vasael.ir

کد خبر: ۵۹۰۱
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۷ - 17 September 2017
معرفی کتاب؛

مروارید عفاف، کاوشی در حیاء، غیرت و حجاب

پایگاه اطلاع‌رسانی وسائل- صاحبان رسانه، بیشترین توان را در اختیار دارند تا با تصمیم گیرى و برنامه ریزى در این حوزه، وارد عمل شوند. رسانه هاى فرهنگى به ویژه رسانه ملى، مى تواند با هماهنگى و برنامه ریزى و هم سویى سیاست ها و تولیدات رسانه اى، به شکلى شایسته به مقابله با انحطاط اذهان عمومى به ویژه در زمینه عفاف بپردازد و هدایت فکرى جامعه را به دست گیرد .کتاب مروارید عفاف از معدود کتب منتشره ای است که نگاهی نو به اینگونه مباحث دارد.


به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ کتاب «مروارید عفاف» به قلم سیدحسین اسحاقی، در سال 1386، توسط انتشارات مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما منتشر گردیده است.
بى تردید، عقاید مردم، شالوده، بنیان، زیرساخت هاى اجتماعى و در پى آن عامل شکل گیرى فرهنگ جوامع است که در قالب هاى گوناگون بروز و ظهور اجتماعى مى یابد. در این میان فرهنگ عفاف و حجاب نیز متأثر از این رویکرد است که به شکل فعلى نمود عملى یافته است .صاحبان رسانه و وسایل ارتباط جمعى، بیشترین توان و ابزار را در اختیار دارند تا با تصمیم گیرى و برنامه ریزى در این حوزه، وارد عمل شوند. اینک که امپریالیسم غرب با هجمه گسترده خود، از راه هاى گوناگون، عناصر غیرفرهنگى و ضد دینى را به اذهان خام تزریق مى کند، رسانه هاى فرهنگى به ویژه رسانه ملى، مى تواند با هماهنگى و برنامه ریزى و هم سویى سیاست ها و تولیدات رسانه اى، به شکلى شایسته به مقابله با انحطاط اذهان عمومى به ویژه در زمینه عفاف بپردازد و هدایت فکرى جامعه را به دست گیرد .از این رو، دست اندرکاران امور فرهنگى باید در برنامه ریزى هاى خود بیش از هر چیز، به شناخت ضرورت حفظ عفاف و حجاب توجه اى ویژه داشته باشند؛ زیرا رعایت حجاب به عنوان یک پوشش ظاهرى و عفاف، به عنوان جمال باطنى، براى حفظ و صیانت گوهروجودى فرد و به عنوان یک حکم الهى، ضرورى است و بدیهى است سلامت اجتماع و خانواده، با رعایت و حفظ حریم هاى دینى، ارتباط مستقیم دارد.

توصیف کتاب:
کتاب مذکور از یک پیشگفتار، شش فصل و فرجام سخن تشکیل یافته که به ترتیب عبارتند از:
1. پیشگفتار
2. بایسته های پوشش و عوامل بی حجابی
3. تأثیر حیا بر پوشش بانوان
4. ضرورت ها و بایسته های غیرتمداری
5. عوامل موثر در سست شدن فرهنگ حجاب و پی آمدهای آن
6. بایسته ها و راه کارهای ترویج فرهنگ حجاب
7. سخنی با زنان و دختران مسلمان
8. فرجام سخن
 
