vasael.ir

کد خبر: ۶۱۵۹
تاریخ انتشار: ۰۹ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۲ - 31 August 2017
گزارش مقاله؛

اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

وسائل ـ سیاست را به معنای اداره امور جامعه و تدبیر زندگی انسان تعریف می‌کنند؛ در اندیشه مقام معظم رهبری می‌توان به این نتیجه رسید که تدبیر با وصف اسلامی صرفاً بر مدار حیات مادی و هدف‌ها و انگیزه‌های ظاهر و در محدوده انتظار بشر و در عرصه رقابت برای تحصیل قدرت نیست، بلکه سخن از «جلب رضایت خدا و ادای تکلیف» و «تحقق حیات طیبه اسلامی» و نیل به سعادت ابدی» و «رسیدن به کمال» است.

به گزارش سرویس سیاست پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، رهبر عالیقدر، حضرت آیت‌‌الله سید علی خامنه‌ای، فرزند مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسین خامنه‌ای، در روز 24 تیر 1318 برابر با 28 صفر 1358 در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود.

 

جایگاه و مفهوم سیاست

معمولاً سیاست را به معنای اداره امور جامعه و تدبیر زندگی انسان تعریف می‌کنند؛ در اندیشه مقام معظم رهبری می‌توان به این نتیجه رسید که تدبیر با وصف اسلامی صرفاً بر مدار حیات مادی و هدف‌ها و انگیزه‌های ظاهر و در محدوده انتظار بشر و در عرصه رقابت برای تحصیل قدرت نیست، بلکه سخن از «جلب رضایت خدا و ادای تکلیف» و «تحقق حیات طیبه اسلامی» و نیل به سعادت ابدی» و «رسیدن به کمال» است.

تدبیر زندگی یعنی راه نیل به «سعادت دینا و عقبی و رفاه مادی و تعالی معنوی» ایشان در موارد زیادی تدبیر را توأم با خرد و عقل و حکمت با دوراندیشی و آینده‌نگری با عزم و ابتکار عمل با علم و فکر و درایت و امانت و خدمتگزاری و باقدرت و مدیریت مطرح می‌کنند.

در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری برای فقه سیاسی چند تعریف ارائه شده است:

یکی از احکام دین، احکام اداره امور کشور است.

1.بخشی از فقه است که به امورات سیاسی می‌پردازد:

«فقه سیاسی یعنی آن بخشی از فقه که مربوط به اداره سیاسی کشور هست، مسائل اجتماعی و مسائل حکومت و مسائل جهاد و امربه‌معروف و نهی‌از منکر و امثال اینها.»

2. بابی از ابواب عملی فقه که به اداره زندگی مردم مربوط است:

«ما یک‌بار دیگر باید ابواب عملی فقه را که مربوط به اداره زندگی مردم است، یک‌بار دیگر شروع کنیم، اینها را بحث کنیم، چه ابواب معاملات را، چه ابواب سیاساتت را.

3. حکم خدا در باب سیاست:

«سیاستمداران اگر خودشان علمای بالله‌اند، علمای دینند، بلکه حکم خدا را در باب سیاست می‌د‌انند.»

4. فقه سیاسی به معنای اداره جامعه و حکومت:

«فقه شیعه نمی‌خواسته جامعه سیاسی را اداره کند، حکومتی در اختیار او نبوده که جهاد بخواهد آن حکومت را اداره کند و احکام آن را از کتاب و سنت استنباط نماید.»

بنابراین «فقه سیاسی به اداره سیاسی کشور مربوط است، مسائل اجتماعی و مسائل حکومت» یکی از احکام دین، احکام اداره امور کشور و احکام سلطانیه است، در فقه بابی است که ابواب احکام سلطانیه است، پس احکام سلطانیه هم از دین است، کسانی که این‌ها را از هم جدا می‌کنند، دشمن دین و غارتگر میدان سیاستند. «استنباط فقهی، براساس فقه اداره نظام باشد،‌ نه فقه اداره فرد؛ فقه ما از طهارت تا دیات، باید ناظر به اداره یک کشور، اداره یک جامعه و اداره یک نظام باشد.»

