vasael.ir

کد خبر: ۵۹۹۳
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۳ - 14 August 2017
گزارش از کتاب؛

مکتب فقهی اخباریه

وسائل ـ مکتب اخباریه، در قم و ری با وجود تنگناهای موجود به ویژه در نیمه اخیر سده پنجم به حیات خود در این حوزه دوام بخشیده و در سده ششم هجری شرایط مناسب‌تری برای رشد مجدد یافته است، در این میان باید به نقش پراهمیت خاندان آل‌بابویه و نیز شمار بسیاری از علویان که در «الفهرست» منتجب‌الدین نام آنان به عنوان محدث به ثبت رسیده است، توجه داشت.

به گزارش سرویس سیاست پایگاه تخصصی وسائل، آنچه در تاریخ فرهنگی امامیه در سده چهارم هجری عموماً شهرت دارد، آن است که اندیشه اصحاب حدیث در مراکز فرهنگی امامیه به طور عام از سیادت و تفوق برخوردار بوده است.

از آنجا که حضور مکتب فقهی اصحاب حدیث در عصر شیخ طوسی و پس از آن در وافع ادامه حضور این مکتب در سده چهارم هجری است، باید ارتباطی وقیق میان جایگاه پیشین و پسین اصحاب حدیث در بوم‌های مختلف وجود داشته باشد.

گروه «اصولیه» که قزوینی رازی در میانه سده ششم هجری بارها از آن یاد کرده، گروهی مشتمل بر دو مکتب متکلمان و مکتب شیخ طوسی است که در برابر گروه گراینده به حدیث و اخبار قرار داشته است؛ این گروهی است که قزوینی رازی در موضعی از «نقض»از آنان با نام «اخباری» یاد کرده و به عنوان فردی متعلق به گروه اصولیه و مخالف اخباریان، بیان داشته که «از ایشان بسی نمانده‌اند».

به نظر می‌رسد این همان تقابلی است که شهرستانی نیز در همان هنگام در «الملل و النحل»، بدان توجه داشته و با تعبیر امامیه «معتزله» (اشاره اهل کلام) و اخباریه از آن یاد کرده است.

بیشترین بازمانده نفوذ اصحاب حدیث در دو منطقه ری، قم و خراسان قابل پیجویی است؛ اما این بدان معنا نیست که در دیگر مراکز فرهنگی شیعه نمی‌توان ردی از اصحاب حدیث پیجویی کرد.

درباره کاشان در نگاه بدونی به نظر می‌رسد این بوم می‌توانست زمینه مناسبی را برای دوام حلقه‌های اصحاب حدیث فراهم آورد؛ از سده‌های سوم و چهارم، کاشان محیطی برای شکل‌گیری حلقه‌های فقهی اصحاب حدیث بوده و از جمله پیشگامان این امر افرادی همچون ابوالحسن ابن شیره کاشانی و علی بن سعید کاشانی بوده‌اند.

پس از آنان باید از ابومحمد عبدالرحمان بن حسن کاشانی فقیه و مفسر آن دیار در عصر شیخ مفید یاد کرد که به گفه نجاشی، قصیده‌ای در فقه، جامع ابواب  گوناگون سروده بود و مکاتباتی با شیخ مفید و حسین بن عبیدالله غضائری داشته است.(نجاشی، الرجال، ص236-237)

با این حال در دوره شیخ طوسی و پس از آن شخصیتی که براساس شخاصه‌ةا بتوان او را متعلق به مکتب اصحاب حدیث تلقی کرد، برجسته نشده است؛ برخی از عالمانی که خدمات حدیثی شاخصی داشته‌اند، چون سید فضل‌الله راوندی و قطب‌الدین راوندی نیز ویژگی‌های لازم برای شمرده شدن در عداد اصحاب حدیث را ندارند و در مکاتب دیگر جای می‌گیرند.

 

مکتب اخباریه در ری و نواحی مرکزی ایران

در طی سده‌های سوم و چهارم هجری، قم در محافل علمی امامیه چنان رشدی یافت که به یکی از قطب‌های اصلی فرهنگ امامیه مبدل شد و اصلی‌ترین پایگاه اخباریان امامیه بود.

در توضیحاتی که مقدسی در نیمه اخیر سده چهارم هجری درباره مذاهب نواحی مرکزی ایران به دست داده است، یادکرد او درباره مذهب مردم قم از آن جهت ویژه است که آنان را «شیعه غالیه» خوانده است؛ در حالی که وی در سخن از شیعیان دیگر نواحی ایران هرگز چنین تعبیری را به کار نبرده است.

