آنان زندگی کردن.
5. ای گروه شیعیان ما: سفارشها و توصیههای ما به دوستدارانمان را بشنوید و بفهمید که: راستگفتار باشید و به پیمانهایتان با دوست و دشمنانتان وفادار بمانید و با اموالتان یکدیگر را یاری کنید.
6. الکافی به نقل از ابو حمزه ثمالی: امام علی (ع) در سخنرانیاش فرمود: از گناهانی که مرگ را پیش میافکند، به خدا پناه میبرم.
عبد الله بن کواء یشکری برخاست و گفت: ای امیر مؤمنان مگر گناهانی هم هستند که مرگ را پیش افکنند؟
فرمود: وای بر تو. بریدن از خویشاوندان. خانوادههایی هستند که گرد هم میآیند و نسبت به یکدیگر مواسات می کنند و با آنکه اهل معصیت اند، خداوند، آنان را روزی می بخشد و خانوادههایی هستند که پراکنده میشوند و از یکدیگر پیوند می برند و با آنکه مردمانی پرهیزگارند، خداوند، آنان را از روزی محروم میکند.
در تبیین این اصل، آموزههای دینی بر این نکته تأکیددارند که اخوت، امری تشریفاتی و تنها لفظی نیست، بلکه در قالب حق مؤمن بر مؤمن» نمود مییابد و به نظر میرسد بخش مهم آن در امور مالی و اقتصادی باشد.
تحقق عینی اخوت اقتصادی، به گونه های مختلف تجلی مییابد که مهم ترین آن عبارت است از: مواسات مالی. مواسات مالی در حق برادران دینی، از مهم ترین حقوقی است که در روایات بر آن تأکید میشود. واژه مواسات بمعنای مشارکت دادن در امر معاش و روزی است.
تبیین تلازم میان اخوت و مواسات
برای شناخت تلازم میان اخوت و مواسات به نمونهای از روایات اشاره میشود:
امام علی (ع) میفرماید:
{پیوند} اخوت، با هیچ کاری پاس داشته نشد آنسان که با مواسات. از این روایات این نتیجه به دست می آید که مواسات از مصادیق اخوت می باشد.
ابو مأمون حارثی به امام صادق (ع) گفت: حق مؤمن بر مؤمن چیست؟ امام فرمود:{ حق مؤمن بر مؤمن }، سهیم کردن یکی در دارایی دیگری است.
نیز ایشان فرمود: برادران سه گونهاند: {نخست} آنکس که باجان، همراهی کند و دیگر آنکه {برادرش را} در مالش سهیم سازد. این هر دو، در{ادعای} برادری، صادقاند....
امام صادق (ع): شیعیان ما را با سه چیز امتحان کنید، به هنگام نماز، آیا نمازها را در وقت خود میخوانند؟ در نگاهداری اسرار، آیا آنها را از دشمن پوشیده میدارند؟ در مورد اموال، آیا برادران خود را در اموال و دارایی خویش شریک میکنند؟
بر پایه این روایات، مواسات نشانه صدق اخوت و پاسداری از آن، حق مؤمن بر مؤمن و شیوهای برای ارزیابی شیعه واقعی شمردهشده است.
بر اساس این آموزهها توجه به وضعیت اقتصادی برادران دینی از مهمترین ابعاد اخوت ایمانی است و بهروشنی برمیآید که توزیع عادلانه امکانات و برخورداری همه مردم از رفاه نسبی، از نشانههای جامعه اسلامی است و در مقابل، وجود شکاف طبقاتی، فقر و محرومیت، نشان از ضعف یا نبود اخوت دینی دارد. بنابراین افراد جامعه نسبت به وضعیت برادران دینی خود مسئول می باشند.
مراد از مسئولیت این است که شخص در مقابل غیر خود، نسبت به افعال اختیاری، مورد بازخواست قرار بگیرد بدین مفهوم که بتوان پرسید، چرا چنین کردی؟ چرا از انجام فلان معامله سرباز زدی؟ بهعبارتدیگر، مفهوم مسئولیت به معنای در معرض بازخواست بودن نسبت به وظایف است که شخص بر عهده دارد. لذا با وظیفه و تکلیف تلازم دارد.
انسان در جهانبینی اسلام بهعنوان موجودی مسئول و مکلف معرفیشده و وی در مقابل خالق خود که او را ملزم به انجام امور یا ترک اموری کرده، مسئول است: مسئول در برابر خداوند، در برابر خود و دیگر بندگان، مسئول در برابر طبیعت جاندار و بیجان.
با توجه به هدفمند بودن آفرینش انسان و مختار بودن وی، این مطلب روشن است که انسان به حال خود رها نشده و مکلف به تکالیف و وظایفی نسبت به خود، خداوند و دیگران است. به دیگر سخن اگر جهان و انسان بیهوده خلق نشده این پرسش مطرح میشود که پس وظیفه انسان در برابر آن چیست؟ پرسش از اینکه وظیفه من بهعنوان یک انسان چیست؟ بعد از وجود مسئولیت مطرح میشود. ازاینرو مسئولیت این معنا را تداعی میکند که انسان مختار در موقعیتی قرار دارد که میتوان او را در مورد وظایفی که بر عهده دارد، بازخواست نمود. در صورت عمل به وظیفه، او را ستایش و یا به او پاداش داد و به هنگام تخطی از انجاموظیفه، به نکوهش و مجازات وی مبادرت ورزید. بنابراین انسان میبایست در عرصههای فردی و اجتماعی بهگونهای عمل کند که به هنگام بازخواست، پاسخ گوی نحوه عملکرد خویش و همچنین تبعات رفتار و عملکرد خود نسبت به سایر افراد جامعه باشد. معنای سخن اخیر این است که مسئولیت اجتماعی تنها به پیامدهای مستقیم افعال انسان منحصر نیست و شواهدی بر این مطلب در منابع دینی قابلارائه است.
این حقیقت با نگاه به منابع دینی قابل دریافت است که خداوند با انسان بهعنوان موجودی مسئول سخن گفته و تکالیفی را متوجه وی نموده است. خداوند متعال انسانها را نسبت به یکدیگر مسئول دانسته و با صراحت و دقت مسئولیت آنان نسبت به یکدیگر تعیین و مشخص نموده است. ازجمله در قرآن کریم خطاب به مؤمنان میفرماید: و حق خویشاوندان و مسکینان و درراه ماندگان را ادا کن بنابراین در دیدگاه اسلام مسلمانان نسبت به یکدیگر مسئول میباشند و موظفاند که نسبت به مشکلات دیگران بیتفاوت نباشند.
منبع: پایاننامه کارشناسی ارشد مبانی و راهبردهای تأمین اجتماعی در اقتصاد اسلامی نوشته امید ایزانلو، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، آذر 1393
امید ایزانلو
دانشجوی دکترای اقتصاد موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
323/702/ع