«حفظ نظام اسلامی یکی از احکام فقه است.»

«در ارتباط با کشورهای دیگر در سیاست خارجی و دیپلماسی احتیاج داریم به کتاب سیاسات که در فقه ما وجود ندارد؛‌ این کتاب باید در فقه به وجود بیاید.»

 

دین و سیاست

مقام معظم رهبری با تأکید بر پیوند دین و سیاست در اسلام به مناسبت‌های مختلف، این بحث را مطرح کرده‌اند و تز جدایی و گرایش سکولاریستی را به دلایل مختلفی مستند کرده‌اند که به مواردی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1.عدم شناخت اسلام؛

2. ادعای حفظ دین از فساد؛

3. تبلیغات اسلام آمریکایی؛

4. مقابل با جنبش‌های اسلامی؛

5. انتقام دشمنان اسلام.

 

گونه‌شناسی آزادی از نگاه اسلام

مقام معظم رهبری ماهیت و عرصه‌های آزادی را بر مبنای برداشت از نصوص دین ارائه می‌دهند و به چهار عرصه آزادی اشاره می‌فرمایند: «اسلام می‌آید تا انسان را از شر چند قدرت اسارت‌گر رها کنند؛ اولاً از شر قدرت دشمنان بیگانه و سلطه گران و جباران جهانی... ثانیاً آزادی از سلطه مستبدان و جباران داخلی... ثالثاً آزادی از شر نظام‌ها و سنت‌ها و رویه‌های جاهلی و طاغوتی... رابعاً آزادی از شر نفس اماره.»

 

انواع قدرت

مقام معظم رهبری گونه‌های مختلفی از قدرت را نام می‌برند: از جمله قدرت معنوی، قدرت سیاسی، قدرت دیپلماسی، قدرت اقتصادی، قدرت انسانی، قدرت ملی، قدرت نظامی و قدرت فرهنگی، ایشان در مورد قدرت نظام جمهوری اسلامی می‌فرمایند: «ما امروز در منطق یک قدرت عظیم هستیم، هم یک قدرت معنوی، هم یک قدرت انسانی، هم یک قدرت اقتصادی.»

و در تعریف قدرت ملی می‌فرمایند: «قدرت ملی چیست؟ قدرت ملی این است که انسان‌هایی در این کشور، در میان این ملت باشند که اراده ایستادگی و حرکت به سمت هدف‌های عالی را داشه باشند؛ از خطر نترسند.»

بنابراین چون قدرت فی‌نفسه ارزش ذاتی ندارد، باید با نگاه ابزاری با آن برخورد کرد و ارزش‌گذاری آن وابسته به «غایت» آن است.

«قدرت فی نفسه یک وسیله است؛ نه می‌شود گفت فی‌نفسه بد است،نه می‌شود گفت فی‌نفسه خوب است، در اختیاری کی‌باشد؟ برای چه هدفی به کار برود؟

بعضی تصور می‌کنند قدرت یا ثروت ذاتاً شر است؛ در حالی‌که این‌طور نیست، قدرت و ثروت مثل بقیه مواهب زندگی، زینت زندگی است... ما از این قدرت چگونه استفاده می‌کنیم؟ اگر استفاده خوب کردیم خیر است؛ اگر در خدمت مردم قرار دادی، خیر است؛ اگر در خدمت ترویج اخلاق و معنویت و صلاح و رستگاری انسان‌ها قرار دادیم،‌ خیر است؛ اما اگر در خدمت مطامع شخصی و هواهای نفسانی قرار دادیم و مثل حیوان‌های درنده، علیه این و آن به کار گرفتیم، می‌شود شر؛ هرچه بیشتر باشد، شرش هم بیشتر است؛ هرچه بالاتر باشد، شرش هم شدیدتر است.»