به نظر می‌رسد آنجه از غلو قمیان مقصود مقدسی بوده، نه غلو به معنای مصطلح نزد فرق‌شناسان، که غلو در نقد مبانی اهل سنت و فاصله‌‌گیری از آنان بوده است.

التبه این نکته تاریخی پذیرفتنی است که مکتب اصحاب حدیث قم از اواخر سده چهارم هجری با مطرح شدن تعالیم مکتب متکلمان بغداد و پس از آن مکتب شیخ طوسی روی به ضعف نهاد و غلبه پیشین بر محافل امامیه را از دست داد.

مکتب اخباریه، در قم و ری با وجود تنگناهای موجود به ویژه در نیمه اخیر سده پنجم به حیات خود در این حوزه دوام بخشیده و در سده ششم هجری شرایط مناسب‌تری برای رشد مجدد یافته است، در این میان باید به نقش پراهمیت خاندان آل‌بابویه و نیز شمار بسیاری از علویان که در «الفهرست» منتجب‌الدین نام آنان به عنوان محدث به ثبت رسیده است، توجه داشت.

در سال‌های گذار از سده پنجم به ششم هجری، در محیط شیعیان ری جریانی برای انزوا از اهل سنت پدید آمد که از سوی عالمان اخباریه حمایت می‌شد و همین امر موجب افزایش اهمیت اجتماعی اخباریه در محیط ری بود؛ شاخص این جریان دستور گروهی از عالمان امامیه به استفاده نکردن از نام‌های خلفا برای نام‌گذاری فرزندان شیعه بود.

در منابع شرح حال، گاه از فقیهانی صاحب حدیث در ری نام آمده که اطلاعات ویژه‌ای درباره زندگی و افکار آنان به ثبت نرسیده است؛ از جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1.ابوبکر خزاعی

در میان آثار نامبرده شده از ابوبکر خزاعی، افزون بر نوشته‌های حدیثی، باید عنوان «المفتاح فی‌ الاصول» را مورد توجه قرار داد که زمینه آن به احتمال قویتر، اصول دینو نه اصول فقه بوده است.

از آثار فقهی ابوبکر خزاعی از کتاب «الروضه فی الفقه» و کتاب «المناسک» یاد آمده است.(منتجب‌الدین، الفهرست؛ ص 7-8)

2. شریف عبیدالله حسینی

منتجب‌الدین به دو اثر غیر فقهی او در زمینه انساب و فرق اشاره کرده است، با عناوین «انساب آل الرسول و اولاد البتول(ع)» و کتاب «الادیان و الملل»؛ وی در کنار این آثار، همچنین به کتابی فقهی از او با عنوان «فی الحلال و الحرام» اشاره کرده و طریق روایت آن را نشان داده است.

3. ابوسعید نیشابوری

4. مفید نیشابوری

ابومحمد عبدالرحمان بن احمد خزاعی ملقب به «مفید نیشابوری» در منابع به عنوان «شیخ اصحاب» در ری معرفی شده است.(منتجب‌الدین، الفهرست، ص108)

این تعبیر حکایت از نقش مهم وی در هدایت امامیان ری در عصر خود دارد و در منابع بر وسعت دانش عبدالرحمان در حدیث تأکید شده است.

5. تاج‌الدین کیسکی

6. حسکا ابن بابویه

نواده او منتجب‌الدین یادآور می‌شود که وی را در فقه تصانیفی متعدد بوده است، امام فقط سه اثر را نام برده که تنها دو مورد نخست به نظر زمینه‌ای فقهی دارد: العبادات؛ الاعمال الصالحه و سیر الانبیاء و الائمه(ع).

7. ابوطالب ابن بابویه

8.مانگدیم رضی

نام مانگدیم به معنای «ماه گون» است و نمونه‌های استفاده از این نام در مناطقی از ایران به طور خاص طبرستان و همدان دیده می‌شود؛ همچنین شماری از سادات ری و قزونی و طبرستان مانگدیم را به عنوان لقب خود داشته‌اند.(ابو نصر بخاری، سرالسلسله العلویه، ص28)

9. علی بن محمد خزاعی

10.مرتضی بن داعی و برادرش مجتبی

11. علی‌ بن زیرک قمی

محتمل است علی بن زیرک، همان «فقیه علی قمی» باشد که ابن شهرآشوب در «معالم العلماء» از او یاد کرده و کتابی با عنوان «النجاه فی الدعوات» را به وی نسبت داده است.(ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص71)