پیشگفتار:
نگارنده در قسمتی از پیشگفتارش بر کتاب می نویسد: از دیدگاه اسلام، زن شخصیتى شایسته و رسالتى الهى دارد که مى تواند با پیمودن مدارج کمال، به مراتب عالى انسانیت بار یابد و مصداق تحقق فلسفه خلقت؛ یعنى جانشینى خدا گردد. زن، مربى بشر است و مى تواند با تربیت فرزند صالح، امتى را از گمراهى رهایى بخشد .جایگاه والاى زن مى طلبد که این گوهر آفرینش در صدف حجاب قرار گیرد تا ارزش هاى انسانى اش محفوظ بماند. فلسفه نگهبانى و پوشش اشیا، ارزش آنهاست و هر قدر افزایش یابد، درصد محافظت از آنها بیشتر مى شود. حجاب، خیمه عفاف بانوان است و ایمان به خدا و ترس از آخرت از مهم ترین پایه هاى حجاب به شمار مى روند. وقتى زن به علم و حکمت خداى تعالى ایمان بیاورد و بپذیرد احکامى که براى انسان تشریع شده است، آثار مثبتى دارند، از حکم الهى درباره حجاب استقبال مى کند. شناخت آثار زیان بار خودنمایى زن، مکمل آگاهى هایى است که از آن سخن خواهیم گفت .
پوشیدگى زن، نماد تقواى اوست. وقتى زن، تقواى جنسى را رعایت کند و خود را بپوشاند، وعده هاى الهى درباره پرهیزکاران، درباره او نیز محقق مى شود. غلبه بر هواهاى نفسانى و چشم پوشى از لذت هاى حرام، به انسان، هیبت و وقار مى بخشد. به صورت ناخودآگاه، برخورد مردان با زنانى که پوشش نامناسبى دارند، برخوردى شهوانى و ابزارى است، ولى برخوردشان با زنان پوشیده، برخوردى همراه با احترام و تکریم قلبى است. نوع پوشش زن، معرّف شخصیت عفیف یا هوس انگیز اوست که موضع گیرى مرد را در برابر او مشخص مى کند. در حقیقت، حجاب زن، جهاد اکبر اوست .امنیت و آرامش خاطر نیز از آثار حجاب اسلامى است. انسان در پناه محافظ، احساس آرامش بیشترى دارد. پوشش اسلامى نیز نگهبان زن است و به زن آرامش مى بخشد. هرچه این پوشش کامل تر شود، درصد امنیت و حفاظت زنان بالاتر مى رود. سختى حجاب، حق بیمه اى است که زن، براى تأمین سلامت خود مى پردازد؛ زیرا پوشش، مانع نفوذ هواى نفس و نگاه هاى آلوده و افکار فاسد به حریم پاک زنان مى گردد و زیبایى ها و ظرافت هاى جسمانى آنان را نیز از گزند سرما، گرما و آلودگى هاى هوا حفظ مى کند.
پوشش، سدّى بزرگ در برابر تهاجم فرهنگى غرب است. اگر قلعه مستحکم حجاب زن مسلمان، فتح شود، راه بردگى جامعه اسلامى هموار مى گردد. در حقیقت، حجاب دینى، پادزهر تهاجم فرهنگى غرب است. همچنین، پوشش زنان در کاهش مفاسد اجتماعى نقش مؤثرى دارد. زن و مرد همانند دو سیم برق هستند که نبود عایق میان آنها آتش بى عفتى را شعله ور مى سازد و ارزش ها را مى سوزاند. تا وقتى بانوان، خود را از دید چشم هاى حریص مردان مى پوشانند، دریاى نفس آنها آرام است، ولى وقتى به جلوه گرى دست مى زنند، اضطراب روحى و نابسامانى روانى خود و براى مردان فراهم مى آورند .حجاب، ارزشى است که رعایت آن، زنان را چون گوهرى در درون صدف از شر آسیب ها مصون مى دارد. کسانى که از توجه به شخصیت حقیقى و باطنى و کمالات روحى خود غفلت مى ورزند، به تدریج، زمینه لازم را براى انحطاط و ابتذال خود فراهم مى سازند.

