به گزارش سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی وسائل، قطع نظر از نقش عالمان و روشنفکران مذهبی و موافق با جهتگیریها و تحولات دینی و فروپاشی رژیم شاهنشاهی، بخش اعظمی از اندیشه و موضعگیریهای سیاسی امام خمینی(ره) به صورت مستقیم یا غیرمستقم در تقابل و مخالفت با دو گروه شکل گرفت؛ اولین گروه افراد متحجر بودند که ورود به عرصه اجتماع و سیاست را در شأن عالم دینی نمیدانستند و از درک تحولات دنیای مدرن عاجز بودند؛ دسته دوم؛ روشنفکران بیگانه با اسلام و سنت بودند.
امام خمینی(ره) با درک و رصد شرایط سیاسی و اجتماعی جهان و ایران معاصر و با شناخت زمینهها، آسیبها و با توجه به قابلیتها و استعدادهای جامعه مسلمان ایران بر مبنای منطق و تفکر اسلامی، در مقابل دو طیف مذکور راهکاری نوین ارائه کرد.
کالبد شکافی تحجر
تحجر یک ویژگی فرهنگی، اجتماعی است که کم و بیش در اشکال و قالبهای گوناگون شکل میگیرد؛ تعصبهای جاهلانه، تعلقات قبیلهای و ملی، عدم درک حقایق و سنتهای حاکم بر حرکت جوامع، از عوامل شکلگیری و پایداری تحجرند؛ ولی مهمترین عامل تحجر، عدم تفکیک بین اصول و پایههای ثابت و ضرور زندگی بشر با جنبههای متغیر و متحول آن است.
تحجر در اندیشه سیاسی معنا و کارکد خاص خود رادارد و واپسگرایی در این حوزه تحولات مهمی را در عرصه زندگی اجتماعی منجر میگردد؛ در رویکردهای غربی به سیاست تأکید بر ارزشها و آموزهای ایدئولوژیک تحجر محسوب میشود و دینمحوری در سیاست نوعی کهنگی و عقبماندگی تلقی میگردد؛ اما در رویکدرهای دین محور برخلاف رویکرد غربی دین بنمایه و اساس اندیشه سیاسی است و سیاست در چارچوب آن تعریف میگردد.
گونهشناسی تحجر
تحجر بر مبنای نمود خارجی خود به سه نوع قابل تقسیم است:
الف. تحجر در عقیده؛ ب. تحجر در علم؛ ج. تحجر در عمل.
ریشههای تحجر عبارت است از: گذشتهباوری؛ شخصیتگرایی؛ مرجعیت هواهای انسانی؛ عدم تحمل.
مفهوم تحجر در کلام امام خمینی(ره)
امام خمینی(ره) مفهوم تحجر در ادبیات رایج معاصر را که براساس دیدگاهی برون دینی مصطلح گردیده بود نمیپذیرد و در نقش یک آسیبشناس دینمدار و با دیدگاهی دروندینی، مفهوم تحجر ا متفاوت با تعریف رایج معنا میکند.
امام(ره) تحجر را بیماری مهلکی برای جامعه دینی میداند؛ ایشان بیشترین بحث از تحجر و واپسگرایی را در یک نقد درون دینی و در جامعه روحانیت تعریف میکنند نه در قال گفتمانی برون دینی و نقادانه باصل و کلیت رویکرد دینی.
امام(ره)در پیام مشهور خود به علما و روحانیون در اواخر عمر که «منشور روحانیت» نامیده شده است، خطر تحجرگرایی را در درون موتور تبلغیی و ترویجی جهان تشیع یعنی حوزههای علمیه جستجو میکند و سعی در اصلاح و تنزیه روحانیت از این عیب دارد.
بنابراین تحلیل امام(ره) از تحجر تحلیلی دروندینی و آسیبشناسانه است نه تحلیلی سکولاریستی که هرگونه محوریت دین را در عرصه اجتماع متهم به عقبماندگی و تحجر میکند.
امام خمینی(ره) نتایج و ویژگیهایی را در آثار قلمی و کلامی خود برای تحجر و تحجرگرایی برشمردهاند که عناصر اصلی آن را میتوان در دو عنصر تقدسمآبی و عقلستیری خلاصه کرد.
امام(ره) «مقدسان روحانینما» را خطری برای حوزههای علمیه و انقلاب اسلامی ایران میداند و به طلاب جوان هشدار میدهد که پرونده این نوع تفکر واپسگرا را که در سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در گروههایی چون انجمن حجتیه قابل مشاهده بود، هووز باز است و شیوه مقدسمآبی و دینفروشی عوض شده است و «شکست خوردگان دیروز، سیاستبازان امروز شدهاند.»
