vasael.ir

کد خبر: ۵۹۲۰
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۹ - 07 August 2017
در کرسی ترویجی ظرفیت‌های فقه نظام برای ارائه سبک زندگی تاکید شد؛

فقه متولی ارائه الگوهای رفتاری بشر است

وسائل ـ حجت الاسلام مشکانی به تعریف فقه حکومتی و فقاهت حکومتی پرداخت و گفت: فقه حکومتی فقاهت از پایگاه حکومت است، رویکردی منظم، به هم پیوسته و سیستمی که در یک دستگاه منسجم که مرکز ثقل آن حکومت است و عامل فهمنده آن فقیه حاکم.

به گزارش سرویس سیاست پایگاه تخصصی وسائل، نشست ظرفیت‌‏های فقه نظام برای ارائه سبک زندگی یازدهم مرداد ماه برگزار شد. در این نشست حجت الاسلام عباسعلی مشکانی گزارشی از تحقیقات خود در رمزینه سبک زندگی را ارائه کرد. ارائه "چیستی و جایگاه سبک زندگی در فرپایند تکاملی انقلاب اسلامی" در همایش ملی سبک زندگی در سال 91 در موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ارائه مقاله "سبک زندگی در آئینه فقه سنتی" در همایش ملی سبک زندگی در دهه عدالت و پیشرفت در سال 93 و انتشار مقاله نقش فقه حکومتی در ارائه سبک زندگی" از جمله تحقیقاتی بود که گزارش آن در جلسه مطرح شد.

حجت الاسلام مشکانی سبزواری ادامه بحث خود را در 5 محور ارائه کرد.

محور اول: مبانی و مفروضات

در محور اول مبانی و مفروضات خود در این بحث را مورد اشاره قرار داد و تاکید کرد که توجه به این مبانی و مفروضات به هنگام نقد محتوایی نشست امری لازم خواهد بود.

 

تبیین مسائل و موضوعات از پایگاه فقه

ضرورت تبیین مسائل عینی، عملیاتی مرتبط با انقلاب اسلامی از پایگاه فقه از نکاتی بود که ارائه کننده مورد تاکید قرار داد.

 

تعریف شریعت و طبقه بندی علوم بر اساس آن

حجت الاسلام دکتر مشکانی سبزواری با تعریف شریعت به سه نظام بینشی، ارزشی و کنشی و ارتباط طولی این هر سه نظام با یکدیگر، فقه را همسان با آن قلمداد کرد و مبتنی بر همین مهم، این نکته را مورداشاره قرار داد "طبقه بندی علوم" در این انگاره طبقه بندی متفاوتی نسبت به طبقه بندی های پیشین است. تقسیم کلیه علوم به دوگانه "علوم توصیفی" و "علوم توصیه ای" و در ادامه قرار دادن علم فقه در زمره علوم توصیه ای و قرار دادن دیگر علوم از قبیل کلامف فلسفهّ عرفان، علوم انسانی و اجتماعی، علوم طبیعی و حتی علوم پایه در زمره علوم توصیفی، ارائه هر گونه باید و نباید و توصیه از سوی علوم توصیفی را ممنوع دانست و تاکید کرد که فقط و فقط اجازه ارائه باید و نباید و توصیه را دارد. حجت الاسلام مشکانی واگذاری ولایت و سرپرستی اجتماعی به فقیه را نیز از همین زوایه مورد تحلیل قرار داد.

وی اشاره کرد که بر همین اساس دوگانه علوم انسانی توصیفی و علوم انسانی توصیفی، دوگانه غلطی است.

دوگانه "علوم موضوع شناختی و علوم حکم شناختی" عناوینی بود که حجت الاسلام مشکانی سبزواری برای علوم توصیفی و علوم توصیه ای پیشنهاد و اضافه کرد: مقصود از موضوع شناسی، اعم از نظریه پردازی(موضوعات کلان) و نیز تبیین مصادیق (موضوعات خرد) است.

