به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ کتاب «صداقت و نقش رسانه ملی در ترویج آن» به قلم فریده پیشوایی، در سال 1393، توسط انتشارات مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما منتشر گردیده است.
کتاب مذکور از فصول زیر تشکیل یافته است:
1. کلیات پژوهش
2. مبانی نظری و ادبیات تحقیق
3. صداقت در آموزه های دینی
4. صداقت و رسانه ملی
5. آسیب ها، راهبردها و راهکارهای گسترش صداقت در رسانه ملی
فصل اول: کلیات پژوهش
نگارنده در طرح و تبیین مسئله نوشته است: در دهههای گذشته رسانه یکی از کلیدیترین مفاهیم در زندگی انسان مدرن شده است؛ به گونهای که هر یک از ما در طول روز، ناگزیر از رویارویی گزینشی یا ناخودآگاه با انبوه پیامهایی هستیم که از رسانههای گوناگون پخش میشوند و زندگی روزمره ما به شکل تنگاتنگی با رسانهها و پیامهای آنها گره خورده است. پیچیدگی روزافزون فناوریهای ارتباطی، گستردگی حوزه کاری و فراگیری بالای آنها در داخل و خارج از مرزهای قانونی کشورها، کار در رسانهها را یکی از حساسترین و اثرگذارترین مشاغل در دنیای مدرن کرده است. این مسئله بایستگی تدوین اصول و چارچوبهای اخلاقی را برای کار در این زمینه بیش از پیش روشن میکند؛ به گونهای که اخلاق رسانهای یکی از شاخههای مهم اخلاق کاربردی در کنار تخصصهای دیگری چون پزشکی، حقوق و مهندسی است.
یکی از موضوع¬های مهم در اخلاق رسانهای، صداقت و راستگویی است. راستگویی از صفات نیکوی انسانی است و نزد دین و خرد جایگاه ویژهای دارد. همه عقلا راستگویی را نیکویی و برتری میدانند، راستگو را میستایند و در برابر آن، دروغگویی را ناپسند میشمارند و دروغگو را سرزنش میکنند. از سویی فطرت پاک انسان نیز سبب میشود، دل و زبان و ظاهر و باطنش یکی باشد و آنچه را باور دارد، بر زبان بیاورد؛ به بیان دیگر صداقت خواست فطرت است و این دو پیوندی ناگسستنی با هم دارند. همچنین از آنجا که اسلام دینی فطری است، در روایات اسلامی با تعابیر گوناگونی بر راستگویی مسلمانان تأکید شده و صداقت از اصول ایمان و دین شمرده شده است.
افزون بر این رشد، بلوغ و خوشبختی جوامع به اندازه صداقت میان مردم آنها بستگی دارد. از یک سو صداقت اعتماد به نفس افراد را می¬افزاید و از سویی به برقراری پیوندها و روابط دوستانه بر مبنای تعاملات فکری و ذهنی میان اعضای جامعه می¬انجامد .صداقت، در دو معنا به کار میرود؛ در معنای مشهور و نزدیک به ذهن به معنای سازگاری سخن با واقعیت است. افزون بر این، با توجه به کاربردهای قرآنیسازگاری سخن با اعتقاد و باورهای درونی آدمی نیز معنا شده است .بر اساس آموزههای دینی باید آثار و لوازم صداقت در همه عرصههای زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی مؤمنان نمایان باشد. ازاینرو، نهادهای متولی امور فرهنگی و تربیتی باید برای گسترش فرهنگ و ارزشهای اخلاقی اسلام، به ویژه صداقت بکوشند و زمینه را برای نهادینه شدن آن فراهم کنند.
رسانه ملی در کشور ما در جایگاه نهادی مؤثر در کنار دیگر نهادهای فرهنگساز، مانند آموزش و پرورش و وزارت ارشاد وظیفه تربیت و پرورش اسلامی مخاطبان را به عهده دارد. کارکردهای رسانهها در فرهنگسازی، به ویژه توانایی بالای رسانه ملی، نشان میدهد این رسانه از کاراترین ابزارهاییی است که نظام جمهوری اسلامی برای گسترش اخلاق اسلامی در اختیار دارد. با توجه به اهمیت صداقت در تعاملات اجتماعی و کارکردها و اثر رسانهها، این مسئله مطرح است که نقش رسانه ملی در ترویج صداقت چیست؟ به بیان دیگر، باید چه عوامل و زمینههایی در رسانه ملی فراهم شود تا صداقت میان مخاطبان گسترش یابد و نهادینه شود؟ در راستای این پرسشها، پژوهش حاضر میکوشد نقش رسانه ملی را در گسترش و نهادینه کردن صداقت و تقبیح و زدودن دروغگویی از آن روشن کند و راهکار ارائه دهد.