12. بابویه بن سعد

آنچه شخصیت بابویه بن سعد را در تاریخ فقه اخباریه در منطقه قم و ری پراهمیت می‌سازد تنها اثر اوست که یادی از آن بر منابع نقش بسته است؛ این اثر که عنوان «الصراط المستقیم» را بر خود داشته است، به گفته منتجب‌الدین، نوشته‌ای آراسته با شمولی در اصول و فروع بوده است.(منتجب‌الدین، الفهرست، ص 28)

13. منتجب الدین رازی

منتجب‌ الدین به گونه‌ای که از یک عالم اخباری انتظار می‌رود، گرایش فقهی را به عنوان فرعی بر گرایش حدیثی خود داشته، اما به هر تقدیری چنان‌که افندی نیز توجه کرده، نسبت به فقه بی‌اهتمام نبوده است؛ تنها اثر فقهی شناخته شده از او کتاب «العصره» ردیه‌ای است بر قائلین به مضایقه در وقت نماز قضای نماز فوت شده که فرد اجلای قائلین بدان در آن عصر، ابن ادریس حلی بوده است.

منتجب‌ الدین در این اثر، دیدگاه شیخ طوسی را نیز به نقد گرفته است؛ صاحب جواهر از این اثر یاد کرده و نسخه‌ای از آن در کتابخانه مرعشی در قم بر جای مانده و بر همان اساس در مجله فقه اهل‌البیته( شمسه 31، سال 1424 ق) به چاپ رسیده است.

 

مکتب اخباریه در خراسان

در مقایسه میان خراسان و ری، نخست باید به این نکته توجه داشت که خراسان منطقه‌ای بس گسترده است و در سده‌های پنجم و ششم هجری، امامیان تنها در برخی نقاط آن مانند بیهق و نیشابور تمرکز داشته و حوزه‌ای علمی پدید آورده‌اند.

در محیط امامیان خراسان، به خصوص از سده سوم هجری، با و جود غالب بودن فضای عقل‌گرا، برخی از عالمان محدث نیز چون حمدان‌ بن اسحاق خراسانی، ابوسعید حمدان بن سلیمان نیشابوری و ابوالعباس احمد بن حسن اسفراینی حضور داشته‌اند و این حضور در سده چهار هجری نیز با فعالیت شخصیت‌هایی چون ابومحمد حسن بن محمد حذاء نیشابوری و ابوالحسین محمد بن احمد زاهد از عالمان طوس دوام یافته است.

1.علی بن عبدالصمد سبزواری

2. محمد بن علی بن عبدالصمد تمیمی

3. علی بن علی بن عبدالصمد تمیمی

4. ابوالبرکات مشهدی

حسن بن فضل طبرسی گویا نوشته‌ای در اختیار داشته که بارها از آن با تعبیر «مسموعات» ابوالبرکات مشهدی نقل قول کرده که در بردارنده احادیثی در آداب و اخلاق بوده است؛ احتمالاً این همان اثر است که در اخیتار فرزند او نیز بوده و معمولاً با تعبیر «کتابب ابوالبرکات مشهدی از آن نقل قول‌هایی داشته است، وی در یک مورد آن را «مجموع» ابوالبرکات خوانده است.(طبرسی، مشکاة‌الانوار، ص315)

همین یادکردها موجب شده است تا آقابزرگ طهرانی در «عناوین «المجموع» و «المسموعات» به ابوالبرکات مشهدی نسبت دهد.(آقابزرگ، الذریعه، 20/53 و 21/25)

با وجود آن‌که درباره نقش ابوالبرکات در انتقال و ترویج آثار متقدمان کمتر نشانی در اسانید و اجازات برجای مانده است، اما ظاهراً وی «المقنع» ابن بابویه را در روایت داشته و در کتاب خود، مضامینی را نیز از آن نقل کرده است.

5. علی بن محمد ابن عبدالصمد بزرگ

6. علی بن محمد ابن عبدالصمد کوچک

7. حسین بن علی ابن عبدالصمد

8. سید شرفشاه افطسی

سید شرفشاه افطسی افزون بر متون اصحاب حدیث، به خصوص آثار ابن بابویه، به روایت آثار فقهی از دو مکتب بمتکلمان و شیخ طوسی اهتمام داشته و متونی چون «النهایه» اثر شیخ طوسی، «المفید فی التکلیف از محمد بن محمد بصروی» و نیز اثر غیر فقهی «الغرر» اثر سید مرتضی را رواج داده است.

منتجب‌ الدین که از او به عنوان عالمی فاضل یاد کرده، افزوده است که وی دارای شعری نغز و نثری لطیف بوده است.(منتجب‌الدین، الفهرست، ص96)

خلاصه‌ای از کتاب «مکاتب فقه امامی ایران پس از شیخ طوسی تا پایگیری مکتب حله» تألیف احمد پاکتچی/205/م

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