فصل اول: بایسته هاى پوشش و عوامل بى حجابى
نگارنده در بخشی از این فصل می نویسد: انسان در پناه محافظ، احساس آرامش مى کند. پوشش اسلامى نیز نگهبان زن است و به او امنیت و آرامش مى بخشد. پس هر چه این پوشش کامل تر شود، درصد امنیت و حفاظت زنان بالاتر مى رود. زحمت حجاب، حق بیمه اى است که زن براى تأمین سلامت خود مى پردازد؛ زیرا حجاب، مانع جریان یافتن هواى نفس و نگاه هاى آلوده و فسادآمیز، به حریم پاک زنان مى شود. پوشش، سدّى بزرگ در برابر تهاجم فرهنگ غرب است. جایگاه والاى زن مى طلبد که این گوهر آفرینش، در صدف حجاب قرار گیرد تا ارزش هاى انسانى اش در امان بماند. فلسفه نگهبانى و پوشش اشیا، ارزش آنهاست و هر قدر این ارزش بالاتر باشد، نسبت نگه دارى آنها نیز بیشتر مى شود.
پوشیدگى زن، نماد پرهیزکارى اوست. وقتى زن تقواى جنسى را رعایت کند و خود را بپوشاند، وعده هاى الهى که براى پرهیزکاران داده شده است، درباره او نیز محقق مى شود. در واقع، چیرگى بر هواهاى نفسانى و چشم پوشى از لذت هاى حرام، به انسان هیبت و وقار مى بخشد. به صورت ناخودآگاه، برخورد مردان با زنانى که پوشش ناقصى دارند، برخوردى شهوانى و ابزارى است، ولى برخوردشان با زنان پوشیده و با حجاب اسلامى، برخوردى همراه با احترام و تکریم قلبى است .نوع پوشش زن، معرّف شخصیت عفیف یا هوس انگیز اوست که موضع گیرى مرد را در برابر او مشخص مى کند. تا وقتى بانوان، خود را از دید چشم هاى حریص مردان مى پوشانند، دریاى نفس آنها آرام است، ولى وقتى به جلوه گرى دست مى زنند، تلاطم روحى و نابسامانى روانى را براى مردان فراهم مى آورند.
مى توان مهم ترین عوامل بى حجابى را در محورهاى زیر جست وجو کرد.
1. ضعف ایمان
2. هوس رانی
3. جلب توجه دیگران
4. دگرآزاری
5. غرب زدگی
6. پل زدن به ازدواج
7. فخر فروشی
8. تبلیغات استعماری
9. وسوسه های شیطانی
10. سرزنش دیگران
11. مدگرایی
12. ضعف غیرت
13. عدم نظارت سیاست گذاران فرهنگی
14. خانواده سهل انگار
15. ضعف حیا

فصل دوم: تأثیر حیا بر پوشش بانوان
از آنجا که مسئله حیا و نقش آن در بى حجابى بسیار پررنگ مى باشد از این رو نگارنده ابتدا نقش کلیدى حیا را مورد بررسى قرار داده و درباره ارتباط پوشش و حیا می نویسد:
بسیارى از نویسندگان، استفاده انسان از لباس را معلول وجود روحیه حیا در انسان مى دانند. غلام على حداد عادل مى نویسد :از مجموع تحقیقاتى که به عمل آمده، مسلّم شده لباس دست کم پاسخ گوى سه نیاز آدمى است. اول اینکه او را از سرما و گرما و باد و برف و باران حفظ مى کند. دیگر اینکه براى حفظ عفت و شرم به او کمک مى نماید و بالاخره به او آراستگى و وقار مى بخشد. پس منشأ اصلى پیدایش لباس، نیاز به محفوظ ماندن، عفیف ماندن و زیبا بودن است .رعایت کردن حجاب بر افزایش حیا تأثیر دارد و از عوامل تقویت آن به شمار مى آید. البته تا احساس قلبى در کار نباشد، انسان دست به کارى نمى زند. عقل، راه را به انسان نشان مى دهد و احساس، انرژى و انگیزه به انسان مى بخشد. احساس حیا، انگیزه استفاده از حجاب اسلامى را به دختران مى دهد. تا زمانى که دختر یا زن احساس نکند نمایان بودن مو و سر و گردن یا تنگى و کوتاهى لباس، زشت است و از آن شرم نکند، انگیزه لازم براى پوشاندن خود را به دست نخواهد آورد.
حضرت على علیه السلام مى فرماید :بر شما لازم است لباس ضخیم بپوشید. هرکس لباسش نازک است، دین او هم نازک (و سطحى) است .امروزه بعضى از زنان به ظاهر این توصیه را رعایت مى کنند، ولى بر اثر سهل انگارى، لباس ظاهر یعنى چادرشان کنار مى رود و لباس هاى نامناسب شان نمایان مى شود. حیا در پوشش آن است که زن و مرد، لباس هاى بلند و گشاد (در حد متعادل) بپوشند و از پوشیدن لباس هاى نازک بدن نما و رنگ هاى محرک (نه شاد) پرهیز کنند .در کنار این مسئله، حیاى چشم (نگاه) هم اهمیت بسیار دارد. حضرت على علیه السلام مى فرماید:أَلْحَیاءُ غَضُّ الطَّرْفِ؛ شرم، چشم فرو بستن است .حیاى چشم؛ یعنى شخص از دیدن آنچه دیدنش زشت است، چشم فروبندد.


