به گزارش سرویس مسائل مستحدثه پایگاه تخصصی وسائل، هر موضوع جدیدى که حکم شرعى آن منصوص نیست. اعم از اینکه آن موضوع درگذشته وجود نداشته یا وجود داشته ولى برخى از ویژگیها و شرایط و قیودش تغییر کرده و آن را موضوعى جدید جلوه داده است. براى قسم اوّل میتوان به کارتهای اعتبارى که سابقه ندارد، مثال زد و در مورد دوم، بحث از مالیّت بدن و خون را میتوان مطرح کرد. این امور هرچند در سابق نیز وجود داشت، ولى در زمانهای گذشته مالیّت نداشت; زیرا استفاده مشروع از آن ممکن نبود.
تغییر و تحوّل مستمر و همیشگى، از ویژگیهای عالم مادّه است. بلکه به اعتقاد بسیارى از حکما و فلاسفه تغییر و تحوّل از لوازم ذاتى غیرقابل انفکاک عالم مادّه شمرده میشود (نظریه حرکت جوهرى) و ازآنجاکه انسان نیز در این عالم زندگى میکند، این تغییر و تحوّل، خواهوناخواه تمام شئون زندگى انسان، روابط تازه و جدید وى با افراد، جوامع یا دولتها را شامل میشود و این حقیقت، فقه را با دو پدیده نو و تازه مواجه کرده است:
پدیده اوّل: موضوعات بکر و تازهای براى احکام شرعى به وجود آمده که درگذشته نبوده است; مثلاً اسکناس ازجمله این موضوعات جدید است چراکه اسکناس چیز تازهای است که در سابق وجود نداشت و معاملات درگذشته معمولاً با طلا و نقره مسکوک صورت میگرفت و تحوّلات جوامع بشرى و گسترش نیازهاى انسان موجب پیدایش پولهای کاغذى شد.
پدیده دوم: موضوعاتى که درگذشته نیز وجود داشت و اصل موضوع تازه به شمار نمیرفت، امّا شرایط و قیود و ویژگیهایی بر آن عارض گشت که آن را با گذشته متفاوت کرد و آن را موضوعى تازه جلوه داد؛ مثلاً همانگونه که گذشت، اعضاى بدن انسان و خون درگذشته قیمت و مالیّت نداشت.
امّا اکتشافات جدید و تحوّلات تازه در علم پزشکى، منافع فراوان آنها را روشن ساخت، منافعى که در خون، اجزاى مردار و مانند آن کشف شد به این موضوعات ارزش و اعتبار و مالیّت بخشید، بهگونهای که امروز ـ همانند سایر کالاها ـ بلکه به قیمت گزاف خریدوفروش میشود! بدینجهت بر فقیه لازم است که حکم شرعى این دو پدیده ـ که محصول اجتنابناپذیر تحوّل و تغییر دائمى جهان مادّه است ـ را از دل منابع اسلامى بیرون بکشد و به بحث پیرامون موضوعات قدیمى گذشته که در کتب فقهاى پیشین مطرحشده، قناعت نکند.
بیان دوم: آیین اسلام از جهات مختلف با ادیان دیگر متفاوت و داراى امتیازات و برجستگیهای خاصی است. ازجمله، میتوان به شمول و گستردگى آن نسبت به تمام زوایاى زندگى بشر اشاره کرد. شریعت اسلامى مقیّد به زمان معین و مکان خاصی نمیشود و اختصاص به گروه ویژهای از مردم و قوم و رنگ و نژاد و کشورهاى معیّنى ندارد; زیرا پیامبر (صلیالله علیه واله) براى تمام مردم در تمام کره زمین مبعوث گشته و همه نژادها و اقوام و خلاصه تمام انسانها در هر نقطهای از زمین و در هر عصر و زمانى، مخاطب خطابهای آن حضرت هستند؛ بنابراین، جهانشمولی اسلام یک ادّعا نیست، بلکه علاوه بر ادلّه عقلى که در این زمینه وجود دارد و علاوه بر آنچه از احکام و قوانین شریعت اسلام به دست میآید، آیات و روایات فراوانى نیز این حقیقت را تأیید میکند. آنچه از قرآن مجید استفاده میشود را میتوان در سه گروه جاى داد:
گروه اوّل: آیاتى از قرآن مجید که صراحت در عمومیّت مکانى، بلکه زمانى اسلام دارد و مخاطبین آن عالمیان و ناس است، مانند:
1. در آیه 90 سوره انعام در مورد قرآن مجید میخوانیم: (إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ).
2. پیامبر اسلام طبق آیه شریفه 158 سوره اعراف مخاطبین خود را تمام مردم معرفى کرده است: (قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّى رَسُولُ اللهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً).