اصول راهبردی نقد و نفی تحجرگرایی در اندیشه امام خمینی(ره)
اندیشه تحجرگرایانه در نگاه امام(ره) روشی است که تحولات و اقتضائات زمانی و مکانی را درنمییابد و در نتیجه منجر به انجماد و توقف دین در گذشته شده و ضعف دین را در پاسخگویی به نیازهای روز در پی دارد.
نقد امام خمینی(ره) نسبت به تحجرگرایی در سطوح و ابعاد مختلف قابل بررسی است و این نقد ریشه در اصول فکری ایاشن دارد که مهمترین این اصول عبارتند از:
1.اعتبار بخشی به عقل و عقلگرایی
امام(ره) از یک منظر، فیلسوفی بود که در قالب مکتب صدرایی بر عقلگرایی و حجیت عقل و نقش آن در فقه و اصول و در کل به عنوان منبعی برای دریافت حقایق دینی تأکید داشت؛ در میان نحلههای سه گانه «مشایی»، «اشراقی» و «صدرایی» حضرت امام(ره) نحله و روش صدرایی را برگزید.
2. توجه به نقش اساسی زمان و مکان در اجتهاد
امام خمینی(ره) براساس جهانبینی صدرایی بر اختیارگرایی و کلگرایی سیال و منعطف تأکید داشته، با توجه به مصالح روزمرده و نیازهای متحول و متغیر و با در نظر گرفتن مقتضیات زمان و مکان روشی پویا در اجتهاد را مطرح میسازد؛ ایشان در خطابی به جامعه مدرسین ضمن تأکید بر فقه سنتی و جواهری، فقه اسلام را پویا میداند و میفرماید: «زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند؛ مسألهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است، حکم جدیدی پیدا کند.»
3. نفی جدایی دین از سیاست
امام(ره) اسلام و سیاست را امری یگانه تلقی میکنند و مرز و جدایی را نمیپذیرند، در مقابل متحجرین ندای اسلام منهای سیاست را سر میدهند به شدت میایستد؛ امام خمینی(ره) وجه ممیزه اسلام آمریکایی که توجیهگر تحولات سیاسی است و اسلام ناب محمدی(ص) که سعی در اصلاح امور سیاسی دارد را در نوع نگرش به دخالت دین در سیاست میداند.
4. نقد سکولاریسم
مخالفت امام(ره) با گروهی از روحانیون و حوزویها که رویکردی تحجر داشتند از این باب بود که ثمره و نتیجه عملی منش فکری آنان در اندیشه سیاسی جهان اسلام خصوصاً تشیع، جدایی دین از سیاست بود، آن نتیجهای که اندیشههای سکولاریستی در پی آن بودند.
اشاره امام به یک دسته از شخصیتهای روحانی و حوزوی و کسانی بود که حائز مفاد اولیه دین و معرفت دینی بودند اما به اسلام و حکومت اسلامی و نظام سیاسی نگاه جامعنگرانه نداشتند؛ اگرچه نمیتوان ادعا کرد به تفکر سکولاریسم معتقد بودند اما در مقام رفتار و کنش، نوعی سکولاریسم رفتاری در زندگیشان دیده میشد.
امام نتیجه منش فکری تحجرگرایان و روحانیون مقدسنما را که همانا سکولاریسم است، بارها اشاره کردهاند، ایشان شرایطی را به تلخی یاد میکنند که تحت تأثیر این تفکرات متحجرانه سیاست و سیاستورزی با روحانیت و مسلمانی در تضاد قرار گرفت: «خون دلی که پدر پیرتان از انی دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است، وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد.»
جمعبندی
امام خمینی(ره) در چارچوب معنایی خود طرح نوینی را در انداخت که حاوی نوآوریهای بسیاری در فقه، اصول، کلام و فلسفه اسلامی است؛ تولیدکننده اندیشه سیاسی است که جمود و عدم تحرک در سیاست را نمیپذیرد.
متحجران براساس تعریف امام(ره) در الگویی حرکت میکنند که عقلانیت دینی را نپذیرفته، بر ظواهر تأکید بسیاری دارند و در برابر هر امر نو و جدید موضعی منفعل دارند.
انتقاد امام خمینی(ره) از تحجرگرایان، انتقادی دروندینی و اصلاحی است و برخلاف اندیشههای وارداتی و غربزده، قصد داشت تا آفت تحجر را از ساحت اندیشه دینی پاک گرداند./205/م
حسین محمدی سیرت