امام باقر علیه السلام مى فرماید :فَاِنَّ اللّه َ جَعَلَ الْحَیاءَ فِى الْعَیْنَیْنِ؛ به درستى که خدا، حیا را در چشم ها قرار داده است. ویل دورانت مى نویسد: مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست. حیا در گفتار نیز دو جنبه دارد. یکى، محتواى سخن و دیگرى، حالت سخن. خداوند در قرآن مى فرماید :فَلاتَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الّذى فى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْروفا؛ به ناز سخن نگویید تا آنکه در دلش بیمارى است، طمع ورزد و گفتار شایسته بگویید(احزاب:32) معمولاً انسان هاى مؤمن و معتقد حتى از خود نیز حیا دارند. حضرت على علیه السلام مى فرماید:حَیاءُ الرَّجُلِ مِنْ نَفْسِهِ ثَمَرهُ الإِیْمانِ؛ شرم داشتن مرد از خود، میوه ایمان است. ایشان در بیان دیگرى مى فرماید: غایَةُ الْحَیاءِ أَنْ یَسْتَحْیىَ الْمَرْءُ مِنْ نَفْسِهِ؛ اوج حیا آن است که آدمى از خودش شرم کند .در این حال، آدمى حتى در جایى که او را هم نمى شناسند، باز مراقب رفتار خود خواهد بود. البته انسانى که عالم را محضر خداوند مى داند، هماره از خداوند شرم مى کند. پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله وسلم مى فرماید: از خدا چنان که باید، شرم کنید.» پرسیدند: اى پیامبر خدا! چه کسى از خدا چنان که باید، شرم مى کند؟ فرمود :کسى که از خدا به راستى حیا داشته باشد، باید اجل خود را در برابر دیدگانش قرار دهد؛ به دنیا و فریبندگى هاى آن پشت کند؛ مراقب سر و اندیشه خود و شکم و خوراک خود باشد و گور و پوسیده شدن بدن را از یاد نبرد.
حضرت على علیه السلام مى فرماید :أفْضَلُ الْحَیاءِ اسْتِحْیاؤُکَ عَنِ اللّه ِ؛ برترین حیا آن است که از خدا شرم کنى. پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله وسلمدر سخنى نغز مى فرماید :هریک از شما باید از دو فرشته اى که با خود دارد، شرم کند، همچنان که از دو همسایه خوب خود که شب و روز در کنارش هستند، شرم مى کند .محاسبه نفس، تشکیل دادگاه فعال درونى است که رفتارش را در ترازوى حکمت و شریعت بسنجد و داورى کند.