فصل دوم: مبانی نظری و ادبیات تحقیق
نگارنده درباره اثرگذاری رسانه های جدید بر فرهنگ و رفتار مخاطبان می نویسد: یکی از ویژگیهای برجسته دنیای امروز، وجود ارتباطات گسترده انسانی است. گسترش ارتباطات به ویژه ارتباطات الکترونیک، جوامع امروزی را با جوامع پیشین ناهمگون کرده است و بحث تأثیر وسایل ارتباط جمعی بر مخاطبان را از جنبههای مختلف مانند تغییر آموزش سبکهای زندگی، ایجاد سلیقهها و علاقههای جدید، تحریک حس مصرفگرایی، تجددطلبی و نوگرایی، آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان، بهبود سطح آگاهیها و دانشهای عمومی به طور جدی مطرح کرده است. در چنین جوامعی، رسانهها و وسایل ارتباط جمعی مانند عنصر کلیدی در ارتباطات، نقش مهمی ایفا میکنند. رسانههای جمعی از میان همه ابزارها و فنون جدید، بیشترین تأثیر فرهنگی را دارند. الوین تافلر درباره تأثیر رسانهها مینویسد: «تکنولوژی ماهوارهای و دیگر رسانههای جدید، فرهنگهای ملی را از هم میپاشند .رسانههای گروهی از یکسو بازتابدهنده زندگی روزمره و تعامل با فرهنگ جمعی به شمار میآیند و از سوی دیگر وسایلی هستند که پیامها را میرسانند و معانی فرهنگی خلق میکنند. رسانهها جایگاه و فضای بسترسازی فرهنگی، تأمل و ژرفاندیشی درباره اهمیت معنا و اندیشهورزی به شمار میآیند که با توجه به متن فرهنگی و ساخت اجتماعی، الگویی منسجم از معنا را تقویت و بازسازی میکنند و به تأسیس کانون ارزشی مبادرت میورزند.
رهبر معظم انقلاب درباره اثرگذاری رسانهها در جنبه¬های مختلف فرهنگ و رفتار انسانها میفرماید :امروز رسانهها در دنیا فکر، فرهنگ، رفتار و در حقیقت هویت فرهنگی انسانها را القاء میکنند و تعیینکننده هستند. رسانهها میتوانند در بهبود وضعیت زندگی انسان مؤثر باشند؛ میتوانند در گسترش صلح و امنیت جهانی مؤثر باشند؛ میتوانند در ارتقای اخلاق و معنویت در میان انسانها مؤثر باشند و میتوانند انسانها را خوشبختتر کنند؛ متقابلاً میتوانند وسیله برافروختن جنگهای خانمانسوز باشند؛ میتوانند عادات و آداب و رفتارهای مضر را در میان مردم رایج کنند؛ میتوانند ملتهایی را از هویت انسانی خودشان و هویت ملیشان تهی کنند .نکته مهم این است که رسانهها به تنهایی مسئول الگوهای رفتاری نابهنجار یا بهنجار جامعه نیستند؛ بلکه رسانهها پا به پای دیگر عوامل مؤثر و نهفته تأثیرهای خاصی دارند، ولی تفاوت میان اهم و مهم در این عوامل اثرگذار، قابل بررسی است.
نگارنده در ادامه و درباره کارکردهای رسانهها می نویسد: رسانهها کارکردها و نقشهای بی¬شماری در جامعه دارند. دنیس مک¬کوئیل ارتباط جمعی را فرایندی جامعهگستر و رسانهها را میانجی روابط اجتماعی میداند. وی معتقد است همانطور که از واژه رسانه برمیآید، رسانههای جمعی از چند نظر میانجی هستند:
1. بیشتر میان ما در جایگاه دریافتکننده و آن بخش از تجربه بالقوهای قرار میگیرند که خارج از ادراک یا تماس مستقیم ما است.