 

وحدت منطق کشف توصیفات و توصیه های شریعت

مشکانی سبزواری، منطق فهم و کشف توصیفات و توصیه ها را اما یکی دانست و نسخه ارتقا یافته آنچه امروزه به عنوان "اصول فقه" مطرح است با عنوان "اصول فقه حکومتی" و "فقاهت حکومتی" را منطق فهم و کشف تمامی توصیفات و توصیه ها قلمداد کرد.

فقه حکومتی؛ فقه نظریه و فقه حکم

وی سپس به تعریف فقه حکومتی و فقاهت حکومتی پرداخت و گفت: « فقه حکومتی فقاهت از پایگاه حکومت است، رویکردی منظم، به هم پیوسته و سیستمی که در یک دستگاه منسجم که مرکز ثقل آن "حکومت" است و عامل فهمنده آن "فقیه حاکم".

سپس نکته پیشین را مورداشاره قرار داد که فقه حکومتی هم "فقه نظریه" است و هم "فقه حکم".

 

نسبت و تفاوت فقه حکومتی با فقه نظام

تبیین نسبت و تفاوت فقه حکومتی با عناوینی همچون فقه تمدنی، فقه سرپرستی، فقه خرد و کلان و ... بحث دیگری بود که مورد اشاره قرار گرفت.

حجت الاسلام مشکانی در این زمینه بیان کرد: با توجه به تعریف و برداشتی که از فقه حکومتی در این نشست ارائه شد، عناوین فوق در عرض فقه حکومتی قرار ندارندپ، بلکه هر کدام از آنها از پایگاه و نگاهی خاص به تعریف فقه مطلوب پرداخته اند و در واقع هر کدام از انها یکی از عناصر و مولفه های فقه حکومتی به شمار می روند. یعنی فقه حکومتی فقهی است که امور "خرد و کلان" را در قالب دوگانه حکم و نظریه و با نگاهی سیستمی مورد توجه قرار می دهد. همچنین امر سرپرستی عنصر قوام بخش و اصلی فقه حکومتی به شمار می رود. مورد ملاحظه قرار دادن نظام سازی و تمدن سازی نیز از عناصر بنیادین فقه حکومتی به شمار می رود.

وی سپس به تبیین نسبت فقه حکومتی و فقه نظام پرداخت و گفت: با توجه به تبیین که از نسبت فقه حکومتی و فقه تمدن و نظام‏سازی ارائه شد، مرکب واژه ای بنام "فقه نظام" در مقابل فقه حکومتی رنگ می بازد و نمی توان از فقهی جدابا عنوان فقه نظام در برابر فقه حکومتی سخن به میان آوردف چه اینکه نظام سازی، بعد از ابعاد فقه حکومتی به شمار می‏ رود.

البته می‏ توان گفت فقه "فقه حکومتی" تعریف فقه به "رویکرد" است و مرکب وایه هایی مانند فقه نظام یا فقه تمدن، تعریف به "موضوع".

 

تعریف فقه نظام و فقه نهاد

همچنین شاید بتوان از مرکب "فقه نظام" در مقابل "فقه نهاد" سخن گفت. "نظام" پدیده ای است که از مجموعه ای به هم پیوسته از عناصر مرتبط با یک موضوع خاص به وجودآمده مانند نظام سیاسی، نظام اقتصادی و ... "نهاد" اما ساختاری است که در درون آن انواعی از عناصر و مسائل گوناگون حضور دارد. مانند نهاد خانواده که در آن عناصر گوناگونی از نظام‏های مختلف سیاسی، اقتصادی، تربیتی، حقوقی، فرهنگی، معنوی و ... حضور دارد.

 

فقه حکومتی متصدی ارائه الگوهای رفتاری

حجت الاسلام مشکانی در جمع بندی محور اول بحث خود گفت: بنابر آنچه گفته شد فقه حکومتی، متصدی سامان بخشیدن به زندگی آدمی از صفر تا صد است و در این میان دو کارویژه بر عهده دارد: "نظریه‏ پردازی"، "حکم‏سازی" که در واقع بیانی دیگر از همان دوگانه توصیف و توصیه است که در ابتدا عرض شد.