3. همان مضمون، در آیه 107 سوره انبیاء در قالبى دیگر خطاب به پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) چنین آمده است: (وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ).
4. در اوّلین آیه از سوره ابراهیم، در توصیف قرآن مجید چنین مى خوانیم: (کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ).
5. جهانشمولی اسلام در آیه اوّل سوره فرقان بدین شکل ترسیمشده است: (تَبَارَکَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیراً).
6. خداوند متعال گستره رسالت و حوزه مأموریت پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) را در آیه شریفه 28 سوره سبأ بدین شکل ترسیم میفرماید: (وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ کَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً).
7. جهان شمول بودن رسالت پیامبر اسلام (صلیالله علیه واله) در آیه 79 سوره نساء نیز به این صورت آمده است: (وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَکَفَى بِاللهِ شَهِیداً).
8. در توصیف دیگرى از قرآن مجید که در آیه 44 سوره نحل آمده، اشاره روشنى به این حقیقت وجود دارد: (وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ).
9. آن دسته از آیاتى که همه مردم را با جمله «یا أیها الناس...» مورد خطاب قرار میدهد که بعضى از نمونههای آن در آیات قبل ذکر شد و نمونههای فراوان دیگرى نیز در قرآن وجود دارد.
آیات مذکور شامل تمام مردم، در سرتاسر جهان و تا قیام قیامت میگردد و هیچ تفاوتى بین آنها از جهت رنگ، جنسیت، قوم و قبیله، ملیّت و منطقه جغرافیایى و غیر آن نگذاشته است.
گروه دوم: آیاتى که دلالت بر خاتمیّت شریعت اسلامى دارد و پیامبر اسلام (صلیالله علیه واله) را آخرین پیامبر خداوند معرفى میکند. دلالت این طایفه از آیات قرآن بر عمومیت اسلام و شمول آن نسبت به همه زمانها و مکانها، روشنتر است.
ازجمله آیاتى که میتوان بهعنوان نمونه براى این گروه ذکر کرد، آیه شریفه 40 سوره احزاب است:
(مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَد مِّنْ رِّجَالِکُمْ وَلَکِنْ رَّسُولَ اللهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللهُ بِکُلِّ شَىْء عَلِیماً).
گروه سوم: آیاتى از قرآن مجید که دلالت بر کمال دین اسلام، تمامیّت این شریعت آسمانى و فراگیرى آن نسبت به تمام احکام موردنیاز انسان دارد. آیه 3 سوره مائده بهوضوح دلالت بر این مطلب دارد ، میفرماید: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِى وَرَضِیتُ لَکُمُ الاِْسْلاَمَ دِیناً).
نتیجه اینکه دین اسلام قادر است تمام نیازهاى انسان را پاسخ دهد و در همه زمینههای زندگى انسان در هر زمان و مکانى حضورداشته باشد; اعمّ از زمینههای عبادى، روحى، امور تربیتى، اخلاقى، اقتصادى و مسائل حقوقى و همچنین مسائل فردى یا اجتماعى.
زیرا اگر بپذیریم که اسلام حتّى در یک مورد از نیازهاى زندگى بشر حکمى ندارد و قادر به حلّ مشکلات انسان در آن زمینه نیست، این خود اعتراف به ناتمام بودن اسلام و نرسیدن به حدّ کمال است.
ممکن است امروز ما نتوانیم به خاطر موانعى به بعضى از احکام واقعى اسلام دست پیدا کنیم، ولى مانعى از رسیدن بهحکم ظاهرى وجود ندارد. چراکه ما هیچ فقیهى را در هیچ عصر و زمانى نمییابیم که حتّى نسبت به یک موضوع و یک واقعه معتقد باشد که در ارتباط با آن حکم ظاهرى نداریم و مردم نسبت به آن آزادند تا به هر شکلى که مایلاند عمل نمایند.
با توجّه به آنچه گفته شد و با عنایت به اینکه مسائل مستحدثه فراوانى در ابواب مختلف فقهى در عصر و زمان ما وجود دارد که هیچکدام از آنها در کتب فقهاى پیشین مطرح نشده (زیرا در آن اعصار محل ابتلا نبوده) و در آیهای از آیات قرآن و روایتى از روایات معصومین (علیهمالسلام) پیرامون آن بهخصوص بحث نشده; آرى با توجّه به این دو نکته، ناچاریم که در مورد چنین مسائلى بحث و بررسى کرده و آنها را در بوته مطالعه و نقادى قرار داده تا به پاسخى صحیح و قانعکننده دستیابیم.
تهیه و تنظیم : محرم آتش افروز