2. ممکن است میان ما و دیگر نهادهایی که با آن سر و کار داریم (قانون، صنعت، دولت و غیره) قرار گیرند.
3. امکان دارد پیوندی میان این نهادهای گوناگون ایجاد کنند.
4. رسانهها، مجراهایی هستند که به وسیله آنها، دیگران با ما و ما با دیگران ارتباط برقرار میکنیم.
5. رسانهها با فراهم آوردن اسباب و لوازم، به ادراک ما بیش از دیگر گروهها، سازمانها و رویدادها شکل میدهند.
به نظر مک کوایل :نهاد رسانه به کار تولید، بازتولید و توزیع معرفت به معنای وسیع آن، یعنی نمادها یا مرجعهایی معنیدار و قابل تجربه در جهان اجتماعی اشتغال دارد. این معرفت ما را توانا میسازد تا به تجربه خود معنا ببخشیم، به دریافتهای ما از این تجربه نظم و نسق میدهد و ما را یاری میکند تا معرفتهای گذشته را محفوظ نگهداریم و به درک امروزین خود استمرار بخشیم .هارولد لاسول و چارلز رایت از پژوهشگرانی هستند که سرسختانه به نقش و کارکرد رسانهها در جامعه توجه کردهاند. لاسول سه کارکرد نظارت بر محیط، ایجاد همبستگی اجتماعی در واکنش به محیط و انتقال میراث اجتماعی از یک نسل به نسل دیگر را یاد کرده است. رایت سرگرمی را نیز به این سه کارکرد میافزاید .نخستین کارکرد نظارت، مراقبت، تهیه و رساندن اخبار است. این کارکرد شامل اخباری است که رسانهها فراهم میکنند و برای اقتصاد و جامعه ضروری است.
همبستگی، دومین کارکرد رسانه به معنای انتخاب و تفسیر اطلاعات در محیط است. رسانه بیشتر دربرگیرنده انتقادها و تجویزهایی برای چگونگی و منش افراد در برابر حوادث است. کارکرد همبستگی، تقویت عادتهای اجتماعی و حفظ اتفاق آراء به وسیله نمایش انحرافها و برجسته کردن افراد برگزیده است و از تهدید ثبات اجتماعی، پیشگیری و بیشتر افکار عمومی را کنترل و مدیریت میکند .انتقال فرهنگ، کارکرد بعدی رسانههاست؛ به این شکل که رسانهها در حکم انتقالدهنده فرهنگ، اطلاعات، ارزشها و هنجارها را از نسلی به نسل دیگر و از افراد جامعه به تازهواردها منتقل میکنند. آنها از این راه با گسترش بنیان تجربه مشترک، انسجام اجتماعی را افزایش میدهند. رسانهها با استمرار اجتماعی شدن پس از اتمام آموزش رسمی و نیز با شروع آن در طول سالیان پیش از مدرسه، به جذب افراد در جامعه کمک میکنند. گفته شده است رسانهها با نمایش و عرضه جامعهای که فرد خود را با آن همهویت ساخته و معرفی کرده است، احساس از خودبیگانگی یا احساس بیریشه بودن او را کاهش میدهند.
فصل سوم: صداقت در آموزه¬های دینی
نگارنده در بخشی از این فصل و درباره جایگاه صداقت می نویسد: ارزشمندی صداقت بدیهی است و هر کسی خوبی آن را درک میکند. به عبارت دیگر عقل به طور فطری، حُسن راستگویی و قبح دروغگویی را میپذیرد. در نظام اخلاقی اسلام نیز صداقت یکی از باارزشترین فضایل اخلاقی معرفی شده و آیات و روایات زیادی بر ارزشمندی صداقت دلالت میکنند که در اینجا به برخی از موارد آن اشاره میکنیم:
اگر بخواهیم راستگویان را بشناسیم، میتوانیم از نشانههایی بهره بریم که قرآن برای آنها بیان داشته است. قرآن کریم در سوره بقره آیه 177 به تفصیل ویژگیهای راستگویان را بیان کرده است :لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلَائِکَةِ وَ الْکِتَابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَی الْمَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَی وَ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَی الزَّکَاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُوْلَئِکَ هُمْ الْمُتَّقُونَ؛ نیکوکاری آن نیست که روی خود را به سوی مشرق و (یا) مغرب بگردانید، بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و مال (خود) را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و در (آزادکردن) بندگان بدهد و نماز را برپای دارد و زکات دهد و آنان که چون عهد بندند، به عهد خود وفا دارند و در سختی و زیان و به هنگام جنگ شکیبایند؛ آنانند کسانی که راست گفتهاند و آنان همان پرهیزکارانند.