فصل سوم: ضرورت ها و بایسته هاى غیرتمدارى
از آنجا که غیرت یکى دیگر از عوامل مهم تقویت یا تضعیف حجاب و عفاف در جامعه دینى مى باشد نگارنده در این فصل مسئله غیرت را مورد واکاوى قرار داده و درباره غیرت نسبت به نوامیس، فرزندان و خویشان و هم کیشان می نویسد: انسان باید مراقب همسر، دختر، خواهر و هم کیشان خود باشد و آنان را از انحراف باز دارد و نگذارد در موارد غیرضرورى با نامحرم در تماس باشند. اختلاط و روابط ناسالم عاملى در گسترش فساد و انحراف، و پرهیز از آن مورد توجّه جدّى اسلام و رهبران دینى است. اسلام، در عین تأکید بر حضور اجتماعى زن، آن را بدون قید و شرط، مجاز نمى داند. یکى از شرایط مهم و اساسى در فعالیت و مشارکت اجتماعى زنان، رعایت مرزبندى و حفظ حریم است. قرآن مجید، درباره عدم اختلاط زنان و مردان مى فرماید :وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ .یعنى: هرگاه از ایشان (زنان پیامبر صلى الله علیه و آله) چیزى خواستید، از پشت پرده و حایل، طلب کنید .هر چند شأن نزول این آیه، ویژه زنان رسول خدا صلى الله علیه و آله است، ولى «مورد نزول» نمى تواند شمول مفهومى آیه را محدود کند .بنابراین، منظور آیه یاد شده، منع اختلاط زن و مرد است.
شهید مطهرى رحمه الله مى گوید: دستور حجاب که در این آیه آمده است غیر از دستور پوشش است که مورد بحث ماست. این دستور راجع به سنن خانوادگى و رفتارى است که انسان باید در خانه دیگران داشته باشد. طبق این دستور، مرد نباید وارد جایگاه زنان شود... . ایشان سپس در توضیح ذلکم اطهر لِقلوبِکم و قلوبهنّ مى فرماید :این آیه مانند آیه 61 سوره نور دلالت مى کند که هر اندازه مرد و زن جانب ستر و پوشش و ترک بر خوردهایى که مستلزم نظر است رعایت نمایند، به تقوا و پاکى نزدیک تر است و...
امام صادق علیه السلام درباره رعایت مرز میان زن و مرد فرمود :فِى ما أَخَذَ رَسُولُ اللّهِ مِنَ الْبَیْعَةِ عَلَى النِّساءِ أَنْ لایَحْتَبِینَ وَ لایَقْعُدْنَ مَعَ الرّجالِ فِى الْخَلاءِ. از جمله پیمان هایى که رسول خدا صلى الله علیه و آله با زنان بست، این بود که در خلوت با مردان معاشرت و نشست و برخاست نکنند .غیرت مرد مسلمان، امرى ستودنى است، چنان که امیرالمؤمنین على علیه السلام آن را از نشانه هاى ایمان شمرده و فرموده است :غَیْرَةُ الرَّجُلِ إِیمانٌ؛ غیرت مرد و حراست او از ناموسش، جزو ایمان است.
تعادل نداشتن در غیرت، همواره تلاش ها را از نتیجه مطلوب و رسیدن به مقصود باز مى دارد.
اسلام، غیرت بیجا را ممنوع کرده است؛ چنان که حضرت على علیه السلام در وصیت خود به امام حسن علیه السلام مى فرماید :وَ إِیّاکَ وَ الْتَّغایُرَ فِى غَیْرِ مَوْضِعِ. غَیْرَةٍ فَإِنَّ ذلِکَ یَدْعُو الصَّحِیحَةَ إِلى السَّقْمِ وَ الْبَرِیئَةَ إِلَى الرَّیْبِ .از غیرت و بدگمانى در جایى که نباید غیرت به کار برد، اجتناب کن؛ زیرا این کار، زن پاک را به ناپاکى و زن بى گناه را به اندیشه گناه فرا مى خواند .هر چند غیرتمندى بسیار پسندیده است، ولى غیرتمند باید از بدگمانى و وسوسه هاى نابجا بپرهیزد؛ زیرا چنین رفتارهایى، کانون گرم خانواده را سرد و بى روح و خود فرد را نیز به بیمارى مبتلا مى سازد.
از سوى دیگر، بى تفاوتى مردان به نوامیس نیز به شدت نکوهش شده است، چنان که پیامبر گرامى اسلام مى فرماید :قالَ النَّبىُّ صلى الله علیه و آله.... وَ الْمَرْأَةُ إِذا خَرَجَتْ مِنْ بابِ دارِها مُتَزَیَّنَةً مُتَعَطَّرَةً وَ الزَّوْجُ بِذلِکَ راضٍ یُبْنى لِزَوْجِها بِکُلِّ قَدَمٍ، بَیْتٌ فِى النّارِ .هر زنى که خود را بیاراید و خوشبو کند و از منزل خارج شود و شوهرش به این امر راضى باشد، خداوند در قبال هر قدمى که بر مى دارد، براى شوهرش خانه اى در دوزخ بنا خواهد کرد .زن مسلمان با رفتارى مناسب و متین، زمینه گسترش عفت عمومى را فراهم مى آورد؛ زیرا جامعه اسلامى جامعه اى به هم پیوسته است و فرد نباید خود را تافته اى جدابافته از دیگران تلقى کند .انسان مؤمن، نابهنجاریهاى اجتماعى را به همان سان که بر زن و ناموس خود برنمى تابد، درباره سایر زنان مسلمان نیز تحمل نمى کند (غیرت اجتماعى). مردان موظفند در برابر حرمت شکنى ها ایستادگى کنند. امام صادق علیه السلام در تعبیرى ظریف به نتیجه چنین رویکردى اشاره مى نمایند:
بَرُّوا آباءِکُمْ یَبَرَّکُمْ أَبْناءُکُمْ وَ عِفوُّا عَنْ نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤُکُمْ .یعنى: نیکى کنید با پدرانتان تا پسرانتان به شما نیکى کنند و چشم پوشى کنید از زنان مردم تا مردم از زنانتان چشم بپوشند .در سایه غیرت اجتماعى ضمانتهاى اجرایى براى فعالیت زنان فراهم مى آید و جامعه از امنیت و سلامت معنوى بهره مند مى شود.
انسان غیور، در مورد تربیت فرزندان حساس است و به همین جهت از ابتدا، زنى را برمى گزیند که مؤمن و پاک دامن باشد تا وظیفه هدایت فرزندان را به بهترین شکل انجام دهد. اساسا شیر مادر و رفتار و کردار او در تکوین شخصیت فرزندان بسیار مؤثر است که در جاى خود نیز، به اثبات رسیده است. انسان غیرت مدار، آمد و رفتها و دوستان و آشنایان فرزندان خود را از نظر دور نمى دارد و با حساسیتهاى ویژه اى که دارد، او را در مسیر تربیت و سازندگى همراهى مى کند.