وی سپس به تبیین "حکم" پرداخت و گفت: حکم به تعبیر شهید صدر «تشریع صادر شده از سوی خداوند تعالی برای تنظیم زندگی انسان» و یا به تعبیر شهید مطهری: «احکام یعنی دستورهایی که مربوط است به فعالیت‌های خارجی و عینی انسان؛ اعم از فعالیت‌های معاشی و معادی، دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی». یعنی حکم چیزی جز همان اوامر و نواهی شیوه زیستن نیست و روشن است که هر حکمی مستند به نظریه است، یعنی همان نسبت حکم و موضوع. تا نظریه نباشد، نمی‏توان حکمی استنباط و صادر کرد، گرچه شاید در مقام فقاهت این دو در هم تنیده و به اصطلاح مضمر باشد و فقیه در عملیاتی واحد این هر دو را با هم به انجام برساند. بر این اساس می‏توان حکم را "الگوی رفتاری" نام نهاد. به تعبیر دیگر  الگوی رفتاری از درآمیختن نظریه و حکم زاده می‏ شود.

محور دوم: تعریف اصطلاحات و مفاهیم

وی سپس وارد محور دوم بحث خود شد و در این محور به تعریف و تبیین برخی از واژگان مرتبط با بحث پرداخت. تمدن، نظام‏های اجتماعی، سبک زندگی، الگوی رفتاری سه مفهومی بودن تعریف شدند.

 

تعریف تمدن

مشکانی سبزواری در تعریف تمدن گفت: تمدن مجموعه ای به هم پیوسته از نظام‏های اجتماعی مبتنی بر نظام بینشی و ارزشی هر مکتب است. مثلاً مجموعه ای به هم پیوسته از نظام‏های اجتماعی (نظام کنشی) اسلام مبتنی بر نظام بینشی و ارزشی اسلام، تمدن اسلامی به وجود می‏ آید.

 

تعریف نظام اجتماعی

وی همچنین در تعریف نظام‏های اجتماعی و الگوی رفتاری گفت: مقصود از نظام‏های اجتماعی، نظام‏هایی است که بر اساس «نظام نیاز»های انسانی طراحی و تولید می‏ شود. برای نمونه آدمی نیازهای گوناگونی در حوزه‏هایی از قبیل: فرهنگ، سیاست، اقتصاد، حقوق، تربیت، معنویت و ... دارد. سرجمع نیازها و پاسخ‏هایی که به آن نیازها در حوزه‏های مختلف داده می‏شود، نظام آن حوزه طراحی و تولید می‏شود. به عنوان نمونه بر اساس مجموعه نیازها و پاسخ آنها در حوزه سیاست، «نظام سیاسی» طراحی و تولید می‏شود. هکذا بر اساس مجموعه نیازها و پاسخ آن نیازها در حوزه حقوق، فرهنگ، تربیت، اقتصاد، معنویت و ...، نظام حقوقی، نظام فرهنگی، نظام تربیتی، نظام اقتصادی، نظام معنوی و ... طراحی و تولید می‏شود.

 

تعریف الگوی رفتاری

وی در ادامه در تبیین الگوی رفتاری بیان داشت:  پاسخ‏هایی که به نیازها در حوزه‏ های مختلف حیات آدمی داده می‏ شود را می‏ توان «الگوی رفتاری» نامید. بر این اساس می‏ توان هر کدام از نظام‏ها را «مجموعه‏ ای به هم پیوسته از الگوهای رفتاری در حوزه ‏ای خاص از نیازهای آدمی» تعریف کرد. به عنوان مثال، «نظام اقتصادی» عبارت است از: «مجموعه ‏ای به هم پیوسته از الگوهای رفتاری در حوزه اقتصاد» و هکذا نظام فرهنگی، نظام سیاسی، نظام تربیتی، نظام حقوقی، نظام معنوی و ... عبارتند از: «مجموعه‏ای به هم پیوسته از الگوهای رفتاری در حوزه فرهنگ، سیاست، تربیت، حقوق، معنویت و...».