بر اساس این آیه شریفه: راستگویان اهل انفاق و کمک به دیگران و انسانهای نوعدوستی هستند که هر درماندهای را دستگیری میکنند؛ به حاجتمندان و فقیران کمک میکنند؛ یتیمان و ناتوانان را دستگیری میکنند؛ به آخرت ایمان دارند؛ نماز به پا میدارند؛ زکات مال خویش را میپردازند؛ اهل وفای به عهد هستند؛ خویشان را دوست داشته و به هر شکلی به آنان کمک میکنند.
نظام اخلاقی اسلام دروغ را غیر اخلاقی میداند، با وجود این، موارد خاص و استثنایی هست که برونرفت از اصل صداقت در آن تجویز شده است. با توجه به برخی آیات و روایات دروغ گفتن در مواردی جایز دانسته شده است که عبارتند از: ضرورت؛ اصلاح؛ جنگ با دشمن.
فصل چهارم: صداقت و رسانه ملی
نگارنده درباره مأموریت رسانه ملی در نهادینهسازی تعلیم و تربیت مخاطبان می نویسد: مأموریت رسانههای جمعی در هر جامعه به موقعیت ساختاری، نیازهای فرهنگی، انتظارهای جمعی، ظرفیتهای هنجاری و ضرورتهای اجتماعی آن جامعه وابسته است. نشر فرهنگ دینی، پاسداری از ارزشهای اسلامی، هدایت انسانها به سوی رشد و تعالی و مبارزه با آسیبها و انحرافات اخلاقی رسالت اصلی رسانهها، در جوامع اسلامی است؛ ازاینرو، فضای حاکم بر رسانه ملی، متفاوت از فضای رسانههای دیگر کشورهاست. رسانه ملی کشور ایران باید بیش از رسانههای ملی دیگر جوامع بکوشد تا به کارکردهای مورد انتظار از رسانههای مدرن در چارچوب فضایل اخلاقی و توصیههای دینی دست یابد.
امام خمینی رحمه الله درباره رسالت رسانه ملی میفرماید :دستگاه تلویزیونی باید آموزنده باشد با رادیو و تلویزیون از همه چیز بهتر میشود پرورش داد مملکت را .این دستگاهها [رسانهها[ دستگاههای تربیتی است. باید تمام اقشار ملت با این دستگاهها تربیت بشوند، یک دانشگاه عمومی است، دانشگاهها، دانشگاههای موضعی است؛ این دانشگاه عمومی است؛ یعنی دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است و وظیفه دارد که با مردم حکم معلم و شاگرد داشته باشد. همچنین رهبر معظم انقلاب درباره تأثیر رسانه ملی در فرهنگ مردم کشور میفرماید :این فرهنگ در دست شما کارکنان صدا و سیماست؛ از مدیرانتان گرفته تا کارکنان گوناگون در بخشهای فنی، پشتیبانیهای گوناگون، تحقیقات، هنری، تولید برنامه و برنامهسازیهای مختلف و در بخشهای سیاسی و خبری. در همه بخشها شما هستید که میتوانید عطر خوش فرهنگ صحیح را در فضای جامعه بپراکنید و هیچ کس هم نمیتواند در مقابل این گسترش فرهنگی که شما ایجاد میکنید، مقاومت کند .افزون بر این، ژرفاندیشی و بالا بردن اخلاق فاضله افراد جامعه و حفظ و برتری فرهنگ و هویت ایرانی ـ اسلامی از جمله اهداف کلان رسانه ملی تعیین شده است.