فصل چهارم: عوامل مؤثر در سست شدن فرهنگ حجاب و پى آمدهاى آن
نگارنده در قسمتی از این  فصل می نویسد: حجاب، نماد عفت و عزت زنان و از شاخص هاى مهم فرهنگ دینى و از عناصر اصلى هویت ملى ماست. بى شک، کرامت آدمى در گرو پاى بندى به عفاف است که در پرتو آن، سلامت عمومى جامعه حفظ مى گردد. جامعه سالم موجب رشد و بالندگى همه انسان ها اعم از زن و مرد مى شود. طبیعى است آن دسته از کسانى که خود را صاحب قدرت و فرهنگ برتر مى دانند، تمام تلاش خود را به کار مى گیرند تا جهان را به کیفیت مطلوب و ماندگار مورد نظر خود برسانند و از همه ابزارها استفاده مى کنند تا فرهنگ بى بند و بارى رواج نیابد.
از سال 1950م. تغییرهاى دامنه دارى در برنامه ریزى جهانى به ویژه در کشورهاى صنعتى به وجود آمد. آنها معتقد بودند تا فرهنگ، رنگ اقتصادى نگیرد و حرکت خود را در مسیر رشد اقتصادى تنظیم نکند، نمى توانند به سود واقعى دست یابند. بدین ترتیب، نگرش آنان به فرهنگ، اقتصادى شد. در حقیقت، فرهنگ، عامل وابسته به اقتصاد گردید. این نگرش، برنامه ریزى جدیدى را ایجاب مى کرد. در این دیدگاه، ساختن انسان اقتصادى مورد نظر است؛ انسانى که براى رسیدن به سود و لذت بیشتر، اصالت انسان یا اومانیسم را تحلیل مى کند و در این راه، آماده دست زدن به هرگونه خشونت براى رسیدن به لذت و سود بیشتر است. این نوع نگرش که با نگرش الهى در تضاد است، میان زن و مرد، دشمنى پدید مى آورد و پایه هاى زن سالارى را استوار مى گرداند .در نگرش الهى که نگرش تکاملى است، زن و مرد، درمقابل هم قرار ندارند، بلکه به کمک هم مى توانند به تکامل بالاتر دست پیدا کنند و در محیط اجتماعى و خانوادگى، متمم و مکمل هم دیگر شوند. جامعه الهى، جامعه اى است که نهادهاى فرهنگى و ارزشى بر آن حاکم هستند و تنها از دریچه ایمان مى توان به این جامعه نگاه کرد. انسانى که در این بستر فرهنگى رشد مى کند، انسانى مختار، مستقل، فرهنگى، ارزشى و باتقوا است.
در حقیقت، در نظام ارزشى، نقش اول به فرهنگ داده مى شود و عناصر فرهنگى چنان پویاست که به تکامل همه جنبه هاى انسانى کمک مى کند. براى مثال، در این جامعه آنچه بتواند جلو رشد فرهنگ مادى را بگیرد، ارزش تلقى مى شود. حجاب نیز به عنوان قوى ترین عامل براى کنترل رشد فرهنگ مادى، ارزش مند است. به همین دلیل، سردمداران ترویج فرهنگ مادى، بیشترین هجمه تبلیغاتى خود را علیه حجاب سامان مى دهند. وقتى یک خانم با حجاب اسلامى به کشورهاى غربى قدم مى گذارد، در حقیقت، بدون اینکه کلمه اى سخن بگوید، در تقابل با فرهنگ مادى قرار مى گیرد. به همین جهت، شاید هیچ حکم اسلامى به غیر از جهاد، به این میزان با تهاجم فرهنگ مادى روبه رو نشده باشد .حجاب، پرچم اسلام و در حقیقت، لباس عقل عملى زنان مسلمان است. دشمن براى سست کردن این ارزش در سه زمینه فعالیت مى کند: نخست، پایه گذارى ارزش ها و باورهاى هستى شناسى بر اساس فرهنگ بیگانه؛ دوم، وارد ساختن تفکرهاى ضد ارزشى در برنامه ها و سوم، القاى تحلیل هاى فکرى جدید و ناهماهنگ با ارزش ها به والدین و جوانان. و این در حالى است که زنان غربى با تفسیرى که از ارزش ها و هویت انسانى زنان دارند، هیچ طَرْفى نبسته اند و روزنى به سوى نور و روشنایى نیافته اند، اگر فرهنگ غربى حافظ و حامى زنان بود باید امروزه ارزش زنان به مراتب بسیار بهتر از وضع کنونى آنان مى بود. با این حال، با آنکه حجاب و رعایت موازین عفاف هیچ گونه محدودیتى در زمینه هاى مختلف براى پیشرفت زنان فراهم نیاورده است، شاهد کم رنگ شدن پوشش اسلامى در دهه اخیر هستیم. عوامل متعددى در این زمینه دخیلند که از آن میان مى توان از عوامل زیر یاد کرد:


فصل پنجم: بایسته ها و راه کارهاى ترویج فرهنگ حجاب
نگارنده در بخشی از این فصل می نویسد: در راستاى نهادینه سازى فرهنگ حجاب و عفاف، توجه به محورهاى زیر قابل تأمل است:
1. آموزش حجاب در مدارس
2. تشویق
3. فعالیت های علمی، فرهنگی و هنری
4. تقویت فرهنگ غیرت
5. نظارت بر رسانه های جمعی
6. فعالیت قوای سه گانه
7. احیای امر به معروف و نهی از منکر
8. معرفی پوشش های مناسب
9. تقویت باورهای دینی با احیای فرهنگ ناب اسلامی
10. باطن گرایی و سیرت گرایی به جای صورت گرایی
11. معرفی و شناساندن الگوهای زن مسلمان
12. توجه دادن به مسئولیت انسان در برابر اعمال خویش
13. بازنمایی مصونیت ها و فواید حجاب

فصل ششم: سخنى با زنان و دختران مسلمان
زنان باید با رعایت نکات و آموزه هاى دینى و با حساسیت خاصى در مسیر قرب و تکامل حرکت کنند و از خویشتن بانى غافل نمانند. زنان غیرتمند و مؤمن در هر حال، مراقب اعمال و رفتار و گفتار و کردار خویش خواهند بود و همواره نکاتى را در نظر دارند.
1. نحوه سخن گفتن
2. لباس زن در خارج از منزل
3. کفش زنان مسلمان
4. پاسداری از دیدگان خود و نگاه دیگران