تعریف سبک زندگی و نسبت آن با الگوی رفتاری

حجت الاسلام مشکانی در تعریف سبک زندگی نیز گفت: تمدن پدیده‏ای دو ساحتی و دوبخشی است. بخش نرم‏ افزاری و بخش سخت‏ افزاری. مقصود از بخش نرم افزار، همان الگوهای رفتاری و باید و نبایدهای چگونه زیستن است و مقصود از بخش سخت‏افزار، ابزارها و وسایلی است که برای عملیاتی کردن آن الگوهای رفتاری و اتیان باید نبایدهای چگونه زیستن بدان‏ها نیازمندیم. در این میان روشن است که بخش مهم، همان بخش نرم است و بخش سخت به مثابه تابعی از بخش نرم قابل تعریف است؛ چه اینکه بخش سخت ناظر به بخش نرم و در راستای آن و به صورت پسینی و تبعی طراحی و تولید می‏شود.

وی در ادامه گفت: با توجه به آنچه گذشت، بخش نرم و اصلی تمدن که عبارت از «الگوهای رفتاری و باید و نبایدهای چگونه زیستن» است را باید «سبک زندگی» دانست و سبک زندگی را اینگونه تعریف کرد: «مجموعه‏ای از الگوهای رفتاری در حوزه‏های مختلف حیات بشری که از منابع دینی استخراج شده است». بخش سخت و فرعی تمدن را که به صورت پسینی و مبتنی بر بخش نرم طراحی و تولید می‏شود را «ابزار، تکنولوژی و صنعت» دانست.

 

نسبت فقه و سبک زندگی

مشکانی سبزواری در جمع بندی تعریف سبک زندگی و نسبت آن با فقه گفت: پیشتر گذشت که فقه متولی ارائه باید و نباید و الگوی رفتاری برای حوزه ها و جنبه های مختلف حیات بشری است. از سوی در تعریف سب زندگی نیز متغیر اصلی و مستقل همان "الگوی رفتاری" است. بر این اساس می توان گفت: فقه (البته فقه حکومتی و نه فقه فردی) متولی ارائه سبک زندگی است.

وی در این بخش به نقد دیدگاه های رقیب پرداخت که در تعریف و تبیین سبک زندگی فقه را یکی از منابع ارائه سبک زندگی می دانند و تاکید کرد که "فقط فقه است که می‏تواند سبک زندگی و الگوی رفتاری ارائه نماید و نه هیچ علم دیگری".

و این نکته را مورد اشاره قرار داد که فقه حکومتی توانایی چنین مهمی را دارد و فقه فردی از ورود و حضور در حوزه های مختلف کلان، اجتماعی، حکومتی و تمدنی ناتوان است.

 

محور سوم: نسبت سبک زندگی با ابزار، تکنولوژی و صنعت

حجت الاسلام مشکانی در محور سوم به تبیین نسبت سبک زندگی و تکنولوژی پرداخت وگفت: ما برای عملیاتی و اجرایی کردن الگوهای رفتاری فوق‏الذکر در حوزه‏های مختلف حیات آدمی، نیازمند ابزار، تکنولوژی و صنعت متناسب با هر کدام از الگوهای رفتاری هستیم. به عنوان نمونه برای عملیاتی کردن الگوهای رفتاری در حوزه اقتصاد، نیازمند ابزار متناسب با آنها هستیم. و در ادامه گفت:  بر اساس تفکیک «الگوی رفتاری» از «ابزار» عملیاتی کردن الگوی رفتاری، می‏توان در در تحلیل هر کدام از نظام‏های اجتماعی به دو ساحت «نرم» و «سخت» اشاره کرد. یعنی می‏توان ادعا کرد: «هر کدام از نظام‏های اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، تربیتی، حقوقی و ...) دو بخش دارند: یک بخش نرم و یک بخش سخت. «بخش نرم» همان الگوهای رفتاری هر کدام از نظام‏های اجتماعی است و «بخش سخت»، عبارت است از «ابزار»های عملیاتی کردن الگوهای رفتاری.  