نگارنده درباره اثرگذاری رسانه ملی بر تربیت اخلاقی مخاطبان می نویسد: پیامهای رسانهای ارتباط جمعی بنا به فرهنگ و نیازمندیهای تولیدشده در جوامع مختلف، نقشها و کارکردهای متفاوتی را در برمیگیرند و اهمیت و اولویت هر کدام از این نقشها، به نوع نگاه معرفتی صاحبان رسانهها به جهان، انسان، نیازها و امیال او بستگی دارد. امروزه رسانههای جهان بر مبنای اندیشه سکولار و اومانیسم با رویکرد جذب مخاطب با کمک لذت¬بخشی به هر شیوه، در راستای تأمین اهداف و منافع صاحبان و گردانندگان آنها فعالیت میکنند. در حالی که رسانه در جوامع اسلامی، مفهومی فراتر از یک وسیله ارتباط جمعی دارد و رسالت اصلی خود را ارتقا و کمال مخاطب میداند. رسانه در جامعهای دینی میتواند به بهترین شکل در خدمت گسترش ارزشهای دینی و اخلاقی قرار گیرد. این مسئله در کشور ایران آشکار است.
بنیانگذار کبیر انقلاب درباره اثرگذاری رسانه میفرماید :رادیو و تلویزیون از تمام رسانهها حساستر است. میتواند یک مملکت را اصلاح کند و میتواند به فساد بکشد. این را نه روزنامه میتواند، نه سینما میتواند، نه تئاتر میتواند، نه تبلیغات لفظی که در منابر است میتواند برای اینکه همه اینها شعاعشان محدود است. مقام معظم رهبری در این باره میفرماید :اگر در مدیریت و برنامهسازی رسانهای، دین، اخلاق و فضیلت حاکم باشد، یقیناً رسانهها وضع بهتری خواهند داشت و وضع بشریت از آنچه که امروز هست، بهتر خواهد شد.
همچنین ایشان خطاب به همه رسانههای اسلامی در اجلاس رسانههای اسلامی میفرماید :من توصیه میکنم در اینطور گردهماییها لااقل به همان اندازه که در زمینههای فنی و کاری تبادل نظر میشود، در زمینه آرمانهای انسانی و چگونگی به کار گرفتن این فضیلتها و آرمانها (در رسانه) مذاکره و فکر بشود؛ برای اینکه معنویت و اخلاق وارد جریان رسانهای دنیا بشود و این پیشرفت و حرکت علمی بسیار با ارزشی که در دنیا انجام گرفته و رسانهها را اینطور ارتقاء بخشیده، در خدمت بشریت قرار بگیرد. زشتی دروغگویی و زیبایی صداقت یکی از اصول اخلاقی مهم در دنیاست که فطرت بشری به آن حکم میکند. اهمیت این اصل در رسانهها زمانی بیشتر میشود که رسانهها و مطبوعات در جایگاه صدای مردم یا گروهی از مردم مطرح شوند؛ زیرا اعتبار یک رسانه به شهرتش در صداقت و بازتاب حقایق بدون دخل و تصرف است. امروزه رسانهها یکی از مهمترین عوامل تربیت اخلاقی مخاطبان در جامعه به شمار میآیند که در صورت بیاخلاقی یا بداخلاقی، این منش را به صورت مشهود و غیرمشهود به جامعه منتقل میکنند.
نگارنده صداقت را از مهمترین ویژگی رسانه دینی و اخلاقمحور دانسته و می نویسد: در متون اسلامی صداقت و ایمان با هم برابرند و هر کس صادق است، باایمان نیز هست. به عبارت دیگر، دروغ با ایمان سازگار نیست .در رسانههای اسلامی، اساس همه کارکردها، از دین و ایمان به خدا ریشه گرفته است. تفاوت اصلی رسانه دینی با دیگر رسانهها در این است که رسانه دینی، در اساس، با هدفگذاری و هنجارهای جامعه اسلامی تعریف میشود. رسانه دینی، خودش را در برابر خداوند مسئول میداند. چنین رسانهای برای جذب مخاطب، هم صدق گفتاری و هم رفتاری دارد. بنابراین، مهمترین ویژگی رسانه دینی این است که گردانندگان این رسانه، خودشان را در برابر خداوند مسئول و صادق میبینند و رساندن پیامهای او را در جایگاه یک پیامآور، وظیفه خود میدانند.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب، اصلیترین ویژگی رسانه دینی آن است که با تولید و پخش برنامهها، انسانها برای رسیدن به رشد و کمال تربیت شوند، بر خلاف رسانه غیردینی که بیشترین هدف آن، ایجاد سرگرمی و تفریح است، هدف اصلی رسانه دینی، سازندگی مردم است .همچنین از دیدگاه ایشان یکی دیگر از ویژگیهای رسانه دینی، تبیین، ترویج و نهادینه کردن ارزشهای الهی میان مخاطبان است. ازاینرو، سالمسازی برنامهها و تقویت هر چه بیشتر جهتگیریهای اسلامی و تربیتی، در اولویت قرار دارند .