فرجام سخن
نگارنده در پایان اینگونه نتیجه گیری می کند که: مردان با غیرت و زنان با آزرم و حیا باید از عفت عمومى پاسدارى کنند. در حقیقت، عفت و پاک دامنى همانند پرده اى است که دو پرده دیگر؛ یعنى حجاب و حیا از آن محافظت مى کنند. اگر زن در مسیر انحراف گام بردارد، ابتدا از حیاى زن کاسته مى شود. سپس حجاب او سست مى گردد و آن گاه بى عفتى دامن گیرش مى شود. در حدیث آمده است :سَبَبُ الْعِفَّةِ الْحَیاءُ؛ پیش درآمد عفت و پاک دامنى، داشتن حیاست. عفت در روایات از چنان اهمیتى برخوردار است که آن را بهترین رفتار شمرده اند. امام باقر علیه السلام مى فرماید: ما عُبِدَ اللّه ُ بِشَىْ ءٍ أَفْضَل مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ؛ خداوند به چیزى والاتر از پاک دامنى شکم و شهوت عبادت نشده است.
هویت و شخصیت خانواده در گرو پاک دامنى و عفت است. خداوند دراین باره مى فرماید: وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لایَجِدُونَ نِکاحا حَتّى یُغْنِیَهُمُ اللّه ُ مِنْ فَضْلِهِ؛ آنان که راهى براى ازدواج نمى یابند، عفاف و پاک دامنى پیشه سازند تا خداوند از فضل و رحمت خویش، آنان را بى نیاز گرداند . (نور: 34) جامعه سالم در دامان مادران پاک دامن و عفیف شکل مى گیرد، چنان که در حدیث آمده است: طُوبى لِمَنْ کانَتْ اُمُّهُ عَفِیفَةً؛ خوشا به سعادت کسى که مادرش عفیف و پاک دامن باشد .زنان پاک دامن حتى در نگاه مردان بى بندوبار و چشم چران نیز مورد احترام هستند و این، رمز تأکید بر عفت و پاک دامنى زن است. مقام معظم رهبرى در این زمینه مى فرماید :عفت در زن، وسیله اى براى تعالى و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران حتى در چشم خود مردان شهوت ران و بى بندوبار است. عفاف مخصوص زنان نیست. مردان نیز بایستى عفیف باشند منتها چون در جامعه، مرد به خاطر قدرت جسمانى مى تواند به زن ظلم کند و برخلاف تمایل زن رفتار نماید، روى عفت زن بیشتر تکیه و احتیاط شده است.
حیا، سرچشمه عفاف است و در روایت آمده است حیا هرجا باشد، به آن بها و قیمت مى بخشد و فحش و ناسزاگویى هر کجا جاى گیرد، آنجا را از اعتبار و هستى ساقط مى کند. زن مسلمان با رفتارى متناسب و متین، زمینه گسترش عفت را فراهم مى آورد. نباید تنها به پوشش ظاهرى بسنده کرد، بلکه باید به ملکه تقواى درونى توجه شود؛ زیرا پوشش بدون اعتقاد درونى، همچون کالبدى بى روح است. پوشش، امنیت به همراه دارد و عامل مهمى براى آزادى زنان است، نه اسارت آنان. اسلام با طرح پوشش مناسب، جواز حضور زنان را در اجتماع فراهم آورده است. حضور زن در اجتماع باید با وقار و متانت آمیخته بوده و از هیجان انگیزى و ایجاد زمینه هاى فساد به دور باشد. زن نباید به گونه اى گام بردارد که زینت هایش آشکار شود و مردان را به سوى خود جلب کند .اسلام براى سلامت جامعه و جلوگیرى از ایجاد زمینه هاى فساد، براى حضور زن در اجتماع، شرایطى قائل شده است. وقار در سخن گفتن و سلامت نفس از آن شرایط است. در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله رسیده است :أَىُّ امْرَأَةٍ تَطَیَّبَتْ لِغَیْرِ زَوْجِها ثُمَّ خَرَجَتْ مِنْ بَیْتِها فَهِىَ تُلْعَنُ حَتّى تَرْجِعَ إِلى بَیْتِها مَتى ما رَجَعَتْ؛ هرگاه زنى براى غیر شوهرش خود را معطر کند و از خانه اش خارج شود، تا زمانى که به خانه برمى گردد، لعنت مى شود .همچنین رسول خدا صلى الله علیه و آلهمى فرماید :لَعَنَ اللّهُ الْمُتَشَبِّهِینَ مِنَ الرِّجالِ بِالنِّساءِ وَ الْمُتَشَبِّهاتِ فِى النِّساءِ بِالرِّجالِ؛ خداوند، مردهایى را که شبیه زنان شوند و زن هایى را که شبیه مردان شوند، لعن کرده است.

لازم به ذکر است که کتاب «مروارید عفاف» به قلم سیدحسین اسحاقی، در سال 1386، توسط انتشارات مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما منتشر گردیده است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۲ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۹:۲۹
طلوع افتاب
۰۶:۰۶:۱۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۳
غروب آفتاب
۱۹:۵۹:۴۲
اذان مغرب
۲۰:۱۸:۱۳