ولایت فقیه

رهبر معظم انقلاب در خصوص این مسأله می‌فرماید: «ولایت فقیه متشکل از دو کلمه است، ولایت به مفهوم سرپرستی و اداره و فقیه به مفهوم «دین‌شناس»؛ پس ولایت فقیه، اداره کردن و سرپرستی دین‌شناسان در جامعه است.

ایشان با تأکید بر این که ولایت‌فقیه نوع خاصی از حکومت است که متمایز از همه حکومت‌های موجود در دنیا است‌ و داوری در مورد آن صرفاً با معیارهای موجود غیرممکن است، با توجه به تلقی خاصی که از مفهوم ولایت دارند معتقدند: اصل ولایت فقیه یعنی ایجاد میلیون‌ها رابطه دینی میان دل‌های مردم با محور و مرکز نظام؛ بحث شخص در میان نیست بحث هویت و معنان و شخصیت در میان است.

همه راه‌ةای اصلی نظام به مرکز ولایت نقطه درخشان نظام اسلامی ختم می‌شود؛ ازجمله موضوعاتی که در مورد ولایت فقیه مطرح است،‌ دلایل وجودی و ضرورت و جایگاه آن استکه تز نظر مقام معظم رهبری ولایت فقیه جزو فروع دین است زیرا؛ «ولایت به معنای نظام است و نظام و خصوصیات آن جزء فروع دین است نه اصول دین که به حوزه اعتقادات مربوط می‌شود؛ البته التزام عملی به آن لازم است و اگر کسی منکر آن باشد‌،‌ منکر ضروری دین شده است.»

 

ساختار قدرت در حکومت اسلامی

الف. مدل جمهوری اسلامی

طرح گسترده بحث مردم‌سالاری دینی در فاصله سال‌های 1379-1380 این تلقی را ایجاد کرد که گویا در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری تحولی ایجاد شده است؛ اما با مراجعه به نظرات و آرای گذشته ایشان معلوم می‌شود همین مباحث را در گذشته نیز داشته‌اند؛ اما متناسب با شرایط فکری جدید، شرح نوینی از همان نظریه جمهوری اسلامی است؛ ایشان در سال‌های آغازین انقلاب اسلامی در خطبه نماز جمعه می‌گویند: «این‌‌که گفته می‌شود، دموکراسی‌ها و مردم‌سالاری یک حکومت غیردینی است و حکومت دین نمی‌تواند یک حکومت مردم سالاری باشد این یک مغالطه است؛ حکومت اسلامی می‌ٱواند در عین این‌که حکومت الهی است حکومت مردمی نیز باشد؛ نمونه‌اش صدر اسلام زمان رسول‌اکرم(ص) و خلفا در اوایل و نمونه دیگر شحکومت جمهوری اسلامی که حکومت مردم است.»

بنابراین مردم‌سالاری دینی تبیین نوینی از همان مدل جمهوری اسلامی است.

 

ب. مردم‌سالاری دینی

اصول مردم سالاری دینی عبارت است از: فضیلت‌محوری، هدایت‌محوری، حاکمیت الهی، ایمان دینی ، انتخاب مردمی، آرمان‌گرایی، تکلیف‌محوری، شایسته‌سالاری، قانون‌محور و رضایت‌مندی.

 

سرانجام تحقیق

آنچه در این تحقیق مهم می‌نماید، برقراری پیوند وثیق بین مبانی انسان‌شناختی و سطوح اندیشه سیاسی است؛ همان انسانی که در پیش‌فرض‌های اعتقادی و فلسفی برترین موجود معرفی شده است، در حوزه سیاست و قدرت و حکوت اسلامی به نمایش درآمد./825/205/م

محسن مهاجرنیا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۷:۴۷
طلوع افتاب
۰۶:۱۹:۵۳
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۳۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۸:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۰۶:۲۶