تفاوت رسانه دینی با رسانه غیر دینی در نوع جهانبینی پذیرفته شده است. این اعتقاد، سبب میشود رسانه دینی برای دستیابی به اهداف خود از روشهای غیر شرعی، غیر عرفی و غیر اخلاقی استفاده نکند، هرچند این اهداف، مخاطبپسند باشد. وجود دین و اعتقاد به اصول مذهبی در هر زمینهای، از انجام دادن گناه و اشتباه پیشگیری میکند، به همین جهت التزام به اخلاق اسلامی از جمله صداقت، یکی از مهمترین ویژگیهای رسانه دینی است که سبب میشود مردم به رسانههای دینی بیش از دیگر رسانهها اعتماد کنند؛ زیرا همگان میدانند برنامهسازان این رسانهها به دین پایبندند و از انجام کارهای ناشایست میپرهیزند. بنابراین، اگر دین اسلام منبع تدوین و کار رسانهای قرار بگیرد، باید صداقت اساس همه اقدامات باشد و در این زمینه انتظار بیشتری از آن میرود. الگوی رسانه دینی در جایگاه یک نهاد مبلغ دین، صداقت پیامبران الهی است.
فصل پنجم: آسیبها، راهبردها و راهکارهای گسترش صداقت در رسانه ملی
نگارنده در بخشی از این فصل می نویسد: نظریه الگوبرداری¬ یا مدلسازی، معتقد است رسانه¬های جمعی، به ویژه تلویزیون و سینما، بر اساس الگوهای مختلف رفتاری مردم را به عمل دعوت میکنند. این تصاویر می¬توانند به منزله الگوهای رفتاری عمل کنند و تقلیدپذیر باشند.¬ این نظریه توضیح می¬دهد چگونه تماشای رفتار دیگران در رسانه¬ها یا به روشهای دیگر،¬ سبب اکتساب آن می¬شود. اهمیت نظریه الگوبرداری در تلویزیون و سینما از آنجاست که آنها، افراد یا ¬الگوها را در زمان انجام عمل واقعی نشان می¬دهند و مخاطبان می¬توانند در فیلم¬های مختلف و دیگر برنامه¬ها، ¬رفتار آنها را در موقعیت¬ها¬ی مختلف اجتماعی ببینند. بنابراین، نمایش رفتار اثرگذارتر از زمانی است که در رسانه¬هایی مانند رادیو و مطالب چاپی، ¬فقط توصیف کلامی می¬شود؛ البته این نظریه از دیدگاه وسیعتری ریشه میگیرد که آن را نظریه یادگیری اجتماعی مینامند و برای نخستین بار لبرت باندورا آن را بیان کرد. نظریه یادگیری اجتماعی توضیح میدهد که شخص با دیدن نوع رفتار فرد دیگر، میتواند آن را تقلید کند. در حالی که این پدیده شکل میگیرد اعم از آنکه رسانههای جمعی دخیل باشند یا نباشند. وقتی این نظریه را به رفتار بازیگران در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی تعمیم دهیم، آن را به عنوان نظریه مدلسازی میشناسند.
بنابراین، بحث الگوسازی برنامههای تلویزیون از مباحث مهمی است که باید برنامهسازان به طور جدی به آن توجه کنند و الگوهای فراوانی را در همه برنامههای تلویزیونی اعم از فیلمهای سینمایی، سریالها، برنامههای سرگرمکننده و مجموعههای ترکیبی به طور مستقیم و غیر مستقیم در اختیار مخاطبان قرار دهند. تلویزیون ارزش اخلاقی را در تولید و پخش برنامهها با طراحی و ارائه شخصیتهای جذاب در مقام قهرمان نهادینه میکند. قهرمان داستان، کسی است که مخاطب سِیر داستان را از دریچه چشمان او میبیند و بیش از دیگر شخصیتها در ذهن مخاطب میماند؛ زیرا از نظر احساس و فکر با او همراه میشود. قهرمان داستان، ویژگیهای مثبت برجستهای دارد که به همذاتپنداری مخاطب با وی میانجامد. بدین ترتیب، مخاطب خواسته یا ناخواسته از چگونگی راه رفتن، سخن گفتن و پوشش وی تقلید میکند .انبیا و معصومان: بهترین الگوهای بشر هستند .نگارنده درباره مخاطبشناسی دقیق و به روز می نویسد: مخاطبان برنامهها یکی از اجزای مهم فرایند انتقال پیام هستند و در اثربخشی این ارتباط نقشی قطعی دارند. ازاینرو، شناخت نگرش، سلیقه، شخصیت و دیگر ویژگیهای مخاطبان یکی از ضرورتهای برنامهسازی است. تحقیقات نشان میدهد، فقط هنگامی میتوان به اثربخشی ارتباط، اطمینان داشت که پیش از برقراری ارتباطات مخاطبان به دقت بررسی شوند.