وی در تبیین نحوه تولید صنعت، تکنولوژی و ابزار گفت: بخش سخت تمدن، یعنی ابزارهای عملیاتی کردن الگوهای رفتاری که عبارت است از «ابزار، تکنولوژی و صنعت»، به صورت پسینی و مبتنی بر الگوهای رفتاری و متناسب با آنها تولید می‏شود. این یک اصل پذیرفته شده، عقلانی و عقلائی است که در هیچ تمدنی «ابزار، تکنولوژی و صنعت» به صورت یله، رها و عنان گسیخته و بریده از عقبه فرهنگیِ تمدن خویش تولید نمی‏شود؛ بلکه لزوماً در راستای «نظام نیازها»ی آن تمدن و ناظر بر فرهنگ حاکم و به صورت پسینی تولید می‏شود. بر این اساس در تمدن سازی اسلامی نیز بخش سخت تمدن باید ناظر به نظام نیازها و در راستای برآورده ساختن نیازهای مسلمین و مومنین، که همان عملیاتی کردن الگوهای رفتاری و انجام وظائف شرعی و باید و نبایدهای دینی است، طراحی و تولید گردد و روشن است که چنین تولیدی کاملاً به صورت پسینی و تبعی امکان‏پذیر است.

 

محور چهارم: تفاوت سبک زندگی در پرتو حکومت دینی و حکومت غیر دینی

در محور چهارم تفاوت سبک زندگی و الگوهای رفتاری در پرتو حکومت دینی و غیر دینی مورد بحث قرار گرفت. مشکانی در این زمینه گفت: با توجه به موضوعیت "حکومت دینی" در فهم و استنباط احکام در رویکرد حکومتیبه فقه، سبک زندگی و الگوی رفتاری برآمده از فقه در پرتو حکومت دینی و حکومت غیر دینی متفاوت بوده، منطق فقاهت و استنباط آنها نیز متفاوت. در یکی منطق فقاهت فردی کارایی دارد و در دیگری منطق فقاهت حکومتی.

 

تفاوت نسبت حق و تکلیف در فقاهت فردی و فقاهت حکومتی

وی با اشاره به نسبت "حق و تکلیف" در حکومت دینی گفت: "نسبت حق و تکلیف در گفتمان فقه حکومتی" با نیبت این هر دو در گفتمان فقه فردی متفاوت است. به عنوان نمونهه یکی از مهمترین تفوات ها این است که در گفتمان فقه حکومتی، یکی از حقوق مکلفین این است که تکالیف آنها در مقایس حکومت و با منطق فقاهت حکومتی استنباط گشته ودر اختیار آنها قرار گیرد، نه اینکه کماکان، حتی پس از تشکیل حکومت دینی، همچنان منطق فقاهت فردی بر حوزه استنباط احکام حاکم باشد.

محور پنجم: تفاوت سطح سبک زندگی در دوفرآیند تکاملی "انقلاب اسلامی" و "انقلاب نبوی"

در محور پایانی این بحث نیز سطوح مختلف سبک زندگی در عرصه ملی، بین المللی و جهانی مورد بحث قرار گرفت. حجت الاسلام مشکانی سبزواری با اشاره به تفاوت "فرایند تکاملی انقلاب نبوی" با "فرایند تکاملی انقلاب اسلامی" تاکید کرد استنباط و ارائه سبک زندگی در پرتو فرآیند تکاملی انقلاب نبوی منطقی متفاوت از استنباط سبک زندگی در پرتو فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی دارد.

در فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی، که بستر و جغرافیا، به اصطلاح فقهی "دار الاسلام" است منطق فقاهت و استنباط الگوهای رفتاری، بر اساس ترتیب و روال فعلی حاکم بر فقه و فقاهت انجام پذیرفته، اجرای آنها نیز همین سیر را دارد. اما در فرآیند تکاملی انقلاب نبوی که مخاطب و جغرافیا به اصطلاح "دارالکفر" است باید از منطق "فقاهت تنزیلی" در فهم و اجرای احکام بهره بگیریم و روشن است که سبک زندگی برآمده از این دو منطق با هم متفاوت است.

در پایان نیز برخی از اشکالات و نقدهای ناقد محترم و حاضران در نشست مطرح و به برخی از آنها پاسخ داده شد./102/م

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۷:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۴:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۱:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۵۲