مخاطبان را میتوان به شیوههای متفاوت و متداخل تعریف کرد. برای نمونه، با تکیه بر مکان و موقعیت جغرافیایی، بر اساس ویژگیهای مخاطب مانند گروه سنی، جنسیت، بر اساس نوع خاص رسانه یا کانال مربوطه، با استفاده از نوع محتوا، بر اساس زمان پخش برنامه و... مخاطبان به دستههای مختلف تقسیم میشوند .باید به این نکته توجه داشت که مخاطبان امروزی بر اساس گفتمانهای گوناگون ساخته و تعریف میشوند و در فرایندهای دوسویه و تعاملی ارتباطی صورتبندی میشوند. ازاینرو، دیگر نمیتوان به تعاریف سادهای از مخاطب بسنده کرد؛ یعنی شاخصهایی همچون سن، جنس، تحصیلات و... به تنهایی پاسخگوی شناخت مناسب مخاطبان نیستند .امروزه در تحقیقات و بررسیها باید ابعاد روانشناختی و جامعهشناختی مخاطب و نیز ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه را مدنظر قرار داد. همچنین باید از ویژگیهای گروههای مختلف اجتماعی و سلیقههای گوناگون مخاطبان، دانستههای کافی و مناسب در دست داشت.
جانشینی دیدگاههای معتقد به مخاطب کنشگر و گزینشگر با دیدگاههای معتقد به مخاطب کنش¬پذیر، نشان میدهد که مخاطب نقش سنتی خود را ـ که همان دریافت و پذیرش بیچون و چرای پیام است ـ از دست داده و به تدریج جای خود را به مخاطب کنشگری داده است که در تعامل با انواع رسانههای جدید از زمینههای فرهنگی اجتماعی خاص خویش اثر میپذیرد .باید توجه داشت، مخاطب امروزی در رویارویی با صدها شبکه ماهوارهای خارجی فارسیزبان است که به نوعی گوی سبقت را در جذب مخاطب از یکدیگر ربودهاند و شیوههای جدیدی را در واکنش مستقیم و بیواسطه با مخاطب در پیش گرفتهاند. وجود رسانههای فراوان، مشابه و رسانههایی با رویکرد متعارض و نیز وجود رسانههای جانشین مانند شبکههای اجتماعی، گزینههای گوناگون وناهمگونی را پیشِ¬روی مخاطب قرار داده است. این نکته دقیق، وظیفه رسانه ملی را در ترویج ارزشهای اخلاق اسلامی سنگینتر و دقیقتر میکند؛ به عبارت دیگر، برنامهساز برای جذب بیشتر مخاطب، باید بداند درباره صداقت برای چه طیفی از مخاطبان، در چه گروه سنی، با چه زمینههای فرهنگی و اجتماعی و با چه دستهای از نیازها، علائق و پرسشها و با چه درجهای از درک برنامه میسازد؟ مخاطبان او چه نگرشی درباره ارزش و ضد ارزشهای اخلاقی مبتنی بر دین از جمله صداقت و دروغگویی دارند؟ مخاطبان او هدف کدامیک از پیامهای رسانهای شبکههای ماهوارهای هستند؟ و چه میزان اثر میپذیرند؟ چقدر از وقت خود را با رسانه ملی و چقدر را با رسانههای دیگر می¬گذرانند؟ و دیگر مواردی که بیشک بیتوجهی به آنان پیش از برنامهسازی و تولید، سبب خنثی شدن آن برنامه میشود.
کتاب «صداقت و نقش رسانه ملی در ترویج آن» تالیف فریده پیشوایی درسال 1393، از سوی مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیما منتشر شده است./924/ص